فاطمه برمکی

فاطمه برمکی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی منظره پردازیِ سه نگاره از لیلی و مجنون (خمسه نظامی) بر اساس اصل تناظر عالم کبیر و عالم صغیر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظره پردازی نگارگری مکتب تبریز دو لیلی و مجنون ابن عربی اصل عالم کبیر و عالم صغیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۸
در نگرش سنتی یعنی نگرش برآمده از سنن و وحی الهی باور بر این بود که عالم و آدم هر دو جلوه حق و عالم به عنوان انسان کبیر و انسان به عنوان عالم صغیر هستند. این منظر، اصل دیگری را در پی دارد و آن تطابق میان عالم کبیر و عالم صغیر است. بر اساس آموزه های وحیانی و تفاسیر دینی و عرفانی، جهان دارای سلسله مراتب و هر یک از مراتب به عنوان رمز مرتبه بالاتر، هم جزئاً و هم کلاً دارای مطابقت هستند. مسئله تحقیق این است که نگاره های نگارگری ایرانی و اسلامی از منظر چنین نگرشی که به تناظر عوالم صغیر و کبیر معتقد است، چگونه دیده و تبیین می شود؟ همه تصورات نگارگر اعم از عقلی و خیالی و دریافت های حسّی، همه و همه چیزی جز جلوات حق نیست. نگارگر عارف، به دلیل حضور در زیست جهان سنتی خواسته یا ناخواسته متأثر از این روح دست به آفرینش گری می زند و نگاره او به نحوی دلالت به حق دارد. در این پژوهش سعی برآنست تا از این منظر به تحلیل سه اثر از نگاره های مکتب تبریز دو که با داستان لیلی و مجنون در ارتباط اند بپردازیم. هدف پژوهش حاضر، شناخت و ارائه مؤلفه های تصویری در تناظر بین عالم کبیر و عالم صغیر نگارگر تعلیم یافته در مکتب عرفان اسلامی برای تحلیل نگارگری ایرانی و یافتن نتایج نوین از آن است. این تحقیق از حیث چیستی، کیفی و از لحاظ ابزار، عِلّی و تفسیری است و تعلیل و تفسیر هم مبتنی بر آموزه های ابن عربی است. شیوه گرد آوری اطلاعات به روش مشاهده و مطالعه منابع مکتوب چاپی و الکترونیکی است. نتایج حاصله نشان می دهد که اکثر نگاره ها صرفاً انعکاس جهان بیرونی و یا روایت نیست، بلکه به ارتباط بین «انسان- عالم طبیعت- خداوند» اشاره دارد. گویی نگارگر، آیینه گردانی این دو عالم در برابر هم و سریان عشق را در ارکان هستی به تصویر می کشد. آنجاست که خیال انسان به پدیدههای محسوس در منظره پردازی ها به دیده رمز می نگرد و نگاره ها مانند خواب، تعبیر و تفسیر می شود.
۲.

کارکرد نمادین وحوش درنده در دربار صفوی بر مینای نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری صفوی دربار وحوش درنده کاربرد نمادین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۵۰۱
صفویان، توأم با اسلام گرایی، با هدف بازسازی هویت ایرانی، به احیای بخش بزرگی از جنبه های حکومت های ایرانی و از آن جمله، دربار ایرانی پرداختند و به تقلید از بارگاه های ایرانی پیشین، توجه خاصی به مساله وحوش درنده نمودند. مورخان این عصر، به دلیل تمرکز بر کلیات مسایل سیاسی- نظامی، از گزارش دقیق این بُعد از تشریفاتِ درگاه غفلت ورزیده اند؛ و گزارش های اروپاییان حاضر در ایران نیز، در این خصوص، نسبتا موجز است؛ اما نگارگر دوره صفوی با نگاه تیزبین خویش، تمامی این کاربردها و کارکردها را در قالب ده ها نگاره ارزشمند، به یادگار گذاشته و جایگاه نمادین وحوش درنده را به زبان هنر شرح کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی کارکرد نگاره های وحوش درنده در بارگاه های سلطنتی صفوی و بیان جایگاه نمادین این جانوران در هنر نگارگری این عهد است؛ بر این اساس، داده های موجود در منابع تاریخ صفوی شامل آثار تاریخ نگاری و گزارش های سیاحان اروپایی مورد کنکاش قرار گرفته و نتایج به دست آمده با نگاره های صفوی موجود در نسخ خطی بر جای مانده از آن عهد، به ویژه، نمونه هایی از نسخ شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و برخی از مرقّعات تطبیق داده شده است. طبق یافته ها و نتایج این پژوهش، به زنجیر کشیدن و نگه داری وحوش درنده و در رأس آن شیر و پلنگ در درگاه های حکومتی آن دوران، نمادی از قدرت و عظمت حکومت محسوب می شد؛ این کارکرد نمادین هم در دربار صفوی جریان داشت و هم در نگاره های این عهد، به وضوح، ترسیم گشته است. مساله شکار درندگان در بارگاه صفوی، علاوه بر کارکرد تفریحی، ارضاکننده حس قدرت طلبی و عظمت خواهی شاه بود. نگارگر صفوی در نگاره های شکارگاه، شخص شاه را به واسطه نوع پوشش و ترسیم در مرکز نگاره، مشخص نموده و قدرت نمادین او را در مبارزه با وحوش درنده ای چون شیر و پلنگ نمایش داده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است.
۳.

انعکاس ذکر «الله الله» در برج مقبره ی شیخ صفی الدین اردبیلی و جایگاه آن ذکر در تصوّف صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برج مقبره ی شیخ صفی الدین اردبیلی اذکار صوفیه قزلباشیه الله الله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۲ تعداد دانلود : ۴۹۹
بقعه ی شیخ صفی الدین اردبیلی بعد از وفات او در سال 735 ق./ 1335 م.، از سوی فرزند و جانشینش شیخ صدرالدین موسی بنا شد و در دوره های بعدی، خصوصاً دوران سلطنت شاه طهماسب اول و شاه عباس اول صفوی، گسترش یافت. ذکر «الله الله» بارزترین ذکر انعکاس یافته در بنای برج مقبره ی شیخ صفی الدین اردبیلی است، به طوری که اغلب از آن بنا با نام «گنبد الله الله» یاد می شود. این ذکر جزء معروف ترین اذکار متصوفه ی صفوی به شمار می آید که در سرتاسر دوران شیوخ و سلاطین صفوی و همچنین بعد از این دوران، مریدان اکثراً قزلباش ایشان آن را ترنم می کردند. ذکر «الله الله» هنوز نیز در جوامع علویان آناطولی، روم ایلی و بالکان به عنوان میراث داران تصوف صفویه و آخرین بازماندگان طریقت قزلباشیه کاربرد دارد. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر منابع تاریخی، اسناد و مدارک آرشیوی، مطالعات باستان شناسی و مشاهدات میدانی و به شیوه ی توصیفی تحلیلی، ضمن مطالعه ی انعکاس ذکر مذکور در معماری برج مقبره ی شیخ صفی الدین اردبیلی و برخی نمونه های معاصر و متشابه، به بررسی کاربرد آن نزد مریدان این خاندان در گذشته و حال بپردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان