علیرضا ازغندی

علیرضا ازغندی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

نقد و بررسی دکترین صدور انقلاب در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1358-1363)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکترین صدور انقلاب اسلامی هویت سیاست خارجی سازه انگاری رابطه ی نظریه- تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۳۶۳
موضوع این مقاله، بررسی دکترین صدور انقلاب اسلامی آیت الله [امام] خمینی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی از مقطع اشغال سفارت آمریکا تا پایان تحوّلات مربوط به عملیات رمضان و خیبر در جنگ ایران و عراق و نقد این دکترین بر اساس رویکرد سازه انگارانه ی الکساندر ونت در کتاب نظریه ی اجتماعی سیاست بین الملل است. پرسش های مقاله معطوف به چیستی صدور انقلاب به مثابه یک دکترین و چگونگی برسازی هویت سیاست خارجی ایران در پرتو تحوّلات عمده سیاست خارجی در مقطع زمانی مورد اشاره بوده است. به منظور پاسخگویی به پرسش ها و فراهم آوردن استدلال های لازم نخست پیشینه ی موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و سپس مفاهیم اصلی مستخرج از نظریه ونت در چارچوب یک مدل نظری گردآوری شده، سپس داده های پژوهش بر اساس همین مدل گردآوری شده و مورد نقد قرار گرفته است. در این فرایند به دو نکته ی جدید در این مقاله پرداخته شده؛ نخست آن که دکترین صدور انقلاب مربوط به مقطع خاصی از تاریخ انقلاب اسلامی بوده و در مقاطع بعدی پایان یافته تلقی می شود، و دوم آن که دکترین ها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بیشتر ماهیتی توجیه کننده برای اقدامات قبلی دارند و نه راهنمای اقدامات بعدی.
۲۲.

ارائه الگوی راهبردی سیاست همسایگی برای ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی راهبردی سیاست همسایگی چندهمسایگی سیاست خارجی واگرایی همگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۵۸
ایران، پس از چین، پرهمسایه ترین کشوردنیا است، امادرسال های اخیر با کمترین تعامل اقتصادی با این کشورها، از مزایای آن، در سایه سنگین و میراث گفتمان واگرایی با بیشتر کشورهای همسایه محروم مانده است. ماهیت سیاست خارجی تک بعدی ایران پساانقلابی در بعد سیاست همسایگی از آن جهت مورد انتقاد است که به ناکامیها و نومیدی ها در مناسبات فرامرزی کشور افزوده است؛ به ویژه آنکه، توسعه را از دسترس دور کرده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در شرایط حساس کنونی، کدام راهبرد جامع را برای سیاست همسایگی ایران می توان تدوین نمود. این پژوهش با این فرض که در سطوح جغرافیای سیاست خارجی لازم است با انتخاب سطح همسایگی از میان سطوح چهارگانه جغرافیایی(همسایه، منطقه، فرامنطقه، بین الملل) سیاست خارجی را از نو بنیان نهاد، به بازآفرینی مفاهیم سیاست همسایگی اقدام نموده است. چارچوب نظری پژوهش بر اساس مفاهیم سیاست همسایگی شامل مفاهیم جغرافیایی و سیاسی توسط خود پژوهشگر تدوین شده است. این پژوهش بر مبنای روش تحلیل راهبردی مرحله ای با اتکا بر مدیریت راهبردی دیوید استوار است. الگوی راهبردی سیاست همسایگی برای ج.ا ایران از عوامل زیر تاثیر می گیرد: منابع و راهنمای استخراج راهبرد، تلفیق منابع در طراحی الگویی برای سیاست همسایگی، تبیین شاخص های راهبردی سیاست همسایگی
۲۳.

سیری بر هویت طبقه متوسط جدید طی سه دهه بعد از انقلاب در ایران

کلیدواژه‌ها: طبقه متوسط جدید توسعه سیاسی هویت نوسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۰۷
عموم نظریه پردازان و متفکران علم سیاست بر این باورند که یکی از دلایل عدم رشد دموکراسی در کشورهای در حال توسعه، روند شکل گیری ناقص طبقه متوسط جدید است. همچنین از سویی، بسیاری از کارشناسان علوم سیاسی و جامعه شناسان ایرانی بر این اعتقادند که اساساً در جامعه ی ایرانی طبقه ی متوسط جدید، آن روند تاریخی و تحولات اقتصادی را که اروپا سپری کرده و از دل طبقه بورژوازی چنین طبقه ای شکل گرفته را سپری نکرده است؛ پس اساساً ما طبقه ای به نام طبقه ی متوسط نداریم. از سویی این پرسش مطرح می گردد که قشرهایی که طی مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به سوی شهرهای بزرگ و کار در سیستم های دیوان سالاری و اداری از زمان رضا پهلوی تا کنون گسیل داشته شده اند و طی آن، نحوه ی مصرف و شیوه و سبک زندگی شان و دغدغه های اجتماعی و سیاسی با قشرهای دیگر متفاوت است، چه هویتی می توان برای آنها قائل شد؟ آیا بایستی این قشر را طبقه متوسطی نامید که فرم و شکل ظاهری آنها به دلیل آمرانه بودن نوسازی در ایران از دوره پهلوی ها،  شباهت به طبقه متوسط جدید دارد، ولی عملکرد و کارکرد آن بعنوان طبقه ای منتقد تحولات جامعه و پویا در امر توسعه سیاسی شباهت کمتری به طبقه متوسط جدید دارد؟ از سویی دیگر این سوال مطرح می گردد که آیا شکل گیری چنین طبقه ای حتی در ظاهر،  شأنیت و مطالباتی را به همراه نمی آورد و این مطالبات تاثیراتی را بر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه بر جای نمی گذارد؟در این مقاله تلاش شده با بررسی هویت طبقه متوسط جدید در سه دهه ی پس از انقلاب به بررسی نقش این طبقه در توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی ایران در این دوره پرداخته شود.
۲۴.

الگوی دولت شفاف برای جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت شفاف» شفافیت» فساد» حکمرانی» « داده بنیاد»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۵۵
دولت شفاف مدل جدیدی از دولت های مدرن است که مبتنی بر شفافیت رویه ها و رفتارهای سیاسی اقتصادی است. آزادی اطلاعات و دسترسی شهروندان به اطلاعات حوزه عمومی مهمترین وجه ممیزه این دولت است. هدف این پژوهش ارائه الگوی دولت شفاف برای جمهوری اسلامی ایران است. برای این منظور از نظریه داده بنیاد استفاده شد و با 16 متخصص حوزه شفافیت با دو روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده ها، سه نوع کدگذاری شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در فرایند این پژوهش 163 کد باز و 12 کد محوری استخراج که بر اساس آن الگوی پارادایمی شفافیت دولت در بافت فرهنگی- اجتماعی ایران استخراج شد. مطابق یافته-های این پژوهش مؤلفه های تشکیل دهنده دولت شفاف عبارتند از: حکمرانی خوب، مشارکت کیفی اجتماعی، چابکی دولت و گردش آزاد اطلاعات. همچنین عوامل موثر بر شفافیت دولت براساس نظرات مشارکت کنندگان عبارتند از: اراده و انگیزه دولت برای شفافیت، زمینه ها و شرایط اجتماعی، فرهنگی محیطی، مرحله ای بودن اجرای شفافیت، نهادسازی، تقویت فرهنگ عمومی، مدیریت شفاف، مدیریت و مهار فساد و توانمندسازی سمن ها. بدین ترتیب در شرایط فرهنگی سیاسی جامعه ایران، چنانچه این عوامل در کنار یکدیگر و همگام باهم وجود داشته باشد، شکل گیری دولت شفاف با مختصات فوق دور از انتظار نیست.
۲۵.

واسازیِ نقش ایرانیت در تکوینِ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(1368-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۸
در دوره زمانی مورد بررسی، سازوکار حکومت، قدرت و محیط داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران با دگرگونی های عمیقی متقارن شد که به صورت تدریجی خط مشی سیاست خارجی را دچار تغییر و تحول نمود. دولتِ پسا-جنگ که به واسطه بحران های منبعثِ از جنگ ایران و عراق با شرایط نوینی مواجه شده بود اولویت ها و سلسله مراتب اهداف سیاست خارجی خویش را تغییر داد. در نوشتارِ پیش رو در پی آن هستیم تا نقش «ایرانیت» به عنوان یکی از مولفه های سه گانه هویت ملی در تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره سازندگی را مورد واکاوی و واسازی قرار دهیم. از این رو در  این مقاله تلاش گردیده تا با استفاده از روش تبیینی و با اتکاء به اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای، ضمن تبیین «ایرانیت» به عنوان یکی از سه مولفه هویت ملی و نحوه  شکل گیری آن و معرفت نسبت به سیاست خارجی زمانه دولت هاشمی رفسنجانی، در نهایت به این پرسش پاسخ داده شود که «ایرانیت» به عنوان یکی از مشخصه های هویت ملی ایران چه تاثیری در ایجاد و تکوین سیاست خارجی دوره مورد بررسی داشته است؟ از این رو، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دوره زمانی به واسطه الزام «سازندگی» در دوران پسا-جنگ شرایطی را می طلبید که در این مقاله به تحلیل آن پرداخته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان