فهم ردپای کنشگر سبز در شعر سهراب سپهری با عنوان «آب را گل نکنیم»
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
53 - 63
حوزههای تخصصی:
ادبیات یک جامعه بخشی از فرهنگ مکتوب آن به شمار می روند که دربر دارنده عادات، رسوم و بسیاری از عناصر فرهنگ مهم جامعه و مشکلات آن بوده و حتی جامعه آرمانی نویسنده یا شاعر را نشان می دهند. هدف این پژوهش فهم رد پای کنشگر سبز در شعر "آب را گل نکنیم" سهراب سپهری، یکی از شاعران نام آشنای ایران زمین است. در بررسی رد پای "کنشگر سبز"، از توسعه پایدار، حفاظت جمعی از محیط زیست، مکتب محیط زیست گرایان رادیکال، نظریه جامعه مخاطره آمیز و زیست بوم گرایی سخن به میان آمده است. در این مقاله شعر منتخب سهراب به روش هرمنوتیک که به معنای هنر تفسیر کردن است، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ذیل مفاهیم «حال و آینده سبز»، «شیطان سبز؛ مصنوع انسان»، «رهایی بخشی کنش جمعی؛ باهم بودگی سبز» و «همان بودگی زمین؛ همان بودگی انسان» می گنجد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شعر سهراب، آیینه تمام نمای توسعه پایدار و توجه به آیندگان است. این شعر، در عین همگانی دانستن دفاع از محیط زیست، متذکر پیامدهای سیاهی می شود که خود کنشگران می توانند آن را به وجود بیاورند. در بوران این سیاهی، سهراب در پی کنشگر سبز، کنشگری از جنس خود طبیعت است.