علی تقوایی نیا

علی تقوایی نیا

مدرک تحصیلی: استادیار روانشناسی دانشگاه یاسوج

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۸ مورد از کل ۴۸ مورد.
۴۱.

نقش فرهنگ پژوهشی و خودکارآمدی پژوهشی در پیش بینی اضطراب پژوهشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۴
این پژوهش با هدف تعیین نقش فرهنگ پژوهشی و خودکارآمدی پژوهشی در پیش بینی اضطراب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 1400-1399 بود. 343 نفر به عنوان گروه نمونه پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ پژوهشی، پرسشنامه خودکارآمدی پژوهشی بیوکوزتورک (2011) و پرسشنامه اضطراب پژوهش بورنگ و همکاران (1396) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین فرهنگ پژوهشی (341/0- = r؛ 01/0>P) و خودکارآمدی پژوهشی (358/0- = r؛ 01/0>P) با اضطراب پژوهشی ارتباط منفی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای پیش بین می توانند 3/33 درصد از تغییرات اضطراب پژوهشی را پیش بینی کنند. بنابراین، به منظور کاهش سطح اضطراب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی پیشنهاد می شود در زمینه فرهنگ پژوهشی و خودکارآمدی پژوهشی مداخلات لازم انجام شود.
۴۲.

نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب (PTSD)

کلیدواژه‌ها: کژتنظیمی هیجانی راهبردهای مقابله ای استرس پس از آسیب کیفیت زندگی جانبازان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه: جنگ به عنوان یک عامل فشار روانی شدید، پیامدهای گسترده ای بر سلامت روان، بهزیستی و کیفیت زندگی جانبازان و خانواده های آنها دارد که به مدت طولانی پس از اتمام جنگ پابرجاست. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب بود. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان شهر یاسوج است که از میان آنها 200 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه مقابله، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان بود. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی، رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه معنی داری بین کژتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی به دست آمد. علاوه براین، راهبردهای مقابله ای نقش میانجی در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه داشت. بحث: مدل پژوهش حکایت از برازش مناسب و قابل قبول با داده های به دست آمده داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف کاهش دشواری های تنظیم هیجان و ارتقای راهبردهای مقابله ای کارآمد و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه استفاده کرد.
۴۳.

بررسی تاثیر تحریم های آمریکا بر سلامت عمومی شهروندان ایرانی: نمونه موردی شهر یاسوج

کلیدواژه‌ها: تحریم سلامت عمومی شهروندان ایرانی آمریکا حقوق بشر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۲
تحریم ها یکی از ابزارهای سیاست خارجی کشورها برای تغییر رفتار سایر دولت ها و پیش برد منافع ملی محسوب می گردد. آمریکا ازجمله کشورهایی است که بیشترین تحریم ها را علیه مخالفین خود بکارگرفته است. سابقه این تحریم ها علیه ایران به چهار دهه قبل بازمی گردد. علی رغم اینکه استفاده کنندگان از تحریم تاثیرات آن بر شهروندان عادی را انکار می کنند و معتقدند این تحریم ها هدفمند هستند بحث های جدی در این باره در جامعه دانشگاهی مطرح است. هدف پژوهش حاضر سنجش این تاثیرات بر ایرانیان پس از خروج آمریکا از برجام است. سوال اصلی پژوهش این است که تحریم ها چه تاثیری بر سلامت عمومی شهروندان ایرانی طی بازه زمانی 1397 تا 1401 داشته است؟ فرضیه پژوهش اشاره می کند که تحریم ها سلامت عمومی و مولفه های آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. برای ارزیابی فرضیه فوق از روش کمّی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را 400 نفر از شهروندان ساکن شهر یاسوج تشکیل دادند و برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه میانگین تی مستقل، رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون و...استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین تحریم های آمریکا و سلامت عمومی شهروندان شهر یاسوج رابطه معناداری وجود دارد. بدین صورت که با افزایش میزان تحریم ها از میزان سلامت عمومی شهروندان کاسته شده است. همچنین نتایج به دست آمده نشان دادند که در متغیر سن، جنس و وضعیت تاهل، هیچ تفاوت معناداری بین زنان و مردان دیده نشد.
۴۴.

نقش خودباوری و حمایت اجتماعی در تقابل با بحران زنان سرپرست خانوار در جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۵۷
بیوه شدن زنان، پیامدهای منفی پرشماری دارد از جمله کاهش حمایت های مالی، ایفای نقش پدری برای فرزندان، سرپرست خانوار شدن، نادیده گرفتن نیازهای عاطفی، جسمی و جنسی خویش و ایثار برای فرزندان است. تنگ شدن عرصه های اجتماعی، فشار های روانی و دسترسی نداشتن زنان بیوه به ارگان های عدلی و قضایی سبب شده زنان بیوه در حالت بد بشری قرارگیرند و زمینه خودکشی و روی آوری به فساد جنسی میان آنان افزایشی گردد؛ این واقعیت برخی جوامع اسلامی با بحرانی جدی مواجه نموده است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودباوری و حمایت اجتماعی در بهزیستی روانشناختی این گروه از زنان به عنوان یکی از راهکارهای تقابل با بحران اخلاقی آنان در جامعه اسلامی صورت پذیرفته است. در این پژوهش علاوه بر روش اسنادی-تحلیلی که در منابع اخلاقی صورت گرفته است؛ مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر به شیوه رگرسیون انجام گرفت. جامعه آماری، زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان ک.ب بود. یافته ها نشان داد خودباوری و حمایت اجتماعی هم در منابع دینی و هم در تحلیل آماری به صورت مثبت موجب بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانواده می گردد؛ در نتیجه با تقویت خودباوری و ترغیب جامعه به حمایت اجتماعی زنان سرپرست خانواده می توان بهزیستی روانشناختی را ارتقاءبخشید و بخشی از بحران فساد و خودکشی در جامعه اسلامی را رفع نمود.
۴۵.

اثربخشی مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت بر اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر ذهنیت اهمال کاری تحصیلی درماندگی آموخته شده دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت بر اهمال کاری تحصیلی  و درماندگی آموخته شده دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر رستاق استان فارس در سال 1402 بود.  از میان 3  مدرسه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند 40 نفر  از دانش آموزانی که نمره آنها بالاتر از نقطه برش (نقطه برش 50  در پرسشنامه درماندگی آموخته شده و  62 در پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی)،بود،  به صورت در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل(هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولمون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون ( 1988)  بود. گروه آزمایش برنامه مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک(2006) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای طی دو ماه دریافت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره با نرم افزارSPSS 23 تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان دهنده ی تفاوت معنادار بین دو گروه کنترل و آزمایش در نمرات پس آزمون اهمال کاری تحصیلی  و درماندگی آموخته شده در دانش آموزان بود (01/0< p) این یافته ها بر موثر بودن مداخله آزمایشی دلالت دارند و نشان دادند که بر اثر اجرای مداخله انگیزشی مبتنی بر تغییر ذهنیت، اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده دانش آموزان کاهش یافت. از این رو، این مداخله انگیزشی می تواند به عنوان یکی از روش های آموزشی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و درماندگی آموخته شده مورد استفاده قرار گیرد.
۴۶.

واکاوی تجربه وابستگی به مصرف مواد در دانشجویان: یک مطالعه مبتنی برنظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وابستگی به مواد دانشجویان نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۹
هدف: ﻫﺪف پژوﻫﺶ ﺣﺎﺿ ﺮ واکاوی و کشف ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ وابستگی و گرایش به مصرف مواد در دانشجویان ﺑﻮد. روش: روش این پژوهش نظریه زمینه ای از نوع کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان پسر مجرد دانشگاه های شهر یاسوج بود. از بین آنها 17 نفر به شیوه نمونه گیری ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ انتخاب شدند و بر اساس اصل اشباع، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. برای تحلیل مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل سیستماتیک استراوس و کوربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسترهای تعیین کننده و موثر بر گرایش و وابستگی به مصرف مواد شامل ابعاد تحصیلی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی بودند.کدگذاری داده ها به ایجاد مقوله و زیرمقوله هایی منجر شد که بیانگر شرایط علّی، زمینه ای، راهبردها و پیامدهای تجربه زیسته مصرف مواد از دیدگاه شرکت کنندگان در پژوهش بود. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مولفه های طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علّی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به وابستگی به مواد گردد. با استفاده از نتایج این پژوهش می توان دانشجویان در معرض آسیب به مصرف مواد را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی برای آنان تنظیم کرد.
۴۷.

رابطه بین مهارگری تلاشگر و گرایش به انتقام در نوجوانان: نقش واسطه ای همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به انتقام مهارگری تلاشگر نوجوان همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
گرایش به انتقام به معنای تمایل به تلافی کردن آسیب یا بی عدالتی تجربه شده است. این تمایل می تواند از احساس های قوی مانند خشم و رنجش ناشی شود. پیامدهای گرایش به انتقام شامل ایجاد چرخه ای از خشونت و کینه توزی است که می تواند روابط فردی و اجتماعی را تخریب کند و به افزایش تنش ها و درگیری ها منجر شود. همچنین، تمرکز بر انتقام می تواند مانع از بهبود و بازسازی روابط و ایجاد صلح و آرامش در جامعه شود؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای همدلی در رابطه بین مهارگری تلاشگر با گرایش به انتقام در نوجوانان شهر شیراز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بود که از این جامعه، نمونه ای به حجم 567 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسش نامه های مهارگری تلاشگر (الیس و رتبارت، 2001)، همدلی تورنتو (اسپرنگ و همکاران، 2009) و گرایش به انتقام (فلورس-کاماچو و همکاران، 2022) در میان آنان توزیع گردید. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر و با کمک نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام گرفت. یافته ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد اثر مسیر مهارگری تلاشگر به همدلی و همدلی، به گرایش به انتقام معنادار بود. اما اثر مسیر مهارگری تلاشگر به گرایش به انتقام معنادار نبود. دیگر یافته پژوهش نشان داد همدلی در رابطه بین مهارگری تلاشگر و گرایش به انتقام نقش واسطه ای کامل دارد؛ بنابراین، افزایش سطح همدلی با کاهش احتمال انتقام جویی همراه بود. این نتایج بر اهمیت پرورش مهارت های همدلی در کنار سایر مهارت های اجتماعی مانند مهارگری تلاشگر تأکید می نماید. پرورش همدلی می تواند به بهبود روابط بین فردی، کاهش بروز رفتارهای آسیب زا و ارتقای سلامت روان جامعه کمک شایانی کند.
۴۸.

مقایسه تأثیر نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بر افزایش تمرکز و توجه در کودکان با اختلال کم توجهی/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک درمان شناختی- رفتاری توجه و تمرکز اختلال کم توجهی/ فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
زمینه: اختلال کم توجهی/فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در کودکان است که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی آن ها داشته باشد. بسیاری از تحقیقات به بررسی اثربخشی نوروفیدبک یا درمان شناختی-رفتاری به صورت جداگانه پرداخته اند و مقایسه ای مستقیم بین این دو روش انجام نشده است. بنابراین، نیاز به انجام مطالعاتی وجود دارد که به طور همزمان اثرات این دو روش را بر روی توجه و تمرکز کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/بیش فعالی مقایسه کنند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نورفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر افزایش توجه و تمرکز در کودکان دارای اختلال کم توجهی/فزون کنشی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، و از لحاظ روش شناسی نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 7 تا 11 ساله دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلوع، جوانه امید و طنین زندگی در شهرستان گچساران در سال 1403 بودند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که با استفاده از روش تصادفی ساده 40 کودک پس از تشخیص اختلال انتخاب و وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه توجه و تمرکز (استروپ،1935) و آزمون کانرز معلمان (بروک و کلینتون،2007) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 بهره برداری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میانگین درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی رفتاری در متغیر توجه و تمرکز در سطح معناداری قرار دارند به این صورت که درمان نوروفیدبک نسبت به درمان شناختی رفتاری تأثیر بیشتری بر توجه و تمرکز داشته است (001/0). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر بهبود توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی تأثیر معناداری داشته است که می تواند مورد توجه مراکز آموزش و پرورش، مربیان، معلمان و والدین این کودکان قرار گیرد. با توجه به تأثیر مثبت هر دو روش، می توان برنامه های درمانی ترکیبی طراحی کرد که از مزایای نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بهره برداری کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان