غلامرضا توکلی

غلامرضا توکلی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
۴۱.

چالش های پیش روی صنایع دفاعی کشور در گذار به پارادایم نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادایم نوآوری باز چالش ها صنایع دفاعی آزمون فریدمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۰۷
صنایع دفاعی در کشورهای متعددی در حال طی کردن فرآیند گذار به پارادایم نوآوری باز هستند. صنایع دفاعی کشور ما نیز به منظور بهره گیری هر چه بیشتر از ظرفیت های دانشی کشور و کاهش هزینه ها و زمان دست یابی به محصولات و خدمات، ناچار به طی این مسیر هستند. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی چالش های پیش روی صنایع دفاعی کشور در گذار به پارادایم نوآوری باز است. بدین منظور، پس از مصاحبه با 12 نفر از خبرگان صنایع دفاعی 25 چالش کلیدی مورد شناسایی قرار گرفت. سپس با استفاده از نظرسنجی از 10 تن از خبرگان دانشگاه و صنعت چالش های شناسایی شده به شش دسته تقسیم شدند. در ادامه از طریق توزیع پرسشنامه میان 67 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع دفاعی و اجرای آزمون فریدمن با 42 پرسشنامه تکمیل شده، چالش ها به صورت تک تک اولویت بندی شدند. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به اولویت بندی چالش های شناسایی شده به صورت دسته ای اشاره کرد که بر حسب اولویت بدین ترتیب است: فرهنگی، انگیزشی، زمینه ای، فرآیندی، زیرساختی و قابلیتی. در پایان به مدیران و سیاست گذاران صنایع دفاعی پیشنهاد شده است که توجه و تمرکز بیشتری را به رفع چالش های نرم (فرهنگی، انگیزشی و زمینه ای) اختصاص دهند، زیرا رفع این چالش ها زمینه و فضا را برای رفع چالش های سخت (فرآیندی، زیرساختی و قابلیتی) فراهم می سازد.
۴۲.

ابر الگوی خلق مشترک در صنایع پیچیده دارای فناوری پیشرفته: فرصتی برای هم آفرینی ارزش(با تاکید بر صنایع دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۲۸۸
بازاریابی از دیدگاه کالا محور که در آن نتایج مشهود و تراکنش های مجزا در مرکز قرار دارد به دیدگاه خدمت محور که در آن نامشهودات، فرایندهای مبادله و ارتباطات در مرکز قرار دارد، حرکت کرده است. مشتریان و برخی سازمان های پیشروی بین المللی در حال گسترش فعالیت های خود را به سمت یکدیگر بوده و مطابق با ادبیات خلق و استخراج ارزش برای دو طرف به صورت مشترک و همزمان انجام می پذیرد. خلق مشترک ارزش به معنای مشارکت فعال مشتری در فعالیت های ارزش ساز سازمان یکی از محوری ترین اصول این دیدگاه نوظهور می باشد. پرسش اساسی اینجاست که این مشارکت فعال در چه صنایعی و در کدام مراحل از زنجیره ارزش آن ها مفید است. در این مقاله پتانسیل مشارکت مشتری در مراحل گوناگون فرایند خلق ارزش صنایع پیچیده دارای تکنولوژی پیشرفته و میزان کنونی این مشارکت مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی از طریق پیمایش در صنعت و از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. روایی محتوایی این پرسشنامه از طریق نظر خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0.8۹۶ تایید شده است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان صنایع دفاعی آشنا با کل زنجیره ارزش سازمان های دارای تکنولوژی پیشرفته فعال در این صنعت بوده است. با استفاده از روش های آماری استنباطی و آزمون های مقایسه میانگین و مقایسه زوجی نشان داده شده است که این پتانسیل تقریباً در تمامی مراحل اصلی زنجیره ارزش بالا بوده و تنها در مرحله تولید پایین بوده است. با استفاده از آزمون فریدمن نشان داده شده که پتانسیل مشارکت در مرحله درک نیاز مشتری بیشترین بوده است و بعد از آن مرحله بهره برداری و نگهداری، مرحله مدیریت پایان عمر بیشترین پتانسیل را داشته اند. میزان کنونی مشارکت مشتری در تمامی مراحل پایین ارزیابی شده و اختلاف پتانسیل و میزان مشارکت در تمامی مراحل معنی دار بوده است.
۴۳.

تحلیل رابطه مدل کسب وکار و راهبردهاى ژنریک پورتر در سازمان هاى با فناوری پیشرفته با رویکرد پیمایشى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل کسب و کار راهبرد ارزش عملکرد راهبردى تناسب راهبردى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۹
مدل کسب و کار به عنوان یک مفهوم نوین مدیریتى در دو دهه گذشته به شدت مورد علاقه پژوهشگران، مدیران اجرایى و تحلیلگران کسب و کار قرار گرفته است. پژوهشگران هنگامى از واژه مدل کسب و کار استفاده مى کنند که خواهان توصیف منطق خلق ارزش یک سازمان هستند. با توجه به گستردگى دیدگاه هاى مطرح شده درباره مفهوم و کارکرد مدل کسب و کار، پرسشهاى زیادى در مورد نسبت این مفهوم باراهبرد، مطرح شده است. مقاله حاضر نخست به بررسى عمیق ادبیات مدل کسب و کار پرداخته و سپس دیدگاه هاى پژوهشگران درباره نسبت راهبرد و مدل کسب و کار را مورد بررسى قرار داده است. در ادامه، با استخراج یک چارچوب مفهومى در قالب یک پژوهش میدانى، ارتباط آرایش اجزاى مدل کسب و کار با راهبردهاى ژنریک پورتر در سازمان هاى با فناورى پیشرفته مقایسه شده است. براى گروه بندى سازمانها بر اساس انواع راهبرد و مدل کسب و کار از تحلیل خوشه اى بهره گرفته شده و سپس به منظور سنجش میزان تناسب ماهیت راهبرد و مدل کسب و کار درآنها عملکرد سازمان ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکى از آن است که آرایش مدل کسب و کار در سازمان هایى که راهبرد آن ها رهبرى هزینه است با آرایش مدل کسب و کار سازمان هایى که راهبردآن ها تمایز است، تفاوت معنى دارى دارد.
۴۴.

طراحی و پیاده سازی یک مدل ارزیابی عملکرد در مراکز تحقیق و توسعه: تلفیق رویکرد تحلیل پوششی داده ها و کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی تحلیل پوششی داده ها کارایی کارت امتیازی متوازن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۸۹
ضرورت طراحی و پیاده سازی سیستم های ارزیابی عملکرد در مراکز تحقیق و توسعه، یکی از مسائل مبرم و حیاتی امروز صنایع کشور است. تاکنون بیشتر از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی پروژه های R&D در مراحل مختلف از چرخه عمرشان بهره گرفته شده است. رویکرد این تحقیق، توسعه مدل تحلیل پوششی داده ها از طریق تلفیق با روش کارت امتیازی متوازن است. ورودی ها و خروجی ها برای مدل یکپارچه DEA-BSC از «کارت امتیازی متوازن برای پروژه های R&D » به دست آمده است. افزایش قابلیت اعتماد به معیارهای ورودی و خروجی، بهبود کارایی محاسبه شده برای واحدها و توازن میان کارایی و اثربخشی واحدها به عنوان اهداف اصلی رویکرد یکپارچه DEA-BSC مورد نظر است. این مدل به صورت مطالعه موردی در یکی از مراکز تحقیقاتی برای پروژه های R&D پیاده سازی شده است. همان طور که از نتایج حل مدل DEA-BSC استنباط می شود، هم افزایی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها برای پروژه های تحقیق و توسعه موجب دست پیداکردن به اهداف استراتژیک مورد نظر هر پروژه، ایجاد توازن و موجب دست پیداکردن به اهداف استراتژیک مورد نظر هر پروژه، ایجاد توازن و بهینه سازی استفاده از منابع در تولید خروجی های مطلوب می شود.
۴۶.

طراحی یک مدل غربالگری ریاضی برای انتخاب مسأله‌های کلیدی در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (EFQM )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی زمینه های قابل بهبود فرایند خودارزیابی مدل تعالی معیارهای غربالگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۷ تعداد دانلود : ۹۳۸
مدل تعالی EFQM را می‌توان گذار از کثرت به وحدت در الگوها ورویکردهای مختلف متکثر موجود در حوزه بهبود و تعالی سازمانی نامید که مهمترین کارکرد آن، انجام خودارزیابی و شناسایی زمینه های قابل بهبود در یک سازمان است. از آنجا که سازمانها به ویژه آنهایی که از سطح بلوغ پایین‌تری در مدیریت کیفیت جامع برخوردارند هنگام استفاده از این مدل با انبوهی از زمینه‌های قابل بهبود مواجه خواهند شد، همواره انتخاب مهمترین و کلیدی‌ترین مسأله‌ها که ارزش تخصیص منابع سازمان را داشته باشند، چالش اصلی آنهاست. بنابراین، سازمانها ناگزیر به غربال مسأله‌های شناسایی شده برای یافتن مهمترین مسأله‌های خود هستند. مرور ادبیات وپیشینه این موضوع حاکی از آن است که رویکردی جامع و دقیق که در قالب یک مدل و الگوریتم مشخص به غربال مسأله‌های شناسایی شده با مدل تعالی EFQM بپردازد موجود نیست. هدف از این مقاله، معرفی یک الگوی غربالگری ریاضی برای انتخاب مسأله های کلیدی در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا است. از آنجا که فضای تصمیم گیری حاکم بر سازمانهای صنعتی عموماً از نوع فازی است و معمولاً داده‌ها در فرم مبهم و سربسته مطرح می‌شوند، لذا برای اینکه این مدل با شرایط حاکم بر سازمانهای صنعتی تطبیق بیشتری داشته باشد، الگوی پیشنهادی در فضای تصمیم گیری فازی طراحی شده تا ضمن در نظر گرفتن زبان طبیعی محیط کسب و کار و استفاده از اطلاعات نادقیق و مبهم موجود، بتوان تصمیمات لازم را برای اولویت بندی زمینه های قابل بهبود اتخاذ کرد.
۴۷.

توسعه مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا: طراحی یک مدل غربالگری فازی برای انتخاب مساله های کلیدی در سازمان های صنعتی ایران

کلیدواژه‌ها: مدل تعالی معیارهای غربالگری زمینه های قابل بهبود فرایند خود ارزیابی تصمیم گیری فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۴۲
در حوزه بهبود و تعالی سازمانی مدل تعالی EFQM را می توان گذار از کثرت به وحدت در الگوها و رویکردهای مختلف متکثر موجود نامید. مهمترین کارکرد این مدل انجام خودارزیابی و شناسایی زمینه های قابل بهبود در یک سازمان می باشد. از آنجایی که سازمانها به ویژه آنهایی که از سطح بلوغ پایینتری در مدیریت کیفیت جامع برخوردارند هنگام استفاده از این مدل با انبوهی از زمینهای قابل بهبود مواجه خواهند شد، همواره انتخاب مهمترین و کلیدی ترین مساله ها که ارزش تخصیص منابع سازمان را داشته باشند چالش اصلی آنها می باشد. بنابراین سازمانها ناگزیر به غربال مساله های شناسایی شده برای یافتن مهمترین مساله های خود می باشند. هدف این مقاله معرفی یک الگوی غربالگری ریاضی هفت مرحله ای است تا سازمانهای صنعتی بتوانند به شیوه های نظام مند، مساله های مهمتر خود را انتخاب کنند. از آنجایی که فضای تصمیم گیری حاکم بر سازمانها عموما از نوع فازی است و معمولا داده ها در فرم مبهم سربسته مطرح می شوند. لذا برای آنکه این مدل با شرایط حاکم بر سازمانها تطبیق داشته باشد، الگوی پیشنهادی در فضای تصمیم گیری فازی طراحی شده است تا ضمن در نظر گرفتن زبان طبیعی محیط کسب و کار و استفاده از اطلاعات فازی موجود، بتوان تصمیمات لازم را برای اولویت بندی زمینه های قابل بهبود اتخاذ کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان