مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سامانه اطلاعات جغرافیایی
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
103 - 119
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش فرایندی است دامنه ای که تأثیر مخربی بر محیط زیست و زندگی انسانی داشته و نیازمند بررسی و اقدامات پیشگیرانه میباشد. شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر آن جهت انجام اقدامات کنترلی از اهداف تحقیق حاضر میباشد. بنابراین برای مدیریت خطر در حوضه نازلوچای در شمالغرب ایران، کارایی روش منطق فازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا از طریق بازدیدهای میدانی و استفاده از اطلاعات محلی و همچنین اداره آبخیزداری، عکسهای هوایی، تصاویر ماهواره ای Google Earth، نقشه پراکنش زمین لغزشها تهیه گردید. در ادامه عوامل مؤثر در زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله ار رودخانه و فاصله ار جاده با استفاده از نقشه توپوگرافی، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای تهیه و وارد مدل گردیدند. بعد از مرحله فازی سازی، نقشه های پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از عملگرهای جمع، ضرب و گامای فازی با مقادیر 0.7، 0.8 و 0.9 تهیه شد. نتایج حاصل از معادله Qs(شاخص جمع کیفیت برای مقایسه کارایی مدلها) نشان می دهد که عملگر گامای 0.7 در مقایسه با دیگر عملگرها ی فازی مناسبتر است ولی با توجه به انطباق توده های لغزشی با نقشه های گامای 0.8 و 0.9 می توان از نتایج آنها برای برنامه ریزیهای توسعه ای استفاده کرد. بیشتر عوامل نقش مهمی در ایجاد حساسیت به لغزش داشته و نقشه های خروجی با 5 کلاس(خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد)، 5.4 درصد حوضه را (با گامای 0.7) در کلاس با حساسیت بالا و خیلی بالا و 62.5 درصد آن را در کلاس با حساسیت خیلی کم قرار داد. رطوبت زیاد دامنه های غربی، حساسیت بالای سازندهای زمین شناسی وتأثیر فعالیتهای تکتونیکی از عوامل مهم ایجاد زمین لغزش در این قسمت از حوضه می باشند.
پهنه بندی سیل با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS در پایین دست حوزه آبخیز خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
211 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از راه کارهای اساسی برای کنترل و کاهش اثرات مخرب سیل، شناسایی مناطق سیل گیر در حوزه های آبخیز است. پهنه بندی سیل یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی و شناسایی مناطق تحت تاثیر سیل می باشد. بدین منظور در حوزه آبخیز خرم آباد واقع در استان لرستان با معرفی شرایط مرزی جریان، دبی حداکثر لحظه ای با دوره بازگشت های مختلف، مقاطع عرضی و فاصله آنها و ضریب زبری مانینگ برای هر مقطع به مدل هیدرولیکی HEC-RAS، این مدل اجرا و نیم رخ سطح آب در دوره های بازگشت مختلف سیل به دست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که پهنه سیل مربوط به دبی با دوره بازگشت دو ساله با 125/145 مترمکعب بر ثانیه مساحتی برابر با 63/8 کیلومتر مربع و پهنه سیل مربوط به دبی با دوره بازگشت 100 ساله با 781/553 مترمکعب بر ثانیه مساحتی برابر با 10 کیلومتر مربع در منطقه تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که سیل با دوره بازگشت 100 سال حدوداً 4/4 کیلومتر مربع از اراضی دیم واقع در محدوده، 4/2 کیلومتر مربع از اراضی مرتعی، سطحی نزدیک به 4/1کیلومتر مربع از اراضی مسکونی، 6/1 جاده و 2/0 از اراضی رهاشده را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین ترتیب برای سایر دوره بازگشت ها نیز مشاهده شد که بیشترین سطح درگیر سیل به ترتیب به اراضی زراعی دیم، مراتع، جاده، اراضی مسکونی و زمین های رهاشده مربوط می شود.
پهنه بندی کیفیت آلودگی آب رودخانه با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مطالعه موردی: رودخانه سیمینه رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی کیفیت آب رودخانه نخستین و مهم ترین مرحله در مدیریت کیفیت آب است، که ذهن تحلیلگر را با روند و چگونگی تغییرات آلودگی برحسب زمان، مکان و شرایط خاص آشنا می سازد. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و سامانه اطلاعات جغرافیایی به پهنه بندی کیفیت آلودگی آب رودخانه سیمینه رود بپردازد. داده های کیفی استفاده شده در تحقیق، حاصل نمونه برداری از رودخانة سیمینه رود در سه فصل بهار و پاییز 1387 و بهار 1388 است که با استفاده از مدل QUAL2K شبیه سازی شد. خروجی مدل با داده های مشاهده ای مقایسه گردید و پارامترهای نیترات، اکسیژن محلول و هدایت الکتریکی ِ مربوط به فصل پاییز 1387 به عنوان داده های هدف انتخاب شدند. داده های ورودی شامل داده های مربوط به کاربری اراضی، زمین شناسی، قابلیت فرسایش و مراکز جمعیتی مربوط به حوضة سیمینه رود هستند که به همراه داده های هدف بعد از آماده سازی در محیط GIS به مدل شبکة عصبی معرفی شدند. در این تحقیق از پنج ساختار مختلف مدل FFBP شبکة عصبی استفاده شد و نتیجة ساختار منتخب با خروجی های حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره مقایسه گردید، که برتری مدل شبکة عصبی مذکور را نشان داد. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که شبکه های FFBP با ساختار 3-40-40-4 بهترین کارایی را دارند، و شبکه عصبی در پهنه بندی کیفیت آلودگی آب قابلیت بالایی دارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری احتمالاتی دمپستر شفر، در حوضه آبریز حاجیلرچای استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش، تهیه نقشه آسیب پذیری و دوری جستن از مناطق مستعد وقوع زمین لغزش می تواند کمک موثری در کاهش خسارت های احتمالی و مدیریت خطر حاصل از این پدیده داشته باشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر ،ارزیابی وپهنه بندی حوضه حاجیلرچای از لحاظ خطر زمین لغزش می باشد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه ابتدا نقشه ها و لایه های اطلاعاتی عوامل اصلی موثر در رخداد این پدیده از قبیل شیب، جهت شیب، بارش، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و طبقات ارتفاعی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه گردید و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی زمین لغزش های موجود در منطقه شناسایی شد. با استفاده از تئوری دمپستر – شفر وزن هر یک از فاکتورها محاسبه شد وزن ها در نقشه های عامل وارد شده و برای هر عامل یک نقشه وزنی به دست می آید. در مرحله بعد نقشه های وزنی با هم جمع شده و در نهایت نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، در پنج رده با خطر بسیار کم تا بسیار زیاد تهیه گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در حدود 43/9 درصد از مساحت حوضه حاجیلرچای، احتمال وقوع زمین لغزش خیلی زیاد بوده، همچنین 43/22 درصد احتمال وقوع زیاد، 09/28درصد احتمال وقوع متوسط، 33/25 درصد احتمال وقوع کم و در69/14 درصد احتمال وقوع خیلی کم می باشد.
تحلیل آماره ها و بی هنجاری های بارش در دوره سرد به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران (1951-2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار بارش در بعد مکانی – زمانی و تعیین آستانه های تحمل مناطق مختلف جغرافیایی با توجه به پوشش گیاهی، زندگی جانوری و فعالیت های انسانی، از ضروریات هر گونه تصمیم گیری در محیط است. بدین منظور، داده های بارش 27 ایستگاه همدیدی در دوره 60 ساله از سازمان هواشناسی دریافت و پس از بررسی کیفی داده ها توزیع زمانی و مکانی میانگین، ضریب تغییرات، چولگی و توزیع احتمال تجربی 20% بیشینه و کمینه ماهانه و فصلی پاییز و زمستان، برای یک دوره 60 ساله (2010-1951)، دو دوره 30 ساله (11951-1980)،(1981-2010) و دو دوره 10 ساله (2010-2001)، (1951-1960)محاسبه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی( GIS ) پهنه بندی شد. بررسی ها نشان می دهد، بجز سواحل دریای کاسپین، تغییرات کمی بین الگوهای پاییز و زمستان وجود دارد. میانگین بارش از مناطق میانی سواحل جنوبی کاسپین به سوی غرب و شرق کاهش یافته است. در دیگر نواحی کشور، تغییرات مکانی و زمانی بارش در فصل پاییز بسیار زیاد و از شمال بسوی جنوب با کاهش میانگین و افزایش ضریب تغییرات و چولگی همراه است. در زمستان ضمن حفظ الگوی پاییز، میانگین بارش افزایش و ضریب تغییرات کاهش می یابد. میانگین بارش 30 ساله دوم و 10 ساله آخر زمستان، نسبت به دوره های 30 و 10 ساله اول و نیز دوره 60 ساله در اغلب ایستگاه ها کاهش داشته است که با نتایج آزمون من کندال تطابق دارد. بررسی20 درصد حد کمینه و بیشینه بارش فصلی نشان می دهد که از شدت و گستره عملکرد سامانه های بارشی فراگیر فصل زمستان در دوره 30 ساله دوم کاسته شده است. همچنین فراونی و شدت خشکسالی فصل پائیز در 30 سال دوم و 10 سال آخر بیشتر شده است. بیشترین کاهش در بخش غربی و شرقی ساحل کاسپین و در شمال غرب رخ داده است که با توجه به زمینه های فعالیت و تمرکز جمعیت، توجه ویژه مدیران را می طلبد.
تعیین نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایش پذیر حوضه های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه ریزی در قالب طرح های حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس بندی و پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یول استورم انجام شده است. در این مطالعه ، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه های خاک زیرحوضه ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ها و زیرحوضه ها با استفاده از منحنی یول استورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسه ای از لحاظ فرسایش پذیری کلاس بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آن ها الزامی است.
بررسی ترک های آثار صخره ای محوطه تاریخی نقش رستم با استفاده از تحلیل داده های سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه تاریخی نقش رستم یکی از آثار منحصربه فرد ایران واقع در استان فارس است که یادمان هایی از عیلامیان، چهار مقبره مربوط به دوران هخامنشی، و همچنین 7 نقش برجسته عظیم بر روی صخره مربوط به دوران ساسانی در خود جای داده است. ازآنجایی که این آثار تاریخی در فضاهای باز کوهستانی واقع شده اند، آسیب های بسیاری را که متأثر از شرایط اقلیمی بوده، پشت سر گذاشته است. وجود ترک های متعدد و عمیق با دلایل ناشناخته بر روی سطوح این آثار صخره ای در محوطه باستانی نقش رستم، منجر به شکل گیری این تحقیق گردید. لذا جهت شناسایی دلایل به وجود آمدن این ترک ها، داده های سنجش ازدور منطقه مطالعه و از سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت تحلیل و تفسیر استفاده گردید. در این راستا از تصاویر هوایی و ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی برای بررسی دیداری از منطقه موردمطالعه و محیط پیرامون، از مدل رقومی ارتفاع برای نمایش ناهمواری های زمین و تفسیر ساختارهای سه بعدی از سطح زمین، و GIS به عنوان یک سامانه اطلاعاتی مکان مبنا و ابزاری برای پردازش، تحلیل و مدیریت اطلاعات استفاده گردید. با توجه به نتایج تحلیل ها، مشخص گردید که این آثار صخره ای در انتهای آبراهه ها واقع شده اند و در طول زمان و در فصل های پربارش، تحت تأثیر وجود ترک های زمین ساختی باعث ایجاد جریان روان آب ها و تجمع آب شده و دلیل توسعه فرایندهای فرسایشی در منطقه موردمطالعه هستند.
امکان سنجی پیاده سازی قابلیت بازنمائی مکانی منابع با استفاده از مولفه های سامانه اطلاعات جغرافیایی در کتابخانه های عمومی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
87 - 110
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات فن آوری، ضروری است پیش بینی های لازم جهت دسترسی به منابع از راه دور درکتابخانه ها مورد توجه قرار گیرد. این امر در خصوص کتابخانه های عمومی با توجه به رسالت آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی پیاده سازی قابلیت بازنمائی مکانی منابع با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی درکتابخانه های عمومی استان گیلان انجام گرفت. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کتابخانه های عمومی نهادی استان گیلان به تعداد 81 باب بود. جامعه آماری شامل مدیران کتابخانه ها(81 نفر) واعضا کتابخانه ها(67970 نفر) بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و کتابداران از نوع سرشماری و برای اعضاء تصادفی طبقه ای نظام مند بود. حجم نمونه برای مدیران برابر با جامعه آماری و برای اعضا با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر مشخص شد. ابزار پژوهش سه نوع پرسشنامه(اثر بخشی، کارایی و آسایش) محقق ساخته بود. اعتبار پرسشنامه ها با رجوع به متخصصان درحوزه سامانه های اطلاعات جغرافیایی اخذ گردید. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه اثربخشی= 71/0، آسایش=73/0 و کارایی 88/0 بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار اس.پی. اس. اس انجام شد. یافته ها نشان داد که بین شرایط موجود و مورد انتظار در مؤلفه اثربخشی (933/0) و کارائی (460/0)تفاوت معنی دار نیست اما درمؤلفه های آسایش (000/0 ) تفاوت معنی دار است. پس کتابخانه های مورد بررسی از نظر امکانات اثربخش و نیز کارایی فناوری مورد نظر مشکلی نداشته و در صورت طراحی نرم افزار مناسب کاربران می -توانند نسبت به بازیابی مکانی منابع کتابخانه از راه دور اقدام کنند.
گردشگری روستایی به عنوان مدلی برای توسعه روستایی (مطالعه موردی شهرستان گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکید ه هدف اصلی این مقاله بررسی علل اصلی شکل گیری مهاجرت معکوس و سنجش تاثیرات آن در باز ساخت اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، فضایی- کالبدی و سیاست گذاری و راهبردی در روستاهای شمال استان اردبیل (شهرستانهای پارس آباد، بیله سوار و مغان) است. روش انجام پژوهش نیز کتابخانه ای– اسنادی است که با تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و استفاده از شیوه نمونه گیری سهمیه ای با توزیع پرسشنامه بصورت تصادفی ساده در بین 333 نفر از مسولین مرتبط (فرمانداران، بخشداران)، کارشناسان بنیاد مسکن، دهیاران، اعضای شورای اسلامی روستاها و نیز اهالی روستاهای مورد مطالعه صورت گرفته است. برای آزمون متغیرهای پژوهش از روش پیرسون و نرم افزار SPSS اسفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه ی مثبت، معنادار و تاثیرگذاری بین متغیر مهاجرت معکوس و متغیرهای اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، فضایی- کالبدی و سیاست گذاری و راهبردی وجود دارد.
بررسی و ارزیابی تغییر کاربری اراضی شهر قائمشهر با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر ها و به دنبال آن تغییر کاربرها یکی از واقعیت های رشد شهرنشینی در جوامع کنونی است. یا توجه به این مساله مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی تغییر کاربری اراضی شهر قائمشهر پرداخته است. سؤال اصلی مقاله این است که توسعه فیزیکی و تغییر کاربری اراضی قائم شهر دارای چه ابعاد و دامنه ای بوده است؟ مساله تغییر کاربرهای این شهر در قالب مواردی مانند؛ کاربری مسکونی، کاربری تجاری، کاربری آموزشی، کاربری آموزش عالی، کاربری بهداشتی- درمانی، کاربری ورزشی، کاربری پارک و فضای سبز، کاربری فرهنگی و مذهبی، کاربری اداری- انتظامی، کاربری تأسیسات و تجهیزات شهری،کاربری جهانگردی،کاربری کارگاهی و صنعتی،کاربری حمل و نقل و انبار و کاربری نظامی بررسی شده است. جهت بررسی بررسی و ارزیابی تغییر کاربری اراضی شهر قائمشهر از تکنیک های سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و (RS)، تصاویر ماهواره های TM سال 1990 میلادی و ETM سال 2010 میلادی استفاده شده است. مهم ترین نتایج مقاله عبارت اند از؛ مساحت شهر یا به عبارتی مناطق مسکونی در سال 2010 یک روند افزایشی را نشان می دهد که این خود متأثر از عوامل متعددی بوده است. شبکه راه های ارتباطی نیز به تناسب افزایش مساحت شهر، افزایش داشته است که در واقع این امر طبیعی به نظر می رسد؛ اما مساحت جنگل ها در سال 2010 میلادی دارای کاهش چشم گیر بوده است که می تواند ناشی از گسترش محدوده شهر و به زیرساخت و ساز رفتن آن باشد مساحت شالیزارها و باغات در طی این مقطع زمانی افزایش را نشان می دهد ولی این مسئله در مورد منابع آبی و رودخانه ها با کاهش نسبتاً چشم گیر همراه بوده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبریز طالقان با استفاده از شاخص آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۱
125-150
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر اولویت بندی عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش با استفاده از شاخص آنتروپی شانون و تهیه نقشه خطر پذیری حوضه با استفاده از روش اولویت بندی می باشد.به این منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASAR از سنجنده ENVISAT در سال های 2003 الی 2009 و بازدیدهای صحرایی 17 پهنه لغزشی به صورت انتخابی شناسایی و نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه در محیط نرم افزار ARCgis تهیه گردید. لایه های اطلاعاتی شیب، جهت شیب، هیپسومتری، نسبت مساحت سطح(ASR)، شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)، شاخص طول شیب(ALS)، شاخص رطوبت(TWI)، زمین شناسی، کاربری اراضی، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده(NDVI)، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه ورقومی گردید.اولویت بندی عوامل موثر با استفاده از شاخص آنتروپی شانون نشان داد که لایه های جهت شیب دامنه، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده و فاصله از رودخانه بیشترین تاثیر را بر وقوع زمین لغزش حوضه و عوامل شاخص رطوبت، زمین شناسی و شاخص موقعیت توپوگرافی کمترین تاثیر را داشته اند. همچنین تهیه نقشه خطر زمین لغزش با استفاده از مدل آنتروپی و جمع نقشه های وزنی در محیط GIS بدست آمده است. راساس نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، مناطق واقع در شمال شرق برخی مناطق مرکزی و جنوب غرب دارای خطر بسیار کم تا کم می باشند، در حالیکه بیشتر مناطق مورد مطالعه دارای خطر متوسط تا بسیار زیاد می باشد.
کارایی سامانه اطلاعات جغرافیایی درتهیه نقشه فرسایش و ارائه روش های کنترل فرسایش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه فرسایش خاک به عنوان خطری برای رفاه انسان و حیات او بشمار می آید درمناطقی که فرسایش کنترل نمی شود خاکها به تدریج فرسایش یافته و حاصل خیزی خود را از دست میدهند لذا بررسی موضوع فرسایش ضرورت می یابد. با توجه به مطالعه انجام شده در حوزه آبخیز ماسوله، دو نوع از شدت فرسایش به نام های تیپ 3 یا فرسایش متوسط با مساحت 15/28 کیلومتر مربع، تیپ 4 یا فرسایش زیاد با مساحت 79/13 کیلومترمربع، را دارا می باشد. اشکال غالب فرسایشی در منطقه شامل فرسایش مکانیکی، سطحی، شیاری، آبراهه ای و واریزه ای می باشد. طبق این مطالعه مقدار متوسط فرسایش بر اساس روش Mpsiac در این حوزه 81/4 تن در هکتار در سال، نسبت تحویل رسوب(SDR) 3/74 و مقدار متوسط رسوب در این حوزه 58/3 تن در هکتار در سال می باشد که بیانگر فرسایش و رسوبزائی متوسط در کل حوزه و زیاد در بعضی زیرحوزه ها است. جهت کنترل فرسایش و کاهش رسوب تولیدی این حوزه برنامه های مختلفی شامل برگزاری دوره های آموزشی برای مردم در برخورد با طبیعت، اجرای برنامه های مدیریتی( شامل اعمال سیستم های چرایی، تعادل دام و مرتع، توسعه و گیاهان داروئی)، انجام عملیات بیولوژیک( شامل مرتعکاری به صورت بذرکاری، بذرپاشی، کپه کاری و نهالکاری به صورت غیرمثمر) و اجرای عملیات مکانیکی( شامل احداث بندهای سنگی ملاتی، گابیون، خشکه چین، و...) پیشنهاد گردیده است.
ارزیابی تناسب اراضی میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا با استفاده ترکیبی از AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
69 - 80
حوزههای تخصصی:
زمین مهم ترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها می باشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهم ترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیری های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا و مجدد می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویت بندی، وزن دهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری نیرومند در تصمیم گیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایه ها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانه بندی قطعات، تعداد طبقات ساختمان ها، تراکم واحد مسکونی، منطقه بندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخص های طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایه های) وزن دار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرم افزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میان بافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میان افزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کم ترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانه ها قرار گرفته اند.
بررسی تناسب و قابلیت اراضی با استفاده از روش های پارامتریک در راستای دستیابی به توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، برنامه ریزی و ارزیابی توان اکولوژیکی اراضی از عوامل توسعه پایدار به حساب می آید. بر این اساس مطالعات ارزیابی تناسب اراضی از مهم ترین فرایندها در مدیریت منابع خاکی محسوب می شود. هدف از این پژوهش، تعیین کاربری اراضی و اولویت کشت برای محصولات زیتون، هلو و مرکبات است. منطقه مطالعاتی، شهرستان خداآفرین (آذربایجان شرقی) با وسعت تقریبی 16500 هکتار است. خاک های منطقه دارای رژیم حرارتی ترمیک و رژیم رطوبتی اریدیک هم مرز با زریک بوده و در رده های اریدی سول و انتی سول طبقه بندی شدند. از نظر ژئومورفولوژی اراضی در لندفرم های دشت (آبرفتی، سیلابی، دامنه ای) و مخروط افکنه قرار دارند. برای دستیابی به اهداف 11 واحد اراضی (نماینده 11 سری غالب خاک) که ازنظر ویژگی های مؤثر در رشد محصولات انتخابی شرایط متفاوتی داشتند، جداسازی شدند. براساس نتایج، اقلیم منطقه برای کشت زیتون و مرکبات نامناسب و برای هلو کاملاً مناسب بوده و مهم ترین محدودیت های خاکی برای رشد، شیب در دامنه ها، سیل گیری در سیلاب ها، آهک و سنگریزه زیاد است. کلاس های تناسب برآورد شده با روش های مختلف فائو نشان داد که ریشه دوم نسبت به استوری به طور نسبی نتایج مطلوب تری نشان می دهد. به نظر می رسد که دلیل این امر در نظرگیری اثرات متقابل ویژگی های مؤثر در عملکرد محصولات و استفاده از قانون حداقل لیبیک و قراردادن کمترین ویژگی در خارج رادیکال باشد. تیپ بهره وری هلو به عنوان مناسب ترین محصول با توجه به شرایط اقلیم و ویژگی های زمین نما و خاک در منطقه مطالعاتی معرفی می شود و در اولویت کشت قرار دارد. نقشه قابلیت تناسب اراضی تهیه شده با GIS نیز مؤید این مطلب است؛ بنابراین ارزیابی قابلیت اراضی و مکان یابی اراضی مستعد به عنوان بخشی از آمایش سرزمین می تواند یک استراتژی به منظور اخذ تصمیم های مناسب در ارزیابی سرزمین، مطالعات زیست محیطی و برنامه ریزی درجهت حداکثرسازی بهره وری در قلمروهای جغرافیایی مختلف برای توسعه پایدار باشد .
مکان یابی مناطق مستعد توسعه گردشگری در شهرستان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، شناسایی نواحی مستعد توسعه گردشگری طبیعت در شهرستان همدان را مد نظر دارد امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با استفاده از مدل طبیعت گردی مخدوم انجام شد. این مدل یک مدل خطی ریاضی چند مجهولی می باشد و برای شناخت قابلیت ها و توانمندی های بوم شناختی سرزمین کاربرد دارد. هر یک از پیراسنجه های ارائه شده در مدل از قبیل شکل زمین، خاک شناسی (حاصلخیزی خاک، بافت خاک و ...)، پوشش گیاهی (تراکم، فرم رویشی گیاهان و ...)، مناطق حفاظت شده، وضعیت اقلیمی(توزیع دما، سرعت باد و...) و دبی آب به طور جداگانه بررسی و برای هر یک نقشه رقومی تهیه گردید. لایه های فوق طبق هدف مورد نظر و براساس داده های پیشنهادی طبقه بندی شد. پردازش، جمع بندی و ارزیابی داده ها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و ویرایش 3/9 نرم افزار ArcGIS و با توجه به عملگرهایAND ،OR و NOT صورت گرفت و در نهایت نقشه های پهنه بندی نواحی مستعد گردشگری طبیعت شهرستان همدان تولید شد. بدین ترتیب از کل مساحت منطقه 22/37% به تفرج متمرکز طبقه یک، 25/60% به تفرج متمرکز طبقه دو، 9/0 درصد به تفرج گسترده طبقه یک و 63/1 درصد به تفرج گسترده طبقه دو تعلق گرفت.
برنامه ریزی مکانی و امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با نگرش آمایش سرزمین (مطالعه موردی: منطقه سلیمان تنگه شهرستان ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
113-128
حوزههای تخصصی:
در یک سرزمین، نحوه ساماندهی و سیمای محیط های طبیعی و انسان ساخت، باید آینه تمام نمای چگونگی روند توسعه ملی در آن سرزمین باشد. امروزه، در پی بروز بحران های زیست محیطی، نابودی منابع و ایجاد موانع در راه رسیدن به توسعه پایدار، لازم می آید برنامه ها بر اساس شناخت و ارزیابی توان محیطی صورت گیرد تا هم بهره برداری در خور و مستمر از محیط صورت گیرد و هم ارزش های طبیعی محیط حفظ شود. از اینرو پیش از تدوین راهکارهای توسعه و اجرای آن، بررسی جغرافیایی منطقه و شناخت توان های محیطی آن و سپس تعیین توان بوم شناسی سرزمین به برنامه ریز این امکان را می دهد تا بر اساس توان های منطقه، جهت و راهکارهای توسعه منطقه را مشخص نموده و برنامه ای متناسب با شرایط منطقه ارائه دهد. با توجه به اینکه محیط زیست طبیعی، توان بوم شناسی محدودی را برای استفاده های انسان داراست، ارزیابی توان بوم شناسی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری بحران های موجود، بستر مناسبی برای برنامه ریزی زیست محیطی فراهم می آورد. وجود منابع طبیعی منحصر به فرد در استان مازندران شرایط بسیار مناسبی را برای توسعه صنعت گردشگری در این استان مهیا کرده است. یکی از ظرفیت های طبیعت گردی استان مازندران که ضرورت ارزیابی قابلیت تفرجی و برنامه ریزی اصولی آن توسط مسئولین امر احساس می شود، منطقه گردشگری سد شهید رجایی ساری می باشد. لذا این پژوهش بر آن است تا با شناسایی معیارهای موثر، به ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه جهت کاربری طبیعت گردی بپردازد. در این راستا پس از شناسایی معیارها (از قبیل عوامل فیزیوگرافی، شرایط زمین شناسی، خاک شناسی، راه های دسترسی، کاربری اراضی، شبکه هیدروگرافی، اقلیم منطقه و ...)، اقدام به تهیه پایگاه داده های مکانی آنها در سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) شد. در ادامه، پس از استانداردسازی این معیارها به روش منطق فازی در محیط نرم افزارArc GIS ، با استفاده از نظرسنجی پرسشنامه ای از 32 کارشناس و به کمک روش آنتروپی شانون به هر یک از معیارها وزن خاصی اختصاص داده شد. سپس با تلفیق و رویهم گذاری این معیارها، بر اساس منطق فازی، نقشه نهایی که بیانگر مناطق تفرجگاهی است، حاصل شد. منطقه موردمطالعه در نقشه تولید شده به سه طبقه بسیار مناسب، مناسب و نامناسب به منظور برنامه ریزی جهت انواع فعالیت های تفرجی تقسیم شده که در نهایت 25/5045 هکتار از آن به عنوان مکان های بسیار مناسب شناسایی شده است.
ارزیابی و تحلیل پیوستگی چشم انداز، رویکردی نوین در برنامه ریزی محیطی مطالعه موردی: ناحیه کاشان- آران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
29 - 44
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش کالبدی شهرها و نواحی صنعتی بر منابع طبیعی تاثیرگذار بوده ودر برخی مواقع همراه با تخریب و از بین بردن تجانس و پیوستگی چشم انداز و منابع ارزشمند طبیعی است. پیوستگی چشم انداز معرف درجه ی سهولت ارتباطات و برهم کنش در چشم انداز یا موانع حرکت در میان لکه های زیستگاهی مختلف است. نواحی ساخته شده مثل شهرها، روستاها، راهها، نواحی صنعتی و نواحی نظامی از جنبه های مختلفی بر روی نواحی پیرامونی خودتاثیر می گذارند .امروزه کاملا مشخص شده که چندپارگی بوم ها عامل اصلی تخریب و نابودی بوم ها و تنوع زیستی است. چندپارگی بوم ها در اثر توسعه ی شهری، صنعتی، تغییرات کاربری زمین، .... رخ داده و باعث فروسایی و نابودی بوم ها می گردد. ناحیه ی کاشان – آران یکی از نواحی زیست محیطی ویژه ی کشور است. این ناحیه در معرض تغییرات کالبدی جدیدی چون گسترش شهری و تغییرات کاربری زمین، افت آبهای زیرزمینی و بیابان زایی قرار دارد. در سالهای اخیر نقاط شهری این ناحیه گسترش کالبدی و جمعیتی قابل توجهی داشته اند. هدف این بررسی ارزیابی پیوستگی چشم انداز در ناحیه کاشان – آران است به گونه ای که بتواند در برنامه ریزی های منطقه ای و ارزیابی های زیست محیطی کاربرد داشته باشد. لذا با استفاده از هشت معیار و نقشه شامل فاصله از شهرها، فاصله از روستاها، فاصله از آزادراه قم-کاشان-نطنز، فاصله از خط راه آهن، فاصله از راههای اصلی، فاصله از راههای درجه 2، فاصله از راههای خاکی و فاصله از نواحی صنعتی وهمچنین کاربری زمین، ارزش پیوستگی چشم انداز در سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش AHP ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در بخش های قابل توجهی از ناحیه کاشان-آران عدم پیوستگی چشم انداز (نواحی با ارزش پیوستگی چشم انداز کم و بسیار کم) دیده می شود. این نواحی حدود 13% مساحت محدوده مطالعاتی را شامل می شود.گسترش شهری، تغییر کاربری زمین و تغییر در چشم انداز طبیعی عمدتا به صورت توسعه ی فیزیکی نقاط شهری و حاشیه شهری، توسعه راهها و جاده ها، احداث آزادراه قم-کاشان-نطنز، توسعه نواحی صنعتی و کارخانجات از جمله دلایل اصلی تغییرات در چشم انداز است.
توسعه گردشگری فرهنگی-تاریخی در شهرستان ری؛ پتانسیل ها، موانع و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۸
19 - 34
حوزههای تخصصی:
سرزمین ری با وجود تاریخ کهن و داشته های فرهنگی غنی، بدلیل مجاورت با تهران و گسترش بی رویه آن در دهه های اخیر و در سایه مدرنیته حاکم بر آن، نه تنها شهرت و نمود جغرافیایی خود را از دست داده، بلکه شکوه و آوازه فرهنگی و تاریخی اش نیز به فراموشی سپرده شده است. به علاوه این همسایگی مخاطره های زیست محیطی و معضلات اجتماعی جدی ای برای آن ایجاد نموده است. نوشتار حاضر مدعی آن است که رونق گردشگری فرهنگی و تاریخی، واجد پتانسیل تجدید حیات اقتصادی-اجتماعی، پایداری نسبی توسعه و سامان سکونتگاهی در این منطقه است. در این راستا با ملاحظه پتانسیل های فرهنگی و تاریخیِ شهرستان، که با وجود و شهرت بارگاه عبدالعظیم کمتر شناخته شده اند، به بررسی وضع موجود و ارائه راهکارهایی برای بهبود آینده توریسم فرهنگی-تاریخی شهرستان پرداخته شده است. با جمع آوری داده های کارشناسانه، عوامل مختلف تأثیرگذار در حوزه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و سیاستگذاری، که از طریق سازوکارهای درونی و محیط بیرونی عملکرد فوق را مستقیم یا غیر مستقیم زیر تأثیر خود دارند، واکاوی و بگونه استراتژیک تحلیل شده اند. مطابق نتایج، شهرت، امنیت نسبی، دسترسی به بازار بالقوه گردشگری و برخی فرصت های فضایی در کنار تهدیدهای متعدد اجتماعی، محیط زیستی و سازمانی، عمده ترین عوامل کمک رسان و بازدارنده بالقوه و بالفعل در مسیر برپایی و رونق گردشگری شهرستان هستند که بر اساس ملاحظه و روابط متقابل بین آنها راهبردهایی برای رانش وضع موجود به سوی مطلوبیت بیشتر شناسایی و معرفی شده اند.
ارزیابی اقلیم آسایش گردشگری شهر همدان در راستای گردشگری شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل TCI
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت صنعت گردشگری در توسعه و شکوفایی اقتصادی، سیاست گذاری های مناسبی در خصوص ارتقای آن در ایران صورت نپذیرفته و عمده تلاش ها در دهه های اخیر، معطوف به رهیافت های تشویقی و تبلیغاتی بوده اند. شهر همدان یکی از مهم ترین مراکز هنری و تاریخی ایران می باشد که در دوره های تاریخی گذشته به عنوان پایتخت مطرح بوده و از نظر سیاسی هم در دوره های مختلف تاریخ حائز اهمیت و توجه بوده است. این شهر زادگاه و مدفن مشاهیری است که هر یک به تنهایی جهت غنا بخشیدن و توسعه پایدار گردشگری شهری، می توانند تاثیرگذار باشند. در این پژوهش با استفاده از میانگین مقادیر هفت پیراسنجه اقلیمی ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی استان همدان و کاربرد GIS، نسبت به محاسبه و پردازش شاخص اقلیم آسایش گردشگری شهر همدان در سال 1390 اقدام گردید. نتایج بیان گر آن بود که شاخص اقلیم آسایش گردشگری شهر همدان در ماه های خرداد و شهریور دارای شرایط ایده آل و رتبه ای بالا برای ورود گردشگران می باشد.
تحلیل پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز قره سو در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
1 - 23
حوزههای تخصصی:
سیلاب یکی از بزرگ ترین مشکلات جهانی است به طوری که با افزایش شدت و فراوانی سیل، نگرانی های جهانی در خصوص افزایش مرگ ومیر و ضررهای اقتصادی ناشی از سیل افزایش یافته است. در این تحقیق با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش تلفیق لایه ها (WLC) پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز قره سو مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی یعنی 10 عامل پوشش گیاهی، ارتفاع، مسیل سیلابی، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، شیب، خاک و تراکم زهکشی تهیه شد. وزن هر یک از معیار ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش ترکیب خطی وزن دار (WLC) استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که طبقه 4 به عنوان رده ای با خطر زیاد با 7/21 درصد و طبقه 5 نیز با پتانسیل سیل خیزی خیلی زیاد با 4/8 درصد، بیشتر در مناطق کوهستانی شمال و مرکز منطقه واقع هستند که در مجموع حدود 31 درصد از محدوده حوضه آبریز را پهنه های سیل خیز خطرپذیر زیاد تا خیلی زیاد در بر گرفته است و به دلیل اینکه بیشترین نقش را در تولید رواناب دارند، باید از نظر مدیریت آبخیز داری موردتوجه ویژه باشند. طبقات یک تا سه با پتانسیل سیل خیزی کم تا متوسط با قرارگیری در مناطق کم ارتفاع، دامنه و دشت های مرکز، جنوب و غرب حوضه قرار گرفته اند و بیش از 69 درصد از منطقه را در بر گرفته اند.