مطالب مرتبط با کلیدواژه

مرکزگریزی


۱.

گفت وگومند سازی تعلیم وتربیت با محوریت معلم؛ نوسان بین مرکزگرایی و مرکزگریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت معلم گفت وگومندی مرکزگرایی مرکزگریزی باختین تحول بنیادین آموزش وپرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۹۹
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل نقش معلمان در گفت وگومندسازی جریان تعلیم و تربیت از راه توجه به صدای دانش آموزان در محیط های یاددهی-یادگیری است. ناتوانی در گفت وگو ازجمله جدی ترین مسئله های جامعه ایرانی است و به نظر می رسد نظام تعلیم وتربیتِ تمرکزگرا و دیوان سالار ایران با تأکید بیش ازحد بر دانش اندوزی و غفلت از اهمیت روابط انسانی، در پیدایی این وضعیت سهیم است. انگاره دیوان سالارانه سبب شده است تا معلم به مثابه یک کارگزار در خدمت انتقال ارزش های نظام تربیتی در آمده و تنوع دیدگاه ها و ارزش های موجود در محیط های آموزشی نادیده گرفته شود. این وضعیت، تعلیم وتربیت را به جریانی تک صدا و یک سویه تبدیل کرده است که فرصتی برای گفت وگو در نظر نمی گیرد. مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران کوشیده است -دست کم در مقام نظر- از این انگاره فاصله بگیرد و معلم را به عنوان نیرویی فرهنگی و مولد سرمایه اجتماعی معرفی کند. این مقاله ضمن طرح دو مفهوم مرکزگرایی و مرکزگریزی به نقل از میخائیل باختین، ایده گفت وگومندسازی تعلیم وتربیت با محوریت معلم را  به مثابه نوسان میان دو وضعیت مرکزگرایی و مرکزگریزی با هدف ایجاد فرصت برای مطرح شدن چشم اندازها و شنیده شدن صداهای دانش آموزان در جریان عمل تربیتی مطرح کرده است. علاوه بر این، مدلی نیز در قالب چرخه رجوع به صدای دانش آموزان برای گفت وگومند و چندصدایی شدن جریان تعلیم وتربیت به مدد کنشگری معلمان پیشنهاد شده است. بر این اساس معلم و دانش آموز هر دو مشارکت کنندگانی در تجربه های یاددهی-یادگیری- از چشم اندازهایی متفاوت- به حساب می آیند.
۲.

مهارت های شناختی معماران در خلق روایت های مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی مشارکتی مهارت های شناختی روایت سازی مرکزگریزی شبکه مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۸
پیچیدگی های فرایند مشارکتی باعث می شود که طراح برای حضور در این فرایند نیازمند کسب توانایی های ویژه ای باشد. بخشی از این توانایی ها مربوط به مهارت های بینشی نزد معماران است. جهت درک مهارت های بینشی می توان پژوهش های مربوط به معماری مشارکتی را مطالعه و اصلی ترین مفاهیم حوزه را تجزیه، تحلیل و ترکیب کرد. بر این اساس پژوهش حاضر، سه هدف را دنبال می کند: الف) شناسایی و دسته بندی پژوهش های مربوط به مهارت های شناختی یک معمار در فرایند مشارکتی. ب) ارائه تعریف معماری مشارکتی معطوف به مهارت های شناختی مورد نیاز معماران. ج) مهارت های شناختی مورد نیاز برای معماران در فرایند مشارکت. در نتیجه این پژوهش مطالعه ای مروری است که براساس روش سنتزپژوهی کیفی و کدگذاری مضامین محتوایی حاصل شده است. همچنین با استفاده از نرم افزار VOS VIEWER شبکه کلیدواژه ها استخراج و براساس تحلیل آن ها الزامات شناختی بیان شده اند. نتایج نشان می دهد که دو گروه کلی مشارکت با معماران و مردم و شش زیرگروه قابل تفکیک هستند. براساس تعریف ارائه شده، مشارکت گفت وگویی روایی و مرکزگریزِ میان شهروندی برای خلق داستان های جدید است. همچنین معمار مشارکتی باید دارای توانایی ساخت و بازخوانی داستان هایی درزمینه مفاهیم شهر، مسکن، دموکراسی، ادراک و فقر باشد که بر رویکردهای انتقادی و مرکزگریز تمرکز داشته باشند. او باید نسبت به ورود به فرایندی تفسیری و چندسویه آگاه بوده و قادر به شناخت اجزای روایت و تفسیر آن باشد.