مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مالکیت مدیریتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹ (جلد ۱)
126 - 147
حوزههای تخصصی:
در یک بازار سرمایه ای کامل، سطح و تغییرات پویا در نگهداشت وجه نقد، تصمیمی بی ربط و نادرست است. بسیاری از نظریه ها مانند تئوری توازن، سلسله مراتب مالی، نظریه نمایندگی، نظریه حاکمیت شرکتی و نظریه زمان بندی بازار انجام شده است یک شرکت باید میزان بهینه نگهداشت وجه نقدی را به منظور پیاده سازی کارآمد و افزایش ارزش شرکت پیش بینی کند. نگهداشت وجه نقد مازاد، می تواند تأثیر منفی بر عملکرد شرکت از طریق مشکلات نمایندگی داشته باشد.در این پژوهش به بررسی تاثیر موجودی نقدی بهینه و انحراف از موجودی هدف بر میزان ارزش شرکت پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 بوده که حجم نمونه با توجه به روش غربالگری و پس از حذف مشاهدات پرت برابر با 119 شرکت می باشد.در این تحقیق که از دادههای پانل(تابلویی) با اثرات ثابت استفاده شده است نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های شرکت ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 90% نشان می دهد که رابطه معنادارو مثبت بین موجودی نقدی بهینه و انحراف از موجودی هدف برارزش شرکت وجود دارد .همچنین سایر نتایج پژوهش نشان می دهد که مالکیت مدیریتی ، مالکیت نهادی، استقلال هیئت مدیره رابطه معنادارو مثبت بین موجودی نقدی بهینه و ارزش شرکت وجود دارد
بررسی رابطه گروه های مالکیت سهام و میزان سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
79 - 94
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه گروه های مالکیت سهام و میزان سرمایه گذاری در شرکت پرداخته شد. به منظور بررسی گروه های مالکیت سهام از پنج طبقه: مالکیت دولتی، نهادی با افق دید کوتاه مدت، نهادی با افق دید بلند مدت، مدیریتی و اقلیت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران است و نمونه آماری متشکل از120 شرکت در بازه زمانی1390- 1395، با استفاده از نرم افزار R می باشد. نتایج پژوهشی نشان داد تمرکز مالکیت دولتی، موجب کاهش میزان سرمایه گذاری در شرکت می شود. همچنین بررسی ها حاکی از آن بود که بین مالکیت نهادی با افق دید کوتاه مدت و میزان سرمایه گذاری رابطه مثبت و معنادار ولی ضعیف وجود دارد. از طرفی نتایج دیگر یافته های پژوهشی حاکی از آن بود بین مالکیت نهادی با افق دید بلند مدت و میزان سرمایه گذاری رابطه قوی تری نسبت به مالکیت نهادی با افق دید کوتاه مدت وجود دارد. در نهایت یافته های پژوهشی بیانگر آن بود مالکیت مدیریتی و اقلیت رابطه معناداری با میزان سرمایه گذاری ندارند. بر اساس این نتایج می توان گفت، سهامداران مدیریتی نقش نظارتی خود را در جایگاه راهبری شرکتی به درستی ایفا نمی کنند و ساختار مالکیت می توانند بر قدرت مدیران در پیگیری منافع شخصی و میزان سرمایه گذای و ارزش شرکت موثر باشند.
بررسی ارتباط افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی با تأکید بر نقش ساختار مالکیت
حوزههای تخصصی:
در گزارش های مالی، مالیات نشانگر سهم دولت از سود شرکت ها می باشد. اجتناب مالیاتی به معنای صرفه جویی مالیاتی ناشی از کاهش مالیات پرداختی عمومی است که گاهی اوقات قانونی بودن آن مورد تردید بوده و به مفهوم تعداد معاملات برای به حداقل رساندن بدهی های مالیاتی به شمار می آید. شرکت ها مسئولیت هایی در مقابل ذینفعان، جامعه و سایرین دارند که تحقق این مهم گاهی در گرو رعایت سایر مسئولیت ها نیز می باشد که مسئولیت پذیری اجتماعی و اجتناب مالیاتی معیارهایی هستند که می تواند نمایانگر اهداف پاسخگویی مدیران در شرکت ها باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی با تأکید بر ساختار مالکیت است. در این پژوهش اجتناب مالیاتی از معکوس نرخ موثر مالیاتی اندازه گیری شده است. افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها نیز با استفاده از مطالعات آقایی و کاظم پور(1395) تشخیص داده شده است. برای اندازه گیری ساختار مالکیت از سه معیار مالکیت مدیریتی، مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت بهره گرفته شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی علی پس رویدادی می باشد. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و با روش نمونه گیری هدفمند 130 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سال های 93 تا 97 است. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه وتحلیل رگرسیون بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی ارتباطی وجود ندارد، اما مالکیت مدیریتی و مالکیت نهادی در سطح معناداری 90 درصد می توانند ضمن اینکه منجر به کاهش افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها می شوند به میزان اجتناب مالیاتی نیز اضافه کنند.
بررسی تاثیر نسبت های مالی و ساختار مالکیت در پیش بینی درماندگی مالی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نسبت های مالی و ساختار مالکیت در پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها می باشد. برای این منظور اطلاعات مالی 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393 تا 1398 با استفاده از روش حذف سیستماتیک بررسی گردید. در پژوهش حاضر جهت بررسی نسبت های مالی، از سه شاخص، نسبت گردش موجودی کالا، نسبت گردش دارایی های ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی ها و همچنین از دو مالکیت سهامداران نهادی و مالکیت مدیریتی برای ساختار سرمایه استاده کردیم. معیار وقوع درماندگی مالی در شرکت، وجود حداقل یکی از سه معیار، زیان در سه سال متوالی (زیان عملیاتی، زیان خالص یا زیان انباشته )؛ کاهش سود تقسیمی هر سال نسبت به سال قبل به میزان بیش از 40 درصد و مشمول ماده 141 قانون تجارت بودن شرکت های در دست بررسی است. فرضیه های پژوهش براساس تکنیک های آماری رگرسیون لجستیک مور آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از بین نسبت های مالی بررسی شده، نسبت گردش دارایی های ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی ها تاثیر منفی و معناداری بر پیش بینی درماندگی داشته و همچنین گردش موجودی کالا، مالکیت سهامداران نهادی و مالکیت مدیریتی هیچ تاثیری بر پیش بینی درماندگی ندارند.
تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین نوع مالکیت و افشای منابع انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری مطرح است و بر این اساس باید کلیه اطلاعات مربوط به فعالیت شرکت به نحو مناسب و به موقع در اختیار استفاده کنندگان قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین نوع مالکیت و افشای منابع انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1398 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نتایج نشان داد که تمرکز مالکیت و مالکیت مدیریتی رابطه منفی و معناداری با افشای منابع انسانی دارد؛ اما رابطه مالکیت نهادی با افشای منابع انسانی معنی دار نیست؛ همچنین ارتباطات سیاسی رابطه منفی تمرکز مالکیت با افشای منابع انسانی را تقویت می کند؛ اما بر رابطه میان مالکیت مدیریتی و مالکیت نهادی با افشای منابع انسانی تأثیر معناداری ندارد.
رابطه بین ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی برخی ساز و کارهای اداره ی شرکت از جمله ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت، بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در ایران می باشد. به همین منظور نمونه ای از 157 شرکت بورسی را در نظر گرفتیم. از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، که فعالیت این شرکت ها از سال 90 تا 94 مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای به کار گرفته شده در این تحقیق شامل ساختار مالکیت شرکت است که متشکل از؛ مالکیت نهادی، مالکیت دولتی و مالکیت مدیریتی می باشد که تحت عنوان متغییر مستقل به کار گرفته می شود. متغییر دیگری که در این مطالعه به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار می گیرد اهرم مالی است. متغییرهای مربوطه با استفاده از نرم افزارهای Spss 26 وEviews 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در نتیجه انجام تحلیل ها نتایج نشان می دهد بین ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
مقایسه مالکیت مدیریتی بر سرمایه گذاری و حساسیت جریان های نقدی سرمایه گذاری در شرکت های تحت مالکیت دولتی با شرکت های خصوصی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مالکیت مدیریتی به همسویی منافع مدیران و سهامداران کمک می کند. در واقع، مدیران از تصمیماتی که منجر به تأثیر منفی بر ارزش شرکت شود، اجتناب می کنند؛ بنابراین، مالکیت مدیریتی سازوکاری است که هزینه های کنترلی اعمال شده توسط سهامداران را کاهش می دهد بنابراین، هدف پژوهش حاضر مقایسه مالکیت مدیریتی بر سرمایه گذاری و حساسیت جریان های نقدی سرمایه گذاری در شرکت های تحت مالکیت دولتی با شرکت های خصوصی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و برای نیل به هدف پژوهش، با اعمال فیلترینگ، داده های 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در بازه زمانی 1390-1398 با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره و روش GMM بررسی و تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که اثر مالکیت مدیریتی بر سرمایه گذاری و حساسیت جریان های نقدی سرمایه گذاری در شرکت های تحت مالکیت دولتی با شرکت های خصوصی تفاوت معناداری دارد. بدین صورت که در شرکت های دولتی این حساسیت منفی و معنادار است؛ یعنی با افزایش درصد مالکیت مدیریتی در شرکت های دولتی، حساسیت مدیران به فعالیت های سرمایه گذاری دستخوش تغییر شده و کاهش می یابد.
بررسی رابطه سهامداران نهادی به عنوان مالک و مدیر بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
87 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه سهامداران نهادی به عنوان مالک و مدیر بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت جمع آوری داده ها توصیفی-همبستگی و از نوع داده کمی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی زمانی1390 تا 1394 تشکیل می دهد، به منظور نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده و تعداد 107 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که بین تعداد سهامداران نهادی که در هیئت مدیره اند(مالکیت نهادی)و درماندگی مالی شرکت های مورد مطالعه و همچنین بین تعداد سهامداران نهادی که مالک شرکت اند(مالکیت مدیریتی) و درماندگی مالی شرکت ها رابطه معنادار وجود دارد.
The purpose of this research is to investigate the relationship between institutional shareholders as owner and manager on financial distress in companies admitted to Tehran Stock Exchange. The research method is applied from the perspective of the target and descriptive in terms of the nature of the data collection. The statistical population of the study is Tehran Stock Exchange (TSE), a systematic elimination sampling method, and a sample size of 107 companies. Eviews software has been used to analyze the data. The results of the research indicate that there is a meaningful relationship between the number of institutional shareholders that are on the board of directors (institutional ownership) and the financial distress of the companies studied, as well as the number of institutional shareholders that own the company (management ownership) and financial distress.
Keywords: companies admitted to the Tehran Stock Exchange, financial distress, Institutional ownership, management ownership
رابطه مالکیت مدیریتی و عملکرد شرکت ها ی داروسازی
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال سوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
143 - 162
حوزههای تخصصی:
این مقاله رابطه بین شاخص مالکیت مدیریتی به عنوان یکی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی و معیار عملکردی شرکت ها ی داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1383 تا 1387 را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش، ابتدا تاثیر متغیر مستقل مالکیت مدیریتی بر دو متغیر پاسخ نسبت کیوتوبین (یکی از معیارهای عملکردی شرکت ها) و ساختار سرمایه به طور مجزا بررسی شده و سپس فاکتورهای کنترلی دیگر به مدل رگرسیونی خطی اضافه شده اند. داده های مورد نیاز از سایت سازمان مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس اوراق بهادار برای شرکت ها ی مورد بررسی جمع آوری شده اند. پس از تحلیل داده ها توسط نرم افزار Minitab، مشخص شد که تاثیر متغیر مستقل مالکیت مدیریتی بر نسبت کیوتوبین و ساختار سرمایه به ترتیب خطی و مضاعف است. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیر مستقل مالکیت مدیریتی تاثیر مثبت اما ضعیف بر هر دو متغیر پاسخ داشته است. از متغیرهای کنترلی وارد شده در مدل، متغیرهای تمرکز مالکیت و بازده دارایی ها تاثیر مثبت بر متغیر پاسخ نسبت کیوتوبین داشته اند درحالی-که متغیر کنترلی اندازه شرکت بر این متغیر پاسخ، تاثیر منفی دارد. متغیر کنترلی تمرکز مالکیت بر متغیر پاسخ ساختار سرمایه اثر مثبت داشته در حالی که متغیرهای کنترلی بازده دارایی ها و اندازه شرکت بر این متغیر پاسخ، تاثیر منفی داشته اند.
تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و ناکارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
157 - 191
حوزههای تخصصی:
دیدگاه رایج این است که مالکیت مدیریتی بالا برای سهامداران به عنوان یک مکانیزم با ارزش تلقی می شود، به این دلیل که می تواند منافع مدیران را با منافع سهامدارانی که نگران دسترسی بیش از حد مدیران به جریان های نقد آزاد هستند، همسو نماید. بنابراین، در شرکت هایی که مدیران دسترسی بیشتری به جریان های نقد آزاد دارند، احتمال اینکه تصمیمات سرمایه گذاری از حد بهینه خود خارج شود، بیشتر می باشد. از این رو پژوهش حاضر با آشکارسازی جنبه ای از پیامدهای مالکیت مدیریتی در ایران به بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و ناکارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این راستا تعداد 110 شرکت با روش نمونه گیری حذفی برای دوره زمانی 1387-1394 انتخاب گردید. از روش داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که مالکیت مدیریتی ارتباط مثبت بین جریان های نقد آزاد و ناکارایی سرمایه گذاری را تضعیف می کند. بدین ترتیب، اعضای هیئت مدیره با نظارت مؤثر بر میزان جریان های نقد آزاد به افزایش کارایی سرمایه گذاری کمک می نمایند. با این وجود، اگر شرکت ها به دو گروه بیش سرمایه گذار و کم سرمایه گذار تقسیم شوند، مالکیت مدیریتی تنها از طریق محدود کردن میزان جریان های نقد آزاد در دسترس مدیران، موجب کاهش مشکلات بیش سرمایه گذاری می شود و تاثیری در کاهش مشکلات کم سرمایه گذاری ندارد.
The widely held view is that higher managerial ownership is a valuable mechanism for shareholders because it aligns the interests of managers better with those of shareholders would make one concerned about the over availability of managers to free cash flow. Thus, in companies that managers have greater access to free cash flow, the probability that the investment decisions to be taken out of optimal form is more. Hence the present study with revealing an aspect of managerial ownership consequences in Iran, examines the impact of managerial ownership on the relationship between free cash flow and investment inefficiency at listed companies in Tehran Stock Exchange. In this regard, the numbers of 110 companies for the period 2007-2014 with deletion sampling method was chosen. We use Lehn & Poulsen (1989) model for measuring free cash flow, and Biddle et al (2009) model for measuring the investment inefficiency. The panel data was used to test the hypothesis. The results of the test hypothesis are show that the managerial ownership undermines the positive relationship between free cash flows and inefficiency investment. Thus, Board members will help to increase investment efficiency with the effective supervisory on amount of free cash flow. However, if companies are divided into two groups of over and under investor, managerial ownership by limiting the amount of free cash flow available, reduce the problems of over investment, but it has no effect in reducing problems of under investment.
تأثیر تعدیل کنندگی کیفیت و تداوم حسابرسی بر رابطه بین ساختار مالکیت و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
195 - 214
حوزههای تخصصی:
اقلام تعهدی سود از یک سو به مدیران اجازه می دهند تا سود را طوری محاسبه کنند که گویای ارزش واقعی بنگاه اقتصادی باشد و از سوی دیگر این اقلام به مدیران اختیار می دهند تا از انعطاف پذیری روش ها و اصول پذیرفته شده حسابداری سوء استفاده کرده و محتوای اطلاعاتی سود را مخدوش کنند. از طرفی یکی از نقش های حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران است. حاکمیت شرکتی احتمالاً وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد و احتمالاً درک سرمایه گذاران را از اعتبار عملکرد شرکت ها که به وسیله سودها در شرایط مدیریت سود ارزیابی می شود را بهبود بخشند. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر تعدیل کنندگی کیفیت و تداوم حسابرس بر رابطه بین ساختار مالکیت و مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. آزمون فرضیه ها با استفاده از روش آماری داده های تلفیقی با استفاده از اطلاعات 170 شرکت منتخب انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت حسابرسی، تداوم انتخاب حسابرس، مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی باعث کاهش مدیریت سود می شوند. همچنین روابط تعاملی بین متغیرهای مزبور نیز نشان داد که با افزایش کیفیت و تداوم انتخاب حسابرس؛ مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی بصورت فزاینده باعث کاهش مدیریت سود می شوند.
Accruals from one side, to allow managers to calculate the earning so that it represents the real value of the enterprise. on the other hand, these accruals authorize the managers to misuse the flexibility of the accepted accounting methods and principles and distort the information content of earnings. however, one of the roles of the corporate governance is to reduce the conflicts of interest between shareholders and managers. corporate governance may reduce the occurrence of earnings management and improve the investors' understanding about the validity of companies' performance evaluated by the earnings in terms of earnings management. the main objective of this study is to investigate the moderating effect of auditor quality and tenure on the relationship between ownership structure and earnings management in tehran stock exchange. employing the pooled data statistical method, the hypotheses have been tested using the data of 170 selected companies. the results showed that the audit quality, the auditor tenure, the institutional ownership and the managerial ownership reduce the earnings management. the interactive relationships among the mentioned variables indicated that the institutional ownership and managerial ownership increasingly reduce the earnings management by increasing the quality and the auditor tenure.
رابطه بین مالکیت مدیریتی، اندازه شرکت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مالکیت مدیریتی و اندازه شرکت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی است. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی برای شرکت های تولیدی فهرست شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1392 الی 1397 استفاده شده است. در این پژوهش اندازه شرکت حسابرسی (کیفیت حسابرسی) و حق الزحمه شرکت حسابرسی (ریسک حسابرسی) به عنوان متغیر وابسته و مالکیت مدیریتی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 131 شرکت به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد در شرکت هایی که منافع مالکیت مدیریتی در منطقه همگرایی قرار گرفته (درسطح 5 تا 20 درصد) با افزایش مالکیت مدیریتی، کیفیت حسابرسی کاهش می یابد. در شرکت هایی که منافع مالکیت مدیریتی در منطقه استحکام قرار گرفته (کمتر از 5 درصد و یا بیشتر از 20 درصد) بین مالکیت مدیریتی و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد. در شرکت هایی که منافع مالکیت مدیریتی در منطقه همگرایی قرار گرفته (درسطح 5 تا 20 درصد) با افزایش مالکیت مدیریتی، ریسک حسابرسی کاهش می یابد. در شرکت هایی که منافع مالکیت مدیریتی در منطقه استحکام قرار گرفته (کمتر از 5 درصد) با افزایش مالکیت مدیریتی، ریسک حسابرسی کاهش می یابد. در شرکت هایی که منافع مالکیت مدیریتی در منطقه استحکام قرار گرفته (بیشتر از 20 درصد) با افزایش مالکیت مدیریتی، ریسک حسابرسی افزایش می یابد. یافته ها نشان می دهد میزان منافع مالکیت مدیریتی در یک شرکت می تواند بر انگیزه های مدیریت در مورد نوع و کیفیت حسابداری تأثیر بگذارد. این می تواند بر تمایل شرکت ها برای حسابرسی با کیفیت بالاتر و ارزیابی ریسک مشتری توسط حسابرسان تأثیر بگذارد.
تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه بین تمرکز مشتری و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
رقابت در بازار محصولات می تواند باعث افزایش یا کاهش مشکلات نمایندگی و تحریف گزارشگری مالی شود؛ همچنین می تواند اثراتی بر انگیزه مدیران در خصوص دست کاری سود یا مدیریت سودهای گزارش شده، داشته باشد. هدف این تحقیق تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه میان تمرکز مشتری و مدیریت سود می باشد. روش آزمون فرضیه پژوهش مدل رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی است جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 142 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1391 تا 1399 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده و سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین تمرکز مشتری و مدیریت سود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و مالکیت مدیریت بر رابطه بین تمرکز مشتری و مدیریت سود تاثیر گذار است.
نقش تعدیلگر مالکیت نهادی و مدیریتی بر تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریزش قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
محافظه کاری حسابداری یکی از ویژگی های ضروری کیفیت گزارشگری مالی برای بهبود قابلیت اطمینان صورت های مالی شرکت ها است. محافظه کاری حسابداری هزینه نمایندگی را کنترل می کند و به چند شیوه بر احتمال وقع ریزش سهام تأثیر می گذارد. هدف این تحقیق، بررسی نقش تعدیلگر مالکیت نهادی و مدیریتی بر تأثیر محافظه کاری بر ریزش قیمت سهام می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 142 شرکت در بازه زمانی 131-1399 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ی پژوهش از تحلیل آماری لجستیک کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد محافظه کاری حسابداری بر ریسک ریزش قیمت سهام تأثیر منفی و معنی دارد؛ مالکیت نهادی بر تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریسک ریزش قیمت سهام نقش تعدیلگر دارد؛ اما مالکیت مدیریتی بر تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریسک ریزش قیمت سهام نقش تعدیلگر ندارد.
بررسی نقش ساختار مالکیت بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و مخارج تحقیق و توسعه با لحاظ شرایط محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف : بیش اطمینانی به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی مدیران بر هر یک از عوامل و مراحل سرمایه گذاری مؤثر است؛ در این راستا، امکان اثرگذاری محدودیت های مالی و نوع مالکیت بر رابطه مزبور وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ساختار مالکیت بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و مخارج تحقیق و توسعه در شرایط محدودیت مالی است. روش : برای آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای متشکل از 510 سال-شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1381 تا 1397 و با استفاده از الگوی رگرسیون چند متغیره تعدیل شده و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج : یافته ها حاکی از آن است که مدیران بیش مطمئن نسبت به مدیران منطقی، منابع مالی بیشتری را صرف تحقیق و توسعه می کنند. از طرفی رابطه مثبت بیش اطمینانی مدیران و مخارج تحقیق و توسعه در شرکت های با سطوح بالاتر، محدودیت مالی، قوی تر بوده است. درنهایت رابطه مثبت بیش اطمینانی مدیران و مخارج تحقیق و توسعه با وجود محدودیت مالی شدید، در شرکت های غیردولتی نسبت به شرکت های دولتی قوی تر بوده است؛ در حالی که نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که مالکیت مدیریتی بر رابطه بین بیش اطمینانی و مخارج تحقیق و توسعه در شرایط محدودیت مالی، اثر معناداری ندارد.
بررسی رابطه تخصص موسسه حسابرسی در صنعت، کمیته حسابرسی و مالکیت مدیریتی با حق الزحمه حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
92 - 119
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط پیچیده و رقابتی ایجاد شده در حرفه حسابرسی، موسسه های حسابرسی ضرورت ارائه خدمات باکیفیت هرچه بهتر و بهای کمتر به بازار را بیشتر دریافته اند و به دلیل تاثیر حق الزحمه بر کیفیت حسابرسی، مطالعه عوامل موثر برحق الزحمه حسابرسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین تخصص موسسه حسابرسی در صنعت، کمیته حسابرسی و مالکیت مدیریتی با حق الزحمه حسابرسی است. بدین منظور نمونه ای از 160 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1392 تا 1399 انتخاب شد. روش این پژوهش همبستگی می باشد که با استفاده از آزمون رگرسیون به بررسی فرضیه های آماری پرداخته شد و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار Eviews انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین کمیته حسابرسی و مالکیت مدیریتی با حق الزحمه حسابرسی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در حالیکه ارتباط معناداری بین تخصص موسسه حسابرسی در صنعت و حق الزحمه حسابرسی مشاهده نگردید.
تاثیر ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
تاثیر ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران سود به عنوان یکی از اساسی ترین و مهم ترین اقلام صورت های مالی در تصمیم گیری های مالی و اقتصادی محسوب می شود که توسط افراد بسیاری مورد توجه قرار می گیرد. اما گاهی اوقات مدیران به دلیل حداکثر کردن منافع خود، ممکن است سود را طوری گزارش کنند که با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت داشته باشد. به مجموعه اقداماتی که مدیران در جهت آراستن اطلاعات برای دستیابی به اهداف خاص انجام می دهند، مدیریت سود اطلاق می شود. بر اساس مطالب ذکرشده هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور دستیابی به هدف کلی پژوهش سه فرضیه تدوین و با استفاده از روش حذف سامانمند نمونه ای متشکل از 114 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 لغایت 1396 انتخاب گردید. از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیاری برای مدیریت سود در نظر گرفته شد و از مدل تعدیل شده جونز برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش آماری داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان دهنده اثر منفی و معنادار مالکیت نهادی و مدیریتی بر مدیریت سود و همچنین اثر مثبت و معنادار مالکیت شرکتی بر مدیریت سود می باشد.
نقش تعدیلگر اندازه و عمر شرکت بر ارتباط بین مالکیت مدیریتی با محدودیت های نقدینگی و سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف : مالکیت سهام مدیریت، منافع سهامداران و مدیران را هم راستا می کند. به این ترتیب، هر زمان مالکیت مدیران افزایش یابد، عملکرد شرکت نیز افزایش می یابد؛ درنتیجه باعث کاهش هزینه های نمایندگی در رابطه با تصمیمات سرمایه گذاری می شود؛ شرکت ها این کار را با همسوسازی بهتر انگیزه های مدیریت با سهامداران انجام می دهند. هدف، بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر محدودیت های نقدینگی و سرمایه گذاری و بررسی تأثیر نقش تعدیلگر اندازه و عمر شرکت بر این ارتباط بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش : برای دستیابی به این هدف، در محاسبه محدودیت نقدینگی از شاخص حساسیت سرمایه گذاری به جریان وجه نقد استفاده شد. این پژوهش برای 82 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 تا 1398 انجام شد. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون خطی و نرم افزار ایویوز اجرا شد. یافته ها : بین مالکیت مدیریتی و سرمایه گذاری ارتباط معناداری وجود دارد؛ ولی اندازه و عمر شرکت بر این ارتباط تأثیری ندارد. بین مالکیت مدیریتی و محدودیت نقدینگی ارتباط معناداری نیست و اندازه شرکت نیز بر این ارتباط تأثیری ندارد؛ ولی عمر شرکت بر این ارتباط اثر معنادار دارد.
The effect of managerial stock ownership on the relationship between internal control weaknesses with auditor changes and audit quality
حوزههای تخصصی:
Given the significance of auditor quality and its impact on the quality and reliability of financial statements, studies on auditor quality are essential. One factor that affects audit quality apart from auditor selection and changes is the internal control system. This study examines the relationship between managerial stock ownership, internal control weaknesses, auditor rotation, and audit quality in the context of Iranian listed companies. A sample of 810 observations was selected using a screening method. The study covers the period from 2016 to 2021. Multiple regression analysis was employed as the statistical method for hypothesis testing. The findings reveal that when managers posses a relatively low (high) level of managerial stock ownership, an increase in internal control weaknesses leads to the selection of lower (higher) quality auditors. Furthermore, the results demonstrate that under conditions where managers hold a relatively low (high) proportion of company shares, an increase in internal control weaknesses results in a decrease (increase) in auditor rotation. These findings shed light on the importance of managerial stock ownership between internal control weaknesses, auditor rotation, and audit quality. The study contributes to the existing literature on corporate governance, internal control systems, and audit practices, providing valuable insights for regulators, auditors, and managers in an emerging business environment.
رابطه پاداش مدیریتی و سرمایه گذاری دارایی های ثابت نامشهود با مالکیت مدیریتی و ریسک تجاری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه پاداش مدیریتی و سرمایه گذاری دارایی های ثابت نامشهود با نقش مالکیت مدیریتی و ریسک تجاری در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کاربردی بوده، از نظر تجزیه وتحلیل توصیفی وهمبستگی است و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات کمی و پس رویدادی گنجانده می شود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که نمونه ها شامل 110 شرکت طی بازه زمانی سال های 1394 الی 1399 بوده اند؛ که نتایج آزمون فرضیه های پژوهش که با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی صورت گرفت حاکی از آن است که بین پاداش مدیریتی، سرمایه گذاری دارایی های ثابت نامشهود با مالکیت مدیریتی و ریسک تجاری رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.