در مقاله حاضر در قالب طرح شبه آزمایشی بین گروهی، تغییر عملکرد 18 شرکت واگذار شده ازسوی سازمان صنایع ملی ایران به مدیران در سال 1373( گروه آزمایش) با تغییر عملکرد شرکتهای مشابه واگذار شده ازطرف سازمان مذکور در همان سال به غیر مدیران (گروه کنترل) نسبت به قبل از واگذاری، مورد مقایسه قرار می گیرد. نوع واگذاری به عنوان متغیر مستقل (متغیر صفر و یک) و تغییر عملکرد (میانگین درصد تغییرات شاخص های حسابداری عملکرد) به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. میانگین درصد تغییرات 21 متغیر حسابداری در سال های اول و دوم پس از واگذاری، نسبت به آخرین سال قبل از واگذاری شرکت های گروه آزمایش و گروه کنترل محاسبه و مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که عملکرد شرکت های واگذار شده به مدیران، پس از واگذاری، بهبود قابل ملاحظه ای یافته است. اگرچه شرکتهای واگذار شده به غیر مدیران نیز شاهد تغییرات مساعد در شاخص های حسابداری عملکرد بوده اند، ولی بهبود این شاخص ها در شرکت های واگذار شده به مدیران بیشتر بوده است. این امر نشان می دهد که واگذاری به مدیران همراه با خلق ارزش بوده است. البته، آزمون آماری به کار گرفته شده (روش آنالیز واریانس چند متغیره بر مبنای تابع توزیع نمونه ای هتلینگ تی 2: Hotelling’s T2) نشان می دهد که اختلاف میانگین های درصد تغییر شاخص های حسابداری عملکرد در دو گروه شرکت ها، آن قدر قابل ملاحظه و معنی دار نیست که نتایج تحقیق به کلیه شرکت های دولتی قابل واگذاری به مدیران قابل تعمیم باشد.
الگوهای نظارتی در بازار مالی هر کشور متفاوتاند ؛ گاهی این نظارت در نهاد نظارتی واحدی متمرکز است ، و نظارت بر هر سه بازار پول ، بیمه ، و سرمایه تحت نظر مدیر واحدی انجام میشود ، و گاه نیز سه مقام ناظر مستقل بر این بازارها نظارت دارند . فارغ از ساختار تشکیلاتی نظارت حاکم بر بازارهای مالی ، نظارت بر بخش مالی اقتصاد از قواعد روشنی تبعیت میکند ، و چارچوب جا افتادهای دارد . درجه دخالت دولت بر امر نظارت در کشورهای با عمق مالی متفاوت ، با یکدیگر فرق میکند . هرچند که نظارت موضوعی «حاکمیتی» است ، و علی الاصول در حوزه عمل دولتهاست ، اما دولتهای بسیاری فرا گرفتهاند که نظارت مالی را به خارج از مجموعه خود واگذار کنند (outsource) ...