مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
مدیریت سود
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
1 - 26
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق بصورت نظری و تجربی به بررسی و ارزیابی تاثیر بیش ارزشگذاری شرکتها بر رابطه میان دستیابی به سطوح عملکردی و اقلام تعهدی غیر منتظره در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. در همین راستا 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سالهای 1388 الی 1395 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بدین منظور سه فرضیهی اصلی برای بررسی این موضوع تدوین و براساس الگوی دادههای ترکیبی و اثرات تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می-دهد که فرضیه مربوط به وجود رابطه معنادار میان بیش ارزشگذاری شرکتها و اقلام تعهدی غیرمنتظره رد میشود. همچنین فرضیه مربوط به وجود رابطه معنادار میان دستیابی به سطوح عملکردی و اقلام تعهدی غیرمنتظره رد نمیشود که نتایج به دست آمده در این مورد با نتایج تحقیق کولتون و همکاران (2015) و فرج زاده و همکاران (1394) از حیث وجود رابطه معنادار مطابق میباشد. فرضیه مربوط به تاثیر بیش ارزشگذاری شرکتها بر رابطه میان دستیابی به سطوح عملکردی و اقلام تعهدی غیرمنتظره رد نمیشود که نتایج بدست آمده در این مورد با نتایج تحقیق کولتون و همکاران (2015) از حیث وجود رابطه معنادار مطابق می باشد.
رابطه حاکمیت شرکتی، مدیریت سود و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگیهای حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 الی 1396 است. در این پژوهش برای ارزیابی حاکمیت شرکتی از متغیرهای مدت زمان تصدی مدیر عامل، اتکا بر بدهی، تمرکز مالکیت، استقلال هیات مدیره، دوگانگی وظایف مدیر عامل، و مالکیت نهادی استفاده شده است. مدل آماری پژوهش با بهره مندی از روش رگرسیون برآورد شده و یافتههای پژوهش بیانگر وجود رابطه منفی و معنادار بین حاکمیت شرکتی و مدیریت سود است. همچنین بین مالکیت نهادی، اتکای بر بدهی، و استقلال هیات مدیره با مدیریت سود رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. تمرکز مالکیت و مدیریت سود دارای رابطه معنادار نبوده و بین مدت زمان تصدی مدیرعامل و دوگانگی وظیفه با مدیریت سود نیز رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. بین حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی رابطه معنادار و مستقیم مشاهد شد. مالکیت نهادی، مدت زمان تصدی مدیرعامل و استقلال هیات مدیره نیز دارای رابطه مستقیم و معنادار با عملکرد مالی بوده ولی بین تمرکز مالکیت، اتکای بر بدهی با عملکرد مالی رابطه معنادار حاکم نیست. همچنین، بین دوگانگی وظیفه مدیرعامل و عملکرد مالی رابطه معکوس و معنادار مشاهده گردید.
بررسی رابطه بین پاداش نقدی و عملکرد بانک با تاکید بر نقش مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین تاثیر مدیریت سود بر ارتباط بین پاداش نقدی و عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این تحقیق بازه 6 ساله بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1390-1395 مورد بررسی قرار گرفت تا به بیان این مساله که آیا مدیریت سود بر ارتباط بین پاداش نقدی و عملکرد بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیری دارد یا خیر، پرداخته شود. در راستای رسیدن به این هدف، در حضور متغیر کنترلی اندازه بانک و اهرم مالی با روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، به کمک نرم افزار Eviews، مورد سنجش قرار گرفت. از میان بانکهایی که در بازه زمانی فوق در بورس حضور داشته اند با روش نمونه گیری هدفمند و سیستماتیک 10 بانک به عنوان نمونه استخراج گردید. نتایج آزمون فرضیه اول بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین پاداش نقدی و نرخ بازده دارایی (عملکرد بانک) است. در بررسی نتایج آزمون فرضیه دوم یعنی تاثیر مدیریت سود بر ارتباط بین پاداش نقدی و عملکرد بانک نیز رابطه معناداری یافت نشد.
تاثیر فرصت طلبی مدیران بر عملکرد نسبی سود شرکت
حوزههای تخصصی:
این که ارزیابی عملکرد نسبی تا چه حد میتواند در میزان عملکرد مدیران مفید باشد به توانایی شرکت در یافتن یک گروه مشابه که عملکرد آن ها نیز با شوکهای خارجی مشابه مواجه است، بستگی دارد. منافع ارزیابی عملکرد نسبی برای شرکتهای با روند رشد بالا می تواند به دلیل نبود شرکتهای مشابه که با این شوکهای مشابه مواجه باشند محدود شود. بنابراین افراد فرصت طلبی گرایش بیشتری به رفتارهای غیراخلاقی داشته و معمولا معیارهای اخلاقی را نادیده میگیرند. این موضوع به عنوان یک مشکل اخلاقی میتواند منجر به بروز پیامدهای منفی گردد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا فرصت طلبی مدیران بر عملکرد نسبی سود شرکت تأثیر معناداری دارد. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 110 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که فرصت طلبی مدیران بر عملکرد نسبی سود شرکت تاثیر معنادار و معکوسی دارد یعنی به عبارتی هرچقدر فرصت طلبی مدیران کاهش پیدا کند عملکرد نسبی همان قدر افزایش پیدا میکند.
بررسی تاثیر حسابرسی داوطلبانه و حسابرسی الزامی بر مدیریت سود با توجه به اندازه موسسات حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
گزارش های مالی از مهمترین محصولات سامانه حسابداری است که از اهداف عمده آن فراهم کردن اطلاعات لازم برای ارزیابی عملکرد، توانایی سود آوری شرکتها و پیش بینی جریان های نقدی آینده و مواردی از این قبیل است. یکی از اقلامی که در صورت سود و زیان ارائه می شود سود خالص است. محاسبه سود خالص به عنوان یکی از مهمترین شاخص های حسابداری و یک منبع اطلاعاتی گسترده در سیستم تعهدی و تحت تاثیر رویه های حسابداری که مدیریت انتخاب کرده، صورت می پذیرد. در این پژوهش به بررسی تاثیر حسابرسی داوطلبانه و حسابرسی الزامی بر مدیریت سود با توجه به اندازه موسسات حسابرسی پرداخته شده که در این راستا از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش حذف سیستماتیک، ۱۰۸ شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش از سال 1390 تا 1397 می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از این است که حسابرسی توسط موسسات حسابرسی بزرگ باعث کاهش مدیریت سود می شود.
درماندگی مالی، کنترل داخلی و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
ﻣﺪیﺮیﺖ ﺳﻮﺩ ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕی ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﺪیﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣیﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍی ﺍﺭﺯﺵ ﺷﺮکﺖ ﻣﻀﺮ ﻭ یﺎ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ. ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺳﻮﺩ ﻓﺮﺻﺖﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍیﺶ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﺮکﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ایجاد اطمینان در کنترلهای داخلی سبب بهبود عدم تقارن اطلاعات و همچنین کاهش تضاد منافع بین طرفین ذینفع در بنگاه میگردد. ازاینرو هدف این پژوهش بررسی این موضوع هست که چگونه درماندگی مالی بر مدیریت سود تأثیر دارد و همین طور چگونه کنترل داخلی، رابطه فوق را تعدیل میکند. نمونه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 141 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات تعمیمیافته استفادهشده است. با توجه به نتایج آزمون فرضیه تحقیق نتایج نشان داد که درماندگی مالی بر مدیریت سود تاثیر معناداری دارد و همچنین در دیگر نتایج تحقیق مشاهده شد که کنترل داخلی رابطه بین درماندگی مالی و مدیریت سود را تعدیل می کند.
بررسی رابطه خطی بین مالکیت شرکتها از بعد خانوادگی و غیرخانوادگی با اقلام تعهدی اختیاری (مدیریت سود)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹ (جلد ۱)
113 - 125
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، مالکیت خانوادگی، غیرخانوادگی شرکت ها و مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق ابتدا تعریف و سپس شناسایی شرکت های خانوادگی و سپس بررسی و مقایسه مدیریت سود بین این شرکت ها و شرکت های غیر خانوادگی است. پس از بررسی کلیه شرکت های بورسی، تعداد ۳۱ شرکت با توجه به شاخص تعریف شده به عنوان خانوادگی مشخص شد و پس از تفکیک آن ها به صنایع مربوطه، به همین تعداد و از همان صنایع، به روش نمونه گیری تصادفی شرکت هایی دیگری انتخاب و در گروه غیرخانوادگی قرار گرفت. برای انجام آزمون فرضیه، از مدل جونز تعدیل شده (دچاو و دیگران، ۱۹۹۵) به منظور اندازه گیری مدیریت سود و همچنین رگرسیون چند متغیره و آزمون T استیودنت برای انجام مقایسه میانگین ها بین دو گروه مستقل استفاده گردید. نتیجه تحقیق نشان داد که بین ساختار مالکیت شرکتها و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود دارد و به طور میانگین شرکتهای غیرخانوادگی بیشتر مدیریت سود انجام میدهند.
رابطه بین مدیریت سود و عملکرد شرکت های مورد مطالعه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۲
197 - 218
حوزههای تخصصی:
یافته های بسیاری از تحقیقات موید آن است که سرمایه گذاران در تصمیمات سرمایه گذاری، سود هموار و کم نوسان را ترجیح می دهند. در این راستا مدیران تلاش می کنند سود و نرخ رشد آن را مدیریت نمایند. مدیران یا به قصد تحریف اطلاعات و در جهت منافع خود و یا به قصد انتقال و گزارش اطلاعات محرمانه ی خود درباره ی سودهای آتی اقدام به دستکاری و مدیریت سود می نمایند. این تحقیق بر آن است به بررسی تاثیر مدیریت سود بر عملکرد در جامعه ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. در این تحقیق مدیریت سود با استفاده از همبستگی منفی بین تغییرات اقلام تعهدی اختیاری و تغییرات سود از قبل پیش بینی شده برآورد می شود. همچنین شاخص های اساسی بخش عملکرد شامل گردش وجوه نقد، سود هرسهم، اقلام تعهدی و بازده سهام در نظرگرفته شده و این مولفه ها به عنوان شاخص های کارایی در این تحقیق مدنظر است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره 1392-1384 می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 89 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج حاصل از فرضیات تحقیق نشان داد که بین مدیریت سود و عملکرد شرکت ها رابطه معناداری برقرار می باشد. همچنین مدیریت سود در پیش بینی گردش وجوه نقد آتی، تقویت همبستگی بین سودهای جاری و آتی و همچنین پیش بینی اقلام تعهدی آتی موثر است.
بررسی رابطه بین تخصص مالی، جنسیت کمیته حسابرسی و مدیریت سود
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تخصص مالی و جنسیت کمیته حسابرسی با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش، معیارهای تنوع جنسیتی کمیته حسابرسی، تخصص مالی و اندازه کمیته حسابرسی، اندازه و استقلال هیئت مدیره به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده و رابطه آنها با مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازه گیری مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز(1995)استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، تعداد600 مشاهده(شرکت- سال) در دوره زمانی 1391تا 1396 انتخاب و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل رگرسیونی مبتنی بر داده های تابلویی مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل فرضیات میتوان بیان نمود که در سطح اطمینان 95 درصد تخصص مالی کمیته حسابرسی تأثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود دارد یعنی افزایش تخصص مالی کمیته حسابرسی موجب کاهش مدیریت سود می گردد. همچنین جنسیت کمیته حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود دارد. همچنین نسبت کارشناسان مالی زن کمیته حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ندارد ولی نسبت کارشناسان مالی مرد کمیته حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود دارد، این یافته ها نشاندهنده این است که نسبت کارشناسان مالی مرد کمیته حسابرسی تأثیر بیشتری نسبت به کارشناسان مالی زن بر مدیریت سود دارند.
تأثیر دوره تصدی اعضای کمیته حسابرسی بر مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
کمیته حسابرسی بهعنوان یکی از مکانیزمهای نظارتی حاکمیت شرکتی، در شرکتها تبدیل به عامل مهمی در روند گزارشگری مالی گردیده تا مانع از مدیریت سود شود و از این طریق اعتبار صورتهای مالی را افزایش دهد. منشور کمیته حسابرسی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار بندهایی درباره استقلال و تخصص اعضای کمیته حسابرسی دارد، لیکن دوره تصدی اعضای کمیته حسابرسی به عنوان یکی از ویژگیهای اعضای کمیته حسابرسی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دوره تصدی اعضای کمیته حسابرسی بر مدیریت سود صورت گرفته است. برای اندازهگیری دوره تصدی اعضای کمیته حسابرسی از میانگین تعداد سالهای تصدی اعضای کمیته حسابرسی و برای اندازهگیری مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز (1991) استفاده شده است. نمونه پژوهش 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1397 میباشد. برای آزمون فرضیه پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره با دادههای تابلویی به روش اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد دوره تصدی اعضای کمیته حسابرسی بر مدیریت سود تأثیر مثبت معناداری دارد.
تبیین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی مدیریت سود با استفاده از الگو های پیشرفته ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
211 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، تبیین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی مدیریت سود با استفاده از الگو های پیشرفته ساختاری است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و کاربردی بوده و پس از طی مراحل مختلف و با روش کیفی یا قضاوتی انجام می گیرد. بخش میدانی پژوهش، پس از گزینش تصادفی 403 نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی، انجام گرفت. یافته ها: تحلیل روابط بین متغیرها بر اساس روش معادلات ساختاری نشان داد که فشارهای اخلاقی، باورهای اخلاقی سازمانی، فرهنگ گرایش به قدرت گریزی و توجیه اخلاقی بر رفتار مدیریت سود اثرگذار هستند. نتیجه گیری: تحلیل هم خوانی نظرات نشان داد که بین نوع اظهار نظر افراد در زمینه رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی مدیریت سود، صرف نظر از جنسیت، سن، تجربه، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات، اتفاق نظر وجود داشته و به اتفاق بر اهمیت بالای رفتارهای مدیریت سود و عوامل موثر تصریح نموده اند. فشارهای اخلاقی بر شکل گیری باورهای اخلاقی فرد و سطح توجیه اخلاقی فرد تأثیر مثبت دارد. توجیه اخلاقی بر بروز رفتارهای مدیریت سود تأثیر مثبت دارد. سطح باورهای اخلاقی فرد بر میزان توجیه اخلاقی وی تأثیر مثبت دارد. فرهنگ سازمانی قدرت گریزی فرد بر باورهای اخلاقی، توجیه اخلاقی و در نهایت بروز رفتارهای مدیریت سود تأثیر مثبت دارند. باورهای اخلاقی فرد رابطه بین فشارهای اخلاقی وارده بر فرد و سطح توجیه اخلاقی وی را تشدید می کند. در نهایت، فرهنگ قدرت گریزی فرد رابطه بین فشارهای اخلاقی وارده بر فرد و بروز رفتارهای مدیریت سود را تشدید می نماید.
تاثیر دانش ضمنی مدیران بر مدیریت سود در سطوح مختلف نظارت: یک رویکرد رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
253 - 275
حوزههای تخصصی:
پژوهش های تجربی نشان می دهد که مدیران شرکت ها اقلام تعهدی اختیاری را عمدتاً به گونه ای برای مدیریت سود بکار می گیرند که بتوانند پاداش خود را حداکثر سازند؛ از سوی دیگر، این نتایج حاکی از تأثیر فرآیند نظارت بر کاهش مدیریت سود می باشد. اما پژوهش های گذشته این پرسش اساسی را بدون پاسخ گذاشته اند که مدیران شیوه های مدیریت سود را از چه طریقی فرا می گیرند و چگونه اقدامات خود را در برابر رویکردهای نظارتی تعدیل می نمایند. انتظار می رود این رفتار، بصورت ضمنی و به مرور زمان حاصل می شود، که به آن دانش ضمنی می گویند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر دانش ضمنی بر رفتار مدیریت سود در سطوح مختلف نظارت می باشد. این پژوهش در حوزه پژوهش های اثباتی قرار می گیرد و روش تحقیق حاضر از نوع طرح آزمایش (با استفاده از محیط کنترل شده) است. در طرح آزمایش مذکور نظارت از طریق حسابرسی داخلی اعمال می شود. بدین منظور سناریویی برای آزمودنی ها طراحی گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، در صورت وجود نظارت، برای افراد با دانش ضمنی بالاتر، احتمال انجام مدیریت سود کاهش می یابد، ولی برای افراد با دانش ضمنی کمتر، تأثیر معنی داری مشاهده نشد
تأثیر خانوادگی بودن شرکت ها بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود از جمله موضوع های بحث انگیز در پژوهش های مالی و حسابداری است. با توجه به افزایش قابل توجه تعداد شرکت های خانوادگی در اقتصادهای نوظهور، پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده است. در ساختار مالکیتی شرکت های خانوادگی ویژگی های منحصر به فردی از قبیل شهرت، اعتبار خانوادگی، ثروت اجتماعی و احساسی، تمرکز مالکیت و افق سرمایه گذاری بلندمدت وجود دارد که رفتار و عملکرد این شرکت ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر خانوادگی بودن شرکت ها بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود می باشد. برای این منظور، داده ها و اطلاعات 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396جمع آوری شد و فرضیه های پژوهش بر مبنای رگرسیون داده های ترکیبی آزمون شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد بین مالکیت خانوادگی با مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنی داری وجود دارد. همچنین، یافته اصلی پژوهش حاکی از آن است که در شرکت های خانوادگی، رابطه بین مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود تضعیف می شود. در شرکت های خانوادگی عامل اصلی سرمایه گذاری در مسئولیت اجتماعی و اجتناب از مدیریت سود، توجه مالکان خانوادگی به شهرت، اعتبار و حفظ ثروت اجتماعی و احساسی خانواده می باشد.
بررسی ارتباط بین ساختار مالکیت و مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ساختار مالکیت و مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران است. تحقیق حاضر از لحاظ طبقه بندی بر حسب هدف، پژوهشی کاربردی بوده و از نظر طبقه بندی بر مبنای روش، تحقیق توصیفی محسوب می شود و از میان پژوهش های توصیفی، از نوع همبستگی است. این تحقیق را از لحاظ شیوه گردآوری داده ها در زمره تحقیقات شبه تجربی- پس رویدادی قرار داد. بدین منظور از اطلاعات 110 شرکت در دوره ی زمانی سال های 1394 الی 1398 استفاده شده است. در این پژوهش ارتباط میان پنج عامل مالکیت مدیریتی داخلی، مالکیت مدیریت خارجی، مالکیت نهادی، مالکیت سهامداران عمده (5 درصد به بالا) و مالکیت خانوادگی با مدیریت سود بررسی گردید. نتایج نشان داد بین مالکیت مدیریتی داخلی، مالکیت نهادی و مالکیت خانوادگی با مدیریت سود رابطه ی معنی داری وجود دارد، درحالی که بین مالکیت مدیریت خارجی و مالکیت سهامداران عمده با مدیریت سود رابطه ی معنی داری مشاهده نگردید.
تمرکز بر مشتری و مدیریت سود: مطالعه تجربی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
137 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از منظر حضور مشتریان عمده در شرکت، تأثیر تمرکز بر مشتری بر مدیریت سود را بررسی می کند. تأمین کنندگان با مشتریان عمده، احتیاج به نگهداری وجوه نقد بالاتری به دلیل ریسک تجاری بالای از دست دادن مشتریان عمده خواهند داشت. شرکت ها می توانند وجوه نقد خود را از طریق ابزارهای مختلف همچون انتشار بدهی و تأمین مالی بیرونی، عدم پرداخت سود سهام و دستکاری اقلام درآمدی (مدیریت سود) افزایش دهند. نتایج بدست آمده در این پژوهش این اظهارات را تأیید می کند. در راستای آزمون تجربی این موضوع، از 140 شرکت انتخاب شده به روش غربالگری در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1390 الی 1395 استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از الگوی رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از داده های ترکیبی استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده از تأثیر گذاری منفی تمرکز بر مشتری بر مدیریت سود تعهدی پشتیبانی می کند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که یک تمرکز بر مشتری بر مدیریت سود واقعی اثر منفی دارد. پژوهش حاضر می تواند به فهم دقیق تری از نقش مشتریان عمده شرکت در مدیریت سود منجر شود و نشان دهد که چگونه تمرکز بر مشتریان عمده، مدیریت سود شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
بررسی تاثیر مدیریت سود و هموارسازی سود برتاخیر گزارش حسابرسی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر مدیریت و هموارسازی سود برتاخیر گزارش حسابرسی در 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی یک دوره زمانی 7 ساله از 1390 الی 1396 است.تعداد داده های جمع آوری شده برای این پژوهش 903 سال شرکت می باشد. روش پژوهش توصیفی ، از نوع همبستگی می باشد.آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است، همچنین با توجه به این که داده های مورد استفاده در پژوهش حاضر اطلاعات واقعی و تاریخی است، آن را می توان از نوع پس رویدادی طبقه بندی کرد. در نهایت از نرم افزار E-views برای تشخیص رابطه موجود بین متغیرها استفاده شد. نتایج آزمون فرضیات حاکی ارتباط مثبت و معنادار بین مدیریت سود و هموار سازی سود با تأخیر گزارش حسابرسی در شرکتهای مورد مطالعه می باشد.
نقش کنترل های داخلی بر رابطه میان روابط سیاسی و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
سودها حاوی اطلاعات مهمی برای استفاده کنندگان داخلی و خارجی هستند و به وسیله مدیران مدیریت می شوند تا به سرمایه گذاران خارجی آگاهی دهند که عملکرد شرکت مطلوب است. هدف این پژوهش بررسی نقش کنترل های داخلی بر رابطه میان روابط سیاسی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1398 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد میان ارتباطات سیاسی و مدیریت سود رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و افزایش کنترل های داخلی باعث کاهش تأثیر روابط سیاسی بر مدیریت سود می شود.
اثربخشی کمیته حسابرسی در تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت واقعی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
سهامداران در محیطی که اطلاعاتشان کمتر از مدیریت است نمی توانند عملکرد شرکت وچشم انداز آتی آن را به طور کامل مشاهده نمایند. در چنین محیطی، مدیر می تواند برای مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیت های واقعی از اختیار خود استفاده نماید. هدف پژوهش بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود واقعی با توجه به نقش تعدیل کنندگی اثربخشی کمیته حسابرسی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که به روش حذف سیستماتیک 101 شرکت در بازه زمانی 1392 تا 1397 به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون با ساختار داده های پانل استفاده شد. نتایج فرضیه اول نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود واقعی تاثیر مثبت دارد. همچنین سایر یافته های پژوهش حاکی از این است که با وجود کمیته حسابرسی اثر بخش شدت تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود واقعی کاهش می یابد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه ها می توان بیان کرد که انجام مدیریت سود واقعی توسط مدیران در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی با وجود نظارت کمیته حسابرسی به دلایل رویکرد اطلاعاتی، رفتار فرصت طلبانه و انعقاد قراردادهای کارا باشد.
بررسی رابطه احتمال ورشکستگی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در عصری که شرکت ها برای بقا در بازارهای رقابتی با چالش های فراوانی روبه رو هستند، شناسایی عوامل موثر بر بحران های مالی از اهمیت به سزایی برخوردار است و می تواند مدیران و سایر ذینفعان سازمان ها را با مدیریت سود، در امر برنامه ریزی جهت پیشگیری از ورشکستگی یاری رساند. لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ی احتمال ورشکستگی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. نمونه انتخابی از جامعه تحقیق شامل 34 شرکت طی سالهای 1392 تا 1392 بوده است که در مجموع 204 مشاهده را تشکیل داد. داده ها به صورت شرکت - سال جمع آوری و با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق، دو فرضیه تدوین گردید. نتایج حاکی از آن است که بین میزان تغییر احتمال ورشکستگی و مدیریت سود، رابطه معناداری وجود ندارد و همچنین این رابطه در شرکت های دارای احتمال ورشکستگی بالا و پایین نیز تأیید نشد.
بررسی تأثیر قدرت بازار و رقابت در بازار محصول بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
فشار رقابتی عامل مهمی در تصمیم گیری های رقابتی است و همچنین در بازار محصولات احتمال دستکاری سود در شرکت ها را افزایش می دهد و در زمان وجود رقابت شدید در بازار، مدیران در خصوص دستکاری سود برای تحت تأثیر قرار دادن سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه از طریق اثر گذاشتن بر قیمت سهام و گزارش سود مناسب قبل از تحصیل آن، تحت فشار هستند. از این رو هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا قدرت بازار و رقابت در بازار محصول رابطه بین راهبری شرکتی و مدیریت سود را تعدیل می کند؟ برای بررسی این موضوع با استفاده از 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1394 تا 1398 با استفاده از رگرسیون خطی به بررسی و تجزیه و تحلیل این موضوع پرداخته شد که نتایج آزمون نشان داد حاکمیت شرکتی و مدیریت سود رابطه معناداری دارند همچنین در دیگر نتایج آزمون فرضیه ها مشاهده شد که رقابت در بازار محصول و قدرت بازار رابطه بین حاکمیت شرکتی و مدیریت سود را تعدیل می کنند.