مرجان اکبری

مرجان اکبری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل فرایند شکل گیری معنا از طریق نظام های گفتمانی نشانه معناشناختی در داستان زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان نشانهمعناشناسیگفتمانی نظامهای معنایی تولید معنا زال و رودابه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۸
نشانه معناشناسی گفتمانی علمی است که به مطالعه فرآیندی زبان می پردازد. این علم نشانه را به عنوان مبدأ و معنا را مقصد کار خود در نظر می گیرد. نشانه معناشناسی گفتمان را به عنوان حوزه کاری خود برمی گزیند. ازآنجایی که ادبیات از نمونه های گفتمان های پویاست، نشانه معناشناسی گفتمانی با بررسی عناصر دخیل در این گفتمان ها و روابط بین این عناصر، به کشف فضاهای معنایی مخفی می پردازد. پژوهش حاضر در پی بررسی فرآیند تولید معنا و نظام های گفتمانی مؤثر در این فرآیند در عناصر داستانی زال و رودابه شاهنامه فردوسی بر اساس رویکرد نشانه معناشناسی گفتمانی است. در بررسی این روایت مشخص شد که سوژه کنشی به جهت کسب ارزش و رفع نقصان خواهان داشتن فرزند است؛ اما رفع این نقصان باعث اولین تنش و چالش در سیر روایت می شود. سوژه با طرد نوزاد سپیدموی که مغایر با هنجارهای اجتماعی است، سعی در رفع چالش دارد، اما طرد فرزند چالش های بیشتری را پیش روی کنشگر اصلی و حتی دیگر کنشگران روایی قرار می دهد. در واقع، طرد فرزند در این روایت امکان اضمحلال معنا را فراهم می سازد. دراین بین، آنچه جریان معناسازی را تداوم می بخشد تبدیل شدن سوژه کنشی به سوژه شوشی و تغییر فضای روایت به فضایی حسی-ادراکی است. در واقع، حکیم فردوسی با استفاده از راهکارهای عاطفی و بهره بردن از نظام های معنایی از قبیل کنش، شوش، بوش، تخیل و اسطوره جریان معناسازی را تداوم می بخشد.
۲.

تحلیل تعاملات کنش گران روایت زال و رودابه از منظر نظام های معنایی چهارگانه لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی روایت نظام های معنایی اریک لاندوفسکی زال و رودابه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۷
گذر از نشانه شناسی روایی کلاسیک ساختارگرا با دیدگاهی متن محور و معناهای تعینی به سمت نشانه معناشناسی، درواقع گذر از کنش و برنامه مداری به سمت تعامل است. در نشانه شناسی کلاسیک ساختارگرا، معنا در جریان روایت صرفاً از طریق کنش و برنامه ازپیش تعیین شده در جهت کسب ابژه ارزشی توسط کنشگر شکل می گیرد. اما در نشانه معناشناسی، معنا از طریق ایجاد رابطه حسی ادراکی با پدیده ها شکل می گیرد و از طریق تعامل با دیگری یا هم سوژه ادراک می شود. چنین معنایی صرفاً با نظام های معنایی نشانه شناسی روایی کلاسیک یعنی نظام معنایی کنشی و مجاب سازی قابل بررسی نیست. لذا اریک لاندوفسکی نظام های معنایی تطبیق و تصادف، را به عنوان مکمل دو نظام قبل مطرح کرد. پژوهش حاضر به شرح وتحلیل تعاملات بین شخصیت های داستان زال و رودابه در قالب این چهار نظام معنایی می پردازد. مسئله پژوهش این است که چه عکس العمل ها و کنش هایی نشان از پای بندی کنشگران به نظام های معنایی لاندوفسکی دارد. مشخص شد که در مواجهه کنشگران با چالش های ایجادشده در متن روایت، برخی از شخصیت های در ابتدا از یک نظام معنایی خاص تبعیت می کنند، اما در میانه روایت به سمت استفاده از دیگر نظام ها متمایل می شوند. اما برخی دیگر، همچنان پای بند به یک نظام معنایی باقی می مانند. دیگر یافته جدید در بررسی کنش ها و تعاملات شخصیت های این روایت، ترسیم گذر از نظام روایی کلاسیک مبتنی بر کنش و برنامه به سمت نشانه معناشناسی مبتنی بر تعامل است. به عبارتی دیگر، گذر از روایت کلاسیک به سمت روایت مدرن است که درنهایت هم آیی بین شخصیت های این روایت در جهت تحقق عشق پرچالش زال و رودابه را رقم می زند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان