صیاد اصغری سراسکانرود

صیاد اصغری سراسکانرود

مدرک تحصیلی: دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۴ مورد.
۲۱.

بررسی تغییرات کاربری اراضی با تأکید بر پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک با استفاده از طبقه بندی شی گرا و تکنیک چندمعیاره مارکوس مطالعه موردی: حوضه آبریز قلعه رودخان فومن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک تغییرات کاربری تحلیل چندمعیاره سنجش از دور قلعه رودخان شمال ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضه آبریز قلعه رودخان می باشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربری های صورت گرفته بین سال های 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقه بندی شی گرا استخراج شد و به کلاس های (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقه بندی شدند. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی، وزن دهی معیارها با استفاده از روش کرتیک و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره مارکوس انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه نشان می دهد که پوشش جنگلی در سال 1371، با وسعت 17/222 کیلومترمربع ، بیشترین مساحت را در بین کاربری ها داشته که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین با نظر به نتایج حاصله؛ کاربری مسکونی با افزایش 17/27 کیلومترمربعی، بیشترین تغییر را در طول بازه زمانی 30 ساله مورد مطالعه داشته است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 04/18 و 05/31 درصد در سال 1371 به 52/22 و 34/32 درصد در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی و مراتع، همچنین؛ تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق مسکونی و افزایش کاربری مسکونی و زراعی در حریم و بستر رودخانه ها، را مهّم ترین عوامل دخیل در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه، دانست.
۲۲.

پهنه بندی آسیب پذیری شهرستان اردبیل در برابر خطر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطره زمین لرزه پهنه بندی GIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
خطر زلزله همواره بر جوامع بشری سایه افکنده و خسارات جبران ناپذیری به این جوامع وارد می کند. بنابراین آمادگی برای مقابله با این بحران با شناسایی نقاط آسیب پذیر و رفع آن ها در کاهش خسارات ناشی از زلزله مؤثر است. در این میان شهرستان اردبیل با توجه به وجود گسل های متعدد، نقاط لرزه خیز، عدم رعایت استاندارد ها و غیره، از این قاعده مستثنی نمی باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی آسیب پذیری شهرستان اردبیل در برابر خطر زلزله، می باشد. بدین منظور ابتدا با بررسی منابع پژوهشی مرتبط با موضوع، برخی از مهمترین عوامل مؤثر بر وقوع این پدیده، به عنوان متغیر های مستقل تهیه شد. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره-گیری از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت مدل سازی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره مارکوس صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد، به ترتیب؛ عوامل فاصله از گسل، کاربری اراضی و فاصله از کانون زلزله، با ضریب وزنی 110/0، 104/0 و 102/0، بیشترین تأثیر گذاری را در رخداد زمین لرزه منطقه دارند. به علاوه با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، 67/16 درصد، از کل شهرستان اردبیل، دارای پتانسیل آسیب پذیری زیاد و 27/30 درصد، دارای احتمال آسیب پذیری نسبتاً زیاد است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، شهر اردبیل از نظر میزان آسیب پذیری در برابر خطر زلزله، در سطح متوسط می باشد و شهرهای هیر و آراللو در طبقه آسیب پذیری زیاد و شهر ثمرین در پهنه آسیب پذیری نسبتاً زیاد قرار دارند. به علاوه، طبق یافته های پژوهش، 86/ 22 و 86/30 درصد از آبادی ها و روستا های شهرستان اردبیل، به ترتیب؛ در پهنه با آسیب پذیری زیاد و نسبتاً زیاد، 14/13 درصد در پهنه با آسیب پذیری متوسط و به ترتیب؛ 28/22 و 86/10 درصد در پهنه با آسیب پذیری نسبتاً کم و کم، زلزله قرار دارند.
۲۳.

برآورد دبی حداکثر جریان و تحلیل تغییرات هیدرولوژیکی رودخانه، مطالعه موردی: بخش کوهستانی رودخانه قرانقوچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارامترهای هیدرولوژیکی دبی حداکثر روش های تجربی سیل قرانقوچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۹
اطلاع از مقدار دبی حداکثر، لازمه مقابله با سیلاب می باشد و از مشکلات اساسی در برنامه ریزی های آبخیزداری، کمبود یا عدم وجود آمار لازم، بخصوص آمار هیدرولوژیکی است. لذا، عدم وجود و یا کمبود اطلاعات هیدرومتری در حوضه های آبخیز، ک اربرد روش ه ای تجرب ی مناس ب جهت برآورد دبی حداکثر را الزامی می نماید. لذا، هدف این پژوهش برآورد دبی حداکثر در بخش کوهستانی قرانقوچای و تحلیل تغییرات هیدرولوژیکی رودخانه می باشد. این پژوهش بر کارهای میدانی، استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی متکی می باشد. در این تحقیق ابت دا س رعت آب ب ا اس تفاده از روش کاستا و جارت اندازه گیری شده و سپس بر اساس آن، میزان دبی سیلابی برآورد شده است. شرایط هیدرولوژیکی رودخانه نیز با توجه به داده های ایستگاه های بالادست و پایین دست محدوده و با استفاده از 18 شاخص، محاسبه شد. نتایج تحقی ق نش ان م ی ده د، ح داکثر سیلاب برآورد شده از روش کاستا (60/89 m3/s) به مقادیر مشاهده ای نزدیک تر است که این موضوع بیانگر کارایی این روش می باشد. بر اساس یافته های پژوهش؛ الحاق شاخه های سراسکندچای، شورچای و خاتون آباد چای، شیب زیاد و سازندهای نفوذناپذیر، مقطع عرضی کم و کانالیزه شدن جریان، سد شدگی محلی ناشی از سقوط قطعات سنگی بزرگ و پرشدگی مقطع را می توان، علّت بالا بودن مقادیر سیلاب حداکثر در بخش کوهستانی قرانقوچای دانست. به علاوه؛ نتایج مطالعه نشان داد که احداث سد سهند، در رژیم جریانی پایین دست، تغییر اساسی ایجاد کرده است و این تغییرات بر ویژگی های هیدرولوژیکی تأثیر گذاشته است
۲۴.

بررسی روند تغییرات جنگل های شهرستان نمین و پیش بینی روند آینده آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگل طبقه بندی کاربری اراضی مارکوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات کاربری اراضی شهرستان نمین به ویژه ارزیابی تغییرات پوشش جنگل در طول دوره 30 ساله بود. در این پژوهش برای بررسی روند تغییرات جنگل تصاویر ماهواره ای سال های 1991، 2000، 2010، و 2022 با استفاده روش نزدیک ترین همسایه الگوریتم شیءگرا در پنج طبقه کشاورزی، جنگل، مسکونی، مراتع، و آب طبقه بندی شد. پس از بررسی در نهایت با استفاده از روش کشف تغییرات میزان تغییرات کاربری ها از سال 1991 تا 2022 سنجیده شد. همچنین در این پژوهش با استفاده از روش مارکوف و CA-Markov نقشه پیش بینی سال 2035 مدل سازی شد. ارزیابی نقشه های کاربری اراضی نشان داد مساحت کاربری های مراتع، کشاورزی، مسکونی، و جنگل در سال 1991 به ترتیب برابر 777، 122، 6، 50 کیلومتر مربع بوده است؛ که در سال 2022 کاربری مراتع به مقدار 752 و کاربری جنگل به مقدار 34 کیلومتر مربع کاهش پیدا کرد و کاربری مسکونی به مقدار 44 کیلومتر مربع افزایش یافت. نتایج پیش بینی مدل سازی مارکوف و CA-Markov نشان داد مساحت کاربری پوشش مراتع برابر 650 کیلومتر مربع، مساحت کاربری کشاورزی برابر 250 کیلومتر مربع، مساحت کاربری جنگل برابر 28 کیلومتر مربع، و مساحت مناطق مسکونی برابر 50 کیلومتر مربع در سال 2035 پیش بینی می شود. به طور کلی بررسی ها نشان می دهد، با توجه به روند افزایش جمعیت و ساخت وسازهای بی رویه، طی سیزده سال بعد، مساحت کاربری های پوشش مراتع و جنگل کاهش و مساحت کاربری های کشاورزی و مسکونی افزایش خواهد یافت.
۲۵.

شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش با استفاده از روش تحلیل چند معیاره آراس (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبخیز قرنقوچای در جنوب شرق استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطره حرکت دامنه ای حوضه قرنقوچای MCDM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۳
پدیده زمین لغزش از انواع حرکت های دامنه ای است که همواره خسارت های مالی و جانی زیادی را در پی دارد. در این میان، برای کاهش خسارت های ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است. حوضه آبخیز قرنقوچای با توجه به شرایط زمین شناسی، فیزیوگرافی، لیتولوژی، اقلیمی و انسانی از دیرباز تحت تأثیر وقوع خطر زمین لغزش بوده است. بر این اساس، محققان در پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در سطح این حوضه هستند. در این راستا، ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش ها و متغیرهای تأثیرگذار (شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل) فراهم و در مرحله بعدی با استفاده از تابع عضویت فازی، درجه عضویت پارامترها و با استفاده از روش کریتیک، مقدار های وزنی معیارها تعیین و در نهایت، نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ARAS استخراج شد. با توجه به نتایج به دست آمده شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی به ترتیب با مقدار های 162/0، 152/0 و 147/0بیشترین وزن را از بین عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش داشتند. همچنین، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که به ترتیب 86/12 و 42/25 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. به طور عمده، مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت های کوهستانی شمالی، جنوبی و بخش مرکزی حوضه واقع شده است که این پهنه ها از لحاظ کارهای مدیریتی و اجرای پروژه های حفاظتی باید در اولویت قرار گیرند. همچنین، با نظر به بهره گیری از روش منحنی راک و با سطح زیرمنحنی (89/0) دقت روش ARAS در شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش حوضه قرنقوچای در سطح عالی است.
۲۶.

ارزیابی مخاطرات نهشته های بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه زابل

کلیدواژه‌ها: مخاطرات طبیعی نهشته های بادی دشت سیستان مخازن چاه نیمه زابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف: هدف از انجام این تحقیق ارزیابی مخاطرات رسوبات بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. این عرصه قطاعی در جهت جنوب شرق به شمال غرب را شامل می شود که ازنظر ژئومورفولوژی دارای 2 واحد دشت سر و پلایا است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه به ویژه برمخازن آبی چاه نیمه است.روش شناسی پژوهش: روش انجام این پژوهش، بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی XRF (فلوئورسانس اشعه ایکس)، تحلیل مقایسه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها صورت خواهد پذیرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت شمال تا شمال غربی با زاویه 330 تا 360 درجه (باد120روزه سیستان) دارند و مهم ترین رخساره های برداشت، اراضی رهاشده، اراضی ماسه زار و عرصه های شور و پف کرده بستر دریاچه هامون و دشت های شمالی (کشور افغانستان) هستند. تفسیر نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف نشان داد که سرعت و جهت حرکت تپه های ماسه ای منطقه متناسب با باد غالب 120روزه و در جهت شمال غربی-جنوب شرقی هستند. علاوه برآن، ارتفاع تپه های ماسه ای و حجم ماسه ها فاکتور مهمی در سرعت حرکت و میزان پیشروی تپه های ماسه ای در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه هستند.
۲۷.

رسوب شناسی نهشته های بادی دشت سیستان (شرق شهرستان زهک) و تعیین شدت فرسایش بادی

کلیدواژه‌ها: رسوب شناسی نهشته های بادی دشت سیستان فرسایش بادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۱
روش تحقیق و هدف: جهت بررسی های رسوب شناسی در منطقه مورد مظالعه بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه، نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی (آزمایشات XRD"دیفراکسیون اشعه ایکس" و XRF"فلوئورسانس اشعه ایکس"، آزمایشات دانه بندی، گرانولومتری، مورفوسکوپی و تعیین پارامترهای آماری)، انجام پذیرفت. پس از انجام آزمایشات مربوطه، تحلیل مقایسه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها صورت خواهد پذیرفت. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. برای تعیین شدت فرسایش بادی در اراضی منطقه موردمطالعه و تهیه نقشه حساسیت اراضی به فرسایش بادی، با توجه به نمرات به دست آمده در هر یک از واحدهای کاری با رخساره های ژئومورفولوژی و انطباق کلیه اطلاعات موجود با رخساره های فوق الذکر که به عنوان بستر و پایه مطالعات مدنظر قرارگرفته است. نقشه حساسیت اراضی منطقه مطالعاتی به فرسایش بادی و بر مبنای جدول ذکرشده حاصل شده است. این نقشه با مقیاس ۱:۵۰000 تهیه و رقومی شده است.یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق، آنالیز نمونه ها در دو کریدور نیاتک و جزینک نشان داد که دانه های کوارتز کم زاویه و پر زاویه بارنگ های مختلف و هم چنین فلدسپات ها، خرده سنگ ها و میکاها در همین نمونه ها مشاهده می شود که این خود دلالت و همسانی و مشابهت نمونه ها دارد. هم چنین مورفوسکوپی نمونه ها حکایت از رفتار آبی و بادی در آن ها دارد، زیرا که این ذرات توسط رود هیرمند و بادهای ۱۲۰ روزه به طور مرتب در یک چرخه بسته دائماً جابجا می شوند؛ بنابراین رسوبات منطقه متأثر از دو محیط آبی و بادی هستند و ویژگی های هر دو محیط در آن ها مشاهده می شود. به طورکلی رسوبات منطقه تقریباً شبیه هم بوده که نشان از محلی بودن ذرات و یکسان بودن منطقه برداشت دارد.
۲۸.

بازسازی برف مرز آخرین دوره یخچالی کواترنر بر اساس شواهد ژئومورفولوژیکی و اقلیمی (مطالعه موردی: دامنه های شمالی سبلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برف مرز سبلان سیرک کواترنر یخچال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۴۴
ارزیابی مداوم وضعیت یخچال های طبیعی از لحاظ گرمایش جهانی و نیز تامین آب مناطق پایین دست، دارای اهمیت زیادی هستند. تحول و تنوع اشکال ژئومورفیک سطح زمین متاثر از فرایند های مورفوژنز مختلفی است که در گذر زمان فعال بوده و چشم انداز های منحصری به فردی را ایجاد کرده اند. در این مطالعه جهت بازسازی برف مرز آخرین دوره یخچالی کواترنر در دامنه شمالی توده سبلان از روش های رایت و پورتر (ارتفاع کف سیرک و نسبت های ارتفاعی) استفاده شده و بر اساس شواهد ژئومورفولوژیکی و از طریق داده های اقلیمی (دما و بارش) کنونی، شرایط مورفوکلیماتیک گذشته تخمین زده شد. جهت تشخیص و شناسایی بهتر اشکال یخچالی، از تلفیق نقشه توپوگرافی، مشاهدات میدانی و تصاویر دریافتی از گوگل ارث استفاده گردید. با شناسایی تعداد 25 سیرک در ارتفاعات مختلف و بر اساس روش های ذکر شده، خط برف مرز دائمی منطقه مورد مطالعه در آخرین دوره یخچالی کواترنر تعیین شد. بر اساس روش رایت ارتفاع خط برف دائمی در آخرین دوره یخچالی، 3869 متر و بر اساس روش های پورتر (ارتفاع کف سیرک و نسبت های ارتفاعی) به ترتیب 5/3749 و 5/4017 متر تخمین زده شد. بازسازی شرایط دمایی منطقه مورد مطالعه، در آخرین دوره یخچالی کواترنر، میانگین دما را نسبت به زمان حال حدود 68/3 درجه سردتر برآورد می نماید. هم چنین تجزیه و تحلیل شرایط اقلیمی و بازسازی شرایط پالئوکلیماتیک منطقه میزان بارش در دوره گذشته نسبت به زمان حال را نزدیک به 26 میلی متر بیش تر نشان می دهد.
۲۹.

بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی روی رواناب حوضه رودخانه قرهچای با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی رواناب مدل SWAT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
در پژوهش حاضر، تغییرات کاربری ارضی و تأثیر آن روی رواناب حوضه قره چای در استان همدان با استفاده از مدل SWAT تجزیه وتحلیل شده است. در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر کاربری اراضی بر رواناب حوضه آبخیز قره چای، از دو تصویر ماهواره ای لندست OLI-TM سال های (2001 تا 2020) استفاده شد. ابتدا تصاویر مربوطه اخذ و پیش پردازش های لازم شامل تصحیحات اتمسفری به روش FLAASH  اعمال شد. برای افزایش دقت طبقه بندی روش تلفیق تصاویر چند طیفی با تصویر پانکروماتیک[1] انجام شد و قدرت تفکیک مکانی به 15 متر ارتقا یافت. سپس طبقه بندی با استفاده از روش شیءگرا[2] و الگوریتم نزدیک ترین همسایگی صورت گرفت. از مدل SWAT برای شبیه سازی هیدرولوژیکی حوضه استفاده و از الگوریتم SUFI-2 در نرم افزار SWAT-CUP برای تحلیل حساسیت، واسنجی و اعتبارسنجی بهره گرفته شد. با توجه به حساسیت مدل به پارامتر تلفات اولیه، واسنجی مدل براساس مقادیر تلفات اولیه انجام شد. مقادیر این ضرایب برای دوره واسنجی بین 72/0 تا 90/0 و نتایج اعتبارسنجی مدل، نشان دهنده تأیید صحت واسنجی انجام شده بود. بررسی کارایی مدل با استفاده از ضرایب ناش ساتکلیف، p-factor،  Rو r-factor حاکی از قابلیت زیاد مدل در شبیه سازی رواناب است. 1. panchromatic2. object oriented
۳۰.

بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی رواناب حوضه ی رودخانه ی قره چای با استفاده از مدل های HEC - HMS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی رواناب مدل HEC-HMS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۰۰
در طی چند دهه اخیر تغییر کاربری اراضی تحت تأثیر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است. مدلهای هیدرولوژیکی نمایش ساده شده ای از سیستم هیدرولوژی واقعی هستند که به مطالعه درباره کارکرد حوضه می پردازد بنابراین انتخاب مدل، نیاز به تشخیص قابلیت و محدودیت مدل های هیدرولوژی حوضه دارد. در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری ارضی و تاٌثیر آن بر روی رواناب حوضه قره-چای با استفاده از مدل های HEC-HMS انجام شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی بر تأثیر در تغییرات رواناب حوضه، بارش سالانه 2020 حوضه با ویژگی های کاربری اراضی 2001 به مدل معرفی گردید. نتایج مربوط به تغییرات کاربری اراضی نشان می دهد که بیشترین تغییرات در کاربری اراضی شامل تغییرات مربوط به اراضی فاقد پوشش گیاهی به صورت کاهشی و مخلوط زراعت آبی و دیم به صورت افزایشی می باشد. در شبیه سازی حوضه آبریز قره چای در مدل HEC-HMS واسنجی حوضه در شش زیرحوضه براساس اوج رواناب، ارتفاع رواناب و حجم رواناب مورد بررسی قرار گرفت که نتایج محاسبه شده با نتایج مشاهده شده به طور میانگین در عنصر ارتفاع رواناب 40/94 درصد و در عنصر اوج رواناب با 12/95 درصد و در عنصر حجم رواناب با 5/97 درصد مطابقت اجرای صحیح مدل بر روی حوضه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت که تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز قره چای باعث افزایش اوج و حجم رواناب شده و در نهایت به افزایش رواناب در این حوضه منجر شده است.
۳۱.

تحلیل وضعیت تاب آوری نهادی در برابر خطر زلزله در کلانشهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری نهادی زلزله کلانشهر کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۶۱
زلزله همیشه یکی از خطرناکترین و مهمترین خطرات طبیعی بوده است که همیشه شهرها را تهدید می کند. عواقب زلزله، هم از نظر فراوانی و هم از نظر خساراتی که به بار می آورد، بر جامعه تأثیر می گذارد. تاب آوری جامعه یک چارچوب مفهومی برای سنجش توانایی جامعه برای مقابله با تغییرات و شرایط اضطراری فراهم می کند. هدف اصلی این پژوهش تحلیل وضعیت تاب آوری نهادی کلانشهر کرمانشاه در برابر خطر زلزله می باشد. جامعه آماری ساکنان شهر کرمانشاه می باشند و برای تعیین حجم نمونه با استناد به فرمول کوکران 385 نفر تعیین شده و انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام شده است. همچنین، از روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای جهت تدوین مبانی و دیدگاه ها نظری و پرسشنامه جهت گردآوری داده های مربوط به تاب آوری نهادی شهر کرمانشاه استفاده شده است، برای تجریه و تحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزارهای GIS, SPSS، مدل CODAS و و روش  CV استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، در تمامی مؤلفه ها در سطح 95/0 تفاوت معنی دار وجود دارد و در بعضی از مؤلفه ها میانگین بالاتر از مقدار متوسط سه و در بعضی از مؤلفه ها پایین تر از مقدار متوسط سه می باشد، همچنین نتایج مدل کوداس نشان می دهد؛ مناطق هشت و هفت در رتبه های اول و دوم و دارای وضعیت نسبتاً خوب؛ مناطق یک و چهار در رتبه های سوم و چهارم و در وضعیت متوسط و مناطق؛ دو، سه، شش و پنج  به ترتیب در رتبه های پنج تا هشتم و در وضعیت ضعیف قرار گرفته اند و بیشترین اختلاف و نابرابری مربوط به مؤلفه چه میزان نهادهای دولتی و محلی (شورا و شهرداری برای جلوگیری از پیامدها و خسارات ناشی از زلزله برنامه ریزی کرده اند، می باشد.
۳۲.

بررسی تغییرات رژیم جریان هیدرولوژیکی و مؤلفه جریان محیط زیستی EFCs در رودخانه خیاوچای در یک دوره 30 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منحنی تداوم جریان تغییر رژیم جریان جریان های کمینه آستانه تغییر رودخانه خیاوچای مشگین شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
رودخانه ها دارای اهمیت بسیار بالا از نظر استفاده های انسانی و کارکردهای اکولوژیک هستند. در تحیق حاضر مولفه های جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای در دوره های متوالی 5 ساله تعیین شده است. در این راستا تغییرات مولفه های جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای با استفاده از نرم افزار IHA مشخص شد. بر اساس نتایج، مقادیر جریان های کمینه در دوره اول (1367 تا 1396) بالا بوده است ولی در دوره اخیر (1391 تا 1398) کاهش پیدا کرده است. هم چنین کاهش مقادیر دبی شاخص های جریان های حداکثر و افزایش تعداد روزهای دبی صفر به تعداد 174 روز نیز ناشی از کاهش آبدهی رودخانه بوده است. مقدار مولفه های نرخ اوج گیری و نرخ فروکش در دوره های اخیر افزایش پیدا کرده است. مقادیر شاخص های تداوم جریان کمینه، و فراوانی جریان کمینه در رودخانه خیاوچای افزایش داشته است. بر اساس تغییر مقادیر شاخص پراکندگی جریان، وقوع جریان های شدید و یا بسیار کم در رودخانه به دلیل کاهش جریانهای کمینه و افزایش دبی های سیلابی تشدید شده است. بدر دوره های ابتدایی رژیم جریان رودخانه طبیعی بوده و در ایام سال با دبی بالاتر از 01/0 مترمکعب درثانیه جریان داشته است، درحالی که، در دوره 7 ساله اخیر کاهش پیدا کرده و به میزان 001/0 مترمکعب درثانیه رسیده است. براساس تغییرات تداوم جریان در دوره های اخیر تداوم رودخانه به 50 الی 60 درصد ایام سال با دبی بسیار کم تغییر پیدا نموده است. در مجموع می توان گفت که تغییر مولفه های محیط زیستی جریان در راستای کاهش دبی و افزایش روزهایی با دبی صفر بوده است که می تواند ناشی از کاهش بارندگی و وقوع خشکسالی ها باشد.
۳۳.

اندازه گیری مقدار فرونشست زمین با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: مناطق زلزله زده غرب کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زلزله غرب کرمانشاه فرونشست تداخل سنجی راداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
فرونشست زمین یکی از بحران های بوم شناختی می باشد که به ویژه باعث خسارت به تاسیسات انسانی از قبیل شبکه های ارتباطی و ساختمان ها می شود. عوامل متعددی بر روی فرونشست زمین تاثیر دارند که  زلزله می تواند یکی از آن عوامل باشد.  تحقیق حاضر، اثر زلزله ماه نوامبر سال 2017  منطقه غرب کرمانشاه ،بخصوص در شهرستان سر پل ذهاب و شهرستان ثلاث باباجی، را بر روی فرونشست بررسی می کند. بدین منظور، جهت بررسی فرونشست منطقه از روش تداخل سنجی تفاضلی راداری و داده ﻫﺎی ﻣﺎﻫﻮاره سنتینل یک استفاده شده است. پردازش زوج تصویر راداری در منطقه مطالعاتی در بازه زمانی 11/11/2017 تا 30/11/2017 نشان داد که مقدار جابه-جایی عمودی در مناطق مورد مطالعه بین 41.7 تا 43- سانتی متر می باشد. مطابق نتایج بدست آمده، متوسط جابجایی فرونشست در خلاف جهت دید، 16.3- و 33.1-  سانتی متر می باشد که در راستای خطوط گسلی مشاهده شده است. همچنین متوسط نرخ جابجایی بالاآمدگی در منطقه مورد مطالعه 17.5 و 34.5 سانتی متر در سال و در راستای دید ماهواره به دست آمده است. ارزیابی نقشه جابجایی منطقه بیانگر این است که بیشترین مقدار فرونشست در قسمت های شرق، جنوب و غرب شهرستان ثلاث باباجی و قسمت های جنوب و غرب شهرستان سرپل ذهاب بوده است.
۳۴.

بررسی تغییرات پوشش برف و دمای سطح زمین با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع مطالعه موردی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجنده مودیس سطح پوشش برف دمای سطح زمین مولفه توپوگرافیکی ارتفاع حوضه آبریز دریاچه ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۴
سطوح دارای پوشش برف (SC) بر تعادل انرژی سطح زمین از طریق بازخورد آلبیدو تأثیر می گذارد، و همچنین تاثیر عمده ای بر فرآیندهای اقلیمی، فعالیت های انسانی و چرخه هیدرولوژی، دارد. دمای سطح زمین (LST) از عناصر اصلی در شناخت اقلیم یک منطقه است که تغییرات و نوسانات آن ها در طبقات ارتفاعی مختلف برای بررسی های هیدرولوژیکی بسیار کاربردی است. هدف از این مطالعه ارزیابی و بررسی ارتباط دمای سطح زمین و سطح پوشش برف با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع در حوضه دریاچه ارومیه می باشد. در این پژوهش به علت سهولت دسترسی به داده های سنجش ازدور و تفکیک مناسب زمانی و مکانی تصاویر ماهواره ای ترا، از تصاویر سنجنده مودیس به صورت ماهانه، فصلی و سالانه در بازه زمانی 1379-1399 استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین LST و SC رابطه معکوس وجود دارد، همچنین بررسی نقشه های SC و طبقات ارتفاعی نشان می دهد رابطه مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد، در واقع با افزایش ارتفاع پایداری برف در منطقه افزایش می یابد به طوری که در ارتفاعات بیشتر از 3000 متر مقدار سطح پوشش برف بیش از 98% نسبت به منطقه است. تغییرات دمای سطح زمین در ارتفاعات مختلف معکوس تغییرات سطح پوشش برف است بنابراین در ارتفاعات کمتر از 2000 متر میانگین سالانه دما 21تا 35 درجه سانتی گراد است، اما در ارتفاعات بالاتر از 3500 متر میانگین دمای سالانه حدود 7 الی 13 درجه می باشد.
۳۵.

کاربرد ماشین بردار پشتیبان (SVM) و درخت رگرسیون تقویت شده (BRT) جهت مدل سازی حساسیت فرسایش خندقی درحوضه آبخیز رودخانه شور (شهرستان مُهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخت رگرسیون تقویت شده فرسایش خندقی ماشین بردار پشتیبان ویژگی های فیزیکی و شیمیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف از این مطالعه توسعه مدل های حساس فرسایش خندقی با اجرای الگوریتم یادگیری ماشینی (ماشین بردار پشتیبان و درخت رگرسیون تقویت شده) در حوضه مُهر است. ابتدا، مناطق خندقی شناسایی و پس از آن 13 متغیر مستعد کننده فرسایش خندقی (شیب، جهت شیب، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص قدرت جریان، شاخص زبری سطح، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، فاصله از جاده، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، متوسط بارندگی سالانه، زمین شناسی و بافت خاک) انتخاب شد. ضریب تورم واریانس برای ارزیابی چندخطی بین متغیرها استفاده شد. در نهایت نقشه حساسیت فرسایش خندقی در محیط (R) تهیه شد. همچنین تأثیر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک بر فرسایش خندقی با استفاده از رگرسیون چند متغیره بررسی شد. از نظر اهمیت متغییرها، در مدل SVM کاربری اراضی و در مدل BRT زمین شناسی بیشترین تأثیر را بر فرسایش خندقی دارد. نقشه حساسیت پیش بینی شده با کمک منحنی مشخصه عملکرد گیرنده (ROC) اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که مساحت زیر منحنی (AUC) در مدل های ماشین بردار پشتیبان و درخت رگرسیون تقویت شده به ترتیب 92/0 و 94/0 محاسبه شد که منجر به پیش بینی دقیقی شد. همچنین نتایج نشان داد متغیر ماسه (299/9)، نسبت جذب سدیم (967/7) و مواد خنثی شونده (185/6) بیشترین تأثیر را بر فرسایش خندقی دارد
۳۶.

ارزیابی توان ژئوتوریستی ژئوسایت های حوضه بابل رود با استفاده از مدل M GAM(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم ژئوسایت حوضه بابل رود مدل M-GAM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
امروزه ژئوتوریسم و ژئوسایتها بعنوان یک راهکار مهم جهت توسعه اقتصادی و یکی از راه های مهم درآمدزایی برای مناطق مختلف و کشورها هستند که کمتر به آن پرداخته شده است و از این جهت مهجور و ناشناخته مانده است براین اساس باتوجه به اهمیت موضوع، در پژوهش حاضر حوضه بابل رود به علت برخورداری ژئوسایت های فراوان و پتانسیل های ژئوتوریستی مورد بررسی قرار گرفت که جهت شناخت و مطالعه مناطق توریستی آن در این تحقیق 8 ژئوسایت شامل (پل معلق بابلسر، پل کابلی بابلسر، سد لاستیکی بابلسر (عرب خیل)، هفت آبشار تیر کن، سجاد رود، آبگرم گرو، آبشار ترز، سد خاکی سنبل رود) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته شده است. باتوجه به آنچه که گفته شد پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی - پیمایشی است که شیوه گردآوری داده ها در آن اسنادی و پیمایشی با استفاده از پرسش نامه کارشناسان و گردشگران بوده است؛ همچنین جهت تحلیل داده ها از مدل M-GAM و آزمون های آماری با استفاده از SPSS.26 استفاده شده است که یافته ها نشان می دهد، باتوجه به میانگین کلی و رتبه بندی حاصل، ژئوسایت سد خاکی سنبل رود در رتبه اول پتانسیل ژئوتوریسم قرار گرفته و پس از آن آبشار ترز، آبشار گرو و پل معلق قرار گرفته اند و پل کابلی با امتیاز 74.87 رتبه آخر را از نظر ویژگی های ژئوسایت برای توسعه ژئوتوریسم در حوضه بابل رود به خود اختصاص داده است و نتایج نهایی نشان داده است که فضای زیادی برای بهبود ژئوتوریسم در این مکان ها به ویژه از نظر ارزش های گردشگری وجود دارد و سرمایه گذاری برای بهبود زیرساخت های گردشگری مبتنی بر توسعه گردشگری و همچنین ارتقای مدی
۳۷.

تعیین تغییرات بلندمدت رژیم جریان رودخانه کوهستانی خیاوچای با استفاده از رویکرد محدوده تغییرپذیری (RVA)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص دبی پایه جریان کمینه آبدهی جریان تغییر شاخص هیدرولوژیک فروکش جریان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف از این مطالعه تعیین تغییرات در شاخص های هیدرولوژیک جریان در رودخانه خیاوچای است که در این راستا، از آمار بلندمدت دبی جریان و رویکرد محدوده تغییرپذیری (RVA) استفاده شده است. تغییرات در آمار دبی سالانه در دوره از 1348 تا 1398 ارزیابی شد و سپس بر اساس نرم افزار CPA، دوره های مورد مطالعه مشخص شدند. مقادیر شاخص های تغییر هیدرولوژیک با استفاده از نرم افزار IHA محاسبه و در دوره های مختلف مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سری زمانی رواناب سالانه در دو سال دچار تغییر شده است. مقادیر تغییرات مقادیر دبی میانه در ماه های مختلف در هر دو دوره مورد مطالعه سال کاهشی بوده است و میزان شاخص تغییر هیدرولوژیکی در مقایسه با دوره های قبلی منفی بوده است. نتایج نشان داد که مقادیر دبی های کمینه 1، 3، 7، 30 و 90 روزه کاهش پیدا کرده و این کاهش در دوره سوم نسبت به دوره دوم، از مقدار 01/0 به مقدار صفر کاهش رسیده است. تعییرات میانه شاخص جریان پایه نیز حاکی از کاهش از 02/0 به مقدار صفر بوده است. روند افزایشی نرخ ضربان های کم جریان و فروکش جریان نیز به سمت کاهش دبی است. در مجموع، الگوی تغییرات شاخص های جریان رودخانه ای بر اساس رویکرد دامنه تغییرپذیری در هر دو دوره مطالعاتی دارای روند مشابهی بوده است که نشان از تداوم عوامل موثر بر تغییر رژیم جریان رودخانه بوده است و این تغییرات در اثر برداشت و انحراف آب اتفاق افتاده است.
۳۸.

ارزیابی نتایج تغییرات کاربری اراضی بر دبی رودخانه دره رود در بازه زمانی 30 ساله با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر کاربری اراضی طبقه بندی شی ءگرا مدل SWAT روش SCS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
در این پژوهش نقشه کاربری اراضی حوضه آبریز دره رود با روش شیء گرا و با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 در بازه زمانی 30 ساله، سال های 1990 و 2019 بهره گرفته شده است تا تاثیرات آن بر تغییرات دبی رودخانه دره رود مورد بررسی قرار بگیرد. تصاویر در چهارده کلاس طبقه بندی شد و تغییرات مساحتی کلاس ها مشخص شد که کلاس های کشت آبی، زراعت دیم، مناطق سنگی، مناطق مسکونی، باغات و دریاچه دارای افزایش مساحت و زمین های بایر، مراتع، اراضی جنگلی و بستر رودخانه دارای کاهش مساحت بودند. جهت مشاهده در تغییرات روند جریانی رودخانه، از روش SCS استفاده شد. این روش در مدل SWAT اجرا گردید. 2019 در مدل SWAT بر اساس لایه رقومی ارتفاع مرزبندی حوضه تعیین شد. پارامترهای لازم به مدل مذکور، شامل لایه های خاک و تغییرات کاربری اراضی و داده های اقلیمی به مدل فراخوانی شد. جهت نیل به نتیجه صحیح و قابل قبول، دو سناریوی مجزا برای سال 1990 و 2019 اجرا و استخراج شد. نتایج نشان داد که با تغییر کاربری اراضی مقدار CN در سناریو دوم نسبت به سناریوی اول، 5 درصد افزایش داشته و از70/02 به 73/5 افزایش یافته که به دلیل تغییر در روند کاربری اراضی به نفع غیر قابل نفوذتر شدن حوضه در برابر بارش نسبت به سال 1990 می باشد. همچنین بدلیل افزایش تغییر در نوع پوشش گیاهی میزان نفوذ عمقی نیز از سناریو اول به سناریو دوم از 09/257 به 9/97 کاهش داشته است.
۳۹.

ارزیابی و پهنه بندی خطر فرونشست با استفاده از الگوریتم تطبیقی MABAC و ANP (مطالعه موردی: دشت اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات پدیده فرونشست MCDM دشت اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۳۳
یکی از مخاطرات پیشروی دشت های کشور، مخاطره فرونشست است. پدیده فرونشست زمین به دلایل مختلف ازجمله برداشت بیش ازحد منابع آب زیرزمینی و تغییرات جوّی سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها، خطوط انتقال نیرو و انرژی شده است؛ ازاین رو پرداختن به علل و عوامل تأثیرگذار جهت کنترل و مدیریت خطر دارای اهمیت است. دشت اردبیل نیز به خاطر تغییرات اقلیمی و افت سطح آب های زیرزمینی در سال های اخیر یکی از مناطق مستعد جهت مخاطره فرونشست است. هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر فرونشست در این دشت است. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت ایجاد فرونشست در دشت اردبیل (شیب، کاربری اراضی، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، افت سطح آب، فاصله ازشهر و روستا)، شناسایی شدند و سپس نسبت به تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. در مرحله بعد وزن دهی عوامل موردبررسی، با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decision انجام گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. درنهایت، نقشه حاصله در پنج رده با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج مطالعه، عوامل افت سطح آب، فاصله از رودخانه و لیتولوژی بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. همچنین، نتایج مطالعه نشان داد؛ به ترتیب 29/244 و 59/370 کیلومتر مربع از مساحت این دشت، در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. درنهایت می توان اظهار داشت، نظر به توان بالای دشت اردبیل، از لحاظ رخداد فرونشست، بایستی اقدامات حفاظتی، مدیریتی در سطح دشت اردبیل مورد توجه مسئولان و دستگاه های ذیربط قرار گیرد.
۴۰.

ارزیابی حساسیت فرسایش خندقی با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی در حوضه آبخیز رودخانه شور (شهرستان مُهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خندقی پهنه بندی حساسیت حداکثرآنتروپی ROC

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
فرسایش خندقی یکی از مهم ترین فرآیندهای تخریب زمین است که منجر به کاهش بهره برداری از زمین می گردد. بخش جنوب و جنوب شرقی حوضه شور مُهر تحت تأثیر فرسایش خندقی قرار گرفته است، از پیامدهای این نوع فرسایش می توان به بهم خوردن تعادل اکولوژیک منطقه، به خطر افتادن منابع زیستی اشاره کرد که این امر مطالعه در مورد فرسایش خندقی در منطقه را ضروری می کند. هدف از این پژوهش تهیه نقشه پهنه بندی حساسیت به فرسایش خندقی با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. برای رسیدن به هدف مزبور 15 متغیر شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، فاصله از جاده، بافت خاک، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارندگی، فاصله از گسل، پوشش گیاهی، انحنای مقطع، شاخص قدرت جریان (SPI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) انتخاب و تست هم خطی با استفاده از شاخص های (Variance Inflation Factor) و (Tolernace) گرفته شد. از 100 خندق انتخابی موردبررسی 70 درصد به صورت تصادفی برای داده های آموزشی و 30 درصد برای اعتبار سنجی طبقه بندی و از روش نمونه برداری Bootstrap برای اجرای مدل استفاده شد. جهت تعیین مهم ترین متغیرها از آزمون جک نایف و برای مشخص نمودن قدرت پیش بینی مدل از منحنی ROC استفاده شد. نتایج تست هم خطی بین پوشش گیاهی، فاصله از گسل، انحنای مقطع، SPI و TWI وجود داشت درنتیجه حذف شدند. بر اساس آزمون جک نایف به ترتیب متغیرهای ارتفاع، متوسط بارندگی سالانه، بافت خاک، تراکم زهکشی، زمین شناسی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه بیشترین تأثیر را در فرسایش خندقی داشتند. منحنیROC نشان دهنده دقت 95 درصدی در مرحله اعتبار سنجی مدل است. بر اساس این مدل بیش از 15 درصد حوضه (8445.83 هکتار) دارای حساسیت زیاد و خیلی زیاد به فرسایش خندقی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان