مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جمهوری آذربایجان
حوزههای تخصصی:
روسیه در پی بازیافتن جایگاه از دست رفته خود در نظام بین الملل است. از دید کرملین ظهور روسیه در نظام بین الملل، شکل گیری یکی از قطب های این نظام حول محور روسیه و ایجاد موازنه راهبردی در برابر غرب نیازمند گسترش نفوذ روسیه در حوزه خارج نزدیک و سرانجام ایجاد ساختارها و ترتیبات منطقه ای با رهبری این کشور است. بنابراین روسیه حضور نهادهای غربی در جمهوری های جداشده از اتحاد شوروی را تهدیدی برای امنیت و منافع ملی خود تصور می کند. نوشتار حاضر با هدف بررسی روش های سیاست خارجی روسیه در منطقه قفقاز و در رابطه با بحران قره باغ نوشته شده است. در اینجا این پرسش مطرح است که رویکرد سیاست خارجی روسیه در برابر بحران قره باغ چیست و دلیل های به کارگرفتن چنین رویکردی کدامند؟ در پاسخ به آن، این فرضیه مطرح شده است که روسیه بنا به دلایل سیاسی، نظامی و اقتصادی در پی تداوم وضع موجود در بحران قره باغ است. بر اساس یافته های نوشتار، طرف های درگیر در مناقشه قره باغ بر این موضوع واقفند که رضایت مسکو شرط لازم برای رسیدن به هرگونه توافق سیاسی مطلوب است. در نتیجه برای جلب رضایت کرملین مجبور هستند تا سیاست های کلان خود را با منافع کرملین در منطقه هماهنگ کنند یا اینکه دست کم رویکرد سیاست خارجی شان با منافع و هدف های روسیه در اوراسیا در تضاد نباشد. در این نوشتار تلاش شده است به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری ژئوپلیتیک، رویکرد سیاست خارجی روسیه در رابطه با بحران قره باغ بررسی شود.
سندروم معشوقه در مناسبات باکو – تل آویو و رسالت رسانه های ایرانی
حوزههای تخصصی:
مناسبات باکو با تل آویو از زمان استقلال جمهوری آذربایجان تاکنون (2017م) به طور پیوسته در حال توسعه مخفیانه بوده است. مقامات باکو و تل آویو، این مناسبات را فراتر از روابط راهبردی و در سطح «اتحاد راهبردی» عنوان می کنند. با وجود ابعاد گسترده مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی، دیدگاه های متفاوتی در ارزیابی کمیت و کیفیت مناسبات وجود دارد که از تقلیل در مناسبات مذکور تا مبالغه در آن را شامل می شود. دلیل اصلی این تفاوت به پیچیدگی و پنهان کاری در مناسبات دو طرف مرتبط می شود. به طوری که الیه پوده استاد عبری دانشگاه قدس از این مناسبات با عنوان «سندروم معشوقه» نام می برد که نزدیک اما پنهانی می باشد. با توجه به خصومت رژیم نامشروع صهیونیستی با ایران و پیوندهای دینی، تاریخی، فرهنگی، نژادی و همسایگی ایران و جمهوری آذربایجان، مناسبات باکو و تل آویو بر تهران دارای تبعاتی است. از این رو ضرورت دارد با تبیین علمی و واقع بینانه ابعاد این مناسبات، رسالت رسانه های ایرانی در این خصوص تبیین گردد. مقاله حاضر در چارچوب نظریه «تحت الحمایگی سیاسی» معتقد است توسعه نفوذ رژیم صهیونیستی در حوزه های مختلف جمهوری آذربایجان با طرح هایی نظیر «ماشاو» در بخش کشاورزی و فرهنگی آغاز شده و تا حساس ترین حوزه های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، دینی، نظامی، آموزشی، ارتباطات، سایبری، بهداشتی و ... گسترش یافته است. بر این اساس، رسانه های ایرانی رسالت جدی برای توجه کردن به ابعاد مناسبات باکو و تل آویو و آگاه کردن مخاطبان از ماهیت و تبعات مناسبات مذکور دارند.
عوامل اصلاحات قوانین اساسی جمهوری های قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1039 - 1056
حوزههای تخصصی:
هر سه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در دوران استقلال، اولین قانون اساسی نوین خود را در سال 1995 به تصویب رساندند و در سال های بعد دست کم دو یا سه بار این قانون ها را اصلاح کردند. همزمانیاین اصلاحاتباانتقالقدرتوانتخابات،آثارسیاسی شانراگستردهوشایان توجهکردهاست. با توجه به اینمسئله،سؤال اصلی این نوشتار این است که مهم ترین عاملاصلاحات قانون اساسی جمهوری های قفقاز جنوبی چه بوده است؟ بررسی تطبیقی این مسئله نشان دهنده همگونی ها و ناهمگونی های میان این کشورهاست که ممکن است در دیگر کشورهای در حال توسعه نیز تجربه شود. برای پاسخ به پرسش اصلی باید بسترهای اصلاحات به ویژه فضای سیاسی، بازیگران اصلی و عناصر سود بر اصلاحات، پیامد حقوقی و همچنین پیامد سیاسی هر یک از اصلاحات را مورد توجه و تحلیل قرار داد. فرضیه اصلی این نوشتار این است که در هر سه جمهوری، طراحی سازوکاری برای جلوگیری از چرخش نخبگان حاکم، مهم ترین دلیلاصلاحاتقانون اساسی در هر دو شکل ریاستی یا پارلمانی بوده است. مقایسه سه جمهوری نشان می دهد اصلاحات به مردم سالارتر شدن جمهوری ها منجر نشده است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
پان ترکیسم: برساختن هویت و شکل گیری جمهوری آذربایجان (1890 تا 1920)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری جمهوری دمکراتیک آذربایجان (1918 تا 1921) در دوران اوج گیری جنبش های ملی گرایانه در مناطق مختلف جهان صورت گرفت. قفقاز از مناطقی بود که از موج دولت-ملت سازی بعد از جنگ اول جهانی تأثیر زیادی پذیرفت و دولت های مستقل از دل آن سر بر آوردند. گزینش نام «آذربایجان» برای منطقه ای که تا قبل از آن «اران» نامیده می شد، برای ایرانیان اقدامی در راستای زمینه سازی برای جداسازی مناطق ترک نشین ایران و تحقق رؤیای الحاق گری پان ترک های عثمانی و قفقاز تعبیر شد. جمهوری آذربایجان نمونه ای ایده آل از واحد ملی است که بدون هیچ سابقه ای در تاریخ قبل از قرن نوزدهم، به یک باره در جریان مبارزات سیاسی و اجتماعی منتهی به فروپاشی تزارها شکل گرفت. در تحلیل شکل گیری جمهوری آذربایجان، رویکرد این نوشتار تمرکز بر فرایندی است که در آن سه نسل از روشنفکران، به برساختن «ایده ملت» در میان مسلمانان قفقاز پرداختند و مبنایی برای تلاش های سیاسی در این زمینه فراهم آوردند. این نوشتار با استفاده از الگوی نظری تحلیل گرانی چون بندیکت اندرسون، نشان می دهد که چگونه این روشنفکران در فرایندی تدریجی، ایده ملت را از حسی مبهم به ایده ای سیاسی تبدیل کردند و تعریفی از خویشتن در مقابل «دیگر»ی ارائه کردند. سرانجام با استفاده از شرایط فروپاشی امپراتوری های روسیه و عثمانی واحد سیاسی تشکیل دادند. این فرایند برساختن ایده ملت، از یک سو به معنای برجسته سازی برخی عناصر هویتی موجود در هویت مردم مسلمان قفقاز و از سوی دیگر حاشیه سازی و طرد برخی دیگر از عناصر هویتی مانند عناصر شیعی و ایرانی بوده است. این نوشتار نشان می دهد که چگونه این برساختن هویت در فرایندی سیاسی و با ملاحظه های برآمده از آن صورت گرفته است.
همکاری های باکو و ریاض در پیشبرد پان آذریسم
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی بدلیل سرخوردگی از شکست های منطقه ای، رویکرد خصمانه علیه ایران اتخاذ کرده است. ریاض بموازات ابزارهای متعدد، به دنبال تفرقه قومی از جمله در مناطق آذری نشین است. اصرار بر ایجاد هویت مغایر با واقعیات تاریخی و تعریف رویکردها بر اساس آن، وجه مشترک میان باکو و ریاض در قبال ایران است. آل سعود که سابقه بیش از دو دهه همکاری امنیتی با آذربایجان برای توسعه وهابیت در این کشور را دارد، با آگاهی از اقدامات مشترک باکو، تل آویو و واشنگتن در ترویج پان آذریسم، تلاش دارد فعالیتهای قومی ضد ایرانی را تقویت کند. ابعاد همکاری باکو و ریاض از جمله تامین مالی گروه های قوم گرا، ایجادکانالهای قوم گرا در فضای مجازی، جذب فعالان تجزیه طلبی، القای رسانه ای وجود مساله قومی در ایران، تبدیل نمادهای ورزشی به سمبول های واگرایی قومی را شامل می شوند.در سفرهای الهام علی اف به عربستان در سالهای 1394 و 1396ش، ریاض که تجربه طولانی در تسلیح گروه های تجزیه طلب و تروریستی دارد، بر تزریق پول به اقتصاد جمهوری آذربایجان در قبال همکاری باکو در مساله قومیت گرایی تاکید کرده است. دیدار صالح ایلدیریم رییس گروه گائیپ با ملک سلمان موید این ادعاست. این مقاله با بهره گیری از نظریه سازه انگارانه الکساندر ونت که هویت دولت ها را تعیین کننده سیاست خارجی آنها می داند،تاکید می کند که ریاض هزینه سیاستهای غلط خود را با شکستهای متعدد داده و این روند ادامه دارد و مشارکت جمهوری آذربایجان در این روند می تواند تبعات منفی بر یکپارچگی این کشور کثیرالمله بگذارد.
دیپلماسی عمومی و سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران در روابط باجمهوری آذربایجان؛ ظرفیت ها، موانع و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی عمومی در دنیای کنونی ابزار کارآمد سیاست خارجی است این وجه از دیپلماسی با برخورداری از گسترده ترین مخاطبان، از نخبگان حکومتی تا عموم مردم، از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر ابتکاری را تحت عنوان سیاست همسایگی در پیش گرفته است که ارتقای وجهه ایران و همراه ساختن افکار عمومی کشورهای پیرامون یکی از پیش شرط های موفقیت سیاست همسایگی است و در مقابل، این سیاست نیز زمینه ساز ارتقای اعتبار و وجهه ایران در نگاه مردم کشورهای همسایه است. با توجه به پیچیدگی و اهمیت مناسبات قفقازی برای جمهوری اسلامی ایران، قفقاز جنوبی و به ویژه جمهوری آذربایجان از اولویت های کاربست دیپلماسی عمومی ایران و پیشبرد سیاست همسایگی است. سئوال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود که ظرفیت ها و راهکارهای ایران در استفاده از ابزار دیپلماسی عمومی و ارتقای نقش آفرینی آن در روابطش با جمهوری آذربایجان چیست و موانع اصلی به کارگیری موفق این ابزار در سیاست خارجی ایران در قبال این کشور تاکنون چه مواردی بوده است؟ فرضیه مقاله این است که با وجود برخورداری ایران از ظرفیت های چشمگیر، موانعی از موفقیت دیپلماسی عمومی تهران در قبال باکو جلوگیری کرده اند. در این پژوهش ضمن معرفی ظرفیت ها، موانع کاربست موفق دیپلماسی عمومی ایران در جمهوری آذربایجان ذیل سه عنوان مورد مطالعه قرار گرفته و راهکارهای پیشنهادی برای کاهش نقش منفی این موانع ذیل پنج محور ارائه شده است.
تاثیرات حضور اسرائیل در جمهوری آذربایجان بر امنیت ملی ایران
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۳
30 - 62
حوزههای تخصصی:
حضور تدریجی اسرائیل در قفقاز و به خصوص جمهوری آذربایجان که بر مبنای تفکر ابتدایی «دکترین بن گوریون» صورت گرفته بود پس از سال 1992 در گونه های مختلف اقتصادی، مالی، سیاسی و امنیتی و فرهنگی نمود یافته است، گرایش جمهوری آذربایجان به تعامل گسترده تر با اسرائیل به منزله متحد استراتژیکی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه و ضعف ساختار های ناموزون اقتصادی و سیاسی داخلی این کشور، از مقطع زمانی یازدهم سپتامبر 2001 تاکنون افزایش یافته است که می توان عواملی چون انقلاب های رنگی در محیط پیرامونی روسیه و دغدغه امنیتی مقامات جمهوری آذربایجان از تروریسم، گروه های بنیادگرای اسلامی نظیر القاعده و تهدیدات نامتقارن را در این مقوله مؤثر دانست. جمهوری آذربایجان به عنوان یکی از مهم ترین جمهوری های منطقه قفقاز دارای روابطی دوسویه با کشور ایران و اسرائیل می باشد که در این بین پر رنگ تر شدن رابطه این کشور با یکی از این دو باعث سردی در روابط طرف مقابل می شود... حضور اسرائیل در جمهوری آذربایجان به مثابه محیط امنیتی پیرامونی جمهوری اسلامی ایران می تواند با توجه به واگرایی جمهوری اسلامی ایران از سیاست گذاری های یک جانبه گرایانه ائتلاف غرب و اسرائیل به عنوان متحد نزدیک راهبردی نو محافظه کاران آمریکا در خاورمیانه به کاهش سطح تأثیرگذاری راهبردی– امنیتی جمهوری اسلامی ایران در این کشور و کاهش امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران بینجامد. در واقع با حضور بیش تر اسرائیل در جمهوری آذربایجان، می توان انتظار داشت که تعداد کارشناسان اقتصادی– امنیتی اسرائیل در این کشور افزایش یابد، نخبگان سیاسی– امنیتی واگرا با سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران در آذربایجان تقویت گردند، میزان مبادلات تجاری و مالی جمهوری اسلامی ایران با کشور آذربایجان در مقابل سرمایه گذاری های اقتصادی اسرائیل کاهش یابد، ارزش های سکولاریستی مطلوب اسرائیل و ائتلاف غرب در منطقه به زیان اسلام گرایی مطلوب جمهوری اسلامی ایران ارتقاء یابد و با توجه به تحدید نفوذ سیاسی– امنیتی جمهوری اسلامی ایران در کشور آذربایجان بر اثر حضور اسرائیل، منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بر اثر تهدیدات فزاینده، به چالش کشیده شود.
طراحی مدل عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کار آفرینی در جمهوری آذربایجان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کار آفرینی در جمهوری آذربایجان انجام گرفته است. این تحقیق یک توسعه ای و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را خبرگان فعال در حوزه کارآفرینی کشور جمهوری آذربایجان که دارای حداقل 10 سال سابقه کار داشتند، تشکیل می دهند. حجم جامعه 35 نفر بوده که برای مطالعه جامعه از روش نمونه دردسترس استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش دلفی سه دوری استفاده شده است. برای انجام تحقیق، ایتدا با مطالعه ادبیات و پیشینه موضوع و مدل ها و نظریه های فرهنگ کار آفرینی مدل اولیه با 42 عامل فرعی شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی در اختیار خبرگان قرار گرفت و نهایتا بعد از تجزیه و تحلیل از طریق تکنیک دلفی 36 عامل باقی ماند و 36 عامل فرعی در قالب 6 عامل اصلی؛ عوامل آموزشی و پژوهشی ، عوامل هدایت و راهنمایی، عوامل مالی و تشویقی، عوامل مدیریتی، عوامل انسانی- روانشناختی و عوامل استراتژیک دسته بندی گردیدند .
زمینه های تعامل، رقابت و تنش در روابط ژئوپلیتیکی ایران و آذربایجان و ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
69 - 102
حوزههای تخصصی:
موقعیت ژئوپلیتیک کشورها تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون جنگ، انقلاب و تغییر در موازنه قدرت همواره در حال تحول می باشد . ایران و آذربایجان از کشورهایی بوده اند که روابط آن ها در طول سه دهه گذشته دچار تغییرات زیادی شده است . آنها در همسایگی یک دیگر ق رار گرفت ه و از موقعیت خاصی برخوردارند . هم ین موقعی ت خ اص در ط ول ت اریخ موجب رقابت ها و تنش هایی در روابطشان شده است . اما در کنار آن می توان اش تراکات ق ومی، م ذهبی، ت اریخی و اقتصادی آنها را به عنوان پتانسیلی برای همکاری ذکر کرد . این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در صدد شناخت روابط ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان با ایران در زمینه های رقابت، تنش و همکاری است . آذربایجان در منطقه ای واقع شده که به دلیل خصوصیات جغرافیایی و همسایگی با ایران همواره مورد توجه قدرت های جهانی بوده و بررسی ژئوپلیتیک آن می تواند در اتخاذ تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشور ما سودمند و برای کاستن از تصادمات احتمالی در آینده مفید باشد . با در نظر گرفتن ژئوپلیتیک دو کشور، این نوشتار به بررسی این پرسش می پردازد که «چه عواملی در تعامل، رقابت و تنش ژئوپلیتیکی دو کشور تاثیر گذار هستند؟». نتایج پژوهش نشان می دهد زمینه هایی نظیر رودخانه ارس، انتقال نفت آذربایجان به بازارهای جهانی، بحران قره باغ، روابط آذربایجان با آمریکا و رژیم صهیونیستی، اقدام های خصمانه و تحریک آمیز علیه امنیت ملی ایران منجر به تنش و رقابت دو کشور شده است . در مقابل درهم تنیدگی ژئوپلیتیکی دو کشور، ظرفیت مناسب همکاری ژئواکونومیکی، تنگنای ژئوپلیتیکی آذربایجان، پیوستگی و مجاورت جغرافیایی، تعاملات فرهنگی، اجتماعی و مذهبی زمینه را برای همکاری دو کشور فراهم آورده است . در پایان مدل روابط ژئوپلیتیکی دو کشور و پیشنهادهایی برای توسعه تعاملات میان دو کشور ارائه شده است .
Science Diplomacy of the Islamic Republic of Iran in the South Caucasus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
99 - 131
حوزههای تخصصی:
Science diplomacy is a concept that has attracted much attention in twenty-first century more than ever before and the need for understanding it is growing. Because of many factors, the South Caucasus is an important region for Iran, including its geographical proximity and historical ties. The region is located between Iran, Russia and Turkey and Iran is the only bordering country with this region that has official political relations with all South Caucasus countries, including Republic of Azerbaijan, Armenia and Georgia, but this does not mean that relations between Iran and the above-mentioned countries are in a favorable position. Considering the capacities for using science diplomacy in relations between Iran and the South Caucasus countries, to achieve an assessment of Iran's performance in this field is essential. This paper mainly seeks to examine the opportunities and challenges of applying science diplomacy as a tool in Iran’s relations with the South Caucasus countries and also tries to examine the roles of other foreign players in the field of science diplomacy in the region.
دیپلماسی حمایتی جمهوری اسلامی ایران در قبال جمهوری آذربایجان از سال ۱۹۹۱ تا سال 2020 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی جمهوری آذربایجان با ایران باعث شده است که این همسایه شمالی همواره در کانون دیپلماسی حمایتی ایران قرار گیرد. بر این اساس این مقاله درصدد تبیین کمک های ایران به جمهوری آذربایجان و پاسخگویی به این دو پرسش اصلی است: گستره کمک های جمهوری اسلامی ایران به جمهوری آذربایجان پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱ تا سال 2020 میلادی چه ابعادی را شامل می شود؟ دلایل تلاش دولت و رسانه های جمهوری آذربایجان برای کتمان یا تقلیل سطوح کمک های ایران به جمهوری آذربایجان چیست؟ برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش از چارچوب نظری دیپلماسی حمایتی و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایران حداقل در 21 حوزه مختلف ملی، دوجانبه، منطقه ای و بین المللی و در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، دفاعی، انرژی، توسعه ای و....به باکو کمک کرده است. کمک های مستقیم نظامی در مناقشه قراباغ و تأمین منابع انرژی مورد نیاز جمهوری خودمختار نخجوان از نمونه های این حمایت ها محسوب می شوند. اما علیرغم کمک های ایران، دولتمردان جمهوری آذربایجان تلاش کرده اند با ایجاد روایت های ساختگی و کتمان کمک های جمهوری اسلامی ایران، ایران را به عنوان تهدید امنیتی برای افکار عمومی در داخل و خارج از کشور آذربایجان نشان دهند.
الگوی رفتاری جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران؛ برآیندی از سازه های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متعاقب فروپاشی شوروی در سال 1991م و استقلال جمهوری های جدا شده، منافع امنیتی ایران در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز تغییر نمود. ایران می توانست با توسعه روابط خود با جمهوری های تازه استقلال یافته، منافع امنیتی خود را در منطقه تأمین نماید. یکی از جمهوری های استقلال یافته، جمهوری آذربایجان بود که نقش استراتژیکی در منافع امنیتی ایران ایفا می نماید. به رغم پیوند های قوی مذهبی، تمدنی و فرهنگی جمهوری آذربایجان با حوزه سرزمینی ایران، روابط آن در عصر پسااستقلال با ایران بیشتر بر محور واگرایی بوده تا بر محور هم گرایی. به نظر می رسد که در این واگرایی، نقش سازه های هویتی از اهمیت به سزایی برخوردار است. به خاطر اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال محوری است که سازه های هویتی چه تأثیری بر روابط جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد سازه های هویتی از جمله: برساخته شدن تقابل های هویتی ترکی در مقابل ایرانی از سوی نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان، سکولاریسم در مقابل اسلام گرایی در سطح داخلی جمهوری آذربایجان و برداشت و رویکردهای متفاوت دو دولت در سطح منطقه ای و نظام بین الملل، بر واگرایی جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
دستور زبان فارسی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
155 - 185
حوزههای تخصصی:
بر اساس شواهد تاریخی و مستندات فرهنگی، سرزمین قفقاز، دارای اشتراکات تاریخی و پیوندهای فرهنگی دیرینه ای با ایران و مردمان آن است. یکی از این حوزه های مشترک که تأثیرات دو سویه فراوانی از روابط فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ملّت قفقاز، در روزگاران دراز پدید آورده است، مسائل ادبی و حوزه تتبّعات شعری و تحقیقات مربوط به زبان و ادبیات است. بررسی های نقدشناختی آثار گویندگانی چون نظامی گنجه ای، خاقانی شروانی، مجیر بیلقانی، واله داغستانی و ... نشان می دهد که زبان شعری این سخنوران، نمی تواند با این شاعران آغاز گردد و در سخن همان ها به اوج پختگی برسد. بی گمان در این میان، سنت و سابقه ای در کار بوده و صد هزار دریای هنر و فضیلت پیش از آن دست در کار آفرینش هنری بوده است تا بزرگانی چون خاقانی و نظامی و مجیر از میان آن ها سر برآورند. در این میان، یکی از شاخه های مهم جریان زبان و ادب فارسی در قفقاز، تألیف کتاب های دستور زبان و لغت نامه های فارسی است. نگاهی به سیر تاریخی تدوین و تألیف این کتاب ها نشان می دهد که پیشگامان تألیف کتاب های فرهنگ لغات و دستور زبان فارسی، نویسندگان قفقاز بوده اند. در تاریخ تدوین کتاب های دستور زبان، سرزمین های قفقاز نقش بسیار مهمی دارند. این سرزمین یا خاستگاه مادری مؤلفان کتاب ها بوده اند و یا پذیرنده مؤلفانی غیربومی که در آن ناحیت ساکن شده اند. ما در این مقاله ابتدا نگاهی کلّی به تاریخ دستورنویسی و لغت نامه نگاری در قفقاز می کنیم و سپس با رعایت اختصار و ایجاز، به معرفی چند تن از مؤلفان کتاب های لغت و دستور زبان فارسی می-پردازیم.
نخبگان قفقازی و جنبش ضدکمونیستی «پرومته»: مطالعه موردی مقاله های محمدامین رسول زاده در نشریه پرومته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی امپراتوری تزاری در پی انقلاب 1917، فعالان سیاسی غیرروس در خلأ قدرت پدیدآمده به دنبال دست یابی به خودمختاری و سپس استقلال برای جوامع خود برآمدند. به این ترتیب، جمهوری های سه گانه جنوب قفقاز یکی پس از دیگری استقلال خود را در سال 1918 به دست آوردند، اما دیری نپایید که ارتش سرخ به عمر این جمهوری ها پایان داد و رهبران آن ها را مجبور به مهاجرت کرد. این مهاجران سیاسی مبارزه خود را در قالب فعالیت های مطبوعاتی در تبعید پی گرفتند. نشریه پرومته که جنبش ضدکمونیستی ای به همین نام با حمایت دولت لهستان در سال های 1926 تا 1940 در پاریس منتشر می کرد از مهم ترین نمونه ها بود. یکی از همکاران اصلی این نشریه، محمدامین رسول زاده (1884 1955)، از چهره های اثرگذار مشروطه ایران (1905 1911) و از بنیان گذاران جمهوری آذربایجان (1918 1920) بود که بعدها به سازماندهی تبعیدیان آذربایجانی در ترکیه و اروپا و فعالیت علیه اتحاد شوروی پرداخت. در این پژوهش کوشیده ایم با تمرکز بر مقاله های رسول زاده در نشریه پرومته، جایگاه وی به عنوان یکی از اثرگذارترین فعالان سیاسی قفقازی در جنبش پرومته و فعالیت های ضدکمونیستی او در دوران تبعید را بررسی کنیم که کمتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی قرار گرفته است. بر این اساس، مفاهیم اصلی فعالیت های قلمی رسول زاده در نشریه پرومته عبارت از هویت بخشی تاریخی و فرهنگی به جمهوری آذربایجان، دفاع از ایده ترک گرایی در برابر تبلیغات اتحاد شوروی و همچنین محافل روس های سفید و ارمنیان، افشای سیاست های توسعه طلبانه مسکو در برابر همسایگان و تلاش برای گردآوردن نخبگان تبعیدی قفقازی در مورد اندیشه ایجاد کنفدراسیونی از جمهوری های قفقاز بودند.
بررسی عوامل همگرایی و واگرایی بین ج.ا.ایران و جمهوری آذربایجان
منبع:
پژوهش ملل مهر ۱۴۰۰ شماره ۶۸
23-42
جمهوری آذربایجان باتوجه به داشتن شرایط ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی همیشه مورد توجه بازیگران مطرح بین المللی قرار داشته است و بالطبع آن تحولات داخلی وخارجی این کشور در سطوح مختلف بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است. برهمین اساس، بررسی شرایط حاضر جهت اتخاذ تصمیم های درست سیاسی برای رویارویی با سیاست های منطقه این کشور برای ج.ا.ایران جزء ملزومات به حساب می آید. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که ایران و آذربایجان در دوره کنونی، در چه زمینه هایی دارای همگرایی و در چه زمینه هایی دارای واگرایی هستند. فرضیه این پژوهش بدین ترتیب است که داشتن یک رابطه صحیح و درست با جمهوری آذربایجان در گرو شناخت عوامل همگرایی و واگرایی منطقه ای می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از امکانات و منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری صورت پذیرفته است. نتایج این تحقیق بیانگر فراز و نشیب زیاد در روابط بین دو کشور در سالیان گذشته بوده است که بیشتر موانع، اختلافات و مشکلات موجود به ماهیت های نظام سیاسی دو کشور و نیز رقابت آنها در چارچوب نظام های منطقه ای و بین المللی برمی گردد و چنانچه هریک از طرفین بخواهند از شرایط موجود استفاده درست کنند لازم است درکی صحیحی از وضعیت طرف مقابل و رفع موانع و مشکلات داشته باشند.
جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قراباغ: اهداف و پیامدهای ژئوپلیتیکی (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناقشه قراباغ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال 2020 به جنگ دوم قراباغ تبدیل شد. باکو در این جنگ توانست در قالب پروژه ای که ترکیه و رژیم صهیونیستی تدارک دیده بودند، به پیروزی هر چند ناقص ولی سریع برسد. این تحقیق درصدد است تا با استفاده از ادبیات نظری «ژئوپلیتیک تهاجمی»، ضمن مطالعه اهداف باکو در پروژه جنگ دوم قراباغ به پیامدهای ژئوپلیتیکی این جنگ و پیشنهادهای رسانه ای برای رسانه های برون مرزی ایران جهت تنویر افکار عمومی بپردازد. برای دست یابی به این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که جمهوری آذربایجان علاوه بر آزادسازی سرزمین های اشغال شده خود در خارج از قراباغ به دنبال دستیابی به اهداف توسعه طلبانه ژئواستراتژیک همسو با علایق آنکارا و تل آویو بوده است. هر چند جمهوری آذربایجان به بخشی از اهداف خود رسید، اما بازی های ژئوپلیتیکی شکل گرفته پس از جنگ 44 روزه همسو با اهداف ترکیه و رژیم صهیونیستی ادامه دارد. این موضوع دورنمای صلح پایدار در منطقه قفقاز را دچار ابهام می سازد.
الگوی سیاست گذاری مناسبات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
جمهوری اسلامی ایران به علت فرهنگ و تمدن کهن خود و اشتراکات دینی و فرهنگی با جمهوری آذربایجان، از قدرت زیادی برای سیاست گذاری در عرصه مناسبات فرهنگی این کشور برخوردار است. هدف این مقاله، ارائه الگویی برای سیاست گذاری مناسبات فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان است. این پژوهش به روش کیفی و به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام گرفته و داده های مورد نیاز به وسیله مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، آن دسته از کارشناسان فرهنگی در جایگاه سفیران، رایزن های فرهنگی، وابسته ها و مستشاران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان هستند که با نمونه گیری هدفمند، با دوازده نفر از آنها مصاحبه صورت گرفت. با توجه به موضوع پژوهش، تمام مصاحبه ها گردآوری شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو.دا استفاده شد. با شروع مطالعه دقیق مصاحبه ها، هر جا که مفهوم مرتبط با موضوع پژوهش در بین مطالب دیده شد، کد مورد نظر به آن اختصاص یافت. در تحلیل داده بنیاد به الگوی سیاست گذاری دست یافتیم. بر اساس یافته ها می توان گفت که راهبردهای جذب حداکثری طلاب جمهوری آذربایجان در ایران، شامل موارد زیر می شود: ترجمه کتب فارسی به زبان آذری، توسعه گردشگری جمهوری آذربایجان در ایران، برگزاری هفته های فرهنگی، مدیریت و هدایت سیاست خارجی در مسیر مناسب، تبادل استادان و نخبگان بین دو کشور، افشای ماهیت جریان های ضد هویتی در جمهوری آذربایجان، جذب حداکثری دانشجویان جمهوری آذربایجان در دانشگاه های ایران، نشست های مشترک علمی، برنامه ریزی بنیادین بین دو کشور، حمایت از چاپ کتاب های مختلف ادبی، فرهنگی و تاریخی مشترک، برگزاری همایش های ادبی و علمی مشترک و برگزاری نمایشگاه های هنری فراملی با رویکرد ایرانی اسلامی. این اقدامات می تواند سبب ارتقای سیاست گذاری در مناسبات فرهنگی ایران و جمهوری آذربایجان در حوزه فرهنگ شود.
تأثیر ویژگی های ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان بر روابط با جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۲
83 - 117
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد شناخت تأثیرات ویژگی های ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان بر روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران می باشد. کشور آذربایجان در منطقه ای واقع شده که به دلیل خصوصیات جغرافیایی و همسایگی با ایران همواره مورد توجه قدرت های جهانی بوده است و بنابراین بررسی ژئوپلیتیک این کشور می تواند در اتخاذ تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشور ما سودمند و برای کاستن از تصادمات احتمالی در آینده مفید واقع شود. از این رو در این تحقیق برای پاسخ به این سوال که ویژگی های ژئوپلیتیکی آذربایجان چه تأثیری بر روابط با ایران دارد، از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده تا به درک کامل تری از شناخت ویژگی ها و ریشه یابی چالش ها، فرصت ها و تهدیدها کمک نماید. در پایان ضمن تبیین تأثیر عوامل مختلف ژئوپلیتیکی آذربایجان در کاهش یا افزایش سطح روابط میان دو کشور،به تجزیه و تحلیل و ارایه پیشنهادهای لازم در این زمینه پرداخته خواهد شد.
قوم گرایی و تأثیر آن بر روابط جمهوری اسلامی ایران و آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۳
205 - 238
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد شوروی یکی از مهمترین رویدا د های جهان در نیمه قرن 20 بوده است و تأثیرات عمیقی در سطح جهان، منطقه و روابط بین کشورها به جا گذاشته است . نتیجه این فروپاشی ظهور و حضور جمهوری های جدید در آسیای مرکزی و قفقاز است، از جمله این کشورها جمهوری آذربایجان می باشد . البته 1297 ش) نیز دارای استقلال بود و - 1918 م( 1299 - این کشور در سالهای 1920 سپس به اتحاد جماهیر شوروی الحاق گردید . آذری ها با اکثریت 90 درصد و زبان ترکی، مذهب شیعه و احساسات شدید میهن پرستی جمعیت جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهند. ایران و جمهوری آذربایجان به رغم داشتن اشتراکات فراوانی چون فرهنگ، تاریخ، دین و مذهب و مرز مشترک روابط پرتنشی با یکدیگر دارند. حال این سوال پ یش می آید که چرا به رغم این اشتراکات روابط این دو کشور تن شآمیز است؟ فرضیه نویسندگان این است که عامل قوم گرایی که تحت عنوان آذربایجان واحد از سوی جمهوری آذربایجان تبلیغ می شود (و به عاملی در سیاسی شدن قوم آذری ایران تبدیل شده است) مانعی در برقراری ارتباط مناسب بین ایران و جمهوری آذربایجان می باشد و توانسته است نقش سایر عوامل تسهیل کننده در برقراری ارتباط بین دو کشور را (تاریخ مشترک، دین و مذهب مشترک،مرز مشترک و... ) تحت الشعاع خود قرار دهد و منجر به تنش در روابط بین دو کشور گردد.
عوامل و موانع گسترش روابط جمهوری آذربایجان و اسراییل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض ها و برخی موانع داخلی و منطقه ای؛ روابط سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی که این دو کشور را به هم نزدیک ساخته و همکاری گسترده آنها را شکل داده، مطالعه شده است. روابط میان دو کشور با زمینه های متفاوت تاریخی، جغرافیایی، مذهبی مختلف، نمونه قابل توجهی از توسعه سیاسی- اقتصادی و تکنولوژیک را نشان می دهد. پرسش اصلی این است که اهداف، انگیزه ها و اولویت های سیاست خارجی دو کشور که موجب ترغیب باکو و تل آویو به گسترش روابط به سطح موجود شده، چیست؟ با توجه به نبودِ سفارت جمهوری آذربایجان در تل آویو، موانع موجود در راه دو کشور برای رسیدن این روابط به سطح دیپلماتیک عادی بررسی می شود. روش مورد استفاده نویسندگان در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است.