مطالب مرتبط با کلیدواژه

زیبایی شناسی اسلامی


۱.

محاکات در نقّاشی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا زیبایی شناسی اسلامی نقاشی محاکات ارسطو لذت زیبایی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۷۵۳
مفهوم «محاکات» مفهومی محوری در تصور ابن سینا در باب هنر دانسته می شود. حال این پرسش مطرح می شود که اگر ابن سینا نقّاشی را نیز نوعی محاکات می داند، چه ویژگی هایی برای این محاکات قائل است؟ در مقالة حاضر سعی شده تا با بررسی سخنان پراکنده ی ابن سینا دربارة نقّاشی به این پرسش پاسخ داده شود. در این مطالعه دیدگاه های زیبایی شناختی ابن سینا دربارة محاکات در نقّاشی ذیل سه موضوع کلّی دسته بندی می شود: چیستی محاکات در نقّاشی، لذّت از محاکات در نقّاشی و نقش معرفتیِ این محاکات. او ضمن تأکید بر محاکات در نقّاشی و شباهتش با شعر، آن را تقلیدِ بی کم و کاستی از الگو، وابسته به الگویِ بالفعل موجود و صرفاً برگرفته از صورتِ ظاهری الگو نمی داند. او لذّت از محاکات را ویژگی ای مختصّ انسان قلمداد می کند و آن را برتر از بسیاری لذّت های حسّی دیگر می داند. ابن سینا معتقد است محاکات در نقّاشی می تواند وسیله ای برای بیان معانی معقول به زبان محسوس به شکل رمزی باشد. تأثیرگذاریِ نقّاشی بر نفس مخاطب نه به واسطه ی انتقالِ گزاره ای صادق از لحاظ منطقی، بلکه با به شگفت آوردن و چه بسا حتی از طریق تأثیری سحرگونه رخ می دهد.
۲.

تبیین احکام و اخلاق اسلامی در زیبایی شناسی معماری اسلامی با تاکید بر اندیشه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی اسلامی معماری اسلامی قواعد فقهی اخلاق اسلامی حقیقت

تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
موضوع هنر و زیبایی و زیبایی شناسی از گذشته های دور تا کنون به عنوان یکی از ابعاد مهم زندگی انسانها و بعد مهمی از فلسفه، مورد توجه عام و خاص بوده است . رویکرد فلسفی در زیبایی شناسی به بررسی چیستی، چرایی، ریشه ها، علل و ضرورتها و تحلیل آن-ها، موضوع می پردازد. هدف این مقاله تبیین باید و نبایدهای زیبایی شناسی در معماری اسلامی از منظر فقهی و اخلاق اسلامی است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متون نیز استدلال منطقی و شیوه های اسنادی و کتابخانه ای انجام می شود. زیبایی شناسی از منظر اسلام را می توان از دو جنبه فقهی و اخلاقی مورد واکاوی قرار داد. از جنبه فقهی و احکام اسلامی نباید در هر اقدام و عملی حقوقی از خداوند، خویشتن، سایر انسانها و خلقت زیست محیطی تضییع شود. این امر ممکن است در مصادیق گوناگونی مانند سوء استفاده از قوانین و مقررات در احداث ابنیه، نپرداختن وجوهات شرعیه و حقوق محرومان، عدم توجه به جایگاه عبادت و فضای عبادی در بناهای به ظاهر زیبا، فراهم آوردن بستر و فضای گناه، ضرر رساندن به سایر افراد و همسایگان و طبیعت نمودار شود. از جنبه اخلاقی نیز انسان از پرداختن صرف به ظاهر و زیباسازی بنا و فضا و بی توجهی به سایر ابعاد مانند تواضع، کمک به نیازمندان، یاد معاد و رضای خداوند، منع شده و نیز افراط و تفریط در زیبایی و اراستن بیش از حد بنا و فضا برای امور دنیوی علاوه بر آثار و تبعات مذکور ممکن است موجب رشک برانگیزی و حسرت دیگران منجر شود.
۳.

مطالعه اصل ضرباهنگ در زیبایی شناسی فرش ایران، با تکیه بر فرش های منتخب موزه ای از کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرش دستباف زیبایی شناسی اسلامی ضرباهنگ فرش موزه ای فرش کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۵۱
ارکان حائز اهمیت هنر ایرانی از فرهنگی دینی سرچشمه گرفته و بر اساس مطالعات انجام شده توسط بزرگان و صاحب نظران این عرصه، می توان گفت که این فرهنگ منطبق با اصول زیبایی شناسی اسلامی است. مطالعاتی که کماکان ادامه دارد و بسیاری از نظریه پردازان ایرانی و خارجی، بر این عقیده اند که فرهنگ ایرانی، اصول اسلامی را هنگامی پذیرفت که آن ها را مطابق با فرهنگ خویش دید. هنرهای ایرانی اصولاً در بسیاری از موارد، دارای مفاهیمی مشترک اند که در اکثر هنرهای ایرانی-اسلامی وجود دارد. فرشبافی که مردمی ترین و بومی ترین هنر شهری، عشایری و روستایی است، رابطه مشخصی حتی با موسیقی دارد. برای توضیح بیشتر باید یادآوری کرد اصل «ضرباهنگ» که از اصول زیبایی شناسی اسلامی است، بر «تکرار» استوار است و موسیقی نیز در ساده ترین شکل بیان، به نوعی تکرار اصوات است با حالات مختلف. آنچه در فرش ایرانی نیز حضور آشکاری دارد، تکرار نقش مایه ها با درجات گوناگون است که طرح را می سازند. توجه به این نکات در کنار هم، رغبت به یافتن قاعده تکرار را در وجود هر علاقه مندی افزایش می دهد. زیرا تلاش برای شناخت یک مفهوم هنری، همواره به معنای میل در شریک شدن دنیایی است که هنرمند می آفریند، و تحقیق حاضر نیز کوششی است برای کشف مفاهیم نمادین و البته تنها روزنه ای است به سوی افق بیکران معانی پنهان، در آثار هنری ایران. با این توصیف، می توان گفت که وجود قاعده تکرار در فرش، نشانگر آمیختگی الگوی طراحی فرش ایران با اصل ضرباهنگ است. بدیهی است که این آمیختگی در طراحی دیگر فرش های ایران و حتی خارج از مرزها، ازجمله رقبای او –صرف نظر از مسئله تقلید آنان از طراحی فرش وجود دارد؛ اما در این مقاله تنها برخی از فرش های منطقه کرمان، از منظر گفته شده مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین، با عنایت به موارد ذکرشده پژوهش حاضر تلاش داشته است تا نمونه های قابل مطالعه ای از فرش کرمان را که امروزه نیز زینت بخش موزه های مختلف هستند، از منظر ضرباهنگ هنری، مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. داده های این پژوهش که بر مبنای روش کتابخانه ای گردآوری شده و با روش توصیفی–تحلیلی بررسی گشتند، انواع ضرباهنگ را در این فرش ها، با اتکا بر نمونه های موردی معرفی کرده است. در نهایت، نیز نتایج به دست آمده نشانگر آن بودند که طراحان با درنظرگرفتن نقاط پویا و معیار تکرار، به عنوان یکی از مبناهای اصلی، نقوش را بر بستری ترسیم کرده اند که نظر مخاطب را به دنیای ژرف طبیعت معطوف می دارد و درک این ارزش های زیبایی شناسی و ازجمله اصل ضرباهنگ، در ذهن او وجود نیرویی برتر را تداعی می نماید. در نهایت اینکه تکرار و تکرار نه تنها ملال انگیز نیست بلکه همراه با دو مشخصه تقارن و تباین، در فرش و موسیقی حضور پررنگی یافته اند.
۴.

تبیین چارچوب نظری مکتب هنر رضوی بر اساس نظریۀ «هفت منزل تجلی قدر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب هنر رضوی نظریه قدر حسن بلخاری نظریه هفت منزل تجلی قدر زیبایی شناسی اسلامی حرم مطهر رضوی نقد هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
پژوهش حاضر به واکاوی و ارائه چارچوبی نوآورانه برای فهم و تحلیل مکتب هنر رضوی می پردازد. مکتب هنر رضوی، به عنوان جریانی اصیل در هنر اسلامی که در حریم قدسی حرم مطهرامام رضا (ع) تجلی یافته، گنجینه ای ارزشمند از آثار هنری را در بر می گیرد. علی رغم اهمیت این مکتب، فقدان چارچوبی نظری منسجم برای تحلیل آن احساس می شود. این پژوهش با هدف رفع این خلأ، به دو پرسش اصلی می پردازد؛ نخست، چه آثاری در ذیل مکتب هنر رضوی قرار می گیرند؟ و دوم، چگونه می توان با بهره گیری از نظریه قدر، به خوانش و تحلیل آثار هنری این مکتب پرداخت؟ روش پژوهش تحلیلی     تفسیری است که با مطالعه منابع مرتبط با نظریه قدر حسن بلخاری و مکتب هنر رضوی، به تدوین چارچوبی نظری می انجامد. یافته اصلی پژوهش، ارائه و تبیین نظریه «هفت منزل تجلی قدر» است که شامل هفت ساحت خوانش (هندسی-ساختاری، عناصر بصری، نمادها و رمزگان، مضامین معنوی، تجربه زیارتی، زمینه تاریخی     فرهنگی و شهود باطنی) برای تحلیل آثار مکتب هنر رضوی می باشد. این چارچوب نظری، با   تکیه   بر مفهوم «قدر» از حسن بلخاری به مثابه نظم و هندسه الهی و مفهوم «تجلی» به معنای ظهور حقیقت قدسی، رویکردی جامع و کاربردی برای درک مبانی زیبایی شناختی و معنوی هنر رضوی ارائه می دهد و می تواند در پژوهش های آتی هنر اسلامی و دینی مورد استفاده قرار گیرد.