فریبا اسفندیاری درآباد

فریبا اسفندیاری درآباد

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰۳ مورد.
۲۱.

تحلیل رگرسیونی روابط بین ژئومورفولوژی و پوشش گیاهی با تأکید بر مقیاس فضایی (مطالعه موردی، حوضه های آبخیز ارسباران: ناپشته چای، ایلگینه چای و مردانقم چای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقیاس ارسباران پوشش گیاهی رگرسیون فضایی پارامتر ژئومورفیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۹۷۴
این پژوهش با هدف آگاهی از کم و کیف روابط فضایی بین پارامترهای ژئومورفولوژی و فراوانی پوشش گیاهی در حوضه های آبخیز ارسباران (سه حوضه ناپشته چای، ایلگینه چای و مردانقم چای) انجام گرفت. در این راستا با توجه به اهمیت زیاد مقیاس در مطالعات فیتوژئومورفولوژی، پی گیری این روابط در دو مقیاس حوضه و زیرحوضه ها مورد تاکید قرار گرفت. داده های مورد استفاده شامل تصویر ماهواره ای لندست و مدل رقومی ارتفاع SRTM بود که به ترتیب شاخص گیاهی NDVI به عنوان متغیر وابسته و 28 پارامتر ژئومورفومتری به عنوان متغیرهای مستقل از آن ها استخراج گردید. پس از نرمال سازی لایه های رستری متغیرها در دامنه صفر تا یک، آزمون روابط رگرسیونی چندمتغیره فضایی به روش گام به گام بین متغیرهای ژئومورفیک و فراوانی پوشش گیاهی در محیط نرم افزاری SAGA انجام شد. نتایج گام های رگرسیونی نشان داد که 8 پارامتر عمق دره، شاخص موقعیت توپوگرافی، ارتفاع، شیب، موقعیت دامنه، شاخص جهت شیب، تحدب سطح زمین و انحناء عمومی، مهم ترین متغیرها در تبیین تغییرات فضایی پوشش گیاهی می باشند. نتایج نهایی تحلیل های رگرسیونی حاکی از وجود بهترین مدل رگرسیونی در حوضه آبخیز مردانقم چای با ضریب تعیین 32/0 و ضعیف ترین مدل رگرسیونی در حوضه آبخیز ناپشته چای با ضریب تعیین 11/0 بود. حوضه ایلگینه چای با داشتن شرایط بینابین از مدل رگرسیونی با ضریب تعیین 21/0 برخوردار بود. اما در مقیاس زیرحوضه نتایج حاصل دلالت بر وجود تفاوت قابل توجه بین زیرحوضه ها و بین زیرحوضه ها و حوضه ها به لحاظ شدت و ضعف روابط فضایی داشت. بیشینه ضرایب تعیین برابر با 42/0، 51/0 و 62/0 و کمینه آن ها برابر با 08/0، 15/0 و 13/0 به ترتیب در زیرحوضه های شاخص ناپشته چای، ایلگینه چای و مردانقم چای گویای این تفاوت ها بود. این تفاوت و تمایز علاوه بر این که به بهبود فهم روابط فضایی ژئومورفولوژی و پوشش گیاهی در مقیاس زیرحوضه نسبت به مقیاس حوضه اشاره داشت، اولویت بندی زیرحوضه ها را به لحاظ حساسیت فیتوژئومورفیک میسر ساخت.
۲۲.

تحلیل میزان مهاجرت عرضی مجرای رودخانه ارس با استفاده از روش ترانسکت در طی سال های 2016-1987 (از سد خدا آفرین تا سد میل مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رودخانه ارس مورفولوژی رودخانه روش ترانسکت تغییرات مجرا مهاجرت عرضی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۱۱
در این پژوهش، میزان مهاجرت مجرای رودخانه ارس در طی 29 سال گذشته (در بازه زمانی 1987 م، 1366ه.ش تا 2016م، 1395ه.ش) با استفاده از روش ترانسکت موردبررسی قرار گرفت. در ابتدا مجرای رودخانه برای دو دوره زمانی با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM ، OLI ، لندست 5 و 8 به دست آمد. سپس با توجه به مورفولوژی و میزان مهاجرت مجرا، رودخانه ارس به 13 ترانسکت تقسیم شده و میزان مهاجرت مجرا بر اساس مهاجرت های صورت گرفته محاسبه شد. همچنین، با توجه به تغییرات ایجادشده در مساحت ترانسکت ها، وسعت اراضی ازدست رفته و یا اضافه شده در هر دو کرانه رودخانه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین میزان مهاجرت مجرای رودخانه ارس در طول 29 سال گذشته (مابین دو سد) در حدود 73/4 متر در سال بوده است. در طی این دوره در حدود 48/171 هکتار به اراضی ایران افزوده شده و در مقابل حدود 26/376 هکتار از اراضی ایران درنتیجه تغییرات مجرا از دسترس خارج شده است. بر این اساس پیشنهاد می شود ارزیابی دقیق تغییرات رودخانه های مرزی موردتوجه بیشتری قرار گیرد.
۲۳.

امکان سنجی گسترش فیزیکی شهر سراب در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسترش فیزیکی عوامل طبیعی منطق فازی تناسب یا قابلیت اراضی شهر سراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۰ تعداد دانلود : ۵۲۴
امروزه روند نابسامان گسترش شهر و شهرنشینی در ارتباط با رشد روزافزون جمعیت، شرایط ناگوار و نامطلوبی را برای محیط زیست به وجود آورده است؛ از این رو برنامه ریزان و مدیران حرفه ای شهری در استقرار و توسعه شهرها توجه ویژه ای به حفظ تعادل زیست محیطی مناطق درون شهری و برون شهری پیدا کرده و سعی در به حداقل رساندن زیان های محیطی ناشی از گسترش فیزیکی شهرها دارند. بدیهی است گام نخست در رسیدن به این هدف، شناخت صحیح امکانات و قابلیت هایی است که محیط طبیعی برای برپایی و توسعه آتی شهر به مناطق پیرامونی خود فراهم ساخته است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی امکانات مساعد و نامساعد محیط طبیعی برای گسترش فیزیکی شهر سراب انجام شد. متغیّرهای انتخابی شاملِ ارتفاع، شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، خاک و عمق آب های زیرزمینی بود که داده های آن ها از طریق منابع مختلف کتابخانه ای فراهم شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره فازی به منظور تعیین پهنه های مساعد یا نامساعد برای گسترش فیزیکی شهر کمک گرفته شد. در این راستا آماده سازی، مدیریت و تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل هم پوشانی بر مبنای عملگر فازی گامای 9/0 در قالب نقشه نهایی تناسب اراضی نشان داد که اختلاف کمی به لحاظ درصد مساحت بین پهنه های مناسب (%38) و نامناسب (42%) برای گسترش فیزیکی شهر سراب وجود دارد. در این میان اگرچه شهر سراب از سمت جنوب با تنگناهای عمده ای به لحاظ شرایط طبیعی برای گسترش فیزیکی خود مواجه است، اما از جهات شرق، غرب و به ویژه شمال شرایط مناسبی برای گسترش دارد. در این راستا با درنظر گرفتن اوضاع طبیعی منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به منابع آب های سطحی و زیرزمینی آن ضروری به نظر می رسد.
۲۴.

مقایسه الگوی تغییرات زمانی مقادیر دبی و رسوب ماهانه در تعدادی از رودخانه های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان آذربایجان غربی تغییرات دبی و رسوب تئوری Run دوره های کم آبی و پرآبی Power Laws Analysis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۵۳۸
برآورد صحیح میزان رسوبات حمل شده توسط جریان رودخانه در مدیریت رودخانه ها و طراحی پروژه های حفاظت آب وخاک ضروری می باشد. با توجه به تغییرات مقدار رسوب متناسب با دبی رودخانه، ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی تغییرات رواناب و رسوب می تواند در تعیین و کنترل منشأ تولید رسوب مؤثر باشد. در پژوهش حاضر تغییرات ماهانه دبی و رسوب در 15 ایستگاه هیدرومتری، استان آذربایجان غربی در یک دوره آماری 20 ساله مورد تحلیل قرارگرفته است. بر اساس ارتباط تغییرات بار رسوبی و دبی، از معادله خطی شده سنجه رسوب با تبدیل لگاریتمی داده های دبی جریان و رسوب استفاده گردید. سپس دوره های کم آبی و پرآبی با استفاده از تئوری Run تعیین گردید، و به منظور تعیین الگوی وقوع دوره های کم آبی و پرآبی از روش Power Laws Analysis استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حداکثر مقادیر دبی و رسوب ایستگاه ها به صورت هم زمان و در فصل بهار (خصوصاً در ماه اردیبهشت) اتفاق افتاده است که با مقادیر بالای بارندگی، ذوب برف بهاره و موجودیت رسوب در این فصل در ارتباط بوده است. علیرغم اینکه بیش ترین مقدار دبی در ایستگاه ساری قمیش 1/434 مترمکعب بر ثانیه بوده، اما برخلاف انتظار، بیش ترین مقدار رسوب در ایستگاه قاسملو 9/5174 تن در روز در طول دوره آماری مشاهده شد که این مورد بر عدم تبعیت حمل رسوب از مقدار بالای دبی اشاره دارد. هم چنین بیش ترین دامنه تغییرات لگاریتم دبی و رسوب مربوط به ایستگاه پل بهراملو با مقادیر 2/1 مترمکعب بر ثانیه و 3/2 تن در روز می باشد. در ادامه مقادیر وقوع تعداد و تکرار دوره های کم آبی و پرآبی در ایستگاه های مختلف با استفاده از پلات لگاریتمی دوگانه رسم شد، و مشخص شد که در ایستگاه های موردمطالعه، تکرار دوره های کم آبی با رسوب پایین، بیش تر از تکرار دوره های پرآبی و مقادیر رسوب بالا بوده است. بر این اساس، دوره های کم آب با فراوانی بیش تری اتفاق افتاده است که نشان دهنده تمایل رفتار رودخانه ها به وضعیت فصلی بودن است و نیز تکرار بالای دوره های کم رسوب نشان دهنده این است که در اکثر ماه های سال، میزان رسوب جریان قابل توجه نیست. هم چنین تداوم دوره های پرآب و نیز دوره های کم رسوب بسیار بیش تر بوده است. بر اساس نتایج می توان گفت که در منطقه موردمطالعه، حمل مقادیر بالای رسوب مربوط به ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد محدودشده است. مقایسه پلات های لگاریتمی دوگانه نشان داد که در ایستگاه های چپرآباد، دورود، نقده، اشنویه و پی قلعه تغییرات مقادیر رواناب و رسوب در دوره های مختلف در یک راستا بوده ولی در سایر ایستگاه ها وقوع مقادیر رواناب و رسوب هم زمان نبوده و از الگوهای متفاوتی پیروی می کنند.
۲۵.

پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری بیزین (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاهرود حساسیت زمین لغزش تئوری بیزین وزن شواهد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۶۴ تعداد دانلود : ۵۱۹
در این پژوهش با استفاده از زمین لغزش های ثبت شده در منطقه و 11 پارامتر طبیعی (سنگ-شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب (STI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، درجه شیب، جهت شیب، کاربری زمین و تراکم پوشش گیاهی (NDVI) نقشه حساسیت زمین لغزش برای حوضه سیاهرود استان گیلان تهیه گردیده است. جهت انجام این کار از تئوری بیزین استفاده شده است. با استفاده از احتمالات تئوری بیزین ارتباط بین پارامترها و مناطق لغزشی (دو سوم مناطق لغزشی) تعیین شد و وزن هر طبقه از پارامترها به دست آمد. اجرای مدل و اعمال وزن لایه ها با استفاده از نرم افزار Arcmap صورت گرفت و درنهایت نقشه حساسیت زمین لغزش در پنج کلاس حساسیت به دست آمد. با توجه به نقشه به دست آمده و نیز وزن کلاس های هر یک از پارامترها، کلاس تراس های آبرفتی قدیمی و مخروط افکنه های مرتفع در لایه سازند، مرتع متوسط در بین کلاس های کاربری زمین، جهات شمالی و شمال غربی، شیب های 20-5 درجه و نیز فاصله 100-0 متر از رودخانه بیشترین وزن و تأثیر را در وقوع زمین لغزش های منطقه دارند. دقت نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از یک سوم (30 نقطه لغزشی) مناطق لغزشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ارزیابی نشان داد که مدل با قابلیت پیش بینی 3/83 درصد زمین لغزش ها در کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد، دقت قابل قبولی در ارزیابی و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دارد.
۲۶.

برآورد رسوب دهی حوضة آبخیز آلادیزگه با استفاده از مدل WEPPدر محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک رسوب دهی مدل WEPP حوضة آبخیز آلادیزگه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۸۱۸ تعداد دانلود : ۴۲۸
خاک، یکی از مهم ترین اجزای منابع طبیعی محسوب می شود . فرسایشِ خاک پدیده ای اجتناب ناپذیر است که به صورت تشدید شونده منجر به تخریب خاک می شود . برآورد دقیق فرسایش آبی و ته نشست رسوبات برای ارزیابی پتانسیل هدر رفت خاک و ظرفیت ذخیرة سدها بسیار مهم است. مدل WEPP (پروژة پیش بینی فرسایش آبی)، یک مدل رایانه ای است که می تواند فرسایش و رسوب دهی را بر روی دامنه ها در حوضة آبخیز و بر اساس هر واقعة بارش یا سال های متوالی برآورد کند. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل WEPP به طورکلّی د ر چهار لایة رایانه ای وارد می شود که شامل خاک، اقلیم، مدیریت اراضی و شیب است . در این پژوهش، میزان فرسایش و رسوب به وسیلة سه روشِ دامنه، حوضة آبخیز و مسیر جریان برآورد گردید که میزان رسوب به ترتیب 623/0، 325/0 و 824/0 تن در هکتار در سال است. این نتایج، با مقدار مشاهده ایِ حاصل از ایستگاه هیدرومتری آلادیزگه مقایسه شد. بر این اساس، روش دامنه به عدد مشاهده ای (665/0 تن در هکتار در سال) ایستگاه هیدرومتری نزدیک تر بوده و برای برآوردِ میزانِ فرسایش و رسوب در حوضة آبخیز آلادیزگه مناسب است.
۲۷.

پهنه بندی ریزش در مسیر ارتباطی پاوه نودشه با استفاده از روش AHP و Expert Choice در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: AHP GIS ناپایداری دامنه ای ریزش Expert Chioce11

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۴۶۵
از دسته مخاطرات طبیعی که جان و مال انسان ها را تهدید می کنند، ناپایداری های دامنه ای هستند و ازجمله این دامنه های ناپایدار، می توان به دامنه های مشرف بر مسیر ارتباطی پاوه نودشه اشاره کرد. این دامنه ها شاید در گذشته چندان ناپایدار نبوده اند، اما امروزه با دخالت مستقیم و غیرمستقیم انسان، تعادل طبیعی خود را از دست داده و درنتیجه ناپایدار شده اند. در این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و با استفاده از نرم افزار Expert Choice 11، به عوامل مؤثّر در ناپایداری این دامنه ها شامل: شیب، لیتولوژی، پوشش گیاهی، گسیختگی سنگی و فاصله از گسل با توجّه به تأثیراتشان وزن داده شد و درنهایت، لایه های اطلاعاتی تهیّه و در محیط GIS نقشه ی پهنه بندی ریزش آنها تهیّه شده است. ازجمله عواملی انسانی که سبب ناپایداری این دامنه ها شده است، می توان به تغییر در کاربری اراضی، کاهش پوشش گیاهی، تغییر در هندسه ی شیب دامنه ها و زیربری دامنه ها و احداث راه های ارتباطی روی این دامنه ها، اشاره کرد که سبب شده است این دامنه ها ناپایدار شده و تعادل طبیعی خود را از دست بدهند، به گونه ای که در بیشتر طول مسیر شاهد ریزش دامنه هستیم.
۲۸.

ارزیابی و پیش بینی مکانی وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل های آماری فاکتور قطعیت و رگرسیون لجستیک (منطقه مطالعاتی: جاده مواصلاتی خلخال- سرچم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش رگرسیون لجستیک فاکتور قطعیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) جاده خلخال - سرچم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۷ تعداد دانلود : ۵۸۴
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش از جمله اقدامات اساسی در جهت مقابله و کاهش اثرات وقوع زمین لغزش می باشد. مناطق واقع در پیرامون جاده خلخال - سرچم از جمله مناطقی از استان اردبیل هستند که در معرض مخاطرات زمین لغزش می باشند. در این پژوهش، خطر وقوع زمین لغزش در این مناطق ارزیابی شده و به پهنه بندی و پیش بینی مکانی زمین لغزش های منطقه پرداخته می شود. داده های مورد نیاز از روی نقشه های توپوگرافی مقیاس 1:25000، نقشه های زمین شناسی مقیاس 1:100000 و 1:250000، تصاویر مدل ارتفاعی رقومی (DEM)، تصاویر ماهواره ای Google Earth و Sentinel2 و مطالعات میدانی حاصل گردید. برای پیش بینی مکانی و پهنه بندی خطر زمین لغزش از مدل های آماری رگرسیون لجستیک و احتمالاتی فاکتور قطعیت استفاده شد. نتایج، نشان دهنده کارایی زیاد این مدل های کمّی در پیش بینی مکانی و پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش منطقه مطالعاتی می باشد. نتایج نشان می دهد که در حدود 23 درصد از کل منطقه مورد مطالعه در کلاس خطر زیاد و بسیار زیاد قرار می گیرد. بخشی از جاده ارتباطی خلخال - سرچم به طول تقریبی 23 کیلومتر در پهنه های با خطر زیاد و بسیار زیاد احداث شده است. این جاده علاوه بر آسیب پذیر بودن در مقابل مخاطره زمین لغزش، به عنوان یک متغیر محرک باعث افزایش ناپایداری نیز شده است. در مقیاس کلی، زمین لغزش های منطقه توسط متغیر لیتولوژی کنترل می شوند. اکثر زمین لغزش ها بر روی دو واحد سنگ شناسی  «تراکی بازالت - تراکی آندزیت» و  «توف سنگی - برش آتشفشانی - لاهار» رخ داده اند. در مقیاس محلی، چندین متغیر دیگر بر توزیع فضایی زمین لغزش ها موثر بوده اند. متغیرهای شیب، جهت شیب، ارتفاع، دوری و نزدیکی به آبراهه های منطقه و مجاورت با جاده ها از جمله این متغیرهای مهم می باشند. 
۲۹.

مقایسه عملکرد روش های جبری و زمین آمار در تعیین تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آب زیرزمینی تغییرات کیفی روش های زمین آماری روش های جبری الگوی تغییرات مکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۴۱۳
رشد جمعیت و افزایش استفاده از منابع آب برای استفاده های کشاورزی، صنعتی و شرب از عوامل اصلی کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی است. به سبب بهره برداری بی رویه منابع آب زیرزمینی در دشت حاصلخیز بروجن طی سالیان اخیر، این منطقه به عنوان دشت ممنوعه بحرانی شناخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان دشت بروجن با استفاده از روش های تحلیل مکانی جبری و زمین آماری می باشد. بدین منظور از داده های 19 چاه نمونه برداری در دوره ی زمانی 1392-1368، جهت بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن استفاده شد. تغییرات مکانی پارامترهای کیفیت آب با روش های جبری IDW، RBF و زمین آماری کریجینگ مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش ارزیابی متقابل شامل شاخص های میانگین خطا و ریشه دوم مربع میانگین خطا، نتایج روش های درون یابی مورد آزمون قرار گرفتند و روش مناسب جهت پهنه بندی پارامتر های کیفی مختلف انتخاب شد. بر اساس نتایج تخمین مکانی پارامتر های کیفی آب زیرزمینی دشت بروجن، برای پارامتر سختی کل (TH) روش کریجینگ (72/30RMSE= و 09/0ME=)، به عنوان روش مناسب انتخاب شد. هم چنین برای پارامترهای pH و SAR، غلظت یون کلر و غلظت یون سولفات روش RBF با مقادیر ریشه دوم مربع میانگین خطا برابر 05/0، 33/0، 27/0 و 4/0 برای تخمین مکانی مناسب می باشد. در حالی که پارامترهای EC و TDS با روش وزن دهی عکس فاصله و مقادیر RMSE به ترتیب (62/84 و 36/56) بهتر تخمین شده اند. در مجموع، با مقایسه نقشه های تهیه شده برای پارامترهای سختی کل، هدایت الکتریکی، غلظت یون کلر، غلظت یون سولفات و نسبت جذبی سدیم مشاهده می شود که پهنه های مشخص شده برای این پارامترها تقریبأ از یک الگوی خاص پیروی کرده و میزان حداقل و حداکثر تمامی پارامترها در نواحی مشترکی از دشت واقع شده است.
۳۰.

تحلیلی بر مکان یابی جهات بهینه ی گسترش فیزیکی شهرستان گرمی با استفاده از مدل VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان یابی گسترش فیزیکی جهت توسعه مدل ویکور شهرستان گرمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷
امروزه توسعه فیزیکی بی رویه و ناموزون شهری، آثار و پیامدهای متعددی را برجای گذاشته و شهرها را با مسایل و معضلات خاصی روبرو نموده است. شهرستان گرمی نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرارگیری بر روی پهنه های پرشیب و کوهستانی دارای محدودیت های متعددی است. بنابراین بررسی و تجزیه و تحلیل پدیده های مختلف طبیعی و عوامل انسانی منطقه و در نهایت ارائه راهکارهای کنترل و برخورد منطقی با این فرآیندها و محدودیت های حاصل از آن ها ضروری است. در همین راستا تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد جهت توسعه شهری تدوین گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل فضایی و ارزیابی چند معیاری از نرم افزار Edrisi ، و برای استاندارد سازی ارزش ها (مقادیر) و یکسان سازی مقیاس ها در لایه های نقشه ای، از روش استانداردسازی بر مبنای درجه عضویت در تابع فازی استفاده گردید. برای وزن دهی به معیارها نیز روش Critic انتخاب شده و در تحلیل نهایی ارزیابی چند معیاری، تکنیک VIKOR مورد استفاده قرار گرفته و جهات مطلوب توسعه شهری تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که بهترین جهت در اولویت اول برای توسعه، جنوب غربی شهر بوده و در اولویت دوم جهات شمال شرقی و تا حدودی اراضی شرق می باشد. همچنین تجزیه و تحلیل شاخص ها و متغیر های منتخب و بررسی نقشه نهایی حاصل از مدل ویکور، نشان داد که مهم ترین عوامل طبیعی تاثیر گذار بر توسعه فیزیکی شهر در محدوده مورد مطالعه ویژگی های تیپ اراضی، جنس خاک و جهت شیب می باشد. از مهم ترین عوامل انسانی تاثیرگذار هم شاخص های کاربری زمین است.
۳۱.

آشکارسازی تغییرات جانبی مجرای رودخانه قزل اوزن در بازه زمانی 1993 تا 2013(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفولوژی رودخانه تغییر مسیر رودخانه قزل اوزن مهاجرت جانبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۴۷۳
تغییرات مورفولوژیکی و عرضی رودخانه قزل اوزن در طی سال های اخیر مشهود بوده و مشکلاتی را ایجاد کرده است. در این پژوهش آشکاری سازی تغییرات کناری رودخانه قزل اوزن با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM و OLI لندست 5 و 8 در دوره زمانی 1993 تا 2013 انجام شد و طی آن بازه ای به طول 158 کیلومتر از رودخانه قزل اوزن، با استفاده از روش ترانسکت مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش، خطوطی با فواصل مشخص از هر دو طرف مجرا به عنوان خطوط مبنا ترسیم شد. این خطوط برای دوره های زمانی موردمطالعه ثابت بوده و از این رو جابجایی های مجرا نسبت به این خطوط به صورت کمّی محاسبه گردید. در ادامه جهت بررسی دقیق تر، مجرای بازه مورد مطالعه براساس مورفولوژی و رند تغییرات، به 24 ترانسکت تقسیم بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین میزان مهاجرت مجرای رودخانه قزل اوزن در طول 20 سال گذشته در حدود 47/4 متر در سال بوده است. بیشترین شدت جابجایی عرضی مجرا بین سال های 1993 تا 2013 به میزان 58/10 متر در سال، مربوط به ترانسکت شماره 16 بود، که در نتیجه آن 51/52 هکتار بر ساحل سمت راست رودخانه افزوده شده بود. در کل، نتایج نشان داد که در طی دوره 1993 تا 2013، نزدیک 14/207هکتار به ساحل سمت راست رودخانه افزوده و نزدیک به 31/215 هکتار از ساحل سمت راست کاسته گردید.
۳۲.

بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در ارتفاعات چهل چشمه دیواندره کردستان در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آخرین دوره حداکثر گسترش یخچال ارتفاع خط تعادل نسبت تعادل مساحت-ارتفاع چهل چشمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۵۱۴
ارتفاعات چهل چشمه (چل چه مه) در دیواندره استان کردستان تعداد زیادی از شواهد یخچالی شامل سیرک های یخچالی و یخرفت های دوره ی پلیئستوسن را در خود جای داده است. میزان ارتفاع خط تعادل در ارتفاعات چهل چشمه به منظور بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در طول آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی با استفاده از بررسی های میدانی ، تهیه ی نقشه های ژئومورفولوژی بر مبنای نقشه ی توپوگرافی 1:50000، استفاده از مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متری و به کارگیری روش های نسبت مساحت انباشتگی به مساحت کل، متوسط ارتفاع یخچال ها (کروسکی) و روش نسبت تعادل مساحت – ارتفاع محاسبه گردید. میزان ارتفاع خط تعادل در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی در ارتفاعات چهل چشمه حدود 2905 متر از سطح دریا برآورده شد. میزان ارتفاع خط تعادل کنونی با استفاده از روش لای و همکاران و استفاده از داده های هواشناسی 4683 متر از سطح دریا برآورد گردید. با در نظر گرفتن میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل به میزان 1778 متر میزان متوسط کاهش دمای سالیانه در طول دوره ی حداکثر گسترش یخچالی ° 5/11 بوده است. با مقایسه ی میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل و میزان کاهش دمای محاسبه شده با دیگر مطالعات انجام شده در ایران و جهان حداکثر گسترش یخچال ها در ارتفاعات چهل چشمه منطبق با آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی در حدود 5/26 الی 19 هزار سال قبل و تحت تاثیر شرایط آب و هوای سرد و خشک بوده است، همچنین در مقایسه با مطالعات رایت و همکاران در یخچال های ارتفاعات کردستان میزان کاهش دما حدود 12 درجه سانتی گراد و میزان پایین آمدگی ارتفاع خط بین 1200 - 1800 متر بوده است.
۳۳.

تعیین الگوی پیچان رودی رودخانه قره سو با استفاده از شاخص های ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی (محدوده روستای انزاب تا پل سامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی پیچان رود ضریب خمیدگی رودخانه قره سو زاویه مرکزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۳۲۷
مطالعه رفتار و الگوی پیچان رودی رودخانه ها به منظور جلوگیری از خطرات احتمالی از جمله سیلاب، ناپایداری بستر و حرکات پیچان رودی امری ضروری است. در این پژوهش رودخانه قره سو واقع در استان اردبیل، بازه مکانی روستای انزاب تا پل سامیان، به طول 70/16 کیلومتر، مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تعیین الگوی این رودخانه از ضریب خمیدگی (به روش لئوپولد) و نیز زاویه مرکزی (به روش کورنایس)، استفاده شد. باید اشاره شود که تحقیق در این خصوص در منطقه مورد مطالعه انجام نشده است. علاوه بر این رودخانه قره سو، در استان اردبیل به شدت تحت تاثیر فعالیت های انسانی است، لذا مطالعه تغییرات این شاخص ها در بازه های مختلف مکانی می تواند مفید باشد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین ضریب خمیدگی در محدوده مورد مطالعه برابر 47/1 می باشد، که بیانگر بالا بودن نسبت پیچ وخم رودخانه است. اما با توجه به ضرایب به دست آمده با روش های مورد استفاده نشان می دهد که 11/71 درصد مئاندرها با ضریب خمیدگی 5/1-1، به طبقه مئاندری کم تعلق دارند. در حالی که 78/17 درصد از مئاندرها، ضریب خمیدگی 2-5/1 و 11/11 درصد از مئاندرها ضریب خمیدگی بزرگ تر از 2 را نشان می دهد. این بدین معناست که در منطقه مورد مطالعه حداقل 5 مئاندر از 24 مئاندر وجود دارد که مستعد تبدیل شدن به دریاچه نعل اسبی را دارند. لذا ضرورت تثبیت کناره ها و بستر رودخانه مذکور از طریق روش های مدیریتی و مهندسی سازه ایجاب می نماید
۳۴.

تحلیل فضایی مخاطره سیلاب در حوضه آبریز نیرچای با استفاده از مدل HEC-HMS و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیل مدل HEC-HMS سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) هم پوشانی فازی نیرچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۶
سیلاب ها جزو فراوان ترین و مخرب ترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی می شوند. خسارت های سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستم های رودخانه ای و ساخت و ساز در حریم رودخانه ها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهم ترین اقدامات غیرسازه ای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشه های پهنه بندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامه ریزی های مکانی است. در پژوهش حاضر خطر سیلاب در حوضه آبریز نیرچای واقع در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیه سازی بارش- رواناب و شناسایی پهنه های سیل خیز و از منطق فازی به منظور روی هم گذاری لایه های موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیه سازی نشان دهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیه سازی بارش- رواناب حوضه آبریز نیرچای و برآورد دبی های پیک سیلاب می باشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه نیرچای عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین می باشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبی های پیک حوضه نیرچای در زیرحوضه های بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایه های موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنه های با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شده اند. این پهنه ها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه نیرچای می باشند. این اراضی به علت کم عرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاه های منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شده اند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است.
۳۵.

ارزیابی حساسیت زمین لغزش با استفاده از روش های شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (مطالعه موردی: جاده ی حیران- استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت زمین لغزش شبکه عصبی مصنوعی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان محور ارتباطی حیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۴۰۹
زمین لغزش ها همواره موجب خسارات جانی و مالی، از دست رفتن منابع طبیعی و زیرساخت های زیربنایی از قبیل جاده ها، پل ها و خطوط ارتباطی می شوند. جاده ارتباطی حیران در حال حاضر تحت تأثیر فرایند لغزش و گسیختگی دامنه ای دستخوش تغییر می باشد. در این پژوهش حساسیت زمین لغزش محور ارتباطی حیران با استفاده مدل های شبکه عصبی مصنوعی و توابع خطی، چندجمله ای، شعاعی و حلقوی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان موردبررسی قرار گرفت. معیارهای مؤثر در شناسایی حساسیت زمین لغزش در سطح منطقه موردمطالعه شامل لایه های استخراج شده از سطوح ارتفاعی، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، شیب، جهت شیب و فاصله از جاده می باشد. لایه های اطلاعاتی بعد از آماده سازی در محیط نرم افزار SPSS Modeler اجرا شد و نقش و ارزش هرکدام از پارامترها بر اساس روش های مختلف به دست آمد. بر اساس نتایج ارزیابی مدل به ترتیب عامل زمین شناسی، ارتفاع، جهت شیب و کاربری اراضی، بیشترین ارزش را در ناپایداری دامنه ها در این محدوده داشته اند. همچنین نتایج نشان داد، کاربری های که در طبقه حساسیت زیاد قرارگرفته اند عمدتاً مربوط به اراضی مرتع، زمین کشاورزی و جاده های ارتباطی ( بالاتر از 1400 متر) می باشند که در قسمت های غربی گردنه حیران واقع شده اند. سازندهای تحت تأثیر لغزش در محدوده موردمطالعه عمدتاً تناوب توف، ماسه سنگ توفی به همراه گدازه های برشی و گدازه های پیروکسن آندزیت می باشد. در قالب مقایسه بین مدل ها جهت ارزیابی مطابقت آن با واقعیت منطقه به نظر می رسد مدل ماشین بردار پشتیبان نسبت به شبکه عصبی مصنوعی کارایی بهتری جهت ارزیابی حساسیت زمین لغزش در محور ارتباطی گردنه حیران دارد. شایان ذکر است، لزوم توجه به نقشه های حساسیت زمین لغزش طی عملیات جاده سازی و تعریض آن می تواند سبب کاهش ریسک مخاطره ی زمین لغزش در محدوده مسیر جاده حیران-آستارا گردد.
۳۶.

ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی رودخانه طالقان در بازه زمانی 2006 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیکاتورهای فشار (PI) اندیکاتورهای تغییر/روند تعدیل کانال (AI) بازه هیدرومورفولوژی رودخانه طالقان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۵۴۲
رودخانه طالقان یکی از منابع مهم آب در آبیاری محصولات کشاورزی دشت قزوین محسوب می شود. احداث سد طالقان، استقرار جمعیت در حاشیه این رودخانه و تغییر کاربری زمین باعث شده تا بازه هایی از این رودخانه دچار تغییراتی شود؛ به طوری که هیچ گونه آگاهی از وضعیت مورفولوژیک این رودخانه وجود ندارد تا بتوان با آگاهی از آن نسبت به احیاء این رودخانه اقدام نمود.این تحقیق به ارزیابی ژئومورفیک رودخانه طالقان در بازه های زمانی (2016–2006) می پردازد. برای این منظور از 32 شاخص تحت عنوان اندیکاتورهای فشار (PI) و تغییر/روند تعدیل کانال (AI) در شش بازه از رودخانه طالقان در قالب روش rMQI استفاده شد. مطالعات انجام شده برای سال 2006 نشان داد که بازه های 2، 5 و 6 دارای کیفیت بسیار ضعیف و بازه های 1، 3 و 4 دارای کیفیت متوسط هستند. درحالی که در سال 2016 بازه های 1، 2، 4، 5 و 6 کیفیت بسیار ضعیفی دارند و بازه 3 رودخانه دارای کیفیت ضعیف ازلحاظ کیفیت مورفولوژیک هست. نتیجه این پژوهش نشان داد که رودخانه طالقان در تمامی بازه ها اصلاً وضعیت خوبی ندارد که این نشان دهنده وضعیت بد و بحرانی این رودخانه است. با توجه به تغییرات کاربری اراضی گسترده که در کرانه های این رودخانه رخ داده است، به نظر می رسد راه کارهایی از قبیل جلوگیری از تخریب کاربری اراضی در بالادست حوضه و حافظت از پوشش گیاهی طبیعی و توسعه آن از بهترین راه کارها باشد.
۳۷.

شبیه سازی سیلاب های رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS در محیط GIS (محدوده موردمطالعه: از روستای شورستان تا تلاقی رودخانه ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیه سازی سیلاب مدل HEC-RAS سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) رودخانه دره ائورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۴۳۹
سیلاب ها ازجمله فراوان ترین مخاطرات طبیعی می باشند که همه ساله خسارات جانی و مالی بسیاری را برای مردم به همراه دارند. مناطق مجاور رودخانه ها به دلیل بهره برداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دست اندازی به بستر و حریم رودخانه قرارگرفته اند که این عمل باعث شده خطرات ناشی از وقوع سیلاب ها در طی سال های اخیر افزایش یابد. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانه ای دائمی استان اردبیل می باشد که در طی سال های اخیر همواره با رخداد سیلاب های بزرگی مواجه بوده است. در این پژوهش سعی شده است خطر وقوع سیلاب در این رودخانه با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS در محیط GIS شبیه سازی شده و موردبررسی قرار گیرد. داده های اصلی موردنیاز برای این پژوهش شامل: نقشه های توپوگرافی 1:2000رودخانه دره ائورت، داده های هیدرومتری و شرایط مرزی رودخانه می باشد که از سازمان آب منطقه ای استان اردبیل تهیه گردید. بر اساس تجزیه وتحلیل های صورت گرفته و بررسی میدانی مشخص گردید که به دلیل دست اندازی های کشاورزان منطقه، تغییرات زیادی در عرض بستر فعال رودخانه اتفاق افتاده است. این عمل سبب تنگ شدگی مجرای رودخانه گردیده و باعث می شود جریان آب رودخانه از مجرای اصلی خارج شده و وارد محدوده ی دشت سیلابی گردد. خروجی نقشه پراکنش فضایی سیلاب های شبیه سازی شده در منطقه نشان داد پل هایی که سازه بتنی ندارند در سیلاب های با دوره بازگشت های 2-5-10 ساله با احتمال تخریب روبه رو خواهند شد. همچنین در سیلاب های با دوره بازگشت های 50-100-200 بسیاری از زمین های زراعی و روستاها در معرض خسارت قرار خواهند گرفت.
۳۸.

اثر احداث سد بر تغییرات شاخص های جریان سیلاب و کم آبی در جنوب دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون T مستقل تغییرپذیری جریان شدت اوج گیری جریان های کم اثر سد جریان تنظیم شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۷۵۴
رودخانه ها از اشکال پویای طبیعت هستند که در مقاطع زمانی ویژه و در مکان های مختلف، در رابطه با عوامل محیطی، ویژگی های متفاوتی از خود نشان می دهند.سدها از جمله مهم ترین ساختارهای دست ساز انسانی در طول رودخانه هستند که می توانند تغییرات عمده ای را در رودخانه و در نهایت در کل حوضه زهکشی، پدید آورند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی آماری میزان تغییر شاخص های هیدرولوژیک جریان تحت تاثیر سد (دوره های قبل و بعد از احداث سد) با استفاده از آزمونTمستقل در برخی از رودخانه های دریاچه ارومیه می باشد. بدین منظور ابتدا نوزده شاخص هیدرولوژیک جریان در چهار گروه اصلی جریان های اوج، تغییرپذیری جریان، جریان های حداقل و تداوم جریان مورد محاسبه قرار گرفت. سپس میزان تاثیر احداث سد در دوره های قبل و بعد از احداث سد بر روی شاخص های هیدرولوژیک جریان با استفاده از آزمون Tمستقل بررسی شد. براساس نتایج می توان گفت، در دوره بعد از احداث سد، مقادیر شاخص های دبی حداقل 1 روزه، دبی متوسط روزانه، دبی 10، 50، 75 و 95 درصد براساس منحنی تداوم جریان، تعداد روزهای با جریان صفر، چولگی، متوسط ضریب تغییرات سالانه، شدت فروکش، تعداد فروکش و شاخص عکس العمل، تفاوت معناداری نسبت به دوره قبل از احداث سد داشته است. هم چنین در بررسی میزان تاثیر احداث سد در بین پنج ایستگاه مورد مطالعه، ایستگاه هیدرومتری شاخه راست آلاسقل کم ترین و ایستگاه هیدرومتری ساری قامیش بیش ترین تاثیر را نشان می دهند. احداث سد موجب تغییر شاخص های هیدرولوژیک جریان شده است که می تواند اثر منفی بر روی گونه های گیاهی و جانوری داشته باشد.پس بررسی مطالعاتی که در خصوص فعالیت های انسانی (ازقبیل احداث سد) می باشد امکان اتخاذ تصمیم گیری های مدیریتی را فراهم می سازد که می تواند در بهینه سازی بهره برداری از رودخانه ها نقش مهمی را ایفاء کند.
۳۹.

پهنه بندی سیلاب حوضه آبریز آجرلو چای با استفاده از روش L-THIA و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز آجرلو چای مدل L-THIA منطق فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۷۲
امروزه سیل یکی از رایج ترین و پرهزینه ترین بلایای طبیعی جهان است که خسارات و تلفات انسانی و مادی زیادی را بر جوامع انسانی وارد می سازد. برای پیشگیری و کاهش اثرات سیل، اجتناب از قرار گرفتن در معرض این مخاطرات از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی یکی از روش هایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل می توان اتخاذ نمود. در این پژوهش با استفاده از روش L-THIA و مدل منطق فازی اقدام به پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در حوضه آجرلوچای شده است. جهت انجام این کار از نه فاکتور طبیعی (ارتفاع، اقلیم، واحد اراضی، شیب، لیتولوژی، تراکم زهکشی، گروه های هیدرولوژیکی خاک، رواناب و کاربری زمین) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پهنه بندی سیل خیزی در منطقه نشان می دهد که بیشتر مساحت حوضه (حدود 6/65 درصد) دارای پتانسیل سیل خیزی کم، خیلی کم و متوسط قرار دارد. این مناطق بیشتر در بخش های غربی و پست حوضه قرارگرفته اند. بیشتر مناطق سیل خیز حوضه در نیمه شرقی و شمال شرقی حوضه قرارگرفته است. در این مناطق زمین ها ازنظر تراکم شبکه زهکشی در کلاس بالاتری قرار دارند که خود عاملی برای سیل خیز بودن حوضه می باشد. درصد زمین های سیل خیز حوضه در دو کلاس پتانسیل زیاد و خیلی زیاد در حدود 4/34 درصد از کل مساحت حوضه می باشد.  
۴۰.

تلفیق شاخص های زمینی و پوشش گیاهی برای برآورد و شناسایی خطر فرسایش خاک در حوضه آبخیز عموقین اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برآورد فرسایش خاک اولویت بندی مدیریت پوشش گیاهی کاربری اراضی شاخص پوشش گیاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۳۲
فرسایش خاک یکی از مشکلات محیطی است که تهدیدی برای منابع طبیعی، کشاورزی و محیط زیست به شمار می رود. در این راستا، اطلاعات زمانی و مکانی فرسایش خاک در اقدامات مدیریتی، کنترل فرسایش و مدیریت حوزه های آبخیز نقش مؤثری دارد. امروزه عدم استفاده صحیح از اراضی و تغییرات کاربری اراضی مانند تبدیل جنگل ها و مراتع به اراضی کشاورزی، چرای مفرط، شخم روی شیب های تند، باعث افزایش میزان فرسایش خاک و رسوب شده است. کاربری های مختلف اراضی مقادیر مختلف فرسایش را ایجاد می کنند و مدیریت اراضی نقش به سزایی در جلوگیری از فرسایش دارد. در مطالعه حاضر، هدف تلفیق شاخص های زمینی و پوشش گیاهی برای برآورد و شناسایی خطر فرسایش خاک در حوضه آبخیز عموقین با استفاده از مدل RUSLE است. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی، و زمین شناسی و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 21/1 تا 53/5 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) دارای ارتباط کمی با میزان فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد. هم چنین در بررسی دیگر بین شاخص های زمینی با مدل RUSLE نتایج نشان داد که عامل پوشش گیاهی با ضریب تعیین 47/0 درصد نسبت به سایر شاخص های مورد مطالعه دارای هم بستگی بیش تری است، شاخص قدرت جریان نیز با ضریب تعیین 07/0 درصد دارای کم ترین هم بستگی بین شاخص های مورد مطالعه است. این تحقیق امکان تلفیق شاخص های موثر توپوگرافی و پوشش گیاهی بر فرسایش و نیز امکان استفاده از سایر شاخص های موثر را تائید می نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان