علیرضا عینی فر

علیرضا عینی فر

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۵ مورد از کل ۵۵ مورد.
۴۱.

تحلیل رابطه بین کیفیت فضای میانی و کیفیت های انسانی- محیطی: مورد پژوهی مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای میانی امنیت هویت محرمیت و قلمرو تعامل اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
فضای میانی به مثابه اتصال دهنده عرصه درون و بیرون در مسکن می باشد. تحقیق حاضر درصدد بررسی کیفیت این فضا و چگونگی تأثیر آن بر کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی شهر شیراز است. پرسش اساسی پژوهش این است که "کیفیت فضای میانی چه تأثیری بر شکل گیری کیفیت های انسانی- محیطی مجتمع های مسکونی دارد؟" بر همین اساس کیفیت فضای میانی همچون متغیری مستقل بر کیفیت های انسانی- محیطی به عنوان متغیری وابسته تأثیرگذار است. بر اساس ادبیات این پژوهش، متغیر وابسته شامل مفاهیم"محرمیت و قلمرو"،"هویت"،"امنیت"،"تعامل اجتماعی" می باشد. برای پاسخ به پرسش تحقیق، ابتدا با مرور سابقه موضوع، مفاهیم و نظریه های مرتبط تحلیل شد. در ادامه جهت ارزیابی الگوی نظری هفت مجتمع از میان مجتمع های مسکونی مورد بررسی انتخاب گردید و پرسشنامه های مناسب در میان آنها توزیع شد. لازم به ذکر است که روش تحقیق در این مقاله ترکیبی از مطالعه موردی با روش کمی تحلیل همبستگی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد کیفیت فضای میانی مجتمع بر شکل گیری کیفیت های انسانی- محیطی در مجتمع های مسکونی شهر شیراز تأثیر مستقیم دارد. به عبارتی هم زمان با بالا بودن میزان متغیر کیفیت فضای میانی، میزان متغیر وابسته بالاتر می باشد و بالعکس.
۴۲.

مدل یابی تاثیر کیفیت فضای بینابینی محیط مسکونی بر شکل گیری مکان پایدار (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی وحدت بتن شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت محیط مسکونی مکان مسکونی پایدار عملکردی تجربی زیبایی شناختی عوامل زیست محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۲۰۱
مطالعه کیفیت محیط های مسکونی ماهیتی پیچیده و چند بعدی دارد. هدف این مطالعه تاثیر کیفیت محیط بر مکان مسکونی پایدار برای کمک به شکل گیری مطلوب محیط های مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اصلی این است که، چه رابطه ای میان مولفه های کیفیت محیط و مکان پایدار در محیط های مسکونی وجود دارد؟ برای پاسخ به پرسش های تحقیق «مدل مفهومی ارتقاء کیفیت محیط» بر اساس مولفه هایی چون مشخصات فردی ساکنان، قابلیت فضاهای بینابینی و کیفیت طراحی و مولفه های عملکردی، تجربی زیبایی شناختی و زیست محیطی مکان پایدار تدوین شد. روش تحقیق همبستگی است و گرداوری داده ها با پرسشنامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجتمع مسکونی وحدت بتن شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و پرسش از 215 نفر از ساکنان بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل مسیر و AHP فازی استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین مولفه های مدل مفهومی ارتقاء کیفیت رابطه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بیشترین همبستگی بین مکان پایدار با مولفه تجربی زیبایی شناختی در سطح معناداری 880/0 و کمترین همبستگی میان ویژگی های فردی ساکنان با مولفه های زیست محیطی در سطح 312/0 برقرار است. همچنین کیفیت محیط بر مکان پایدار اثر مستقیم دارد و مولفه های کیفیت محیط شامل قابلیت فضاهای بینابینی، کیفیت طراحی معماری و مشخصات فردی ساکنان با نقش میانجی کیفیت بر مکان پایدار اثر غیرمستقیم دارند. همچنین کیفیت محیط مسکونی بر مولفه های مکان پایدار شامل عملکردی، تجربی-زیبایی شناختی و زیست محیطی با نقش میانجی مکان پایدار اثر غیر مستقیم دارد. رتبه بندی مولفه های موثر بر کیفیت محیط نیز نشان داد که قابلیت فضاهای بینابینی بیشترین اهمیت را در کیفیت بخشی به محیط مسکونی دارد.
۴۳.

بررسی انسان شناختی فضای میانی در مسکن سنتی و معاصر شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان فضای میانی مسکن نیمه خصوصی نیمه عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
مسکن از جمله ابتدایی ترین و بااهمیت ترین نیازهای انسان است که می بایست مأمنی برای آرامش و آسایش ساکنین، فراتر از صرفاً یک سرپناه فراهم آورد. امروزه در ایران نگرش کمی نسبت به این امر مهم، سبب ایجاد بناهایی بدون طرح و برنامه ریزی و فاقد اصول لازم طراحی سکونتگاه هایی با کیفیت مطلوب و پاسخگو به ابعاد معنوی وجود انسان شده است. از جمله مواردی که در ساخت خانه های معاصر، مورد بی توجهی واقع شده، نقش و جایگاه فضای میانی در نواحی مسکونی است. از آنجا که خانه تصویرگر اصلی عرصه خصوصی انسان ها و در تقابل با آن، محیط عمومی فضایی متعلق به همگان است، ضرورت وجود فضای میانی به عنوان مرز میان محیط خصوصی و عمومی و در نقش پیونددهنده محیط درون و بیرون خانه آشکار می شود. در این پژوهش در ابتدا به تحقیق پیرامون فضای میانی پرداخته و در ادامه با مقایسه نقش آن در مسکن سنتی و معاصر ایران به پیامدهای حذف این فضا بر روی زندگی انسان ها اشاره شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در معماری خانه های سنتی ایران، به واسطه تعریف صحیح فضای میانی پیوستگی فضایی میان بیرون و درون شکل گرفته است. در خانه های معاصر این فضا تعریف مشخصی نداشته و اهمیت فضایی، معنایی و کارکردی آن نادیده گرفته شده است. این رویداد منجر به از بین رفتن عوامل انسانی -محیطی همچون امنیت، حس قلمرو، حس تعلق و رضایت ساکنین و همچنین کاهش تعامل اجتماعی میان همسایگان و ایجاد ناهنجاری های اجتماعی در اکثر محیط های مسکونی معاصر شده است.
۴۴.

قلمرو در مسکن حاشیه کویری ایران (مطالعه موردی: محدوده قلمروها در مسکن سه دوره شهر عقدا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلمرو کالبدی قلمرو رفتاری محدوده قلمروها مسکن قدیم میانی و جدید مسکن حاشیه کویری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۸
مفهوم قلمرو از جمله عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط است و سازماندهی آن موجب تأمین برخی از نیازهای انسان از قبیل هویت، انگیزش و امنیت می شود. پیشینه نظری موضوع نشان می دهد که دو دسته عوامل مرتبط با کالبد و رفتار کاربر در بستری اجتماعی- فرهنگی برمحدوده قلمروها تأثیر می گذارند. بنابراین با توجه به عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری قلمروها، محدوده قلمروهای کالبدی، تحت تأثیر عوامل مرتبط با کالبد و محدوده قلمروهای رفتاری، تحت تأثیر رفتار کاربران است. پژوهش حاضر با انطباق قلمروهای کالبدی و رفتاری در سه دوره مسکن حاشیه کویر ایران، به دنبال تعیین مفهوم و محدوده قلمرو ها در هر دوره می باشد. برای این منظور عقدا به عنوان نمونه ای مناسب از شهرهای حاشیه کویری ایران انتخاب شد. روش پژوهش، کیفی است. در سطح تدابیر از پرسشنامه های کیفی، مصاحبه های عمیق و ثبت مشاهدات استفاده شده و یافته های حاصل با استفاده از روش استدلال منطقی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش علاوه بر مشخص کردن محدوده قلمروها در هر دوره و تغییرات آن در طول سه دوره، نشان می دهد که ساکنان حاشیه کویر، عوامل کالبدی و مرزهای فیزیکی را ساز و کار تأمین قلمرو خصوصی فرد نمی دانند و از ابزارهای کلامی و زبان بدن برای تأمین و نظارت بر قلمرو خصوصی خود استفاده می کنند. در مورد قلمرو خصوصی خانواده نیز این مردم هنوز ترجیح می دهند به صورت فصلی و چند عملکردی از فضاهای باز و نیمه باز استفاده کنند و بی توجهی به این موضوع موجب حذف بسیاری از کارکردها و یا تغییر آن ها شده و شیوه زندگی مردم را به اجبار تغییر داده است. قلمرو خصوصی گروه نیز چندان تحت تأثیر تقسیمات فضایی مسکن امروز نیست و متناسب با میزان صمیمیت افراد با یکدیگر و شرایط آسایش محیطی و امنیت فضاها شکل می گیرد. به صورت کلی مطالعات انجام شده در این پژوهش تلاش کاربر را در جهت حفظ رفتارهای جاری در فضا با وجود تغییرات کالبدی نشان می دهد و بر لزوم توجه مضاعف به رفتارهای ساکنان در تعیین محدوده قلمروها تأکید می نماید.
۴۵.

تحلیل اجتماع پذیری محیط کالبدی متأثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت؛ مطالعه موردی: نمونه های مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع پذیری ادراک طبیعت ادراک محیط ایران محیط کالبدی همدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۲۰۱
این تحقیق بر آن است تا نقش ادراک طبیعت و عناصر طبیعی در محیط انسان ساخت را بر اجتماع پذیری محیط های کالبدی زندگی روزمره و اشتیاق به فعالیت در فضاها مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. در این تحقیق امکان ادراک طبیعت در فضاهای کالبدی به مثابه متغیر مستقلی است که برکیفیت اجتماع پذیری فضاهای کالبدی به عنوان متغیری وابسته مؤثر واقع می شود. به منظور تحلیل، محیط کالبدی به عنوان واحد مطالعه به عنوان مکانی جمعی – رفتاری مورد توجه قرار می گیرد که سامانه ای جمعی– فضایی را تشکیل می دهد. در این راستا مبتنی بر ادبیات روانشناسی محیط و علوم رفتاری، چارچوب اصلی در بستر مطالعات انسان– محیط تدقیق شده و مؤلفه های مؤثر بر تعامل انسان و محیط طبیعی در محیط کالبدی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه چگونگی اجتماع پذیری محیط کالبدی در تعامل با محیط طبیعی مورد تحلیل و ارزیابی واقع می شود. این تحقیق بر اساس تاکید نظریه پردازان علوم رفتاری بر مطالع? فضاهای روزمر? زندگی، نمونه های مسکونی را به منظور تبیین دقیق نتایج مورد مطالعه قرار داده است. بخش نهایی این مقاله نشان می دهد که چگونه ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت اثر معناداری بر اجتماع پذیری فضاهای کالبدی دارد.
۴۶.

تبیین و بررسی زمینه گرایی در هر یک از معیارهای آن در زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش شهر تهران (مطالعه موردی: بناهای اقامتی واقع در زمینه های مختلف شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری زمینه گرا معیارهای زمینه گرایی زمینه تاریخی زمینه میانی زمینه حاشیه ای زمینه حاشیه با ارزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
عدم وضوح راهکارهای زمینه گرایی در خصوص طراحی در زمینه های گوناگون اعم از زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش، اهمیت چگونگی توجه به معیارهای مختلف زمینه گرایی را در زمینه های مختلف پر رنگ می کند. سؤالات اصلیِ پژوهش بدین شرح است که: ۱. معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در زمینه گرایی یک اثر معماری جدید چیست؟ ۲. در زمینه های مختلف شهر تهران، توجه به چه معیارهایی از زمینه گرایی از اولویتِ بیشتری در طراحی برخوردار است و اهمیت نسبی هرکدام از آن معیارها، در هر زمینه (تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه با ارزش) شهر تهران به چه صورت است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از روش تحقیق ترکیبی که اهدافی کیفی را دنبال می کند، استفاده شد. مبنای استخراج معیارها و زیرمعیارهای زمینه گرایی تحلیل محتوای کیفی بوده است. سپس به منظور تبیین میزان اهمیت نسبی معیارها در زمینه های چهارگانه شهر تهران، چهار بنای اقامتی به صورت هدفمند از چهار زمینه مختلف شهر، به عنوان نماینده ی آن زمینه ها انتخاب شد که در ادامه و با استفاده از رویه سلسله مراتبی میزان زمینه گرایی نمونه ها در هر یک از معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده در بخش قبل که در قالب پرسشنامه طراحی و تنظیم شده بود، توسط دانشجویان کارشناسی ارشد معماری مورد سنجش قرار گرفت. درنهایت به منظور تحلیل داده ها از تحلیل های آماری ازجمله نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مفهوم زمینه گرایی و ارتباط آن با زمینه های مختلف از طریق بررسی چهار معیار اصلی زمینه گرایی (کالبدی، مفهومی، عملکردی و اجتماعی) در قالب مدل مفهومی پیشنهادی قابل تبیین است. به گونه ای که توجه به معیارهای زمینه گرایی به ترتیب در زمینه تاریخی، زمینه حاشیه باارزش، زمینه میانی و حاشیه ای حائز اهمیت می باشد که البته در زمینه حاشیه ای که معمولاً حائز ویژگی های (ارزشمند) خاصی نمی باشد توجه به این معیارها حایز اهمیت نبوده و در نظر گرفتن معیارهای زمینه گرایی نمی تواند موجب ارتقاء معماری و طراحی گردد که ازاین رو می توان با گسترده تر در نظر گرفتن دامنه زمینه از تک بناها و ویژگی های واجد ارزش آن منطقه (رویکرد منطقه گرایی) و الهام گرفتن از مفاهیم آن منطقه، طراحی در زمینه های حاشیه ای را انجام داد.
۴۷.

تبیین عوامل انگیزش حس مکان در جامعه روستایی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: پهنه روستایی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس مکان روستا مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
حس مکان نوعی رابطه حسی و تعاملی میان فرد و محیط زندگی را تبیین می کند و رابطه مثبتی با پیوند میان فرد و مکان و دریافت های کیفی مثبت و رضایتمندی از محل زندگی دارد. از آنجا که به استناد سرشماری های سراسری کشور، مهاجرت روز افزون روستاییان به شهر و دل کندن و ترک روستا از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی می باشد، شناخت عوامل انگیزش حس مکان و حفظ و تقویت آن توسط تصمیم گیران و برنامه ریزان روستایی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف تدقیق مفهوم حس مکان و تبیین مؤلفه های ماهیتی و شاخص های مربوطه در جامعه روستایی انجام شده و در دو مرحله انجام یافته است . در مرحله اول به روش مرور سابقه موضوع، تحلیل و حصول به استدلال منطقی، ابعاد اصلی حس مکان تعریف شد و مدل نظری حس مکان تدوین گردید. سپس در مرحله دوم با روش پیمایشی و آزمون پرسشنامه ای، تعداد 391 نمونه به صورت خوشه ای تصادفی از روستاهای بالای 20 خانوار استان آذربایجان شرقی انتخاب شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری به آزمایش گذاشته شده و جایگاه عوامل آن تبیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ابعاد اصلی حس مکان در سه وجه محیطی/کالبدی، فعالیتی/عملکردی و فردی/اجتماعی در درون تجربه زیستی انسان در مکان مفروض تعریف می شود . وجود کیفیات خاص عوامل سه گانه درون یک تجربه زیستی در تأثیر پذیری از ویژگی های شخصی پس از عبور از فیلتر ادراکی و شناختی فرد، مفهوم حس مکان را شکل می دهد و افزایش کمی و کیفی عناصر و فرایند مطرح شده، میزان عمق آن را می افزاید. همچنین نتایج آزمون در جامعه روستایی انتخابی نشان می دهد مهم ترین عوامل در انگیزش حس مکان به ترتیب عوامل پیوند مکانی، کیفیات محیطی، میزان فعالیت و عملکرد، هویت مکان و پیوند اجتماعی و رفاه مکانی می باشد. در ادامه پژوهش شاخصه های ایجاد این عوامل، تبیین و راهکارهای عملی جهت کاربست در فضاهای روستای ارائه شده است. نتایج حاصل می تواند برای معماران و برنامه ریزان روستایی و متخصصین مربوط به علوم محیطی جهت آفرینش محیط های دارای حس مکان مفید باشد.
۴۹.

ارتقای تعامل کودک با مکان در فضای باز مجتمع های مسکونی؛ موردپژوهی سه گونه فضای باز مسکونی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان کودک تعامل فضای باز مجتمع های مسکونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
با توجه به غلبه استفاده از فضاهای باز جمعی، بجای فضاهای باز خصوصی خانه های تک خانواری در شهرهای بزرگ ایران، هدف این پژوهش جست وجوی چارچوبی منعطف برای تبیین چگونگی تعامل کودک با مکان در محیط های مسکونی است. پرسش اساسی این است که برای «ارتقای تعامل کودک با مکان» در فضای باز مجتمع های مسکونی، با چه چارچوبی مولفه های محیط کالبدی(عینی) و محیط روانشناختی(ذهنی) در تعادل قرار می گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش، با مرور سابقه موضوع رفتار تعاملی کودکان و پژوهش های مکان، مفاهیم و نظریه های مرتبط تحلیل شد. برای تدقیق چارچوب تحلیلی پیشنهادی، معیارها و شاخص های استخراج شده، با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، در پنج مجتمع مسکونی منتخب شهر تبریز، در قالب سه گونه خطی، پراکنده و محیطی بر مبنای نمونه گیری هدفمند تحلیل شدند. نتایج آزمون نشان داد که، همبستگی میان مولفه های محیطی و مولفه های تعاملی در مکان های مطلوب دو گونه خطی و پراکنده، الگویی نسبتاً یکسان و در گونه محیطی الگویی متفاوت دارند. این همبستگی در مکان های نامطلوب همه گونه ها، تابع الگویی یکسان بود. درنتیجه، در فضای باز مجتمع های مسکونی، با برقراری تعادل میان مولفه های کالبدی و روانشناختی، تعامل کودکان با محیط زندگی روزمره بهبود یافته و به تبع آن بستر تعامل کودک با مکان در فضای باز مجتمع های مسکونی ارتقای می یابد.
۵۰.

تاثیر ضابطه 60% +2 بر مسکن ردیفی متداول تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضابطه 60% + 2 مسکن ردیفی تهران 2 متر پیش آمدگی ضوابط ساخت و ساز اشراف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۶
وضع ضوابط و مقرارت ساخت و ساز، شکل و رابطه میان بناهای مسکونی را متفاوت و زندگی در فضاهای مسکونی را متاثر می سازد. در شهر تهران، استفاده از ضابطه سطح اشغال و ساخت بنای مسکونی در 60% شمال قطعه تفکیکی و سپس امکان دو متر پیش آمدگی با در نظر گرفتن پخ 45 درجه، یکی از این ضوابط وضع شده برای گونه خانه های ردیفی متداول بود. اهمیت پرداختن به این موضوع، متداول بودن ساخت گونه غالب خانه های ردیفی با دو زیر گونه شمالی و جنوبی در تمامی شهرهای ایران است. برای این پژوهش گونه ردیفی با دو زیرگونه شمال و جنوبی، با ارتفاع سه تا شش طبقه الگوی متداول سکونت در تهران تعریف شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که ضابطه سطح اشغال 60% +2، تا چه میزان بر شکل گیری مسکن در سه مقیاسِ بستر بنای مسکونی، همجواری ها و عناصر واحد مسکونی اثر داشته است؟ ویژگی های مورد بررسی در سه مقیاس ذکر شده، عملکرد- رفتار، ساختار- کالبد و فضا- ادراک بوده است که در نمونه های موجود در تهران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر این ضابطه در سه گروه اصلیِ اشراف، کیفیت نورگیری و تناسبات فضایی قابل دسته بندی و در سه مقیاس ذکر شده قابل تحلیل است.
۵۱.

تحلیل رابطه "شیوه بازنمایی" و "مکان نمایش" در هنرهای جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنرهای نو هنرهای دیجیتالی فضای تعاملی پویایی فضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
هنر که به نوعی عمیق ترین تجربیات ادراکی هنرمند را بیان می کند، همسو با تغییرات زندگی و دریافت های ذهنی انسان، شکل های نو و تازه ای به خود می گیرد. در دهه های اخیر از نقاشی های انتزاعی و مجسمه های مدرن تا انواع هنرهای دیجیتالی، در زمره هنرهای پیشرو بوده اند. همراه با این تحولات، مکان نمایش هنرهای جدید نیز نیازمند فضاهایی درخور آثار و معرف ذات پویای آنها شده است. در این مقاله رابطه هنرهای جدید و چگونگی شکل گیری فضای معمارانه نمایش آنها مطالعه شده است. به این ترتیب که ابتدا با دسته بندی انواع هنرهای جدید که در دهه های اخیر به وجود آمده اند، نمونه هایی از فضاهای معماری که برای نمایش آثار هنری جدید طراحی شده اند، بررسی شده و با مقایسه ایده های طراحی و بسط مبانی نظری، ویژگی های مورد نیاز فضای معماری متناسب با هنرهای مذکور، تحلیل شده است. نتیجه مطالعه، هرچند تداوم طراحی فضاهای نمایش آثار فاخر هنری و یا احجام تندیس گونه موزه های جدید را نفی نمی کند، برای نمایش گونه های مختلف هنرهای جدید فضایی تعاملی پیشنهاد می کند که در بخش هایی از آن، فضای طراحی شده در تناسب با آثار به نمایش گذاشته شده، به عنوان اثری هنری نمود پیدا می کند و محیط تعاملی حاصل، با محوریت رابطه هم ارز اثر و فضای نمایش، بستر مناسب تری برای درک مخاطبان و تحقق منظور هنرمندان خالق آثار فراهم می آورد.  
۵۲.

تبیین شاخص های طراحی فرم به منزله واسط جلوه و معنا، در ارتباط درون و بیرون خانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص طراحی فرم خانه جلوه معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
موضوع این پژوهش جستجوی چیستی و چگونگی پیوستگی وجه نظری و کاربردی فرم در جهت بهبود ارتباط درون و بیرون خانه است. فرم واسط ارتباط درون و بیرون در دولایه "ارتباط فضای داخل (درون) و خارج (بیرون)" و "ارتباط کالبد انسان (درون) و کالبد خانه (بیرون)"، در سه سطح کالبدی-محیطی، عملکردی-رفتاری و ادراکی-معنایی است. رابطه "فرم" با "آن چه فرم نیست"، این مفهوم چندمعنا را در یک مدل جامع، تبیین می نماید. هدف اصلی، یافتن شاخص هایی است که ارتباطی چندسطحی بین جلوه (وجه عینی) و معنا (وجه ذهنی) در فرم، برای ارتباط درون و بیرون ایجاد کنند؛ لذا پرسش اصلی پژوهش این است که چه شاخص هایی برای طراحی فرم خانه، امکان ارتباط چندسطحی و چندمعنایی را، در رابطه درون و بیرون فراهم می کنند؟ این پژوهش به روش کیفی، با استقراء جزء به کل و با تحلیل محتوای کیفی متون معماری مدرن و پست مدرن، از طریق کدگذاری در اطلس تی آی، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وجه اشتراک شاخص های تبیین شده، ارتقای محرک های مرئی و نامرئی "جلوه" ، ایجاد سلسله مراتب گذار نرم بین درون و بیرون، مشابهت یابی بین تصاویر ذهنی ایجاد شده از فرم و تنظیم توامان ویژگی های بصری، حرکتی و حسی در عناصر معماری، در سه مقیاس خرد، میانه و کلان، است. این انگاره نسبت به فرم، زمینه ساز "مولد معنا بودن" می شود.
۵۳.

شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول مسکن برنامه ریزی عوامل اجتماعی - سیاسی کابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۱
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.
۵۵.

تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی توسط نحو فضا جهت ارتقای رضایت مندی ساکنین در واحد های مسکون (نمونه موردی: نمونه های مسکونی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر سازمان فضایی واحد های مسکونی رضایت ساکنین نحو فضا توصیه های طراحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۸
مسکن و واحد مسکونی عنصر بنیانی ساختار سکونت در شهر است. گوناگونی سازمان فضایی واحد مسکونی بر روابط جمعی ساکنان اثرگذار است. این پژوهش از یک سو با کمک نحو فضا، به تحلیل عینی و توپولوژیک ساختار نمونه های مسکونی شهر آمل می پردازد و از سوی دیگر با پرسش از رضایت مندی ساکنان از رابطه میان فضاهای واحد مسکونی، دریافت ذهنی ساکنان را می سنجد. ارتباط میان خلوت و تعامل جمعی در سازمان فضایی نمونه های مسکن از عوامل تعیین کننده مؤثر بر سنجش رضایت ساکنان است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی و چگونگی ارتقای میزان رضایت ساکنین از مؤلفه خلوت و تعامل جمعی، در نمونه های مسکونی آپارتمانی است. هدف دیگر دست یابی به توصیه های طراحی جهت ارتقای کیفیت ارتباط فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش تحقیق این است که نقش مؤلفه های تحقیق در رضایتمندی ساکنین چیست؟ از سازمان فضایی کدام نمونه رضایت بیشتری ابراز شده است؟ توصیههای طراحانه در راستای ارتقای رضایت ساکنین چیست؟ برای انجام تحقیق ابتدا نمونه بندی واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر آمل با استفاده از فنون نحو فضا و سپس تحلیل فضاها با ای گرف انجام و در ادامه با تکمیل پرسشنامه و انجام آزمون های همبستگی، رضایت ساکنین سنجیده شده است. مطالعه موردی به نمونه های مسکونی از چهار ناحیه شهر آمل به صورت مساوی محدود شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت زیادی میان نگاه «صرفاً کمی یا کیفی» به فضای واحد مسکونی و تحلیل توأمان «عینی- ذهنی» وجود دارد. تحلیل عینی فضاها با گراف ها و تبیین ارتباط های داخلی از طریق میزان پیوند فضاها، در مقایسه با پرسش از مردم و تحلیل ذهنی از طریق ابراز میزان رضایت از کیفیت و کارکرد فضاها، امکان رسیدن به نتایج جامع تری را فراهم می کند. در نتیجه تحقیق فوق نشان میدهد که افزایش میزان مساحت، افزایش رضایت در مؤلفه خلوت و تعادل میان خلوت و تعامل جمعی منجر به افزایش میزان رضایت در تعامل جمعی شده است. نمونه چهار با پلان شکسته و تفکیک فضایی مناسب میان فضاهای شخصی و جمعی بیشترین میزان رضایت ساکنین را جلب کرده است. بر اساس نتایج، سازمان فضایی میتواند بر رفتار و ساختار ذهنی ساکنین در فضای واحد مسکونی اثرگذار باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان