مطالب مرتبط با کلیدواژه

سوسور


۲۱.

معناشناسی ساخت گرایانه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوسور ساخت گرایی زبان نشانه معنا همزمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۳
زبان در اندیشه سوسور، أمری منفعل و نظامی جمعی و همگانی (نه اجتماعی) از نشانه هاست که مورد توافق اعضای جامعه بوده و همچون نرم افزاری روی ذهن اعضای جامعه نصب و تثبیت شده است. نشانه های زبان در نسبت با هم و تنها در درون یک نظام است که ارزش، نقش و معنای خاص خود را پیدا می کنند و در تقابل با هم قرار می گیرند؛ بنابراینوظیفه، نقش، ارزش و معنای یک نشانه را ساختار، قواعد و قراردادها هستند که تعیین می کند نه شکل، جنس و... آنها. در واقع این زبان است که با تمایزاتی که فراهم می کند، امکان سخن گفتن و اندیشیدن را فراهم می کند. به این ترتیب عامل و خاستگاه معنا در اندیشه ساخت گرایان زبان است، چیزی که باتوجه به ویژگی هایی که برایش برمی شمارند، قبل از سخن ور و ماتن وجود دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی_تحلیلی بر آن است تا ضمن توضیح معناشناسی ساخت گرایانه سوسوری، کاستی های این نوع از معناشناسی را مورد توجه قرار دهد. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که نظام نشانه شناسی ساخت گرای سوسوری، همانند فرهنگ لغتی است که با منطقی مکانیکی، دال ها را در یک نظام بسته همگانی بر مدلول ها پیوند می زند و در یک نظم ساختاری نشانه ها را از هم متمایز می کند. درنتیجه واژه را به عنوان واحد مطالعه معنی در نظر گرفته و دانش زبانی از دانش دایره المعارفی تفکیف می کنند. وقتی واحد مطالعه معنی را واژه در نظر بگیریم، واژه ها را پیش از اینکه در جمله قرار گیرند دارای معنی می دانیم، در صورتی که معنای واژه مستقل از بافتی که در آن بکار رفته و فضای حاکم بر آن و اطلاعات موجود در حافظه کاربران زبان قابل بررسی نیست
۲۲.

بنیان های چرخش زبانی و تأثیر آن در شکل گیری روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چرخش زبانی گفتمان انتقادی ویتگنشتاین پساساختارگرایی سوسور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۵
زبان شناسی و کاربست آن در علوم اجتماعی در قرن نوزدهم، متکی بر نگاهی ساختارگرایانه و در نتیجه تاحدود زیادی تقدیرگرایانه و متصلب بود. در ابتدای قرن بیستم با وقوع چرخش زبانی، فرصتی مهیا شد تا این رویکرد متصلب، منعطف تر شود و همچنین فرصت های روشی و معرفتی مورد نیاز برای تأویل و تبیین گفتمان ها و بازی های زبانی متکثر را فراهم آورد. خود این تقابل در شخص «ویتگنشتاین» تجمیع شده است. او که در فاز متقدم اندیشه خویش در مقام یک فیلسوف تحلیلی به شدت متکی بر منطق صوری، در عمل تنها برای یک گفتمان و بازی زبانی قائل به فرصتِ طرح بود، در فاز متأخر اندیشه خویش، بنیان های پذیرش تکثر در عرصه بازی های زبانی را فراهم آورد. میراث فکری او و تمام متفکرانی که در قرن بیستم در قالب رویکردهای پساساختارگرا دست به اندیشه در عرصه زبان و معرفت شناسی زدند، روش شناسی ای بود که در قالب «تحلیل گفتمان انتقادی» از یکسو فرصت تکثر و تنوع در عرصه گفتمان ها را به کارگزاران انسانی و اجتماعی می دهد و از سوی دیگر در تحلیل بازی های زبانی و گفتمانی این کارگزاران، هم به زمینه عینی و شخصی ایشان توجه دارد و هم متن و زبان ایشان را تأویل می کند. از رهگذر این مجاهدت نظری، روش شناسی ای خلق شده که به نظر برای تأویل و نیز تبیین هر عرصه تعامل اجتماعی که قائم به روابط قدرت باشد، می تواند واجد فایده و کاربرد باشد.