مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
برند
منبع:
مدیریت برند سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
57 - 108
حوزههای تخصصی:
برند یک الزام استراتژیک برای سازمان ها است که آن ها را در جهت ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان و ایجاد مزیت های رقابتی پایدار یاری می نماید. رفتار شهروندی برند همان ابزار استراتژیکی است که باعث افزایش ارزش برند نزد مشتریان می شود. بر این اساس هدف این پژوهش توسعه چارچوب رفتار شهروندی برند تعیین شده است. این پژوهش بر اساس نتیجه، توسعه ای، از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی و همچنین از نظر نوع داده نیز از شیوه کیفی بهره می برد. جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش مشتمل بر 12 نفر از متخصصان حوزه مدیریت بازاریابی، منابع انسانی و رفتار سازمانی دانشگاه های استان تهران است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته است. تحلیل داده ها با بهره گیری از تحلیل مضمون و شبکه مضامین و به کمک نرم افزار مکس کیودا صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش و تحلیل های انجام شده مطابق با تحلیل مضامین، 25 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان یافته و 4 مضمون فراگیر ارائه شد. در بررسی نتایج چهار دسته عوامل سازمانی، عوامل ادراک شده شغلی از سوی کارکنان، عوامل ارائه شده از سوی شرکت و عوامل مرتبط با برند شرکت به عنوان مضامین اصلی مشخص شدند که هرکدام از عوامل به طور کامل تشریح و در انتهای چارچوب مفهومی رفتار شهروندی برند ارائه شد. در بین مضمون های شناسایی شده، ساختار سازمانی غیرمتمرکز و عدالت سازمانی با داشتن بیشترین فراوانی، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی برند، شناسایی شدند.
تحلیل پاسخ مغز به برندهای چای داخلی با رویکرد بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
189 - 232
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت برندسازی کالاهای داخلی در عرصه رقابت بین الملل، پژوهش به دنبال بررسی این موضوع است که آیا میان معرفی برند چای داخلی با فعالیت مناطق مرتبط با تصمیم گیری و قضاوت در مغز ( Fp1 و Fp2 ) ارتباط بیشتری وجود دارد یا طعم آن. به این منظور امواج مغزی دامنه آلفا و بتای 10 آزمودنی در سه وضعیت چشیدن ناآگاهانه طعم چای برند ناآشنا، چشیدن ناآگاهانه طعم چای برند موردعلاقه و چشیدن آگاهانه طعم چای برند موردعلاقه موردبررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، بین فعالیت مغزی ناحیه Fp1 در زمان چشیدن چای موردعلاقه با آگاهی از برند و ناآگاهی از آن رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، بین فعالیت مغزی ناحیه Fp1 و Fp2 در زمان چشیدن چای با برند ناآشنا و برند موردعلاقه در زمان آگاهی از برند رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که طعم و برند چای موردعلاقه بر فعالیت مغز تأثیر می گذارند، اما برند بیشتر از طعم محصول موجب افزایش فعالیت مغز در نواحی تصمیم گیری و قضاوت می گردد .
شناسایی الگوی ذهنی مشتریان نسبت به برند بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
233 - 272
حوزههای تخصصی:
دنیای معاصر امروز به دلیل افزایش رقابت روز افزون در حوزه بانکداری در سطح ملی و بین المللی، شاهد رخداد تغییراتی استراتژیک همپای محیط کلان در سراسر جهان است که از سیاست گذاری و ساختار گرفته تا خط مشی و طرز اداره این نهادها را تحت تأثیر خود قرار داده است. به طبع این دگرگونی ها و تغییرات، عملکرد مؤسسات مالی نیز تحت تأثیر قرار می گیرد بنابراین به کارگیری دانش بازاریابی به عنوان یکی از عناصر نظام های مدیریتی نوین در مؤسسات مالی، بسیار حیاتی به نظر می رسد و دقیقاً به همین دلیل است که مفهوم برند در بازاریابی خدمات نسبت به سایر بخش ها از جایگاه پررنگ تری برخوردار است و از آن به عنوان عامل تعیین کننده انتخاب در بخش خدمات یاد می شود . هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی ذهنی مشتریان نسبت به برند بانک ملی ایران به روش کیو می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نظر جمع آوری و تحلیل داده ها ترکیبی ) کیفی- کمی) است . جامعه آماری موردبررسی مشتریان بانک ملی ایران می باشند . ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ساختارمند، منابع کتابخانه ای و جدول کیو می باشد. در بخش کیفی با انجام مصاحبه ساختارمند با 22 نفر از مشتریان و تحلیل آن ها به روش تماتیک، نظرهای مشابهی نسبت به برند بانک ملی ایران استخراج گردید. سپس در بخش کمی با تکمیل جداول کیو به تعداد 36 گویه و تحلیل داده های به دست آمده به روش تحلیل عاملی، ذهنیت افراد هر گروه مورد شناسایی، تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چهار الگوی ذهنی متفاوت نسبت به برند بانک ملی ایران وجود دارد و هرکدام از ذهنیت ها دارای مفاهیم و ویژگی های متفاوتی نسبت به یکدیگر هستند .
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر برندسازی مشترک بین تولیدکنندگان تجهیزات ورزشی و باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶۴
233-254
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر برندسازی مشترک در بین تولیدکنندگان تجهیزات ورزشی و باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی- کمّی بود. جامعه آماری خبرگان مدیریت بازاریابی ورزشی، مدیران باشگاه ها و مدیران شرکت های تولیدکننده تجهیزات ورزشی بودند. شانزده نفر در این پژوهش مشارکت کردند و پنل دلفی پژوهش را تشکیل دادند. در این مطالعه برای شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی مشترک در بین باشگاه ها و تولیدکنندگان تجهیزات ورزشی، از روش دلفی فازی استفاده شد. بنا بر نظر پنل دلفی، عوامل شناسایی شده در قالب چهار عامل اصلی با 19 مؤلفه به شرح زیر دسته بندی شدند: مدیریت برند (تقویت ارزش برند، استفاده از دانش و تجربه برندهای شریک در حوزه مدیریت برند، جایگاه برند، هویت برند، ارزش ویژه برند و تصویر برند)، ارتباط بین شرکا (رضایتمندی، اعتماد متقابل، تعهد، منافع مشترک، قابلیت اطمینان به محصول و راهبردهای خلاق و نوآورانه)، عوامل بازاریابی (آمیخته بازاریابی، موقعیت بازار، مزیت رقابتی و ورود به بازارهای جدید داخلی) و عوامل حمایتی (قانون کپی رایت، قراردادها و رسانه های اجتماعی). به منظور اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی مشترک از روش تصمیم گیری سلسله مراتبی و نرم افزار اکسپرت چویس استفاده شد؛ براین اساس از بین مؤلفه های پژوهش، بازاریابی با وزن نسبی 441/0 مهم ترین عامل تأثیرگذار بود و بعد از آن به ترتیب ارتباط بین شرکا (290/0)، مدیریت برند (152/0) و عوامل حمایتی (117/0) قرار داشتند. همچنین با توجه به نرخ سازگاری به دست آمده برابر با 05/0، اعتبار مناسب این اطلاعات تأیید شد؛ بنابراین می توان از نتایج این گونه استنباط کرد که برای راهبری آینده نگر باشگاه های فوتبال استفاده از موارد به دست آمده در این پژوهش می تواند راهگشا باشد.
بررسی تاثیر بازاریابی آنلاین (دیجیتال) توسط رسانه های اجتماعی بر قصد خرید مصرف کنندگان پوشاک در اردبیل
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بازاریابی آنلاین (دیجیتال ) توسط رسانه های اجتماعی بر قصد خرید مصرف کنندگان پوشاک در اردبیل را بررسی می کند. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی تعداد 42 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات و اندازه گیری متغیرها از دو پرسشنامه استفاده شده که تجزیه و تحلیل داده ها در دو حوزه توصیفی و استنباطی انجام گرفته است. در حوزه آمار توصیفی با استفاده از جدول های فراوانی، نمودارها و شاخص های مرکزی و پراکندگی در آمار، تصویری از جامعه مورد مطالعه توصیف شده که در راستای اهداف تحقیق جهت تحلیل پایایی سازه ها و تحلیل روایی همگرا برای سازه ها، میانگین واریانس استخراج شده (AVE)، ضریب اعتبار ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفه های تحقیق محاسبه شده و بارهای عاملی س ؤالات در هر مؤلفه به لحاظ اندازه و معناداری تحلیل شده است. در راستای تجزیه و تحلیل چند متغیری نیز ارتباط بین متغیرها در قالب یک مدل مسیر طراحی و به روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شده استفاده شده .همچنین در این تحقیق از نرم افزارهای آماری IBM SPSS Statistics نسخه 22 و SmartPLS نسخه 2 بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن بود از دیدگاه کارکنان مزون های لباس اردبیل، ویژگی های تبلیغاتی رسانه های اجتماعی و تمامی شش مؤلفه آن شامل جذابیت عاطفی، گرایش به ابزار همدلی، خلاقیت، آگاه سازی و ارزشمندی اطلاعات تأثیر مثبت و معنی داری در قصد خرید مشتریان دارد.
طراحی الگوی شکل گیری برند فردی کارآفرینان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
911 - 933
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، طراحی مدلی برای توسعه برند فردی کارآفرینان شهر اصفهان است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نظر روش، بنیادی اکتشافی است که به دو شیوه کیفی و کمّی اجرا شده است. روش: در بخش کیفی، روش جمع آوری داده ها، مصاحبه بوده است. جامعه آماری آن نیز، برند های فردی در زمینه کارآفرینی شهر اصفهان بودند که 18 نفر، برای نمونه و به روش هدفمند و با رعایت قاعده اشباع انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز، کلیه مدیران، رؤسا و کارشناسانی بودند که با برند های فردی به عنوان همکار فعالیت می کردند که 340 نفر از آنها، به روش طبقه ای و با استفاده از فرمول برای نمونه انتخاب شدند. داده های بخش کمّی نیز از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است که متخصصان منابع انسانی، روایی آن را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه نیز با مقدار آلفای کرونباخ 86 تأیید شد. یافته ها: بر اساس یافته های بخش کیفی، دو دسته عوامل درونی و بیرونی بر شکل گیری برند فردی کارآفرینان شهر اصفهان مؤثرند. برند فردی، سه دسته پیامد فردی، اجتماعی و سازمانی را به دنبال دارد. این نتایج در بخش کمّی پژوهش نیز تأیید شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، برای برندسازی فردی لازم است هم به عوامل درونی و هم به عوامل بیرونی توجه شود. عوامل درونی مربوط به خود فرد است و عوامل بیرونی نیز به محیط بیرون مربوط می شوند.
نگاشت شبکه تداعی های برند گفتمان اصول گرایی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
362 - 383
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت در رقابت های سیاسی، به مدیریت صحیح تصویر ذهنی افراد از گفتمان سیاسی نیاز دارد. گفتمان های سیاسی با استفاده از مفهوم ها توصیف می شوند و مفهوم ها در ذهن افراد در قالب شبکه ای از تداعی های مثبت و منفی مرتب می شوند. هدف پژوهش حاضر، نگاشت شبکه تداعی برند گفتمان های سیاسی اصول گرایی و اصلاح طلبی است.
روش: پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی، روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس و حجم نمونه 400 نفر است. داده های پژوهش در دو مرحله مصاحبه برای استخراج تداعی های برند و جمع آوری نقشه های ذهنی به دست آمده است. سنجش روایی پژوهش با استفاده از روش بازسازی نقشه و سنجش پایایی پژوهش به کمک روش دونیمه سازی صورت گرفته است. برای ترسیم نقشه های اجتماعی از اسلوب روش نقشه مفهومی برند استفاده شده است.
یافته ها: پس از جمع آوری تداعی ها، ترسیم نقشه های ذهنی انفرادی و ترسیم نقشه های ذهنی اجماعی به تفکیک گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی، مشخص شد که گفتمان اصول گرایی دارای 14 تداعی است و تداعی های احمدی نژاد، دلواپس، صداوسیما و قالیباف تداعی های مرتبه اول گفتمان اصول گرایی هستند. گفتمان اصلاح طلبی دارای 13 تداعی است که تداعی های فضای باز، خاتمی، رد صلاحیت، روحانی و برجام، تداعی های مرتبه اول گفتمان اصلاح طلبی هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که شبکه تداعی های گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی، در 4 حوزه دیدگاه اقتصادی، دیدگاه سیاسی، دیدگاه اجتماعی و تعریف شخصیتی به طور کامل متمایزند. در 2 حوزه دیدگاه فرهنگی و پایگاه رأی دهندگان، تداعی های مشخصی از گفتمان اصول گرایی شناسایی شد؛ ولی در همین 2 حوزه تداعی های مشخصی برای گفتمان اصلاح طلبی شناسایی نشد.
نقش تجربه گردشگر در بهبود تصویر ذهنی مقصد گردشگری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
تجربه گردشگر از مقصد گردشگری می تواند بسیاری از جوانب نگرشی و رفتاری وی را در قبال مقصد گردشگری تحت تأثیر قرار دهد که تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری از آن جمله است. لذا پژوهش حاضر در صدد مطالعه تأثیر تجربه گردشگر بر تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری است. به این منظور مقصد گردشگری اصفهان به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش شامل آن دسته از گردشگران خارجی است که در آبان ماه 1396 به شهر اصفهان سفر کرده اند. از این جامعه نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 22 سوال با مرور ادبیات پژوهش در زمینه متغیرهای پژوهش طراحی شد. برای بررسی و تأیید روایی پرسشنامه حاضر، روایی محتوایی آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. این ضریب برای پرسشنامه مذکور 841/0 بود که پایایی آن را تأیید می کند. به منظور بررسی داده های پژوهش و آزمون فرضیه ها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای آماری SPSS و Amos استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد کلیه ابعاد تجربه گردشگر (تجربه حسی، عاطفی، ذهنی و رفتاری) تأثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد تصویر ذهنی (عاطفی، شناختی و رفتاری) برند مقصد گردشگری دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تصویر ذهنی عاطفی و شناختی از برند مقصد گردشگری تأثیر معنی داری بر تصویر ذهنی رفتاری از برند مقصد دارد. در نهایت نیز برخی پیشنهادهای کاربردی و محدودیت های پژوهش ارائه شده است.
تحلیل نقش بازاریابی در برند صنعت هتل داری با رویکرد ترکیبی نگاشت شناختی فازی و تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بازاریابی برای سازمان هایی که به دنبال حضوری آگاهانه در بازارند ضرورت دارد. هدف از بازاریابی تأمین نیازها و خواسته های مشتری به شکلی بهتر از رقباست. متفاوت بودن نیازهای مشتریان از صنعتی به صنعت دیگر، موجب اتخاذ رویکردی متفاوت شده است. صنعت هتل داری از تجملی ترین بخش های گردشگری است و به رغم اهمیت آن در افزایش سودآوری، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش تحقیقی کیفیِ حاضر به منظور بررسی تأثیر بازاریابی در برند صنعت هتل داری انجام شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها توصیفی است. بدین منظور، پس از بیان موضوع و بررسی پیشینه پژوهش، چارچوب مفهومی مدل مشخص و داده ها با استفاده از ابزارها و تکنیک های نگاشت شناختی فازی و تحلیل شبکه های اجتماعی تحلیل شدند.یافته ها نشان دهنده آن است که باید به عوامل محصول، شواهد فیزیکی و نیروی انسانی بیش از سایر عوامل توجه شود. برای افزایش وفاداری، تعهد و دل بستگی مشتریان باید روش های بازاریابی را ارتقا و شواهد فیزیکی متنوعی ارائه دهند تا ذهنیت مثبتی از برند برای مشتریان ایجاد کنند. همچنین پیشنهادهایی به منظور ارتقای برند صنعت هتل داری در این پژوهش ارائه شده است.
واکاوی عوامل موثر در برندسازی داخلی هتل های منتخب شهر یزد با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
41 - 77
حوزههای تخصصی:
از آنجا که نیروی انسانی تأثیر بسزایی در شکل گیری تصویر مثبت از سازمان در ذهن مشتریان دارد، لذا امروزه در فرآیند برندسازی داخلی پرسنل نقش با اهمیتی در انتقال وعده های برند به مشتریان دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی عوامل موثر در برندسازی داخلی از دیدگاه دست اندرکاران اجرایی می باشد. روش پژوهش حاضر کیفی و دادهای حاصل از مصاحبه با 19 نفر از دست اندرکاران اجرایی هتل های شهر یزد که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند با استفاده از روش تحلیل مضمون و نرم افزار Nvivo تحلیل شده اند. مجموعه داده ها پس از کدگذاری شامل 364 مضمون پایه، 32 مضمون سازمان دهنده و 9 مضمون فراگیر است. نتایج پژوهش نشان داد مجموعه عوامل موثر در برندسازی داخلی از دیدگاه دست اندرکاران اجرایی هتل ها شامل آموزش، پایش، ارتباطات موثر، جلسات موثر، مشتری مداری، رهبری، گزینش و استخدام، جبران خدمات و کیفیت زندگی کاری است.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر جذب مشتریان و تمایل آن ها به خرید با تأثیرپذیری از سطح قدرت اجتماعی برند
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش سطح رقابت، سازمان ها را به سمت استفاده از ظرفیت های علمی و عملی بازاریابی سوق داده است. جذب و نگاه داری مشتریان باعث شده است که در حال حاضر سازمان ها بودجه های سنگینی را در زمینه فعالیت های ترویجی خویش هزینه نمایند که اثربخشی بهینه آن از دغدغه های مدیران است. به همین دلیل شناسایی رفتار مصرف کننده جهت بهبود فرآیندها از اولویت های عملکردی است. یکی از مهم ترین شاخصه های رفتار مصرف کننده الگوی درگیری مصرف کننده در فرآیند خرید و تبعات آن به روی تصمیم گیری و رفتار پس از خرید وی است.از سوی دیگر، ارزش نهفته در یک برند اغلب مربوط به ذهنیت و برداشت ویژه از یک مضمون کاربردی است که مشتری را جذب می کند؛ در این تحقیق قدرت اجتماعی برند را به عنوان ذهنیت و برداشتی که مشتریان در فرآیند تصمیم به خرید می توانند در مورد ویژگی های برند داشته باشند، در نظر گرفته ایم و با برگزیدن نوع شناسی فرنچ و ریون از نفوذ اجتماعی، پنج پایگاه قدرت اجتماعی برند را شناسایی کرده ایم که متناظر با پایگاه های قدرت اولیه شان هستند. همچنین، با فرض اینکه برندها قدرت برآورده ساختن نیازهای اجتماعی مختلف مشتریان را دارند، بازارها می توانند بخش بخش شوند و بخش های هدف می-توانند بر اساس این نیازها مشخص گردند؛ با استناد به تئوری رهبری وضعی هرسی و بلانچارد ، سطوح آمادگی کارکنان (پیرو) را به سطوح آمادگی ذهنی مشتریان تعمیم دادیم تا شاخصی جدید برای بخش بندی بازار مهیا شود و به این ترتیب قادر باشیم متناسب با هر یک از سطوح، در استراتژی های موضع گیری خود در بازار بر یکی از ابعاد قدرت اجتماعی برند متمرکز شویم.
بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی بر برند مدارس (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام مدارس ابتدایی شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
با توجه به لزوم استفاده از فضای مجازی مطابق با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، آمادگی در شرایط اقتضائی و ضرورت استمرار امر آموزش و پرورش با بهره گیری از امکان های موثر موجود در فضای مجازی و دغدغه والدین در انتخاب مدرسه کارآمد برای دانش آموزان، هدف این پژوهش بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی بر برند مدارس ابتدایی شکل گرفت. شیوه انجام پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی و جامعه آماری آن کلیه کاربران اینترنتی عضو در رسانه اجتماعی اینستاگرام شهرستان اصفهان بوده که به صورت فعال با برند مدارس ابتدایی واکنش نشان می دهند. با توجه به نامحدود بودن جامعه مورد بررسی، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر است که به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده پرسش نامه محقق ساخته بوده است. برای اطمینان از کسب محتوای روایی از نظر اساتید و صاحب نظران و برای اطمینان از پایایی ابزار اندازه گیری، از روش های آلفای کرونباخ و بازآزمایی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هفت عامل کندوی عسل مطرح شده از سوی اسمیت با برند و تمامی ابعاد مطرح شده از سوی آکر دارای رابطه مثبت و معنی دار است.
برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک مدل مدیریت برندشهری (CBM)- مورد مطالعه: شهرجونقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
27 - 42
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، موضوع برند سازی در برنامه ریزی گردشگری توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. در بازار های به شدت رقابتی جهانی، نیاز مقصدها برای ایجاد یک هویت منحصربه فرد و بی نظیر (یعنی متمایز ساختن خودشان از رقبا) بیش ازپیش اهمیت حیاتی پیداکرده است. برند سازی در راستای گردشگری به معنی چگونگی ادراک ذهنی استفاده کنندگان از یک مقصد گردشگری است. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش ایجاد یک تصویر روشن، واضح و خاص از سیمای شهر جونقان برای جذب حداکثری ﺟﺮﯾﺎن ﺑﺎزدﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در ازای ارﺗﻘﺎی ﺟﺬاﺑﯿﺖ ﻫﺎی ﺷﻬﺮ است ﺗﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮔﺮدد. در پژوهش کاربردی و توسعه محور حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کمک شیوه مطالعات کتابخانه ای که برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شده، ابتدا چارچوب نظری در رابطه با موضوع برند سازی شهری و گردشگری خلاق و نقش برند سازی شهری در گردشگری تبیین شده و در ادامه با کمک مدل مدیریت برند شهر و شیوه کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته به ایجاد برند برای شهر جونقان پرداخته شده است. نتایج حاکی از این است که قلعه سردار اسعد بختیاری به عنوان تصویر و برند شهر جونقان شناسایی شده و در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک برند شهر به ایجاد یک مسیر گردشگری منجر می شود که حوزه های تاریخی و طبیعی موجود در شهر را باهم می آمیزد تا با ایجاد محصولات نوآورانه و جذب کارآفرین ها، مزیت های رقابتی نسبت به مقاصد دیگر پیدا کرده و آوازه و چشم انداز شهر را در سراسر جهان بازگو نموده و پشتیبان و هدایت گر خلاقیت در شهر گردد و به پیشبرد گردشگری، صادرات و سرمایه گذاری در شهر منجر شود.
استفاده از تکنیک مهندسی کانسی در مطالعه تطبیقی تأثیرات احساسی طراحیهای برندهای برتر طلا و جواهر بر دانشجویان دختر ایرانی؛ (مطالعه موردی: طراحی های سال 2017 برندهای تیفانی اند کو و کارتیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه طراحی، یکی از مهم ترین علل موفقیت و تمایز یک برند طلا و جواهر است. هر برند با توجه به شخصیت تعریف شده خود بین مشتریان، به طراحی محصولات هدفمند و منحصر به فرد پرداخته و با تکیه بر عوامل مؤثر و کلیدی؛ از جمله انگیزش احساسات، موفق به جذب و تثبیت مخاطب شده است. با در نظر گرفتن اهمیت طراحی و نیز بهره گیری از تجارب برندهای برتر در این حوزه مشخص، طراحی های سال 2017 دو برند تیفانی اند کو و کارتیه با ویژگی های در خور توجه و در عین حال متمایز از یکدیگر، جهت مطالعه انتخاب شدند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تطبیقی تأثیرات احساسی طراحی های این دو برند بر دانشجویان دختر ایرانی بوده؛ به شکلی که علاوه بر مطالعه ویژگی های بصری و مفاهیم کیفی طرح ها، شخصیت طراحی برندهای فوق، تبیین و تحلیل شده و اثربخشی این دو مجموعه بر احساسات مخاطب مورد نظر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این سؤالات است که طراحی های دو برند تیفانی اند کو و کارتیه در سال 2017، در چه مواردی با یکدیگر اختلاف معنایی داشته و چه ادراک و احساساتی را در دانشجویان دختر ایرانی برانگیخته و چگونه چنین تأثیرات احساسی را از طریق طراحی، به مخاطب منتقل نموده اند؟ در این راستا، با استفاده از روش مهندسی کانسی و انتخاب 24 زوج سنجه که بیان کننده احساسات و ویژگی های مختلف در ارتباط با طراحی طلا و جواهر هستند، ساختار و محتوای پرسش نامه به شیوه افتراق معنایی شکل گرفت و بین 100 نفر از دختران دانشجوی هنر، با میانگین سنی 18 تا 30 سال، توزیع شد. یافته های حاصل نشان دادند که شخصیت طراحی های برند تیفانی اندکو در سال2017 از دید مخاطب مورد آزمون، جوان پسند، به روز، پیشرو و در عین حال غیرقابل اعتماد بوده و در تضاد با آن، طراحی های برند کارتیه، شخصیتی کلاسیک، گذشته گرا، به نوعی سنتی و در عین حال اصیل و قابل اعتماد دارند.
مقایسه قدرتمندی انواع برند داخلی و خارجی از دیدگاه مشتریان محصولات لوازم خانگی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
41 - 60
حوزههای تخصصی:
قدرتمندی برند متغیری با فضای تعریف تقریباً گسترده است که می تواند استراتژی های بازاریابی و ادراک مشتریان از محصولات شرکت ها را در تعاملی پویا بررسی نماید. در این مقاله قدرتمندی تعداد 23 برند با استفاده از مدل بی ای وی در بازار لوازم خانگی برقی استان گیلان با نظرسنجی از مشتریان به وسیله پرسشنامه ارزیابی و مشخص شده در کل، برندهای خارجی در زمینه محصولات لوازم خانگی قدرتمندتر از انواع داخلی آن هستند. از چهار مؤلفه مورد بررسی در مدل بی ای وی مؤلفه تمایز انواع برند خارجی بسیار برتر بوده و در مورد انواع برند ایرانی، مؤلفه دانش وضعیت بهتری داشته است. بر این اساس پیشنهاد شد که انواع برند ایرانی در زمینه لوازم خانگی ضمن استفاده از مزیت رقابتی خود در زمینه مؤلفه دانش برند، جهت هویت بخشی و مدیریت برند در گام بعدی بر اساس مؤلفه های رابطه، اعتبار و تمایز بتواند قدرتمندی خود را بیشتر نمایند.
بررسی تأثیر ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند بر وفاداری مشتری به برند گوشی های تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
149 - 172
حوزههای تخصصی:
شدت رقابت در بازارها و اهمیت حفظ مشتریان برای سازمان ها موجب شده تا آن ها به تدریج به سمت ایجاد، حفظ و ارتقای رابطه با مشتریان گام بردارند و بر اساس یافته های پژوهشگران، بازاریابی رابطه-مند یکی از بهترین روش ها است.طرح مفهومی این مقاله که تقریباً 9 ماه به طول انجامیده است برآن است تا تأثیر ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند شامل منافع عملکردی، منافع نمادین، منافع تجربی و قیمت ادراک شده را بر وفاداری مشتریان به برند گوشی های تلفن همراه از دو دیدگاه نگرشی و رفتاری مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش که از نوع توصیفی- همبستگی است از پرسشنامه برای جمع-آوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 215 نفر است که از میان 3 منطقه اصلی فروش گوشی های تلفن همراه در شهر تهران که بر اساس قضاوت پژوهشگر به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شده اند، به دست آمده و داده های به دست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری بررسی شده اند.نتایج پژوهش نشان می دهد، از میان ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند تنها سه متغیر منافع عملکردی، منافع نمادین و منافع تجربی بر وفاداری نگرشی تأثیر داشته اند.همچنین رابطه وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری نیز تأیید شده است.از میان متغیرهای تعدیل کننده در نظر گرفته شده در این پژوهش نیز،تنها متغیر میزان تعهد به برند نقش تعدیل کنندگی در رابطه میان ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند و وفاداری به برند داشته است.
بررسی نقش برند در خرید خودروهای لوکس کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برای بررسی بازار خودروهای لوکس کشور، ابتدا روند عرضه- تقاضای خودرو با توجه به ذائقه مشتریان و دیگر عوامل اثرگذار در تصمیم خرید، با کمک منابع کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصان و نخبگان بررسی شده است. نتایج با الگوی تصمیم گیری AHP و نرم افزار super decision تحلیل شده است. جهت ایجاد مدل برای پنج خودروی مبنا در کل نوزده عامل مؤثر شناسایی شد (شش مشخصات محصول، چهار محدوده سنی، سه شرایط مشتری، شش روش های مؤثر در تبلیغ و معرفی محصولات). سپس با مدل ایجادشده، بازار بالقوه 21 خودروهای لوکس با قیمت به نسبت بالا در رنج 40 تا 150 میلیون تومان بررسی شد. نتایج نشان می دهد، به دلیل تعرفه بالا و تنوع کم محصول وارداتی، خودروهای مونتاژ داخل، با پوشش خدمات گسترده تر، تعرفه قطعات پایین تر و قیمت مناسب تر بازار بهتری دارند. البته اگر درصد قطعات داخلی یا زمان عرضه آنها خیلی زیاد باشد، رشد بازار کمتری دارند. اعتماد مشتریان به برند خودروهای کره نسبت به ژاپنی و اروپایی کمتر است ولی به علت قیمت مناسب بازار خوبی دارند.
ارائه الگوی کاربردی برای بازاریابی چندحسی در برندسازی مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
63 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،ارائه نوعی الگوی کاربردی برای بازاریابی چندحسی در برندسازی مقصد گردشگری است. روش پژوهش مطالعه حاضر، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری آن را تمام گردشگران (ایرانی خارجی) تهران به تعداد 10000 نفر شکل داده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و به کمک فرمول نمونه گیری لوی و لمشو (1381)، حجم کل نمونه 407 نفر محاسبه شد؛ اما در نهایت 394 نفر در تحقیق مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تدوین شده بر اساس مدل مفهومی و متغیرهای تحقیق است. نتایج به دست آمده از تأثیر بازاریابی چندحسی بر برندسازی مقصد گردشگری با ضریب تأثیر 813/0 حکایت دارد که با توجه به نمره تی در سطح 05/0 معنادار است. همچنین مقدار 2 R برابر با 661/0 به دست آمد؛ به این معنا که 1/66 درصد از تغییرات برندسازی مقصد گردشگری مربوط به بازاریابی چندحسی بوده و باقی مانده تغییرات به سایر متغیرها مربوط می شود. به نظر می رسد گردشگری و بازاریابی گردشگری به خلق تجربه دلپذیری برای مشتری از مقصد ارتباط دارد و ساختن این تجربه از طریق بازاریابی چندحسی امکان پذیر است.
اثر ارزش ویژه برند و سرمایه اجتماعی بر تصویر برند (مورد مطالعه: برند خودروی سمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
905 - 925
حوزههای تخصصی:
امروزه در بازارهای جهانی، برندهای موفق به منظور حفظ مزیت رقابتی، باید تصاویر متمایزی را از خود به نمایش بگذارند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ارزش ویژه برند و تصویر برند خودروی سمند با نقش میانجی سرمایه اجتماعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خریداران خودروی سمند در منطقه 5 شهر تهران است که در این پژوهش 420 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس در اختیار مراجعه کنندگان به نمایندگی های ایران خودرو و نمایشگاه های اتومبیل قرار گرفت و 385 پرسشنامه برگشت داده شد. داده ها از طریق پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شدند. برای آزمون فرضیه های پژوهش، مدل معادلات ساختاری و به ویژه تکنیک تحلیل مسیر به کارگرفته شده و به این منظور از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 17 و Smart PLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که ارزش ویژه برند بر سرمایه اجتماعی و تصویر برند اثر معناداری دارد و همچنین سرمایه اجتماعی نیز بر تصویر برند تأثیر معناداری می گذارد.
ساخت بندی تصویر ملت، دیپلماسی فرهنگی نروژ و جذابیت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چشم انداز توسعه ای، کشورهای جذاب و ثروتمند دنیا، مرکز آمال و آرزوهای سیاستمدران، نخبگان، سرمایه گذاران، کارآفرینان و مرکز توجه مردم عادی دنیا هستند. ثروت به خودی خود جذابیت، ارتقاء، شهرت مثبت و برند بین المللی می آورد. ثروت متصل به فرهنگ و مکان جغرافیایی، می تواند مبنای طرح ریزی مثبت ایده های بین المللی و توسعه ای برای افزایش شهرت مثبت کشورها و مبانی هویتی و فرهنگی آنها باشد و آنها را به مرکز توجهات جهانی تبدیل کند. منطقه اسکاندیناوی از جمله مکان هایی است که جغرافیای ثروت و توسعه آن، ادراک مثبت این منطقه را افزایش داده است. نروژ یکی از کشورهای این منطقه است که امروز جذابیت و محبوبیت بالایی در سطح نظام بین المللی دارد. نام و برند نروژ حامل فرآیندهای ذهنی و ادراکی است که این کشور کوچک را محبوب و جذاب می کند. تمرکز اصلی این مقاله بر مبانی برندینگ و شهرت مثبت نروژ در نظام بین الملل از طریق ابزارهای دیپلماسی فرهنگی است. مقاله با تشریح اقدامات و ابتکارات مهم سیاستگذارانه دپیلماسی فرهنگی نروژ در یک چشم انداز تاریخی، بر این امر تاکید می کند که نروژ با وجود ضعفهای مهم ژئوپلیتیکی و مساحت کوچک توانسته است از طریق استفاده مثبت از فرهنگ، برندینگ جذاب و شهرت بین المللی مثبتی را در نظام بین الملل کسب کند. مدیریت نهادمند و سیاستگذارانه و استفاده صحیح از فرهنگ باز و متساهل نروژی که ترکیبی از فرهنگ منطقه نوردیک است، باعث گسترش جذابیت و ادراک مثبت نروژ در نظام بین الملل شده است.