مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
بازسازی پس از سانحه
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
159 - 178
حوزههای تخصصی:
با وجود اتمام فرآیند بازسازی زلزله بم، مطالعات جامعه شناسی هنوز از پیامد روانی حاصل از سوگ و اختلال در دلبستگی به سکونتگاه حکایت دارند، چرا که بازسازی بم با رویکردی کالبدی معطوف به ایجاد سرپناه و بدون توجه به پیوند عاطفی انسان- مکان انجام شده است. هدف این مقاله شناسایی ابعاد مؤثر دلبستگی به مکان در بازسازی پس از سانحه و تبیین نظریه ای مبتنی بر درک ساکنان محلات بم را از پیامد بازآفرینی دلبستگی به محله در بازسازی پس از زلزله است. در این پژوهش با اتکا به رویکرد کیفی، از روش «نظریه زمینه ای» استراوس- کربین (1998) استفاده شده است. داده های پژوهش با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 45 نفر (تا اشباع نظری) از ساکنان قدیمی محلات امامزاده زید و قصرحمید در بازه سنی 25-65 سال با روش گلوله برفی گردآوری شده اند. این مطالعه نشان می دهد که در موقعیت بازسازی پس از زلزله، بازآفرینی «حس دلبستگی به مکان» در مقیاس «محله» در طول و به دنبال شکل گیری دلبستگی به «خانه» و «شهر» قرار دارد. بازآفرینی «دلبستگی به مکان» در مقیاس محله در سیاستگذاری و برنامه ریزی بازسازی نیازمند بازسازی باکیفیت خانه و عناصر مهم شهری با الهام از گذشته در گام نخست و اقدامات جهت «تسهیل زندگی»، «احیای خاطرات گذشته» و «تقویت شبکه های اجتماعی» در مراحل بعدی است.
زلزله بم و درک معنایی ساکنان محلات مسکونی از اختلال در دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۲
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
وقوع سوانح از عمده عوامل تغییر در مکان شناخته می شوند که در رابطه عاطفی بین فرد- مکان اختلال جدی وارد می کنند. تبعات این اختلال با تغییر در دلبستگی به مکان به شکل اضطراب و فقدان بروز می یابد که فرایندهای متأخر بازسازی سکونتگاه ها به دنبال کاهش این پیامدهای روانی است. با توجه به نقش بازسازی در بازآفرینی حس دلبستگی به مکان به عنوان سرمشقی برای عمل در جریان بازسازی سکونتگاه پس از سوانح، این پژوهش به دنبال تبیین نظریه، بر اساس درک و ارزیابی عوامل اختلال در دلبستگی به مکان در زلزله 1382 از دید ساکنان محلات مسکونی بم است. این پژوهش برمبنای ماهیت کیفی به روش پژوهش مردم نگاری همراه با مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق با ساکنان، با رویکردی میدان محور صورت گرفته است. تحلیل داده ها و تبیین نظریه نیز به روش «نظریه زمینه ای» انجام شده است. در این مطالعه با 40 نفر از ساکنان قدیمی محلات امامزاده زید و قصر حمید مصاحبه انجام شده که پیش از وقوع زلزله نیز در محلات مذکور ساکن بوده اند. بر اساس یافته های این پژوهش مهم ترین عوامل درک شده اختلال در دلبستگی به مکان در اثر وقوع زلزله بم به زعم ساکنان، از دست دادن عناصر هویت شهری چون ارگ و نخلستان ها و از بین رفتن حس خانه بوده که در سطح محلات با کاهش روابط اجتماعی خویشاوندی و همسایگی و تنزل هویت محله به دلیل تخریب کالبدی محله، توسط ساکنان تفسیر و معنا شده است. در نهایت ساکنان بمی اختلال در دلبستگی به مکان را به منزله نوعی «نوستالژی گذشته محله» ادراک و تفسیر کرده اند که در آن ها منجر به بی انگیزگی نسبت به محله موجود شده است. در این تجربه برخلاف تصور رایج امر بازسازی در ساخت کالبدی مسکن برای بازماندگان، بر اهمیت بازسازی عناصر هویت شهری همراه با تأمین زیرساخت های لازم برای ارتقای کیفیت زندگی و روابط اجتماعی در محله و احیای هویت محله ای در امر برنامه ریزی و طراحی بازسازی پس از بروز سوانح تأکید می شود.
چالش های نظام مدیریتی اسکان موقت پس از سوانح در ایران (از زلزله 69 گیلان زنجان تا زلزله 96 کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
بحران مسکن ازجمله تبعات اجتناب ناپذیر سوانح به دلیل تخریب گسترده است؛ بنابراین مدیریت تأمین مسکن یک بخش مهم در شرایط پس از سانحه است. پس از رخداد سوانح، اغلب سه گام در فرآیند تأمین مسکن تعریف می شود: تأمین اسکان اضطراری که در کشور ما بر عهده هلال احمر است؛ تأمین مسکن دائم که به طور خاص بر عهده بنیاد مسکن قرار دارد؛ و اسکان موقت. اگر چه اسکان موقت یک گام از فرآیند بازسازی جهت اسکان جمعیت آواره و ازسرگیری زندگی تا زمان ساخت مسکن دائم است، اما تجربیات گذشته کشور نشان می دهد که اسکان موقت، به عنوان نقطه اتصال اسکان اضطراری به مسکن دائم، چندان پراهمیت انگاشته نشده است. به نحوی که برخی جنبه های آن در کشور ما هنوز متولی، ساختار و فرآیند مشخصی ندارد. این در حالی است که اسکان موقت بر روی فرآیند بازتوانی مردم منطقه سانحه دیده و بازگشت به زندگی عادی نیز مؤثر است. پژوهش حاضر با بررسی تجربیات گذشته اسکان موقت در کشور با روش نمونه موردی به دنبال شناسایی گپ های نظام مدیریتی و حکمروایی فرآیند اسکان موقت در کشور است. بدین منظور اطلاعات و مستندات فرآیند تأمین اسکان موقت در زلزله 1369 گیلان و زنجان، زلزله 1382 بم، زلزله 1391 آذربایجان شرقی و زلزله 1396 کرمانشاه از طریق مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مشارکتی جمع آوری شده است. مشخص نبودن مسئول تأمین و اجرای اسکان موقت، عدم تعریف فرآیند خروج از اسکان موقت و بازگشت مردم به مسکن دائم، عدم هماهنگی دستگاه های اجرایی و نبود مدیریت واحد جهت تأمین زیرساخت های موردنیاز اسکان موقت و عدم توجه به مواردی همچون تعمیر و نگهداری مسکن موقت در طول دوران انتقال ازجمله چالش های مدیریت و اجرای اسکان موقت در کشور است.
ازریابی شیوه های بازسازی سکونتگاههای روستایی بعد از سانحه زلزله با تاکید بر سرزندگی روستایی، مطالعه موردی: دهستان دستجرده- شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
بازسازی سکونتگاههای روستایی آسیب دیده از سوانح طبیعی بویژه زلزله یکی از مهم ترین رویکردهای مدیریت سانحه به شمار می آید و تلاش های صورت گرفته در این مرحله تاثیرات متعددی بر توسعه روستایی به طور خاص بر روی سرزندگی ساکنین دارد. به طور کلی سه سیاست عمده بازسازی از قبیل تجمیع، جابجایی و درجاسازی مورد استفاده برنامه ریزان قرار می گیرد هدف پژوهش حاضر ارزیابی شیوه های بازسازی سکونتگا ههای روستایی بعد از سانحه زلزله 1369و تاثیر آن بر سرزندگی روستایی می-باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر گردآوری داده های مورد نیاز از طریق مطالعه میدانی طریق پرسشنامه است. 13 نقطه روستایی واقع در محدوده سیاسی دهستان دستجرده (شهرستان طارم) برای مطالعه انتخاب شده است. تعداد خانوار ساکن در دهستان در سال 1390، بالغ بر 2083 مورد بوده، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 280 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردیدو پرسشنامه به صورت تصادفی ساده در روستاهای مورد مطالعه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری نظیر t تک نمونه ای، t دو نمونه ای، تحلیل عاملی و کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می-دهد که بازسازی روستاهای آسیب دیده از زلزله تاثیر منفی بر روی شاخص های سرزندگی ساکنین داشته و براساس میانگین، تغییرات در سطح 99 درصد معنادار باشد. براساس آزمون لونز تفاوت ایجاد شده توسط دو شیوه متفاوت در شاخص های سرزندگی آسایش، بهداشت محیط، ایمنی و امنیت، زیرساخت ها، زیباشناسی معنادار گزارش شده است. نتایج آزمون تحلیل کروسکال والیس جهت رتبه بندی سکونتگاه های بازسازی شده نشان می دهد، بیشترین تغییرات در ابعاد سرزندگی در روستای دستجرده صورت گرفته است.
فراتحلیل تحقیقات مشارکتهای مردمی در ارزیابی طراحی معماری مسکن روستایی در روند بازسازی بعد از وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۹۲-۳۷۵
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای مختلفی در راستای بازسازی بعد از وقوع زلزله در مناطق آسیب دیده، مورد توجه برنامه ریزان و معماران در فرایند بازسازی مساکن زلزله زده است. در این میان، انتخاب نوع رویکرد یا رویکردهای بهینه، نیازمند لحاظ شاخص هایی از قبیل زمینه های فرهنگی موجود، ارتقای وضعیت ایمنی خانوار و جامعه، هزینه بازسازی، ترمیم و بهبود معیشت، شرایط سیاسی حاکم، مکانیزم های تطبیق، و چگونگی بالا بردن ظرفیت های جامعه آسیب دیده است. لذا مشاوره با مردم و ارزیابی نیازها و ظرفیت های آنها و بهره گیری از میزان مشارکت آنها در فرایند بازسازی، قبل از اتخاذ تصمیمات اجرایی امری مهم محسوب می شود. عوامل اساسی که در روند تصمیم گیری در روند مداخله در فرآیند بازسازی نقش ویژه ای دارند مشتمل بر نقش و جایگاه دولت مرکزی، نهاد مسوول بازسازی، سازمان های مشارکت کننده در بازسازی، دولت محلی، و جامعه آسیب دیده و مهمتر از همه میزان مشارکت آسیب دیدگان در بحرانهای طبیعی در راستای طراحی و یا ساخت نواحی زلزله زده است. چگونگی تعامل میان بازیگران مزبور، در اتخاذ رویکرد بهینه بازسازی اثر می گذارد. در این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و جمعبندی مطالعات، تحقیقات و تجارب صورت گرفته در زمینه مشارکت آسیب دیدگان در روند بازسازی بعد از وقوع زلزله است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در انتها نیز تمام تحقیقات دردسترس جمعبندی و تحلیل شده و نتایج آنها در قالب جداولی مورد اشاره قرار گرفته است.
معیارهای برنامه موفق بازسازی مسکن پس از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از لرزه خیزترین کشورهای جهان محسوب می شود. پس از وقوع زمین لرزه های مخرب معاصر در ایران و به دنبال آن ویرانی گسترده مسکن شهری و روستایی، رویکردهای مختلفی در راستای بازسازی مسکن پس از سانحه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرارگرفته است. هدف از این مقاله شناسایی، دسته بندی و امتیازدهی معیارهای موثر بر بازسازی مسکن پس از زلزله و در نهایت ایجاد مدلی برای مدیریت تأمین مسکن پس از وقوع سانحه است. راهبرد کلی حاکم بر پژوهش راهبرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی است. مراحل انجام پژوهش ابتدا با مرور منابع، به صورت تلفیقی از مطالعات کتابخانه ای، جستجوی اینترنتی ادبیات فنی و گزارش ها، مطالعه اسناد بالادست و همچنین مصاحبه با مسئولان ومهندسان دست اندرکار امر بازسازی مسکن بوده است. از این طریق بیش از 200 مقاله و مرجع علمی مورد بررسی قرار گرفتند و حدود ۷۰ معیار اولیه شناسایی شد. پس از تدقیق آنها، ۵۸ معیار متمایز شناسایی و در قالب 9 گروه معیار اصلی دسته بندی شد. سپس به منظور ارزیابی و اولویت بندی از طریق نتایج پرسش نامه تحلیل سلسله مراتبی به صورت مقایسه دودویی وزن دهی و رتبه بندی شده اند که مدل نهایی به 4 گروه معیار اصلی و 17 زیرمعیار کاهش یافت. ماحصل این بررسی مدلی است با عنوان «چرخه حیات بازسازی پس از سانحه» که با وزن دهی این معیارها و زیرمعیارها برای برنامه ریزی و مدیریت و همچنین ارزیابی پروژه های بازسازی پس از سانحه قابل استفاده است. به علاوه این مدل در شناسایی و کاهش مشکلات اجرایی و مدیریتی و همچنین دستیابی به نتایج مطلوب در بازسازی بهینه نقش مؤثری دارد.
چالش های حقوقی در بازسازی مسکن پس از سوانح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن مهم ترین اولویت بازسازی مناطق آسیب دیده از سوانح است و بخش عمده منابع انسانی و مالی بازسازی به آن اختصاص پیدا می کند. بازسازی مسکن مهم ترین عامل بازیابی جوامع پس از سوانح است و ضروری است در حداقل زمان ممکن انجام شود. در ایران، بازسازی مسکن پس از سوانح با چالش های حقوقی متنوعی روبرو است. برخی از این چالش ها پرتکرار هستند، در حالی که برخی دیگر با توجه به شرایط زمانی و ویژگی های سانحه بروز پیدا می کنند. به منظور جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته و بهبود فرآیند بازسازی، ضروری است این مسائل احصا شود. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و سندکاوی گزارش ها و مستندات موجود استفاده شده است. داده های گردآوری شده از طریق سندکاوی با تکنیک کدگذاری کیفی (تحلیل تم) دسته بندی و تحلیل شدند. خروجی این کدگذاری ها به تفکیک فعالیت ها در فرایند بازسازی ارائه شده اند. چالش های حقوقی بازسازی مسکن پس از سوانح در کشور را می توان در دو عرصه بیان کرد: 1- عرصه نهادی-رفتاری و 2- عرصه فضایی. عرصه نهادی-رفتاری شامل چالش های مرتبط با ساختار تشکیلاتی و مدیریت منابع است. این چالش ها ناظر بر کلیه فعالیت های فرایند بازسازی هستند و ماهیتی بین دستگاهی دارند یا ناشی از نبود قوانین، برنامه ها و فرایندهای متناسب با شرایط سانحه هستند. چالش های حقوقی در عرصه فضایی شامل فعالیت های اصلی بازسازی مسکن پس از سوانح شامل ارزیابی خسارت، تخریب آواربرداری، اسکان موقت و بازسازی مسکن است. این چالش ها درمجموع شامل عدم تدوین برنامه، دستورالعمل و فرایندهای موردنیاز، در دسترس نبودن بانک اطلاعات موردنیاز و نبود قوانین متناسب با شرایط اضطراری ناشی از سانحه هستند