مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
اشتقاق
حوزههای تخصصی:
اشتقاق و ترکیب دو فرآیند اصلی واژه سازی در زبان فارسی است. از آن جا که فعل مهم ترین عنصر در دستگاه واژگانی و نحوی زبان است، زایا بودن زبان در ساخت فعل های متنوّع و متعدّد اهمیت فراوانی دارد، طوری که این فعل ها خود، زایا باشند و بتوان واژه های دیگری از آن ها مشتق کرد. این مهم، از طریق فرآیند اشتقاق صورت می گیرد و فعل های بسیط مهم ترین عناصری هستند که زبان فارسی از طریق آن ها می تواند به امر اشتقاق بپردازد. نگاهی به وضعیت کاربرد فعل ها در زبان فارسی امروز نشان می دهد که گرایش مفرطی به ساخت فعل های مرکب وجود دارد و تعداد فعل های بسیط بسیار کمتر از فعل های مرکب است و فعل های بسیطِ موجود نیز غالباً در حال تبدیل شدن به فعل های مرکب اند. ادامه این روند می تواند منجر به ضعف تدریجی و شاید توقف اشتقاق های فعلی در زبان فارسی شود. در این مقاله ضمن بررسی وضعیت فعل های بسیط و مرکب در زبان فارسی معاصر، و نقد و بررسی دیدگاه های مطرح در این حوزه، راهکارهایی برای اصلاح وضعیت موجود بررسی می شود. بر این اساس، در مواردی می توان با به کارگیری و تقویت ساخت های زیرمجموعه فعل بسیط یا مرتبط با آن، قابلیت های اشتقاق فعلی در زبان فارسی را احیا کرد. تقویت ظرفیت ساخت فعل های تبدیلی، استفاده از فعل های سببی و استفاده از فعل های پیشوندی از مهم ترین راهکارهایی است که برای این منظور می توان در پیش گرفت.
از کرانه تا ژرفا؛ انتقال از ظاهر به باطن قرآن در پرتو روایات اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع روایی شیعه روایات بسیاری در تأویل آیات قرآن کریم از معصومان: گزارش شده که در آن ها معانی باطنی فراوانی برای آیات کریمه قرآن بیان شده است. در این روایات آیات قرآن به مقامات اهل بیت: تأویل شده و یا گاه بر دشمنان ایشان تطبیق داده شده است. هدف اصلی این نوشتار تلاش برای تحلیل این روایات و پاسخ به این پرسش است که استخراج معانی تأویلی یاد شده در روایات از سوی اهل بیت: بر چه مبانی و روش ها و پیش فرضهایی استوار بوده است. تأکید این نوشتار بر این نکته بوده است که بدون شناخت این مبانی و در نظر گرفتن آن پیش فرضها، فهم و ارزیابی این روایات - که حجم فراوانی از میراث تفسیری شیعه را به خود اختصاص می دهد - ناقص و در مواردی حتی نادرست خواهد بود.
مقایسه وجه تسمیه ها در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های جذاب برای انسان ها دلیل نام گذاری (وجه تسمیه) چیزهاست. در متون نظم و نثر فارسی تعدادی از نویسندگان و شعرا در خلال آثارشان، کلماتی را ریشه شناسی کرده و وجه تسمیه آن ها را - به زعمِ خود- نشان داده اند. بررسی و تحلیل و طبقه بندی این وجوه تسمیه، بیانگر نوع نگاه آنان به چگونگی ساخت کلمات است. در این مقاله برخی از این وجوه تسمیه که در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی مندرج است، بررسی و مقایسه شده است. بدین منظور ابتدا به دسته بندی انواع وجه تسمیه و ذکر شواهد مثال از کتب گوناگون پرداخته شد و سپس نمونه های وجه تسمیه از کتاب تاریخ سیستان و دیوان خاقانی استخراج و بررسی گردید. با بررسی نمونه ها، مشخص شد که مؤلف تاریخ سیستان در گزینش و بیان وجه تسمیه ها بیشتر به اشتقاق کلمات توجه داشته است و در مواردی هم به اعتقادات و باورهای عوام رجوع کرده است ولی خاقانی بیشتر به بازی های شاعرانه با کلمات پرداخته و وجه تسمیه هایی ابداعی ارائه داده است. البته او هم به وجه تسمیه هایی که در کتب دیگر آمده توجه داشته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است و گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای است. هرچند مقالات متعددی درباره وجه تسمیه چاپ شده، اما تاکنون مقاله مستقلی درباره مقایسه گزینش وجه تسمیه در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی منتشر نشده است.
بررسی فرایندهای واژه آفرینی و واژه سازی در کودکان 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
433 - 456
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای ساخت واژه در 121 کودک 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی پرداخته شده است. داده های پژوهش از طریق مشاهده رفتار زبانی و مصاحبه با این کودکان و والدین آن ها، و پرسش نامه کتبی جمع آوری شده، و سپس بر اساس چارچوب بوی (2007) دسته بندی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان فرایندهای واژه سازی، اشتقاق بیشترین میزان کاربرد، و دوگان سازی کمترین کاربرد را داشته است. از میان فرایندهای واژه آفرینی نیز کوتاه سازی کاربرد بیشتری نسبت به آمیزش داشته است. در میان کل فرایندها نیز ابداع با 26% بیشترین میزان کاربرد را داراست. همچنین به نظر می رسد نوع واژه های ساخته شده با سن کودک ارتباط مستقیم دارد. فرایند ابداع بیشترین میزان کاربرد را در میان کودکان دوساله دارد و با افزایش سن کودک فرایند هایی چون ابداع و کوتاه سازی جای خود را به فرایندهای صرفی نظیر ترکیب و اشتقاق می دهند، به طوری که در سنین 4 تا 6 سال میزان استفاده از فرایند های ترکیب و اشتقاق برای ساخت واژه های جدید بیشتر می شود. یکی از مهم ترین دلایل این امر را می توان میزان شناخت و آگاهی کودک نسبت به فرایندهای صرفی واژه سازی دانست که با افزایش سن او ارتقاء می یابد.
فرایندهای خلاق در واژه سازی فارسی و مقایسه آن با زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور از فرایندهای واژه سازی روش های ساخت واژه در زبان است. در این پژوهش منظور از خلاقیت در این پژوهش ایجاد پیوندی هنری بین دو مفهوم برای ساخت واژه در زبان است که درنتیجه آن عموماً مفهوم واژه با توجه به تکواژهای آن شفاف نیست. این بررسی با اتکا به مدخل های فرهنگ بزرگ سخن نشان می دهد که واژه سازی خلاق در ساخت های متفاوتی از جمله اشتقاق، ترکیب و گسترش استعاری در زبان فارسی به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در زبان فارسی فرایند اشتقاق با تعریف های موجود در کتاب های صرف که بیشتر مبتنی بر داده های زبان انگلیسی است، سازگار نیست و تعداد وندهای اشتقاقی که قابلیت واژه سازی خلاق دارند از جمله ک در قلک، ه در تنه و ی در کشکی، در مقایسه با وندهای زبان انگلیسی قابل توجه است و نیز در زبان فارسی ساخت های متنوعی از ترکیبات خلاق وجود دارد؛ درحالی که در زبان انگلیسی بیشتر در ساخت اسم-اسم دیده می شود. واژه سازی خلاق به صورت های مختلف اشتقاقی-تصویری مانند: روده، اشتقاقی-مجازی مانند: روزه، و صورت های ترکیبی در پنج دسته نظیر ترکیبی-تشبیهی مانند: سنگ دل، ترکیبی-استعاری مانند: آب زیرکاه، ترکیبی-مجازی مانند: نمک نشناس و ترکیبی-کنایی مانند: خانه خراب، ترکیبی-صفت هنری مانند: نازک دل همچنین گسترش استعاری مانند: آنتن (خبرچین) به کار می رود. با تنوعی که واژه سازی خلاق در زبان فارسی دارد، شایسته است در ساخت واژگان جدید بیشتر به آن توجه شود و با توجه به کمبود فعل در زبان فارسی برای واژه گزینی زایایی بسیار دارد.
بررسی فرآیندهای واژه سازی در معادل یابی: وام واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی بر پایه انگاره صرف واژگانی کیپارسکی: با تکیه بر اشتقاق و ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
235-259
حوزههای تخصصی:
در واژه شناسی، واژه عنصری است که در ساخت گروه استفاده می شود و به پدیده ای خیالی، واقعی، مادی یا انتزاعی در جهان خارج دلالت می کند. در ایران، وظیفه ی واژه سازی، تثبیت واژه ها، واژه یابی و معادل-سازی، بر عهده ی فرهنگستان است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی فرآیندهای واژه سازی وام واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است، که با استناد بر نظریه ی لایه ای کیپارسکی که در حیطه ی واژه سازی مورد استفاده قرار میگیرد، به انجام رسیده است. در راستای هدف ذکر شده، روش توصیفی–تحلیلی، ابزار جمع آوری داده به شکل کتابخانه ای و رویکرد منطقی حاکم استقرایی- قیاسی بکار رفته است. نیز حیطه ی وام واژه های غیرتخصصی در زبان فارسی نو، درصد سال اخیر صورت گرفته است. با توجه به هدف و روش یاد شده، جهت بررسی انگاره ی صرف واژگانی کیپارسکی در معادل یابی های مصوب فرهنگستان، 5000 معادل یابی بررسی شده است، که از میان آنها 600 واژه بر اساس ترکیب و اشتقاق برگزیده شده است، از این میان، تعداد 397 واژه، یا 66 درصد از کل پیکره، بر اساس نظریه ی لایه ای کیپارسکی، قابلیت تجزیه و تحلیل را یافتند. تعداد 203 واژه، برابر با 34 درصد از کل پیکره غیرقابل تحلیل ارزیابی گردیدند.
بررسی ابعاد صرفی فرایندهای معادل گزینی مفاهیم علم جامعه شناسی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر با بررسی تعداد 200 واژه جامعه شناسی و 50 اسم از اسماء جامعه شناسان از میان 36 کتاب جامعه شناسی، سعی دارد نشان دهد که فرایند های معادل گزینی در علم جامعه شناسی در ایران با چه مشکلات و نارسایی هایی روبرو بوده است. عدم انسجام در ترجمه ها، تکثر کلمات و تر جمه و نگارش اسماء انگلیسی و فرانسوی نشان از غلبه رویکردهای سلیقه ای و عدم آشنایی با امکانات و محدودیت های صرفی زبان فارسی نزد مترجمان دارد. مسئله اصلی در ترجمه و نگارش این واژگان، واژه گرایی ضعیفِ حاکم بر آن است. این واژه گراییِ ضعیف به عدم شناخت جامع زبان فارسی، قابلیت های اشتقاقی و ترکیبی زبان فارسی نزد مترجمان برمی گردد. جستار حاضر با بررسی فرایندهای تغییر معنایی، وام گیری، ساخت سرواژه، چینش، وندافزایی، جعل و واژه سازی معکوس در این آثار سعی در تحلیل و ارزیابی گفتمان مذکور خواهد داشت، و نارسایی های صرفی و معنایی رویه واژه گرایی ضعیف را در این گفتمان تبیین خواهد کرد. نگارندگان نشان می دهند که مترجمان تنها با در نظر گرفتن دانش صرفی و معنایی زبان فارسی است که می توانند از تشتت، تکثر و ازهم گسیختگی در رویه های معادل گزینی در حوزه علم جامعه شناسی رهایی یابند.