محمدرضا حافظ نیا

محمدرضا حافظ نیا

مدرک تحصیلی: استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۳۲ مورد.
۴۱.

بررسی عوامل مؤثر بر سازمان و مدیریت سیاسی فضا در کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازماندهی سیاسی فضا مدیریت سیاسی فضا تقسیمات کشوری جهان و ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۹ تعداد دانلود : ۵۸۹
سازماندهی سیاسی فضا، فرآیند تقسیم و مرزبندی پهنه سرزمینی با هدف مدیریت بهینه سیاسی فضاست. هدف این مقاله تبیین استراتژی ملی کشورها در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضای آنهاست. ایجاد و تغییر در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا، از الگوهای مختلفی پیروی می کند و اولین سطح، اهمیت بیشتری دارد. مقاله با این پرسش روبه روست: تغییرات در سطح اول سازماندهی سیاسی فضا در کشورهای جهان، طی سال های 1960 تا 2020 میلادی چه وضعیتی را پشت سر گذاشته و چه عواملی در آن تأثیرگذار بوده اند؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، منابع کتابخانه ای و از نرم افزارهای EXCEL و SPSS در مباحث آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استراتژی کشورها در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا از سه الگوی افزایش، کاهش و ثابت در تعداد استان ها پیروی می کند. پنج عامل جمعیت، وسعت، تولید ناخالص داخلی، شاخص توسعه انسانی و امنیت، در کنار مسایل جهانی، تأثیرات متفاوتی در تغییرات استانیِ 191 کشور جهان داشته اند. همچنین کشورهایی که تغییرات کمتری در سازماندهی سیاسی فضای جغرافیایی داشته اند، موفقیت بیشتری در دستیابی به اهداف مدیریت سیاسی فضا کسب کرده اند
۴۲.

بررسی نقش موقعیت گذرگاهی در قدرت ملی، مورد مطالعه: کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت ملی موقعیت گذرگاهی ایران وزن ژئوپلیتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
ترانزیت عامل مهمی برای افزایش قدرت ملی کشورها است. ایران با داشتن موقعیت گذرگاهی در موقعیت مطلوبی قرارداد و علیرغم ظرفیت ها و پارامترهای جغرافیایی، در بهره برداری از این ظرفیت با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. در این پژوهش با گردآوری اطلاعات و ارزیابی یافته های به دست آمده از منابع کتابخانه ای و میدانی ضمن ارزیابی حجم فعلی ترانزیت (نفتی و غیرنفتی) ایران و همچنین مقایسه عملکرد ایران با سایر مسیرهای ترانزیتی، به بررسی وضعیت گذرگاهی ایران و نقش آن بر درآمد ملی و همچنین قدرت ملی پرداخته شده است. در این زمینه پرسشنامه ای طراحی شده شامل 8 مؤلفه که هرکدام از متغیرها با روش های آماری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که استفاده از موقعیت گذرگاهی کشور در افزایش قدرت کنترلی و نیز تأمین امنیت ملی نقش بسزایی دارد. همچنین باعث تولید شغل و افزایش درآمد و ارزآوری می شود که خود عاملی برای رونق اقتصادی است؛ بنابراین، با توجه به اینکه هرکدام از شاخص ها و پارامترهای مطرح شده در افزایش قدرت ملی نقش دارند می توان نتیجه گرفت که کشور ایران می تواند با استفاده از موقعیت گذرگاهی، قدرت ملی خود را افزایش دهد و منزلت ژئوپلیتیکی خود را نیز بهبود بخشد.
۴۳.

Principles of the School of Humanist Geopolitics (A New Approach and way to the Political and Moral Life of Humankind)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
Geopolitics as a branch of political geography is scientific in nature and, similar to other scientific disciplines, has two aspects: basic (fundamental) and applied. The basic aspect deals with the production of scientific theories, theoretical propositions and the development of geopolitical knowledge. The applied aspect deals with the production of practical theories, patterns and practical geopolitical methods to meet the needs of nations, countries and human societies. Applied knowledge of geopolitics, like applied propositions and theories of other disciplines, can be affected to some extent by worldviews, ideologies, cultures, attitudes, as well as the interests of nations, political users, and governments. Therefore, geopolitical science and knowledge, similar to other scientific disciplines, are inherently worthwhile and useful, and must be developed to meet the needs of nations and humankind. However, geopolitical knowledge must not be abused by governments and political actors on any scale, whether global, national or local. In contrast, it must be at the service to provide the needs of the citizens, human constructs, nations and human societies. Also, governments and political actors should exercise it in the same direction. Accordingly, the author (Dr. M. R. Hafeznia) has established and proposed a new theoretical /practical approach in the application of geopolitical science and knowledge in the political and moral life of humankind and human constructs, especially nations, under the title of "The Humanist Geopolitics". This view was published for the first time in the form of an article under the same title by the author in Geopolitics Quarterly, Volume: 3, No 4, Winter 2008, and later in the Journal of Conflicts in France, Paris in 2015. Since this geopolitical school has attracted the attention of some interested readers and has raised some questions and ambiguities for them, the author decided to formulate its principles and make them available to those interested to clarify the attitude and dimensions of this school of thought, with the hope that a step can be taken in the direction of relieving the suffering of humankind as the chosen ones by the God as creator of the universe and enhancing the living pattern of humankind and human constructs.
۴۵.

سنجش فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضا های چند قومی؛ نمونه موردی: خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاصله بین قومی همزیستی مسالمت آمیز خراسان شمالی اقوام کرمانج ترکمن ترک فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۳۲۶
پایداری سیستم های سیاسی در فضا های قومی متنوع حاصل کنش هایی مسالمت آمیز و همزیستی آنها است. همزیستی حاصل پذیرش محدودیت های اعمال شده بوسیله کنشگران متقابل یا عوامل بین گونه ای است. پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضاهای چند قومی با تاکید بر اقوام کرمانج،ترک،فارس و ترکمن استان خراسان شمالی در سه وجه عمومیت شدت وتقارن در میان گروه های اجتماعی مختلف انجام شده است. این پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است.در این روش با جمع آوری داده ها و اطلاعات ( پرسشنامه) توصیف،تحلیل وارزیابی شده است. پرسش های طراحی شده در این بخش بر مبنای مولفه های همزیستی در جدول متغیرهای مورد سنجش مد نظر بوده است. این متغیرها طیفی از فاصله اجتماعی را در فضاهای چند قومی مد نظر قرار می دهند تا با ارزیابی این فواصل اجتماعی، روابط بین آنها را ارزیابی نمایند. پژوهش نشان ازگستردگی نزدیکی سه قومیت ترک ،کرمانج و ترکمن به فارس ها به میزان (96 درصد) و دوری از قوم ترکمن به میزان (79 درصد) است. عمق و(شدت) این فاصله نیز همانند عمومیت نشان از آن دارد که سه قوم ترک ،کرمانج و ترکمن با قوم فارس بیش ترین میزان ارتباط با(84 درصد) در حالیکه با قوم ترکمن کمترین میزان (39 درصد) دارا می باشند. فاصله قوم به قوم نیزنشان از آنست که کرد ها با کمترین تفاوت و فاصله دوجانبه را دارند. این در حالی است که میزان فاصله قومی ترکمن ها با سایر اقوام به مراتب بیشتر از میزان فاصله قومی سایر اقوام با ترکمن ها است. یافته ها نشان از عدم وجود بحران و تضاد قومی در این منطقه و همزیستی مسالمت آمیز است..
۴۶.

محاسبه شاخص های اصلی و فرعی قدرت اجتماعی تاثیرگذار بر قدرت ملی کشورها و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت اجتماعی قدرت ملی روش حداکثر نمایی فیشر دیمتل تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۵۹۷
قدرت اجتماعی با توجه به اهمیتی که در عرصه زندگی فردی و عمومی افراد دارد از اهمیت بسزایی بین صاحب نظران علوم مختلف برخودار است. از سویی دیگر این نوع قدرت را می توان یکی از ابعاد قدرت نرم و تاثیرگذار بر قدرت ملی سازه های سیاسی-فضایی دانست. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر قدرت اجتماعی و تعیین ضریب اهمیت هریک از متغیرها و در نهایت رتبه بندی کشورها بر این اساس است. روش تحقیق دارای سه مرحله اصلی می باشد. در مرحله اول مطالعات کتابخانه ای با مراجعه به مقالات، کتب ها و ... مبانی نظری تحقیق نوشته شد. در مرحله دوم در بخش یافته های میدانی برای سنجش ضریب اهمیت متغیرهای اجتماعی موثر بر قدرت ملی به 77متخصص داخلی و خارجی مراجعه شد. سپس برای سنجش متغیر کیفی روحیه ملی 30متخصص خارجی در زمینه علوم اجتماعی، جامعه شناسی سیاسی و ... از کشورها هند، فرانسه، چین، کانادا و ... پرسشنامه ای را که به صورت آن لاین طراحی شده بود را پر نمودند. برای تبدیل متغیرهای کیفی به کمی از روش حداکثر درست نمایی فیشر بهره گرفته شد. و سپس با توجه به دارا بودن رویکرد سیستمی و یکپارچه قدرت از تکنیک دیمتل نیز جهت تعیین روابط علت و معلولی متغیرهای استفاده شد. و در نهایت 69کشور براساس روش تاپسیس براساس داده های کتابخانه ای و آماری رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد کشور ایالات متحده آمریکا با میانگین (0.575)، سوئیس (0.570)، نروژ (0.566)، سوئد (0.526)، هلند (0.522)، نیوزیلند (0.487)، انگلیس (0.482)، قطر (0.477)، چین (0.475) و هند (0.468) در رتبه اول تا دهم قرار دارند. کشورهای ویتنام (0.33)، نیجریه (0.340)، آفریقای جنوبی (0.347)، ونزوئلا (0.353)، غنا (0.371)، اکراین (0.3718)، پاکستان (0.376) دارای کمترین اهمیت بودند. کشور ایران نیز با میانگین (0.394) در رتبه چهل و نه بین شصت و نه کشور قرار گرفت.
۴۷.

زمینه های اقتصادی جنبش های اجتماعی در طلیطله عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امویان اندلس تاریخ اسلام جنبش های اجتماعی زمینه های اقتصادی طلیطله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۴۱۵
اقتصاد طلیطله یکی از مولفه های قابل توجه در شکل گیری و تداوم جنبش های اجتماعی و تحرکات اعتراضی مردمان آن شهر در دوره امویان اندلس بوده که بررسی آن با توجه به شرایط خاص طلیطله از نظر سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی، می تواند حائز اهمیت باشد. پیشینه پایتختی، موقعیت جغرافیایی، مجاورت طوایف مختلف بومی اسپانیا، بربرها و قبائل عرب مهاجر و مشارکت آنها در اقتصاد شهری و تحرکات اجتماعی، مناسبات پیچیده ای را میان این شهر و حاکمیت اموی در قرن دوم و سوم هجری رقم زد. چنانکه طی این دوره، طلیطله شاهد جنبش های اعتراضی و شورش های پی در پی بوده و نوع برخورد دولت اموی با این تحرکات عمدتا موجب تشدید آنها شده است. در تحقیق حاضر این پرسش محوری که وضعیت اقتصادی و بازار طلیطله، چه تأثیراتی بر شکل گیری، تداوم و افول جنبش های اعتراضی آن شهر داشته، مورد واکاوی قرار گرفته است. دستاورد تحقیق این است که رونق کشاورزی و بازار طلیطله متأثر از مرکزیت و پیشینه تجاری و سیاسی آن، امکان و انگیزه تقابل با حکومت را برای معترضان فراهم و زمینه جنبش های اعتراضی را مهیا ساخته و توقف رونق اقتصادی در دوره های خاص، به نسبت در افول جنبش ها مؤثر بوده است.
۴۸.

بررسی آینده روابط ایران و سوریه و تأثیر آن بر ژئوپلیتیک منطقه ای

کلیدواژه‌ها: ایران سوریه خاورمیانه ژئوپلیتیک وابستگی متقابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۳۵۹
بررسی و مطالعه روابط سیاسی کشورها در عرصه بین المللی به ویژه کشورهای یک منطقه از اهمیّت خاصی برخوردار است. این قبیل مطالعات از منظرهای گوناگونی به جستجو در مسائل مربوط به تعاملات دولت ها با یکدیگر و عوامل تأثیرگذار بر روابط سیاسی میان آن ها می پردازد. از جمله این مطالعات، پژوهش هایی در عرصه ژئوپلیتیکی می باشد که در زمینه شناسایی عوامل و متغیرهای سیاسی و جغرافیایی مؤثر در روابط سیاسی دولت ها و به طبع آن بررسی تأثیرات منطقه ای و جهانی این روابط می تواند تأمین کننده منافع ملی و امنیت ملی کشورها باشد. با نگاهی به روابط سیاسی ایران و سوریه، به عنوان دو کشور مهم خاورمیانه ای غیر همسایه با اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خاص و در محور مقاومت اسلامی که نقش اساسی و تعیین کننده در معادلات منطقه ای ایفا می نماید و ژئوپلیتیک منطقه تأثیر بسزایی از این روابط می پذیرد؛ شاهد نوساناتی بسیار ناشی از تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی، سیاسی و اقتصادی در تعاملات بین آن ها هستیم. این پژوهش در تلاش است تا تأثیر عوامل عمده ژئوپلیتیکی میان دو کشور را بررسی کند و در نهایت به این پرسش پاسخ گوید که «چه چشم انداز قابل پیش بینی برای روابط ایران و سوریه در آینده وجود دارد؟» در این راستا با استفاده از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی این فرضیه را به آزمون خواهیم گذارد که «در آینده روابط ایران و سوریه در گروه آینده دولت سوریه و آینده موضع گیری های آن است.» این تحقیق جنبه های دیگری را از تأثیر آینده روابط دو کشور بر منطقه مورد بررسی قرار می دهد و همانند هر پژوهشی محدودیت ها و موانعی وجود داشت.
۴۹.

نقش توسعه سواحل مکران و راهبرد دریا گرایی ایران بر توسعه محور شرق کشور

کلیدواژه‌ها: سواحل مکران اقیانوس هند راهبرد دریاگرایی توسعه شرق ژئوپلیتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۶ تعداد دانلود : ۵۴۹
اهمیت دریا و نقش آن در اقتصاد و سیاست دنیا غیرقابل انکار و توجه به آن نیز ضروری می باشد. تاریخ سیاسی جهان گواهی می دهد که کشورهایی که راهبرد دریاگرایی داشته اند؛ قدرتمند و توسعه یافته شده اند. کشور ایران به دلیل برخورداری از سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان/ اقیانوس هند از موقعیت جغرافیای ممتازی نسبت به سایر همسایگانش برخوردار است. از سویی دیگر متاسفانه مناطق شرق و جنوب شرقی ایران به دلیل انزوای جغرافیایی همواره مورد بی توجهی در سیاست های کلان ملی قرار گرفته است. بدین منظور یکی از بهترین راهبردهای آمایشی پیشرو برای توسعه و امنیت در این منطقه، اتصال نواحی شرقی به بندر چابهارو سواحل مکران می باشد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به واکاوی نقش سواحل مکران و سیاست راهبردی دریاگرایی ایران بر توسعه محور شرقی بپردازد. بررسی های اولیه نشان می دهند که در صورت اتخاذ راهبرد دریایی توسط دولت جمهوری اسلامی، ایران شاهد فرآوری مزیت های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی آن برای کشور خواهدبود. با تحقق سیاست دریاگرایی، منطقه مکران به عنوان محور ترانزیتی توسعه جنوب شرق مطرح می شود. درصورت مغفول ماندن راهبرد دریاگرایی مبتنی بر ظرفیت اقیانوسی جنوب شرق ایران، سایر بازیگران منطقه ای اقیانوس هند از این پتانسیل استفاده خواهند کرد. لذا پیشنهاد می شود با نگاهی واقع بینانه و عملیاتی به سیاست دریاگرایی بیش از پیش توجه شود.
۵۰.

قابلیت ها و ظرفیت های همگرایی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان اسلام همگرایی منطقه ای ژئوپلیتیک خاورمیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۶ تعداد دانلود : ۹۹۵
جهان اسلام پهنه سرزمینی وسیعی با پراکنش جمعیتی مسلمانان، از سواحل اقیانوس اطلس تا غرب چین و با امتداد و جهت جغرافیایی تقریباً جنوب غربی – شمال شرقی است که برخوردار از امتیازات اقتصادی، جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری و... است. با وجود موقعیت مناسب کشورهای اسلامی و برخورداری از بسیاری از ظرفیت ها و مزیت ها، این کشورها همواره با مشکلات عدیده ای در ابعاد مختلف خصوصاً در ابعاد اقتصادی و توسعه ای روبرو بوده و هستند. یکی از مهم ترین معضلات موجود در دنیای اسلام، موضوع اختلافات و تنش ها در میان کشورهای اسلامی و واگرایی ها است که توسعه ی کشورهای اسلامی را در جهت منفی متأثر کرده است. مقاله حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل قابلیت ها و ظرفیت های همگرایی در جهان اسلام است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که جهان اسلام با وجود واگرایی هایی که با آن مواجه است، دارای قابلیت ها و ظرفیت های قابل توجهی است که از بین آنها، در این مقاله چند ظرفیت و قابلیت مهم در جهان اسلام مورد بحث قرار گرفته اند.
۵۱.

تبیین رابطه شهرنشینی شتابان با ایدئولوژی اقتصادی حکومت در مدیریت سیاسی فضای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرنشینی مدیریت سیاسی فضا جهان ایران ایدئولوژی اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۲۷
از مسائل مهم در مدیریت سیاسی فضای ملی هر کشوری، توزیع جغرافیایی جمعیت بر حسب نظام سکونتگاهی آن کشور (شهر و روستا) و میزان تمرکز و پخش جمعیت در آن هاست. شهرنشینی پدیده ای پرشتاب طی نیم قرن اخیر بوده و امروز بیش از 55 % از جمعیت جهان شهرنشین هستند. در این مقاله، ضمن مطالعه روند تاریخی افزایش جمعیت شهرنشنین کشورهای جهان در چهار مقطع زمانی از سال 1960 تا 2020 م، به دلایل و زمینه های این موضوع، از دیدگاه مدیریت سیاسی فضا می پردازیم. نویسندگان معتقدند شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، بیش از آنکه ناشی از تحولات اجتماعی اقتصادی باشد، حاصل تحولات سیاسی و به ویژه خواست حکومت، به منظور دستیابی به اهداف حاکمیتی است. این تحقیق با تأکید بر ایران، دلایلی چون جهانی شدن، رشد اقتصادی، آموزش، تمرکز امکانات، بی توجهی به روستا و سیاست گذاری های دولتی را از عوامل مهم تأثیرگذار در فرایند شهری شدن دانسته و در پایان با ارائه «نظریه دولت، شهرنشینی متمرکز و بقا»، نقش دولت را به واسطه عللی چون سهولت در خدمات رسانی، بزرگ تر کردن اندازه دولت، ایجاد وابستگی مرکز پیرامونی، بقا و امنیت ملی و بی تدبیری و بی برنامگی در مدیریت سیاسی فضای ملی، پررنگ تر می داند. واژه های کلیدی : شهرنشینی، مدیریت سیاسی فضا، ایدئولوژی اقتصادی، جهان و ایران.
۵۲.

تبیین فلسفه و کارکرد مرز در عصر وستفالیایی و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
مرز مفهومی وستفالیایی است که متضمن دفاع از اصل حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال ملی و از عوامل تفکیک هویت ملی است. به تأثیر از تحولات سریع ناشی از رشد تکنولوژی و گسترش فضای مجازی در عصر جهانی شدن، عده ای معتقد به کم رنگ شدن نقش مرزها و حتی محو شدن کامل آن هستند. در راستای چنین ادعایی، تحقیق حاضر بر مبنای این فرضیه انجام شد که استدلال و اندیشه های نفی کننده مرز و سرزمین در رابطه با جهانی شدن، با واقعیت های کنونی فضای جغرافیایی، مطابقت ندارد. در جهانی شدن تنها کارکرد نسبی مرزها دچار تغییر، تحول و تنوع می شود (و این لزوماً به مفهوم کم رنگ شدن کارکردها نیست)، اما وجود و هستی مرز از ثبات و پایداری برخوردار است. در راستای دفاع از فرضیه پژوهش، نویسندگان با مقایسه ویژگی های مرز در دو عصر وستفالیایی و جهانی شدن دلایل وجود و استمرار مرزها در عصر جهانی شدن را با اتکای به چهار رویکرد فلسفی (معرفتی)، عقلایی (منطقی)، کارکردی (عملکردها) و اثباتی (تجربی)، مورد بحث و بررسی و تببین قرار دادند. سوای از اینکه به تبع از وسعت و دامنه تهدیدهای جهانی شدن، شاهد امنیتی شدن هرچه بیشتر مرزها هستیم، به طوری که شیوع ویروس کرونا در غالب کشورها به اشکال کنترل مطلق مرزهای بین المللی، ملی و فروملی، شاهد دیگری بر رد فرضیه جهان بدون مرز است.
۵۳.

بازتاب های سیاسی مهاجرت های بین المللی از خاورمیانه به اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت خاورمیانه اروپا بازتاب سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۳۲
جابجابه جایی انسان در فضای جغرافیایی که بعنوان مهاجرت از آن یاد می شود، به شکل داوطلبانه یا اجباری است. در سال های اخیر، منطقه خاورمیانه به واسطه جنگ ها و منازعات در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن و مصر؛ و ظهور گروه های افراطی با چالش مواجه شده است. به همین دلیل بخش گسترده ای از شهروندان این منطقه به سایر مناطق جهان که از ثبات سیاسی و وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردارند، مهاجرت کرده اند. قاره اروپا یکی از مقاصد اصلی این مهاجرتها بوده است. از همین رو بررسی بازتاب های سیاسی آن در اروپا مسئله پژوهش حاضر است. این تحقیق با استفاده از روش، توصیفی - تحلیلی انجام شده، شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده که با استفاده از اسناد، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد با ورود مهاجرتهای گسترده در اروپا بویژه موج مهاجرت های اخیر، قدرت گیری روزافزون احزاب راست، خشونت نسبت به مهاجران، تشدید ملی گرایی و حساسیت های ناشی از آن و در نهایت رشد اندیشه های واگرایانه در اتحادیه اروپا از پیامدهای مهاجرت های گسترده به اروپا است.
۵۴.

الگویابی ادراک ژئوپلیتیکی کشورهای همجوار نسبت به فضاهای جغرافیایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه ذهنی ادراک ژئوپلیتیکی بازیگران سیاسی فضای جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۴۸۸
فضای جغرافیایی با دارا بودن ارزشها و منابع متنوع زیستی ، بنیان های طبیعی و کارکردی ادراک و شناخت متفاوتی به کشورها و بازیگران سیاسی می نمایاند. ادراک و تصویر ذهنی بازیگران و کشورها از محیط و نحوه برداشت آن ها از آن، نقش مهمی در تصمیم گیری و رفتار آن ها دارد . مکان ها و فضاهای جغرافیایی بصورت ارزش های درک شده از سوی کشورها، ملت ها، بازیگران سیاسی و حکومت ها در می آیند و معنای سیاسی و مطلوبیت خاصی برای آنها پیدا می کنند. حکومت ها و دولت ها به عنوان بزرگترین بازیگران سیاسی ،خط مشی ، سیاست ها و الگوهای رفتاری خود نسبت به مکان ها و فضاهای جغرافیایی دیگر را بر اساس تصور و ادراک ژئوپلیتیکی نوع فرصت ها یا تهدیدها (علایق و نگرانی های ژئوپلیتیکی) ادراک شده خود از آن شکل می دهند و نوع الگوهای رفتاری مختلفی نظیر تعامل، همگرائی، رقابت ، ستیز و نظایر آنرا در بین می آفرینند. با بررسی دیدگاه های صاحب نظران علم ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی می توان گفت : اهم منابع و عوامل تاثیر گذار بر ادراک ژئوپلیتیکی در روابط کشورها، شامل منابع و ارزشهایی است که با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی شناخته می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی سعی می شود اهم این ارزشها با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی ابعاد چهارگانه از قبیل: بنیادهای زیستی و طبیعی ، اقتصادی (ژئواکونومی) ، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- نظامی (ژئواستراتژیک) در قالب مدل رفتاری تعیین و ترسیم شود.
۵۵.

ﺑﺤﺮان کﺮوﻧﺎ و ﺗﺤﻮّل ﻣﻔﻬﻮم اﻣﻨیﺖ ﻣﻠﻰ و ﺑیﻦاﻟﻤﻠﻠﻰ

کلیدواژه‌ها: بحران کورونا امنیت ملی تحول پاندمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۶۱
آﻧﭽﻪ در ایﻦ روزﻫﺎ ﺑﺎ ﺷیﻮع ویﺮوس کﺮوﻧﺎ ﺑﻪ وﻗﻮع ﭘیﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، ﺗﻬﺪیﺪى ﺑﺰرگ ﺑﺮاى اﻣﻨیﺖ ﺟﻬﺎن ﺑﻪ ﺑﺎر آورده اﺳﺖ. اﻣﺮوزه ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻐییﺮاﺗﻰ کﻪ در ﻣﻔﻬﻮم اﻣﻨیﺖ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ، کﺎرکﺮد اﻣﻨیﺘﻰ ﺣکﻮﻣﺖﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻧﻘﺸﻰ اﺳﺎﺳﻰ در ارزیﺎﺑﻰ کﺎرآﻣﺪى آن ﺑﺎزى ﻣﻰکﻨﺪ و ﺣکﻮﻣﺘﻰ کﻪ ﻧﺘﻮاﻧﺪ اﻣﻨیﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺧﻮد را ﺗﺄﻣیﻦ کﻨﺪ، کﺎرآﻣﺪ ﺗﻠﻘﻰ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺎیﺪ اذﻋﺎن ﻧﻤﻮد کﻪ ﺗﻬﺪیﺪات اﻣﻨیﺖ زیﺴﺘﻰ و ﺑﻬﺪاﺷﺘﻰ، از ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻬﺪیﺪ ویﺮوسﻫﺎ و ﺑﺎکﺘﺮىﻫﺎى اﭘیﺪﻣیک و ﭘﺎﻧﺪﻣیک کﻪ ﻣﻤکﻦ اﺳﺖ از یک ﻣکﺎن یﺎ ﻓﻀﺎى ﺟﻐﺮاﻓیﺎیﻰ ﻣﺤﻠﻰ و ﻣیکﺮو ﺳﺮ ﺑﺮآورده و ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻠﻰ، ﻣﻨﻄﻘﻪاى و ﺟﻬﺎﻧﻰ ﭘیﺪا کﻨﻨﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎیﺪ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻣﻨیﺖ ﻣﻠﻰ کﺸﻮرﻫﺎ، ﺑﻠکﻪ در زﻣﺮه ﺗﻬﺪیﺪات ﻣﻨﻄﻘﻪاى و ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪى ﺷﻮﻧﺪ. ویﺮوس کﺮوﻧﺎ ﻫﻢ داراى ﻋﻮارض آﻧﻰ، ﻣیﺎنﻣﺪت و درازﻣﺪت و ﻫﻢ داراى ﻣﻘیﺎسﻫﺎى ﻣﻠﻰ، ﻣﻨﻄﻘﻪاى و ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﺖ. اﺛﺮات ﺷیﻮع ایﻦ ﭘﺎﻧﺪﻣﻰ در اﺑﻌﺎد ﺳﻼﻣﺘﻰ، زیﺴﺘﻰ، اﻣﻨیﺘﻰ، ﺳیﺎﺳﻰ، اﻗﺘﺼﺎدى، اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل زیﺎد ﮔﺴﺘﺮده و درازﻣﺪت ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.
۵۶.

Geopolitical Strategy to Settle the Crisis of Pandemic Diseases(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: strategy Pandemic Diseases Geopolitics

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
From the end of 2019, the world has faced with instability resulted from Corona Virus (COVID-19) pandemic (WTO. (1),2020); a fatal and destructive virus which can have many lessons for the vulnerable world. The virus has spread to the entire world and has affected all of the states of the world which have affected by complicated and interwoven economic, social and spatial actions. The twenty-first century world is under threat by one of the smallest microscopic families. One of the hypotheses is that because natural order requirements are neglected, the nature has given the clearest answer and reaction and it will continue, if the destruction continues (Andrawes,2020). It is obvious that COVID-19 is not the first and the last one from pandemic diseases in human live, but it is a part of historical process of pandemic diseases and spreadable to the entire world that some other cases will be emerged in the future. So, based on such experiences, WHO, national and local states, civil organizations and citizens should design appropriate and synergic reactionary patterns to confront with them and execute the designs with previous preparations. The world mutation of the virus is started from a living organism (bat, pangolins or any other creature) in micro space, namely from a local market in Wuhan City (Hui and others,2020:265-266). But, the pattern of virus transmission was in a way that spread to world, rapidly and became a global epidemic and pandemic (Roumina,2020). Local origin, weakness of science, transmission rate, geographic spread pattern, global epidemic, different and doubtful reactions by the states and its destructive and multi-faceted effects can be an experience for the states, citizens and common reactions of the world society to similar threats in the future.    In global scale, the pattern of virus spread is pandemic and has spread to all of the states (WHO,2020). Even the states that have had high level of control power, they have been only able to delay its spread to inside of their territory and have not been made free from economic consequences and global fear from Coronavirus. Today, economic, social and spatial actions in the world are affected by Coronavirus monster. The chain of global production, distribution and consumption is extracted from normal cycle, at least for short term (Nguyen,2020). Because of the decrease in the global production and transportation activities, oil consumption has reached to its lowest rate and its price was negative. Many economic, social, cultural, scientific and administrative activities like business, transportation, trade, education, religious rituals, and tourism etc. activities have been decreased. Decreasing process of global economic growth and falling stock exchange in developed states are emanated from Coronavirus pandemic in the world (The Economic Times,2020). Networked economy and economic interdependence in the world from one hand, and huge effects of this phenomenon on the industrialized developed states are among the issue which will affect the global economy for long time. It seems that heavy shadow of the pattern of global distribution of China’s economic productions is in direct connection with Coronavirus fast spread in the other regions of the world. If this was occurred in any other state in the world, it would not be spread with this speed, geographically/spatially. Spatial and time pattern of Coronavirus spread show China geopolitical power and influence in the other geographic spaces of the world. Although some states closed their political geographic borders to confront with the virus spread, but they were not successful in this domain and the virus spread to the world. Closing or non- systematic hasty controlling of the borders in local and national scales were the first strategy of the states in which only some states earned relative success (Worldometers Website, 2020). It seems that closing or controlling of the international and internal borders with cellular approach toward geographic space and time as human structure habitations to close or reduce spatial transactions to the extent of inevitable necessities is a geographical strategy which can control epidemic diseases and preserve human immunity and guarantee human health and human structures in micro and macro levels. But, unfortunately China as the geographic origin of Coronavirus epidemic (Shadi,2020), and then WHO and consequently national states ignored their political/geographic responsibility and also ignored to codify geopolitical strategy to confront with the virus and acted with delay and incompletely and caused spread of the virus in global scale and pandemic. They should accept the consequences of ignoring the mentioned strategy or postpone in taking appropriate measures to control Coronavirus and development of hygienic threats against micro and macro geographic spaces which act as habitations of human structures and human society totality. At least there is a one difference among the states in the domain of spatial/ geographic reactions towards Coronavirus crisis, and that is the fact that Coronavirus was emanated from Wuhan in central region of China, but China prevented the virus spread to the other spaces of China by taking the strategy of geographic isolation and cutting or decreasing in spatial relations and taking strict state policies (Financial Times,2020). But, some European States, the US and Iran had unsystematic, doubtful and postponed geographic reactions, and caused the virus spread from its origin to the other geographic spaces and caused to incontrollable geographic pollution.       This experience showed that it seems that coherent political systems with higher power of control, ignoring their political ideology, are successful in the domain of human health security than plural political systems and also weak systems. This experience can be starting point in ideological and attitude revolution in the citizens towards political thoughts and state paradigms in the world and can change the citizens’ perceptions and expectations toward the states’ structures and the criteria of legitimacy.                       The level of development and extensive relations with China shows that developed states and also the states which are more dependent in the network of China’s economy are more infected by the virus than developing states. These states have the more cases and deaths. It seems that there is a direct relation between the level of economic interdependence with China’s economy and increase in the cases of Coronavirus and its spread (Goldin,2020). This shows high level and multifaceted level of transactions and mutual interdependence between the states and China as the origin of COVID-19 which caused the virus spread to these geographic spaces and located the cycle of virus spread in the patterns of local and regional spatial actions of the other states. This process caused doubled spread of COVID-19 in geographic spaces of the other continents and global epidemic. The spread and epidemic of the virus in Saudi Arabia, Turkey, Italy, Iran, the Middle East, France, Britain, Eastern and Western Europe countries, Russia, the US and Canada etc. that are among developed states or are in connection with China’s economy is explainable in the frame of interdependence model.  In international scale, the states which reduced, controlled or managed spatial transactions and relations with the origin state namely China were less damaged and some states such as Iran that ignored the threat and continue its spatial transactions with China were more damaged.  The infected countries are faced with different challenges in national scale, and their economies have gotten Corona arrangement, formally and informally. Allocation of huge financial resources to prevent, confrontation, supply of medical equipment and supply of medical expenses have put the economies under pressure. From the other hand, crisis in small, medium and large scale firms have caused decrease in national production and have challenged economic growth and development. In informal economic domain, dark economic boom in economic systems which have gaps, have shown their inefficiency in such a situation. This issue is more critical in the states which face with wide spread of the virus and have not had appropriate financial resources and reserves. However, the lost costs in developed states are more than in developing states and they have suffered more.    Medically, healthy human with immune and resistant immunity system are less vulnerable in confrontation with the virus (WHO (2),2020), likewise in national scale, flexible and powerful systems have more power to cross from the crisis and weak systems will be faced with big challenges emanating from Coronavirus crisis. The consequences of Coronavirus crisis may last for several decades in these systems.   Regarding the above mentioned debate, Coronavirus crisis is one of the least experienced geopolitical crises of last decades which spread to the world incredibly fast and have made vulnerable geographic, biological, economic and social security of the spaces and have shocked and crippled the world. No matter where or what it is originated from, its consequences is global. It has spread to the world in a little time, and infected millions of people, and decreased global economic growth in developed states and it may collapse or bankrupt the economies of the developing states. This dangerous enemy has no weaponry and no complicated equipment, but it is developed through persons and needs and human spatial, economic and social transactions and it is become the biggest challenges of the world in short time and has minimized bilateral and multilateral spatial transactions in all local, area, regional, national and global scales.     So, confront with Coronavirus crisis, COVID-19, and newfound and pandemic diseases requires new applied paradigm in human minds which regardless of enemy-making policies originating from power relations, makes cooperation among the states necessary in interdependent and interconnected world in regional and global scales. It is fact that none of the states, even if it is the most powerful state in the world such as the US, cannot confront with the Coronavirus crisis or similar crises per se. As Coronavirus crisis is global, the exit path also requires global thought based on geopolitical strategy.      The experience of this global crisis shows that the virus threat is not limited to one or several states, but its threat and spread in a state means the threat and spread to the all of states and human being and living on planet earth (WTO (3),2020). Also, control and confront with this threat goes beyond from a state power or regional political system such as the EU. For this reason, there is not an alternative than dependence on multilateral cooperation and participation of all of the states. This crisis can form a geopolitical cooperation pattern base on peace for newfound crises. Dimensions of geopolitical strategy to confront and control of the pandemic epidemics similar to Coronavirus in the world are as under:  1.preliminary and immediate responsiveness of Security Council and General Assembly of the UN as an institution of political management of global space in considering pandemic epidemics as threats to international security and then mobilization of the states and governments to control and confront with it by central role of WHO; 2.inherent responsiveness of WHO to manage operational project of controlling and confronting with epidemics at their preliminary stages and not to find moral suggestions and consultants sufficient; 3.creation of common perception and approach towards epidemics among all of the UN member states as a threat to national security for all of the nations and states; 4.take initiatives to international cooperation and creation of powerful mechanism to form rapid and effective inter-state cooperation to confront with epidemics in regional and global scales by WHO; 5.organizing of operational teams to international technical and consulting helps and supports to the state or states infected by epidemics; 6.duties division and obligations related to public responsiveness of the states to confront with epidemics and mobilization of international and non-infected states facilities to support infected states by WHO; 7.establish united spatial political management among international, regional, national, sub-national, local and residential levels in coordination with WHO and local states to organized, effective and targeted confront with the epidemics; 8.having perception of national security threat towards epidemics spread to internal space of the territory of the states and nation’s habitations by national states; 9.having cellulous approach towards spaces and places of human living in micro scale (family scale of resident, proffered); 10.establish technical, institutional and specialized systems to national monitor and alarm in relation with newfound epidemeis, even usual epidemics in the state; 11.rapid and effective responsiveness of national states to control and confront with microbial threats and preserve bio security of citizens and habitations against epidemics; 12.rapid activation of controlling function and possibly closing the borders and land, air and sea border gates and decrease or stop spatial/ geographic transactions in social, economic and cultural facets with abroad in particular with the infected states and geographic spaces;  13.structural and functional organizing and to give the power and authority to the national and local operating systems to confront with epidemics; 14.emergency isolation and strict control and decrease in geographic (spatial / place) transactions in interstate scales which are suspected to be infected; 15.exertion of hygienic controls to infected persons and isolation of their place from other citizens;  16.justifying citizens and civil institutions in relation with legal and moral responsiveness against other citizen's health and invitation to cooperate with the states and plans of control and confront with epidemics; 17.establish or organizing of sustainable bio-army institution against future biological threats to the state due to supply and guarantee hygienic, food, physical and psychological security of citizens and inner geographic places and spaces of the state; 18.establish united multi-level and multi-faceted management system with accrue duty division between national, province, local and residential levels in a situation of epidemics and pandemics in the state; 19.taking policies and compensatory actions by the central and local states to supply public social welfare services, biological immunity, hygienic and medical services, losing jobs, economic and financial supports etc. in pandemic period to the vulnerable and damaged citizens and paying the costs from national and public resources; 20.permanent monitoring of epidemic situation and simultaneously with starting process of spatial/ social contraction in the state, execution of gradual process of decrease in geographic/ social limitations in national and local levels by the central state and normalization of living situation of the citizens in the country and reaching at final stage of the crisis.
۵۷.

معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه پارلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخابات جغرافیای انتخابات حوزه های انتخابیه معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۲۷
انتخابات فراخوان ایجاد تغییر در ساخت دولت و تغییر نمایندگان است. از نظر فلسفی، چنانچه طول عمرحکومت کنندگان در ساختار سیاسی ماندگار باشد، ایجاد فساد می کند. انتخابات ساز وکار این تغییر و تحول است تا کرسی مدیریت عمومی شهروندان با اندیشه های جدید و مقبول آنان تغییرکند و مدیرانی جدید جایگزین مدیران کنونی گردند و از آنجا که در سرتاسر جهان، انتخابات در چارچوب حوزه های انتخابیه برگزارمی شود، ترسیم وتعیین محدوده حوزه های انتخابیه تاثیر مهمی بر ماهیت مجلس و نمایندگی خواهد داشت. لذا موضوع معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه در جغرافیای انتخابات یکی از مباحث مهم در رشته جغرافیای سیاسی می باشد.حوزه های انتخابیه تقسیمات اداری فضا می باشند که توسط نمایندگان مردمی که در قلمروهای محدوده های کشورهای دموکراتیک زندگی می کنند برای مقاصد انتخاباتی طراحی شده اند. طراحی حوزه های انتخابیه باید با توجه به معیارها، اصول و روش های علمی و منصفانه باشد و در راستای تکامل و بهکرد حکمرانی دموکراتیک انجام شود. درغیر این صورت، قصور در این امر می تواند به پیدایش وضعیت مرزبندی جانبدارانه و سهمیه بندی ناعادلانه بینجامد. این مقاله با رویکر توصیفی – تحلیلی معیارهایی را که کشورهای جهان در تعیین حوزه های انتخابیه خود به کار می برند بررسی نموده است. هدف اصلی این مقاله تبیین این مطلب می باشد که آیا کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه یکسانی دارند و بطور کلی در کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه چگونه می باشد. نتیجه مقاله حاکی از این است که کشورها براساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی خود اقدام به تعیین معیارهای حوزه های انتخابیه می نمایند که با یکدیگر تفاوت دارند و این تحقیق نشان می دهد که در موارد مورد مطالعه برخی معیارهای مشترک وجود دارد و کشورها به فراخور شرایط سیاسی، اجتماعی و طبیعی خود معیارهای خاص خود را در تعیین حوزه های انتخابیه دارند.
۵۸.

بررسی چالش های ژئوپولیتیک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جنوب آسیا (شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپولیتیک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جنوب آسیا چالش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
مناطق ژئوپولیتیکِ پیرامونی، نقش ویژه ای در کسب و تأمین منافع و امنیت ملی کشورها ایفا می کند. در همین پیوند، یکی از مهم ترین این مناطق، جنوب آسیا (شبه قاره هند) است. این منطقه در مجاورت آبهای اقیانوس هند قرار گرفته و با سه منطقه ژئوپولیتیک شرق و جنوب شرقی آسیا، آسیای مرکزی و غرب آسیا تلاقی دارد. در رابطه با ایران نیز، این منطقه از مهم ترین مناطق ژئوپولیتیک مجاور این کشور، به شمار می رود. ایران با کشور های این منطقه دارای اشتراکات عمیق فرهنگی و تاریخی از یکسو و  منافع اقتصادی و امنیتی از سوی دیگر است. درنتیجه، آنچه در جنوب آسیا رخ می دهد بر منافع و امنیت ملی ایران مؤثر است. مقاله پیش رو تلاش کرده است به بررسی چالش های اساسیِ ژئوپولیتیک این منطقه با تمرکز بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. روش تحقیق پژوهش، توصیفی تحلیلی، شیوه گردآوری یافته ها، کتابخانه ای و میدانی، و چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها، ترکیبی (کمی کیفی) است. یافته های میدانی و کتابخانه ای بیانگر این است که 15 متغیر و چالش در جنوب آسیا بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است.
۵۹.

تبیین نقش عوامل ژئوپلیتیکی بر استقرار رژیم حقوقی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریای خزر رژیم حقوقی عوامل جغرافیایی شرایط ژئوپلیتیکی کنوانسیون 1982

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۴۸۲
خزر، دریای بسته​ای است که تاکنون رژیم حقوقی آن تعیین نشده است. مشکل اصلی عدم استقرار رژیم حقوقی خزر، ریشه در شرایط جغرافیایی آن دارد. کنوانسیون 1982، استقرار رژیم حقوقی دریاهای بسته را در اختیار کشورهای  ساحلی گذاشت. عدم اتفاق آراء در چگونگی تحدید حدود، خزر را به یکی از مناطق بحرانی تبدیل کرد. شرایط خاص ژئوپلیتیکی بعد از فروپاشی شوروی، زمینه ساز قلمروسازی، حوزه نفوذ، رقابت بین قدرتهای منطقه​ای و فرامنطقه​ای گردید. هرگونه توافقات و همکاری​های منطقه​ای از جمله تعیین رژیم حقوقی را به چالش کشید و توانست آن را به تأخیر بیاندارد. تحقیق حاضر نیز بر آن است تا نقش شرایط ژئوپلیتیکی را به​عنوان یکی از عوامل جغرافیایی تأثیرگذار در استقرار رژیم حقوقی دریای خزر مورد بررسی قرار دهد. مؤلفه های ژئوپلیتیکی می توانند در تعیین مرز دریایی و دستیابی بیشتر به مناطق دریایی تأثیرگذار باشند. این مؤلفه​ها شامل الگوی روابط درون منطقه ای، قلمروسازی، حوزه نفوذ، رقابت، حضور و تهدیدات قدرت های منطقه​ای و فرامنطقه ای باشند که مطابق با کنوانسیون 1982 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به​دست آمده نشان می​دهد که بهره برداری از منابع هیدروکربن و انتقال آن موجب حضور کشورهای فرامنطقه ای با علایق اقتصادی و استراتژیک متفاوت، در منطقه خزر شد. کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان به جهت عدم اعتماد به قدرت​های منطقه​ای و ترس از آنها خواهان حضور قدرت​های فرامنطقه​ای، در ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی می​باشند و قدرت​های منطقه​ای (ایران و روسیه) حضور قدرت​های فرامنطقه​ای بویژه آمریکا را موجب تهدید حوزه نفوذ خود قلمداد می​کنند و در پی رقابت با آنها بر آمده​اند.
۶۰.

طراحی مدل ساختاری-تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر ایجاد امنیت پایدار شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت پایدار شهروندی مدل سازی ساختاری تفسیری تحلیل MICMAC

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۵۸۸
حق حیات و امنیت ازجمله حقوق طبیعی و مقدم و اساس برخورداری از دیگر حقوق و آزادی های اساسی انسان است، امنیت به عنوان شرط بنیادین حیات انسانی در همه جای دنیا و اکثر اسناد بین المللی و قوانین اساسی کشورها قابل درک بوده و مورد تأکید قرارگرفته است. امنیت از جنبه های سنتی که بیشتر بر ابعاد فیزیکی و نظامی تأکید داشته فاصله گرفته است و ابعاد بیشتر و کامل تری از زندگی انسان را در برگرفته است. دراین بین امنیت پایدار شهروندی از مفاهیم نوینی است که ضمن در برگرفتن ابعاد قبلی، جنبه های مختلفی را در برمی گیرد و با مرجع قرار دادن انسان مستقیماً باکیفیت زندگی و کرامت انسانی در ارتباط است؛ مسئله اصلی شناسایی عوامل و شاخص های شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است؛ تا با شناسایی این عوامل به وسیله مدل سازی ساختاری تفسیری ارتباط هم افزایانه بین عوامل مشخص گردد. ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های کتابخانه ای و توصیفی است. عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری امنیت پایدار شهروندی بر اساس مطالعه ادبیات و اسناد بین المللی و مصاحبه با خبرگان مشخص گردیده و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر عوامل، تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که عوامل سیاسی و اقتصادی با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است و هرگونه اقدام برای ایجاد و ارتقای امنیت پایدار شهروندی، مستلزم اصلاحات در این 2 عامل است. عوامل پیوندی شاملِ اجتماعی، بهداشتی، غذایی، محیطی نیز با تعدد خود در این سیستم نقش حیاتی را بازی می کنند. عامل شخصی/فردی در این سیستم منفعل بوده و در ارتباط با مفهوم امنیت پایدار شهروندی تحت تأثیر سایر عوامل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان