مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیابت نوع دو


۶۱.

مقایسه اثر تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) با مصرف مکمل زنجبیل و دارچین بر برخی از شاخص های گلیسمی در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ترکیبی زنجبیل دارچین چاقی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه و هدف: دیابت یک بیماری التهابی ناشی از عدم تعادل طولانی مدت سیستم ایمنی، سندرم متابولیک و انرژی اضافی مرتبط با چاقی است. تمرین ورزشی علاوه بر نقشی که در پیشگیری از دیابت دارد، به درمان دیابت نیز کمک میکند و حساسیت به انسولین و اختلالات سلامت مرتبط با دیابت را به میزان قابل توجهی با حداقل عوارض ناخواسته بهبود می بخشد.مواد و روش ها: در این تحقیق که از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود، تعداد 23 نفر زن چاق مبتلا به دیابت به صورت نمونه در دسترس انتخاب و با استفاده از یک طرح یک سویه کور، به صورت تصادفی در دو گروه، تمرین ترکیبی و مصرف دارچین (12 نفر، قد 4.69± 154.17 سانتی متر، وزن 6.62±75.45 کیلوگرم، شاخص توده بدن 1.7±31.7 کیلوگرم بر مترمربع) و تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل (11 نفر، قد 4.03± 154.45 سانتی متر، وزن 6.09±75.18 کیلوگرم، شاخص توده بدن 1.56±31.46 کیلوگرم بر مترمربع) قرار گرفتند. افرادی که در گروه مصرف زنجبیل بودند به مدت هشت هفته روزانه 1500 میلی گرم پودر ریزوم زنجبیل و افرادی که در گروه مصرف دارچین بودند طبق همین برنامه اما کپسول دارچین دریافت می کردند. هر دو گروه هشت هفته، سه جلسه در هفته، تمرینات مقاومتی و تمرینات تناوبی هوازی (دویدن) را با شدت 85-75% ضربان قلب بیشینه انجام دادند. اندازه گیری شاخص ها 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و پس از هشت هفته تمرینی برای تعیین تغییرات گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین صورت گرفت. برای بررسی اختلاف میانگین متغیرهای موردنظر از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P < span lang="AR-SA"> در نظر گرفته شد.یافته ها: بین تغییرات شاخص گلوکز در گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05)، اما در شاخص انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در گروه تمرینات ترکیبی و دارچین نسبت به گروه تمرینات ترکیبی و زنجبیل کاهش معناداری مشاهده شد (0.0001=P < span lang="AR-SA">).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد برای بهبود شاخص های گلیسمی انجام تمرینات مقاومتی- هوازی و مصرف دارچین کارایی بهتری را نشان می دهد.
۶۲.

بررسی تغییرات نیمرخ لیپیدی به دنبال تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) همراه با مصرف مکمل زنجبیل و دارچین در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ترکیبی مکمل زنجبیل دارچین چاقی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه و هدف: دیابت، شایع ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی و یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت عمومی است. تمرینات ورزشی یکی از ارکان درمان دیابت نوع دوم در کنار درمان های پزشکی و تغذیه ای می باشد. در کنار درمان های پزشکی و تغذیه ای اجرای تمرینات ورزشی به عنوان یکی از روش های درمانی نوع 2 می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تغییرات نیمرخ لیپیدی به دنبال  تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) همراه با مصرف مکمل زنجبیل و دارچین در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو است. مواد و روش ها: 23 زن چاق دیابتی به صورت هدفمند انتخاب شدند و به  صورت تصادفی در دو گروه، تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل (11 نفر) و تمرین ترکیبی و مصرف دارچین (12 نفر) قرار گرفتند. در دو گروه مصرف مکمل زنجبیل روزانه 1500 میلی گرم پودر ریزوم و دارچین روزانه 1500 میلی گرم بصورت کپسول، به مدت هشت هفته، دریافت می کردند. هر دو گروه هشت هفته، سه جلسه در هفته، تمرینات مقاومتی و تمرینات تناوبی هوازی (دویدن) را با شدت 85-75% ضربان قلب بیشینه انجام دادند. برای بررسی اختلاف میانگین متغیرها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P  در نظر گرفته شد.یافته ها: هشت هفته تمرینات ترکیبی منجربه کاهش معنادار مقادیر کلسترول، تری گلیسیرید و نسبت LDL/HDL شد (0.05>P < span lang="AR-SA">). اما تفاوتی در شاخص های مذکور بین دو گروه تمرینی با مصرف زنجبیل و دارچین وجود نداشت (0.05).بحث و نتیجه گیری: هر دو نوع تمرین ترکیبی و مصرف دارچین و تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل موجب بهبود نیمرخ لیپیدی در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو می شود، که با توجه به افزایش اولیه آن در این بیماران، رویداد مطلوبی است.
۶۳.

آثار هشت هفته تمرینات استقامتی بر شاخص های کبد چرب، نیمرخ چربی و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی مبتلا به کبدچرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ترکیب بدن نیمرخ چربی کبدچرب غیرالکلی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی با رسوب چربی در سلول های کبدی مشخص می گردد و در صورت عدم کنترل ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر شاخص های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.مواد و روش ها: در این مطالعه 30 زن دیابتی (سن 7±53 سال، قد 4±158 سانتی متر، وزن 9±75 کیلوگرم) دارای کبدچرب غیرالکلی شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه و شدت 60-70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هفته و طی هشت هفته اجرا شد. آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی، قند خون، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص های ترکیب بدن و VO2max پیش و پس از پروتکل تمرینی ارزیابی شد. از روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت ها استفاده و سطح معنی داری آزمون ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه در متغیرهای نیمرخ چربی (TG، TC، HDL و LDL)، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن معنادار می باشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به جز در متغیر HDL که تغییر معناداری نداشت، سایر متغیرهای نیمرخ چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و تمرین، در فاکتورهای قندخون ناشتا، ALT، AST، TG، HDL ،LDL، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن وجود دارد (P<0.05).بحث و نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کنند که تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبدچرب غیرالکلی نقش مهمی را در بهبود این بیمارن ایفا کند. علاوه بر این انجام تمرینات هوازی می تواند از پیشرفت بیماری NAFLD جلوگیری کند.
۶۴.

تاثیر تمرین شنا بر سایتوکاین های التهابی درسرم موش های مبتلا به افسردگی-دیابت نوع دو

کلیدواژه‌ها: فاکتورنکروزتومورآلفا اینترلوکین1بتا دیابت نوع دو تمرین افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۵۶
مقدمه: مطالعات تجربی نشان داده دیابت نوع دو با اختلالات مرتبط با افسردگی ارتباط دارد. التهاب به عنوان یک مکانیسم رایج در دیابت نوع دو و افسردگی شناخته شده است. مطالعات متعدد نشان داده که ورزش شنا می تواند علائم مرتبط با افسردگی را کاهش دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین شنا برسایتوکاینهای التهابی در سرم موش های مبتلا به افسردگی- دیابت نوع دو بود. روش: طرح پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی تصادفی کنترل دار می باشد. جامعه آماری ، موش های نرC57BL6 نگهداری شده در انستیتو پاستور ایران سال 2021 می باشد. 40 موش بصورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه(۲۰نمونه درگروه) تقسیم شد. یک گروه با غذایی پرچرب و استرپتوزوسین دیابتی شد. دیابتی ها 4 هفته تحت تمرین شنا قرار گرفتند. سپس، رفتارهای شبه افسردگی با ترجیح ساکارز، هایپوفاژی ناشی از تازگی، تعامل اجتماعی و تست تعلیق دم مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین سطوح گلوکز، انسولین و سایتوکاین های پیش التهابی مانند اینترلوکین1بتا و فاکتور نکروز تومورآلفا را در سرم حیوانات اندازه گیری کردیم. داده ها توسط گراف پدپریزم مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد دیابت نوع دو رفتارهای افسردگی را در موش به طور قابل توجهی افزایش می دهد. همینطور، ورزش شنا باعث کاهش رفتار شبه افسردگی در موش های دیابتی نوع دو و همچنین باعث کاهش گلوکز و سایتوکاین های التهابی در سرم موش های مبتلا به دیابت نوع دو شد. نتیجه گیری: در مجموع، این مطالعه نشان می دهد که ورزش شنا با کاهش التهاب در موش های دیابتی نوع دو، رفتار شبه افسردگی را کاهش می دهد. مطالعات بالینی بیشتری برای تایید این یافته ها در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مورد نیاز است.
۶۵.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژن miR-30c و شاخص های گلایسمیک بافت قلب در موش های دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت قلبی تمرین هوازی دیابت نوع دو miR-30c

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۵۸
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان miR-30c بافت قلبی و شاخص های گلایسمیک موش های T2DM انجام شد.روش پژوهش: 20 سر موش صحرایی نر ویستار (28±239 گرم و 6-8 هفته ای) به طور تصادفی به چهار گروه (5=n) کنترل دیابتی، کنترل سالم، تمرین دیابتی، تمرین سالم تقسیم شدند. تعداد 10 سر از موش با غذای پرچرب 60% مصرف و سپس تزریق درون صفاتی استروپتوزوسین دیابتی شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرین هوازی روی نوارگردان (با سرعت 5-24 متر بر دقیقه) قرار گرفتند. غلظت گلوکز با روش گلوکز اکسیداز و غلظت انسولین خون ناشتا از طریق کیت الایزا و برای بررسی بیان ژن miR-30c از روش Real-time PCR استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و تعقیبی توکی، در سطح معنی داری 05/0≥P از طریق نرم افزار SPSSV27 صورت گرفت.یافته ها: هشت هفته ابتلاء به T2DM منجر به افزایش معنا دار گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین شد (001/0=P). هشت هفته تمرین هوازی منجر به کاهش معنا دار مقادیر گلوکز و مقاومت به انسولین شد (001/0=P). همچنین ابتلاء به دیابت منجر کاهش معنا دار بیان ژن miR-30c نسبت به گروه کنترل سالم شد (023/0=P). که این کاهش هرچند با هشت هفته تمرین هوازی تا حدودی نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش یافت، اما این افزایش معنا-دار نبود (05/0P≥).نتیجه گیری: به نظر می رسد مدت یا شدت تمرینی اعمال شده در مطالعه حاضر همچنان برای افزایش مقادیر بیان ژن miR-30c ناکافی است که نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه است.