سارا دانشمند

سارا دانشمند

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تبیین چارچوب احیای مناظر پساصنعتی شهری با رویکرد طراحی و توسعه احیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر پساصنعتی رویکرد طراحی و توسعه احیایی جریان های مؤثر چارچوب پرکینز ویل چارچوب جامع احیای مناظر پساصنعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
مناظر پساصنعتی با ارزش های هویتی، به عنوان میراث فرهنگی عصر مدرن شناخته می شوند. این عرصه ها از جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آسیب دیده و از بُعد بصری، منظری نامناسب را ایجاد کرده اند. در این نوع عرصه ها، مداخلات با رویکردهای مختلف انجام شده است اما به دلیل پیچیدگی این مناظر و آسیب های وارده به اکوسیستم، نیاز به رویکردی جامع است که ضمن حفظ ارزش میراث صنعتی، آسیب های گذشته را ترمیم و باعث بهبود تعامل متقابل انسان او طبیعت شود. رویکرد «طراحی و توسعه احیایی» با نگاهی «جامع» و «سیستماتیک» با منابع ذاتی خود سیستم، ترمیم و احیا را ایجاد می کند که به همپیوندی نیازهای جامعه انسانی و طبیعت می انجامد. هدف پژوهش، ارائه چارچوبی جامع جهت احیای مناظر پساصنعتی با رویکرد احیایی است. در این راستا، به روش تحلیلی-تطبیقی مؤلفه های مؤثر در احیای مناظر پساصنعتی در شیوه های پیشین، با جریان های مؤثر در رویکرد احیایی تطبیق داده شده و ارتقا یافته است. سپس با بهره گیری از چارچوب پرکینز ویل، به عنوان یکی از چارچوب های کاربردی احیایی، جامع و نوآورانه احیای مناظر پساصنعتی ارائه شده است. این چارچوب به صورت دیاگرامی چندلایه، شامل یک هسته و چندین حلقه است که براساس آن سیاست گذاری ها و راهبردهای طراحی و توسعه مناظر پساصنعتی ارائه می شود. در این چارچوب، «مکان» به عنوان هسته سیستم، حلقه اول «ابعاد بررسی مکان»، حلقه دوم «جریان های مؤثر» در احیای مناظر پساصنعتی، حلقه سوم «زیرجریان ها» و حلقه چهارم «اکوسیستم» است. طبق یافته های پژوهش جریان های مؤثر در احیای مناظر پساصنعتی شامل 12 جریان تنوع زیستی، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، آموزش، زیبایی شناسی، سلامت، مشارکت، زیرساخت، مواد و مصالح، انرژی و آب است. این چارچوب جهت احیای سایت های پساصنعتی از یک کارگاه کوچک تا یک مجموعه گسترده صنعتی قابل تعمیم است.
۲.

ارزیابی تعامل محورهای سه گانه پایداری در ساماندهی فضای شهری (نمونه موردی: رودخانه خشک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری اجتماعی پایداری اقتصادی پایداری محیط زیستی رودخانه خشک شیراز منظر پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
مفهوم پایداری و توسعه پایدار همواره در ارتباط با سه محور محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر مطرح شده است. در پروژه های توسعه فضاهای شهری از آنجا که هر یک از محورها نیازمند تخصص های متفاوت است در اکثر موارد تنها یک محور مورد توجه قرار گرفته و برخلاف هدف اولیه، توسعه پایدار تنها در یک زمینه انجام می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان تعامل محورهای سه گانه پایداری در رودخانه خشک شیراز است. روش تحقیق پژوهش، نمونه موردی با استفاده از راهکارهای توصیفی-تحلیلی است. محدوده بالای رودخانه به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب و با بررسی های میدانی، مشکلات موجود شناسایی شده و شاخص های پایداری در سه محور، اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی استخراج گردید. برای تعیین پتانسیل های بالقوه و بالفعل محدوده ها از نظرات 14 نفر از اساتید رشته های معماری و شهرسازی، در قالب پاسخ به پرسشنامه بهره برده شد. با تحلیل داده های پرسشنامه ها، پتانسیل های بالقوه و بالفعل در هر محدوده مشخص گردید. طبق نتایج در حال حاضر تعامل محورهای سه گانه پایداری تنها در دو محدوده وجود دارد و به ترتیب محدوده های پل شاهد، پل معالی آباد، سد نهراعظم، پل عابر پیاده محمودیه، پل کوهسار مهدی و پل زرگری در دستیابی به فضاهای پایدار شهری، واجد بیشترین پتانسیلها برای تعامل محورهای سه گانه پایداری هستند. نتایج پژوهش چگونگی انتخاب محل های بهینه پیشنهادی را جهت دستیابی به فضای شهری پایدار از منظر محورهای سه گانه پایداری نشان می دهد که قابل تعمیم به فضاهای شهری مشابه است.
۳.

مقایسه رویکرد دانشجویان کارشناسی رشته های مهندسی معماری و شهرسازی به «محله پایدار» (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله پایدار دانشجویان کارشناسی مهندسی معماری دانشجویان کارشناسی مهندسی شهرسازی آموزش معماری و شهرسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۶
وسیع بودن حوزه مفهومی «پایداری» و ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، رویکردهای مختلفی به این مفهوم ایجاد نموده که بر اولویت بندی راهبردها در طرح ها و برنامه های معماری و شهرسازی از جمله در مقیاس محله تأثیرگذار بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی رویکردهای دانشجویان رشته های معماری و شهرسازی به مفهوم «محله پایدار» در فرآیند تصمیم گیری به منظور طراحی و برنامه ریزی است. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از راهبردهای آمیخته کمّی و کیفی به منظور پیش برد اهداف پژوهش بهره برده است. به منظور انجام پژوهش،تعدادی از دانشجویان کارشناسی در رشته های مهندسی شهرسازی و مهندسی معماری دانشگاه شیراز  پس از فرآیند انجام طرح 5 در رشته های خود، انتخاب شده و  اولویت های آن ها در طراحی محله پایدار، به کمک پرسشنامه با سؤالات باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. داده های کمّی حاصل از این مرحله به کمک نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و من- ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد دانشجویان شهرسازی در فرآیند برنامه ریزی محله پایدار، به شاخص های بعد عملکردی(اختلاط کاربری و تراکم) و بعد اقتصادی (تأمین اشتغال محلی) اهمیت و توجه بیشتری نشان داده و در مقابل، برای دانشجویان معماری شاخص های بعد فرهنگی محله پایدار (محرمیت و حس تعلق) اولویت بیشتری داشته است. رویکرد «کلی» و «عملکردگرا»ی دانشجویان شهرسازی و در مقابل نگاه «جزیی» و زیباشناسانه و نیز رویکرد «فرهنگی» دانشجویان معماری به موضوع «محله پایدار» از نتایج این پژوهش است که می تواند به مدرسین کمک کند تا ضمن تقویت نقاط قوت، به جبران خلأها در ادراک «محله پایدار» در چهارچوب مقیاس و ماهیت هر یک از این دو رشته بپردازند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان