عبدالرضا نواح

عبدالرضا نواح

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۲ مورد از کل ۵۲ مورد.
۴۱.

بررسی کلیشه های جنسیتی در آثار داستانی جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات جلال آل احمد زنان کلیشه های جنسیتی نقد فمینیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
با تحولات اجتماعیِ صورت گرفته در جوامع بشری، اساس تفکر مردسالارانه مورد تردید و پرسش قرار گرفته و وضعیت زنان دستخوش تحولات اساسی شده است. از تحولات صورت گرفته در وضعیت زنان حضور آن ها در صحنه های گوناگون اجتماعی و به عهده گرفتن نقش هایی فراتر از نقش های فیزیکی است که جامعه کهن در قرون و اعصار گذشته به آن ها تحمیل کرده و در صدد تداوم آن است. اما به رغم تغییرات آشکاری که با تلاش زنان در این زمینه صورت گرفته است، تفکر مردسالار هنوز در مقابل تغییر جامعه به سوی برابری جنسیتی مقاومت می کند و در بسیاری از عرصه ها، همچون عرصه فرهنگ، نمی خواهد به واقعیت های جدید تن در دهد. در ادبیات داستانی معاصر ردپای تفکرات مردسالارانه و نگاه برتری جویانه مردان به زنان دیده می شود. در بعضی از آثار داستانی، خصوصیات زنان و نقش های آن ها از کلیشه ها و تصورات قالبی متابعت می کند که با واقعیت زندگی زنان متفاوت است. ادبیات داستانی با نقش مهم و انکارناپذیری که در انتقال فرهنگ و جامعه پذیری در هر جامعه ای دارد، در صورتی که حامل کلیشه های جنسیتی باشد، می تواند به بازتولید و استمرار تفکری منجر شود که زنان را جنس دوم و موجودی صرفاً جنسی می بیند و خواهان به انقیاد کشاندن آن ها در سطوح متفاوت حیات فردی و اجتماعی است. این تحقیق به آثار یکی از نویسندگان معروف و تأثیرگذار ایران جلال آل احمد از منظر مسئله زنان و کلیشه های جنسیتی می پردازد.  
۴۲.

تحلیل جامعه شناختی نظریه تعلیم و تربیت امیل دورکهایم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه جامعه شناسی تعلیم و تربیت هنجارها اخلاق ارزش ها جامعه ی مدرن جامعه ی صنعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۹۸
این مقاله در پی آن است تا به تحلیل و بررسی فعالیت های علمی دورکهایم در خصوص اهمیت دخالت دولت در حوزه ی برنامه ریزی های اخلاقی، دانش اجتماعی و جامعه شناسی برای ایجاد انسجام و توازن اجتماعی بپردازد. دورکهایم در فعالیت های علمی اش بیش از پیش در پی آن بود که دولت با دخالت اجتماعی در حوزه ی برنامه ریزی های اخلاقی، دانش اجتماعی و جامعه شناسی را برای ایجاد انسجام و توازن اجتماعی به کار گرفته و پیاده کند. دورکهایم خود را پیشرویی می دانست که با پیروی از قوانین جامعه شناختی پوزیتیویستی به دنبال اصلاح جامعه است. او تصور می کرد که تعهدش به اصلاحات اجتماعی و اخلاقی از طریق بهبود ساختار و محتوای آموزش و پرورش در سمت و سوی خیر جامعه، او را به یک جامعه گرا (سوسیالیست) تبدیل کرده است. اما بر عکس هدف اصلاحی که از آن سخن می گفت به اهداف محافظه کاری سنتی، یعنی وفاق اخلاقی و سلسله مراتب پایدار نزدیکتر بود. به باور او، پیشرفت باید به سمت نظم اجتماعی برود، نه به سوی رهایی افراد انسانی و این را وظیفه ی شیوه های تربیتی نوین می دید. دغدغه ی اصلی دورکهایم، بازسازی انسجام اجتماعی و وفاق اخلاقی در جهان صنعتی مدرن بود.نتایج حاصل از این پژوهش مبین این واقعیت است که امروزه نیازمند مطالعه یی مقایسه یی میان گرایشات جامعه محور و فرد محور و گزینش یک راه کارآمد برای تربیت نسل حاضر باشیم.
۴۳.

تدوین مدل پارادایمی کاربست رویکرد کارآفرینی اجتماعی در حوزه اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی اجتماعی توسعه اشتغال تمایزانگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۹۲
مقدمه: امروزه مسئله اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی به عنوان یکی از نیازهای اساسی این قشر، در بستر دانش کارآفرینی اجتماعی مورد کندوکاو قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل پاردایمی کاربست رویکرد کارآفرینی اجتماعی در حوزه اشتغال افراد دارای ناتوانی جسمی استان خوزستان است. روش: روش پژوهش کیفی و برمبنای رهیافت نظریه داده بنیاد می باشد. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان و صاحبنظران کسب و کارهای اجتماعی گردآوری و در مرحله تحلیل داده ها 15 مقوله اصلی حول مقوله هسته «تمایزانگاری و عدم توسعه کارآفرینی اجتماعی» در مرحله کدگذاری گزینشی و بر اساس مقوله های اصلی پژوهش استخراج شده اند. یافته ها: در مدل پارادایمی پژوهش مشارکت افراد دارای ناتوانی به عنوان کارآفرین اجتماعی، بالا بودن انگیزه کار در میان افراد دارای ناتوانی و لزوم بازنگری دنیای این افراد به عنوان شرایط علّی سبب ساز کارآفرینی اجتماعی؛ آموزش پذیری افراد دارای ناتوانی و وجود ایده کارآفرینی اجتماعی متناسب با توان مندی این افراد نیز به عنوان شرایط زمینه ای کارآفرینی اجتماعی معلولین مفهوم بندی شده اند. مقوله هایی از قبیل تفاوت گذاری، نگاه ابزاری به اشتغال افراد دارای معلولیت، عدم تناسب تخصص و مسئولیت در انتصابات مدیریتی، عدم آماده سازی شغلی، ضعف حمایت های قانونی، نهادی و مالی به عنوان محدودیت ها و شرایط دخیل در توسعه کارآفرینی اجتماعی هستند. مناسب سازی محیط کار، تصویرسازی ذهنی، برنامه ریزی و سیاست گذاری تحت عنوان مقولات اصلی کنش- تعامل (استراتژی ها) در راستای توسعه کارآفرینی اجتماعی به عنوان زمینه ای برای اشتغال افراد دارای معلولیت، در مدل پارادایمی پژوهش قرار گرفته اند. بحث: کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که در مرحله اول با شناخت و تعریف ناتوانی به عنوان ضعف جسمی، سطح توانایی های فردی، مهارت ها و ارتباطات افراد دارای ناتوانی را مورد توجه قرارداده و در مرحله دوم با مطالعه و درک نیازمندی های جامعه به راه اندازی کسب و کار مبتنی بر ایده پروری، نوآوری و خلاقیت برای این قشر و گاهاً توسط خود آن ها منجر شود. پیامد نهایی کارآفرینی اجتماعی ورود، مشارکت و ایفای نقش افراد دارای ناتوانی در چرخه توسعه پایدار است.
۴۴.

مطالعه کیفی فرایند درک و تصور کنشگران از موانع و منافع درک شده فردی در پیشگیری از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۴۹
بررسی اپیدمی های جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینه بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته کنشگران از موانع و منافع درک شده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند و درنهایت، داده های حاصل از آن ها با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل تجارب مشارکت کنندگان شامل هشت مضمون اصلی به ترتیب شامل نگاه اسطوره ای به بیماری، مناسک گرایی، نقش کنشگران محلی، عدم تعلق اجتماعی، چاره اندیشی برای هویت ضایع شده، ضعف رسانه به عنوان میانجی پرقدرت، عدم نظارت مسئولان، فقدان قدرت به توانمندی است. طبق یافته ها، نقش ساختار عاملیت در اتخاذ رفتار پیشگیری کننده از ویروس کرونا حائز اهمیت است.
۴۵.

مبانی نقد مدرنیته از منظر فردیدی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر فردیدی ها مدرنیته ستیزی غربزدگی اومانیسم مدرنیته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
 از قاجاریه تا کنون جدال سنت و مدرنیته به صورت معادله ای لاینحل برای کشور درآمد. جریان فردیدیه رویکرد هایدگری دارد و برجستگی آن، مخالفت ریشه ای با مدرنیته است. هدف این اثر، آگاهی از چرایی مخالفت جریان فردیدیه با مدرنیته است. استفاده از روش تحلیل گفتمان در بررسی نشان داد، در گفتمان مدرنیته، هستی شناسی مادی و عقل حصولیِ معاش اندیش در مقابل هستی شناسی وجودی و عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. جریان فردیدیه در ایران پس از انقلاب وارثان سنت هایدگری می باشند که با محوریت سید احمد فردید کلید واژه غربزدگی را خلق و مدرنیته را به چالش کشیدند. هدف این اثر آگاهی از استدلال های تقابل فکری جریان فردیدیه با مدرنیته است. روش تحقیق، تحلیل گفتمان بود. بررسی نشان داد، درگفتمان مدرنیته هستی شناسی مادی در مقابل هستی شناسی وجودی و عقل حصولی معاش اندیش درمقابل عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. اومانیسم دال مرکزی مدرنیته و سایر نشانه ها مانند علم گرایی، تکنولوژی، سرمایه داری، فردگرایی، آزادى، لیبرالیسم، پروتستانیزم، حقوق بشر، سکولاریسم و دموکراسی با آن معنا پیدا نمودند. دال مرکزی گفتمان فردیدیه انسان دل آگاه و مکلف بود. نشانه های علم قدسی، نفی تکنولوژی، نفی سرمایه داری، نفی سکولاریسم، عقل قرآنی، آزادی از نفس، حقوق بشر اسلامی وحکومت خدا، مفصل بندی و غیریت سازی نمودند. نظریه سیاسی مدرنیته خواهان حداکثر رفاه و آزادی برای انسان اما جریان فردیدیه هرگونه تساهل و روا داری درمقابل سوژه خود بنیاد انسان را نفی نمود.
۴۶.

الگوسازی ساختاری عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بر هم گرایی بین قومی در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
کشور ایران از جمله کشورهایی است که اقوام بسیار زیادی دارد؛ بنابراین باید به این امر توجه کرد که انسجام و یکپارچگی در روابط و مناسبات اجتماعی، در میان شهروندان و اقوام مختلف از عوامل مؤثر در توسعه اجتماعی جوامع است؛ بنابراین هدف مقاله حاضر، بررسی عوامل تأثیرگذار بر هم گرایی بین قومی در شهر اهواز است. روش اجرای پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد بالای 16 سال دو قوم بختیاری و عرب شهر اهواز است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و برای روایی و پایایی متغیرهای پژوهش از الگو سازی معادله های ساختاری استفاده شده است. نتایج بخش الگوی اندازه گیری نشان می دهد که شاخص های روایی و پایایی میزان مطلوبی دارند. یافته های پژوهش بیانگر تأثیر معنی دار متغیرهای پژوهش بر میزان هم گرایی بین قومی در میان پاسخگویان است. با توجه به نتایج پژوهش میزان تأثیر متغیر سرمایه فرهنگی (327/0)، قانون گرایی (312/0)، میزان استفاده از رسانه های جمعی (256/0)، اعتماد اجتماعی (185/0)، احساس تعلق اجتماعی (114/0) و قوم گرایی (187/0-) است؛ از این رو در بخش الگوی ساختاری نیز با توجه به اعداد معناداری می توان نتیجه گرفت که فرضیه های پژوهش تأیید شده است؛ بنابراین تأثیر متغیر سرمایه فرهنگی، قانون گرایی، اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، قوم گرایی و میزان استفاده از رسانه های جمعی بر هم گرایی بین قومی در میان پاسخگویان تأیید شده است. همچنین، نتایج الگو سازی معادله های ساختاری نشان می دهد که متغیر سرمایه فرهنگی بیشترین تأثیر را بر متغیر هم گرایی بین قومی متغیر دارد و در مرتبه بعد متغیرهایی چون قانون گرایی، میزان استفاده از رسانه های جمعی، قوم گرایی، اعتماد اجتماعی و احساس تعلق اجتماعی قرار دارند. همچنین، 2/44 درصد از تغییرات متغیر هم گرایی بین قومی ازسوی متغیرهای پژوهش تبیین شده است. با افزایش میزان اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، سرمایه فرهنگی، گرایش به قانون گرایی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و کاهش میزان قوم گرایی در میان پاسخگویان می توان میزان هم گرایی بین قومی را در میان پاسخگویان افزایش داد.
۴۷.

سرمایه و معنا: مطالعه جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی بر معناداری زندگی (مورد مطالعه: کارکنان شرکت فجر انرژی خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی معناداری زندگی اعتماد اجتماعی تعلق و هم دلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۱
پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر یکی از کلیدی ترین مفاهیم علوم اجتماعی، یعنی سرمایه اجتماعی بر معناداری زندگی در بین کارکنان شرکت فجر انرژی خلیج فارس  در سال 1399 می پردازد. جامعه آماری این تحقیق 574 نفر بود که ازطریق فرمول کوکران تعداد 230 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های این پژوهش به روش پیمایشی و از طریق پرسش نامه کتبی (195 نفر) و الکترونیکی (35 نفر) جمع آوری گردید. در چارچوب نظری تحقیق از نظریه های ویکتور فرانکل، اروین یالوم، جان کاتینگهام و هم چنین در تبیین برخی روابط معنادار بین متغیرها از نظریه های شکاف ساختاری بَرِت، سرمایه اجتماعی و فرهنگی پیر بوردیو و سرمایه اجتماعی پاتنام استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات ازطریق آزمون های t، تحلیل واریانس، هم بستگی و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 24) به انجام رسید. نتایج این پژوهش نشان داد که سه مؤلفه درون گروهی سرمایه اجتماعی با معناداری زندگی هم بستگی معنادار دارند و شدت این هم بستگی به ترتیب متوسط، ضعیف و ضعیف می باشد. بین دو مؤلفه برون گروهی سرمایه اجتماعی با معناداری زندگی هم بستگی مشاهده نگردید. تحلیل های رگرسیون چند متغیره به روش های گام به گام و پس رونده هم نشان داد که وزن متغیرهای مشارکت و همکاری اجتماعی و علایق متفاوت و سبک زندگی متفاوت قابل اغماض بوده و در تحلیل های رگرسیون حذف می شوند که درنهایت و درمجموع 12% واریانس متغیر وابسته ازطریق دو متغیر اعتماد اجتماعی و تعلق و هم دلی تبیین می شود.
۴۸.

مقایسه میزان فلات زدگی شغلی و عوامل مرتبط با آن در بین اعضاء هیئت علمی گروه علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلات زدگی جامعه پذیری علمی گروه علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه محل خدمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۷۲
فلات زدگی، ایستایی و رکود شخصی است. یعنی فرد نه می آموزد و نه شایستگی های خود را گسترش می دهد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت فلات زدگی شغلی در بین اعضاء هیأت علمی است. این مطالعه به صورت پیمایش در سال 1397 در تهران، اهواز و یاسوج با نمونه ای بالغ بر 497 نفر از  اعضاء هیئت علمی انجام شده است. ملاک تعیین دانشگاه های نمونه نظام رتبه بندی و سطح بندی دو سال اخیر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (1395) می باشد. برطبق نمودارهای عنکوبتی و آزمون فریدمن جامعه پذیری علمی، فرهنگ سازمانی، فلات زدگی محتوایی، فلات ساختاری ذهنی و عدالت سازمانی در سه دانشگاه و در بین دو گروه علوم پایه و علوم انسانی از عوامل تأثیرگذار در فلات زدگی شغلی می باشد. مدل معادله ساختاری تدوین شده نیز شاخص های برازش مطلوبی را کسب کرد. با توجه به شاخص های برازش، تمامی فرضیات با مدل تجربی تحقیق هماهنگ بوده و واقعیات موجود در جامعه آماری مدل نظری را مورد تأیید قرار می دهد. از نظر میزان فلات زدگی شغلی(فلات زدگی محتوایی و ذهنی)  اعضای دو گروه علوم پایه و علوم انسانی با هم تفاوت دارند بنابراین توجه به تنوعات درون و برون گروه های آموزشی امری لازم است. هر چند فضای آکادمیک، وضعیت تدریس و دغدغه ارتقاء در دانشگاه ها اعضاء هیأت علمی را با چالش های متعددی مواجه نموده که استمرار آن می تواند زمینه کاهش بهره وری و شادکامی ذهنی اعضاء هیأت علمی را در محیط آکادمیک فراهم سازد.
۴۹.

بررسی رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با سلامت روانی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت روانی می باشد. مورد مطالعه، دانشجویان (کارشناسی و کارشناسی ارشد) دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 بود که تعداد آن ها مطابق آمار برابر با 13314 نفر اعلام گردید. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خود ساخته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه و با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر تعیین شد. چارچوب نظری پژوهش با استفاده از دیدگاه دورکیم، سارافینو، برکمن و سیم طراحی شده است. مدل گلدبرگ از سلامت روانی(GHQ28) به عنوان تعریف عملیاتی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دینداری در دو بعد اعتقادی و مناسکی و حمایت اجتماعی در سه بعد عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی رابطه معناداری با  سلامت روانی دارد. در این پژوهش رابطه معناداری بین سن دانشجویان و سلامت روانی آنان مشاهده نشد، اما یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین وضعیت تاهل، جنس و وضعیت سکونت دانشجویان با سلامت روانی آنان وجود دارد؛ به این ترتیب که افراد متآهل، دختران و دانشجویانی که در مدت تحصیل با خانواده زندگی می کردند، از سلامت روانی بالاتری نسبت به گروه های دیگر برخوردار بودند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که شش متغیر (دینداری اعتقادی، دینداری مناسکی، حمایت اجتماعی ابزاری، حمایت اجتماعی عاطفی، جنسیت و وضعیت سکونت) درمجموع 5/19 درصد از تغییرات مربوط به سلامت روانی را تبیین می کنند. در نتیجه عدم توجه به تقویت مبانی سلامت روانی در بین دانشجویان منجر به پیامدهای منفی و هزینه های اقتصادی برای دولت خواهد شد و نیز اثرات روانی و اجتماعی آن بر روی نیروی انسانی تحمیل می گردد.
۵۰.

مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته لک زبانان شهرستان بروجرد از تعاملات اجتماعی پس از مواجهه با شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا پساکرونا تعاملات اجتماعی قوم لک پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۲
 شیوع کرونا با تأکید بر فاصله گیری اجتماعی سبب شد تعاملات اجتماعیِ درون بافت های قومی ازلحاظ کمیت و کیفیت دستخوش تغییراتی گردد. بر هم ین اس اس تحقی ق حاضر بر پدی دارشناسی تجربه زیسته لک زبانان شهرستان بروجرد از تعاملات اجتماعی پس از مواجهه با شیوع کرونا متمرکز شده است. تحقیق پدیدارشناسی حاضر به منظور تحلیل داده ها از تکنیک موستاکاس بهره برده است. تعداد 16 نمونه به صورت هدفمند و تا اشباع نظری انتخاب شده و داده ها به روش مصاحبه عمیق گردآوری شده است. همچنین از 10 مشاهده مشارکتی به منظور گردآوری داده های بیشتر استفاده شده است. بر اساس نتایج کدگذاری و تحلیل داده های میدانی، مفهوم «تعامل قومی پساکرونا» شامل 8 خوش ه ی اصلی است که عبارت اند از: 1) مجال یافتن عاملیت انسانی، 2) اجتماعی شدن تعامل، 3) پیوسته شدن اعضای قوم، 4) بابرنامه شدن تعامل، 5) علمی عقلانی شدن بنیان معرفتی تعامل، 6) غایتمند شدن تعامل، 7) بیش دیجیتالی شدن تعامل، و 8) نمود یافتن نقش عاملیت ناانسانی. به طورکلی مخاطره کرونا به مانند شوکی عمل کرده که فرصت ابراز فردیت را برای اعضای جامعه قومی لَک فراهم آورده است.
۵۱.

تبیین مفاهیم سیاست گذاری عمومی در مناطق کلانشهری (نمونه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهادگرایی اجرایی سیسات گذاری عمومی اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در این راستا محتوای عملیاتی پژوهش گونه های معینی از کلانشهر اهواز با توجه به مشکلات عدیده سطوح توسعه یافتی مدیریتی و نهادی مدیریت توسعه شهری مورد نظر و تمرکز واقع می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش گرداوری داده ازروش کتابخانه ای –اسنادی برای مطالعات نظری وسیر بررسی موضوعی استفاد ه می شود. ابزارهای گرداوری اطلاعات در روش های کتابخانه ای فیش برداری و جداول کامپیوتری برای بهره برداری مطالب واسناد در روش های پیمایشی از روش های مشاهده خبر پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیازاستفاده می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق: کلانشهر اهواز شامل نخبگان و مدیران حوزه شهری و برنامه ریزی شهری می باشند. روش نمونه گیری طبقه بندی ساده می باشد و به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است. بر این اساس، تعداد 50 نفر نمونه تعیین شده است. مولفه های اجرایی و اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، بگونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار اجرایی، اجتماعی و قانونی، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (سیاستگذاری عمومی) به اندازه 92، 38 و 10 درصد تغییر کند. نتایج نشان می دهد مقادیر بحرانی معنادار بودن هر یک از پارامترهای را نشان می دهد و چنانچه مقدار CR بزرگ تر از قدر مطلق عدد 96/1 باشد، پارامترهای مدل معنادار هستند. با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری کلیه پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگ تر است همچنین سطح معناداری تمامی سؤال ها پرسشنامه کمتر از 0.05 محاسبه شده است می توان روایی سازه های اندازه گیری متغیرهای مربوطه در سطح معناداری 05/0 تأیید می شود.
۵۲.

تحلیل جامعه شناختی تعیین کننده های کاهش تولید زباله: یک مطالعه کیفی

کلیدواژه‌ها: زباله های شهری کاهش تولید زباله محیط زیست مدیریت پسماندها تحلیل تماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
مقدمه: اگرچه انقلاب صنعتی باعث افزایش توانایی های انسان شده است اما محیط زیست نیز به مخاطره انداخته است. یکی از مسائل عمده زیست محیطی، تولید گسترده زباله جامد شهری است که در سراسر جهان، به سرعت در حال افزایش است. برآورد می شود، تولید زباله جامد شهری در سال 2050 به بیش از 4/3 میلیارد تن برسد که یک تهدید جدی برای محیط زیست و حیات انسان است. کاهش تولید زباله، بازاستفاده، و بازیافت، سه رویکرد عمده در مدیریت زباله های جامد شهری هستند که در کشورهای مختلف دنیا  مورد توجه می باشند. اتفاق نظر وجود دارد که در سلسله مراتب مدیریت پسماند، کاهش تولید زباله دارای بیشترین نتیجه است. در ایران نیز به دنبال توسعه فعالیت های صنعتی، تولید زباله به طور گسترده افزایش یافته است اما رویکرد کاهش تولید زباله کمتر مورد توجه بوده است. بنابراین، هدف این پژوهش آن است که تعیین کننده های کاهش تولید زباله را در بین شهروندان مورد مطالعه قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک انجام شده است. مشارکت کنندگان، 15 نفر از شهروندان در آبادان می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، جمع آوری شده اند.  مصاحبه ها در مکانی که نمونه ها تعیین می کردند و راحت تر بودند انجام شدند. هر مصاحبه به طور متوسط یک ساعت به طول انجامید و تا اشباع نظری، ادامه پیدا می کرد. کلیه مصاحبه ها با اجازه قبلی مشارکت کنندگان، ضبط و پس از اتمام، بر روی کاغذ مکتوب شدند. سپس، در قالب تم های اولیه، تم های فرعی، و تم های اصلی تنظیم شدند. و بالأخره، برای اعتمادپذیری داده ها از روش ارزیابی و بررسی کلیت یافته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده گردید.یافته ها: براساس یافته ها، ادراک شهروندان از مفهوم زباله در دو مقوله «زباله به مثابه شیئی با ارزش» و «زباله به مثابه چیزی دورریختنی و بی ارزش» دسته بندی شد. به علاوه، یافته های حاصل از تعیین کننده های کاهش تولید زباله منجر به استخراج هجده تم فرعی گردید که پس از تحلیل و دسته بندی براساس تناسب و تشابه، در هفت تم اصلی به شرح ذیل دسته بندی شدند. 1) نگرش های زیست محیطی، 2) هنجارهای ذهنی، 3) بازبینی و برآورد رفتارِ ادراک شده، 4) تعهدات شهروندی، 5) آموزش و یادگیری، 6) رضایت از عملکرد شهرداری، و 7) کنترل و نظارت.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با تقویت نگرش های زیست محیطی، رشد هنجارهای ذهنی، افزایش تعهدات شهروندی، گسترش آموزش، بالابردن رضایت مندی از شهرداری، و ارتقای کنترل و نظارت، می توان تولید زباله را کاهش و به نجات محیط زیست کمک نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان