ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: هوشنگ-گلشیری حذف فیلترها
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۹ مورد.
۳.

شگردهای نوقدمایی در سبک هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمثیل گلشیری درونه گیری روایت پاره ای شگرد اشارتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰۳
هوشنگ گلشیری یکی از برجسته ترین داستان نویسان نسل دوم ایران بود که نوآوری در صناعت داستان نویسی را بیشتر از طریق احیای شیوه های رایج در فرهنگ روایتی کهن و ترکیب آنها با شگردهای مدرن جستجو می کرد. او شیوه داستانهای تو در تو و تمثیلی ، روایت پاره پاره و اشارتی را که از اوستا، قرآن ، و روایتهای مذهبی و عرفانی وام گرفته بود با شیوه های متداول امروزی درهم می آمیخت تا به یک سبک بومی و ابتکاری دست پیدا کند. تمثیلهای او، با آن که ساختاری ساده و کوتاه دارند اما از جنبه های نیرومند تاریخی، تفکرانگیزی و غنای اندیشگانی برخوردارند. شگردهای اشارتی و بافت پاره پاره در روایت نیز، با همه سادگی و صمیمیت در زبان و بیان، موجب سنت شکنی از ساختارهای مرسوم و پویایی دادن به ذهن خواننده می شوند.
۶.

تأثیرپذیری در سرزمین آفرینشگری و داستان های هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

۷.

شخصیت پردازی در داستان کوتاه «گرگ» از هوشنگ گلشیری

کلیدواژه‌ها: داستان کوتاه شخصیت پردازی داستان نویس روساختی هوشنگ گلشیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۲۵
مفهوم شخصیت در آثار ادبی، مانند سایر پدیده های دنیای هنر، در گذر زمان و با عبور از پیچ و خم های زندگی بشر، همواره دست خوش تغییر و تحول بوده است، آن چنان که به اقتضای شرایط اجتماعی و پیشرفت علمی و معنوی بشر، مفهوم آن در آثار ادبی از حالت ابتدایی خود، رفته رفته به سطحی پیچیده تر و پیشرفته تر ارتقا یافته است. با شروع جریان «رمان نو» که تمایل نویسندگان به سمت مسائل ذهنی و روانی قهرمانان داستان ها معطوف شد، عنصر شخصیت و چگونگی پردازش آن، بیش از پیش مورد توجه نویسندگان قرار گرفت. در ایران نیز در پی آشنایی داستان نویسان با آثار منتشر شده نویسندگان غربی، گرایش ها به سوی جریان نگارش رمان های روان شناسانه افزایش یافت. یکی از نویسندگانی که در این زمینه گام نهاد، «هوشنگ گلشیری» است که به امکانات تازه ای در داستان نویسی پی برد و تغییری اساسی در مشی ادبی خود داد. و در ردیف نویسندگان داستان نو قرار گرفت که داستان هایش بیشتر بر مکاشفه ی شخصیت دور می زند. این مقاله، به شیوه ی توصیف و تحلیل شخصیت به بررسی این عنصر روساختی در داستان کوتاه «گرگ» از هوشنگ گلشیری خواهد پرداخت
۸.

خوانشی روانکاوانه از داستان کوتاه «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرگ گلشیری نهاد من فرامن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵۴ تعداد دانلود : ۳۰۳۰
آنچه امروز به مثابه مکتب نقد روانکاوی در حوزه ادبیات مطرح است ریشه در تحقیقات و کاوش های فروید در زمینه ناخودآگاه انسان دارد. دستاورد او در زمینه شناخت و نحوه کارکرد ذهن، الگوهای جدیدی در زمینه تجزیه و تحلیل آثار ادبی معرفی کرد. الگوی ساختاری از برجسته ترین نظریات او در تبیین ماهیت ذهن و نحوه کارکرد آن است. بر اساس این الگو، ذهن به سه بخش «نهاد»، «من» و «فرامن» تقسیم بندی شده است که هر بخش کارکرد به خصوصی دارد. تحقیق حاضر، که جزو پژوهش های کتابخانه ای و کیفی به شمار می آید، خوانشی روان کاوانه از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری است که به صورت مشخص با استفاده از الگوی ساختاری فروید و انطباق آن با سه شخصیت محوری داستان یعنی گرگ، اختر و دکتر، کنش های این شخصیت ها را تحلیل کرده و جنبه های جدیدی از این داستان را نمایان سازد. تحلیل این داستان با رویکرد روان کاوانه فروید، سفری به جهان ذهن گلشیری در مقام مؤلف اثر است. رخدادهای عجیب و بی پاسخی که در پیرنگ داستان از رهگذر تقابل و تعامل اختر با گرگ و دکتر پدید می آید، جان مایه اثر گلشیری است که پرسش هایی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند و در این پژوهش رمزگشایی می شود.
۹.

فرمالیسم مقلد تکنیک زده (در بررسی آثار هوشنگ گلشیری)

۱۰.

یادی از مهدی اخوان ثالث (امید) و هوشنگ گلشیری

۱۱.

جستاری در بنیان های فکریِ نظریه ی ادبی هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی رمان معاصر اومانیسم فرمالیسم هوشنگ گلشیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۷ تعداد دانلود : ۹۰۵
هوشنگ گلشیری یکی از نویسندگانی است که پابه پای نوشتن داستان های مدرن و تکنیک محور، با نوشتن مقالاتی چند پیرامون رمان و شعر، کوشید تا مبانی نظری کارش را نیز به خوبی شرح کند. جان مایه ی فکری و نظری مقالات گلشیری، به اومانیسم و فرمالیسم گره خورده است. در روزگاری که جریان چپ و نویسندگان طرفدار حزب توده، هنر متعهد را تنها در رئالیسم سوسیالیستی می جستند، گلشیری کوشید تا مفهوم تعهد را از تنگناهای حزبی نجات دهد و طلیعه دار مفاهیمی چون انسان گرایی و فردیت باشد. هرچند در بسیاری از نوشته های گلشیری توجه به تکنیک و فرم، وجه غالب است، اما این تکنیک گرایی، به تکنیک زدگی نینجامیده است؛ چرا که برخورد دیالکتیکی اومانیسم و فرمالیسم در اندیشه های گلشیری او را به سنتزی راهبر شده که هم تعهد را تاب می آورد و هم تکنیک را. باری، در این پژوهش کوشش شده تا با توجه به مقالات هوشنگ گلشیری، بنیان های فکری او در پیوند با ماهیت و فلسفه ی ادبیات، مورد نقد و داوری قرار گیرد.
۱۲.

بررسی تکنیک‌های روایی در رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زاویه دید راوی رمان گلشیری شازده احتجاب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۶۰۲۵ تعداد دانلود : ۳۵۰۴
در داستان‌نویسی مدرن بسیاری از شیوه¬های سنتی روایت از میان رفته و معمولاً صناعت داستان بیشتر از محتوای آن در کانون توجه قرار گرفته است. رمان کوتاه شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری یکی از نخستین داستان‌های ایرانی¬ است که در آن به «فرم» داستان و شیوه‌های روایت بیش از هر چیز دیگر تکیه شده است. از نکته¬های مهم این رمان، چرخش‌های به¬جا و به¬موقع زاویة ¬دید است. بررسی و تحلیل زاویه دید و شیوه¬های روایی با دیدگاه‌های متفاوت از بحث‌های جدید نقد ادبی است که امروزه به عنوان شاخه¬ا¬ی مستقل و مهم در مباحث داستان‌نویسی به آن توجه می¬شود. گلشیری در این رمان از تکنیک¬های تک‌گویی درونی مستقیم روشن و تک¬گویی درونی غیرمستقیم به‌شایستگی استفاده کرده و جریان داستان را پیش برده است. این اثر از نظر روایت، رمانی منسجم و ساخت‌مند است که همه بخش‌های آن به طور منظم و منطقی در جای خود قرار گرفته¬اند. روایت در این رمان به شیوه رمان‌های جریان سیال ذهن است اما اغتشاش آن‌گونه از رمان‌ها ندارد.
۱۳.

بررسی مقوله اضطراب در مجموعه داستان نمازخانه کوچک من هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان کاوی نقد روان کاوانه اضطراب گلشیری نمازخانه کوچک من

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۷۸
محوریت نقد روان کاوانه، تعامل میان حوزه هنر، به ویژه ادبیات با موضوعات روان کاوی است که در این روش، سوژه متن به بستری برای شناخت نشانه ها، ریشه ها و عوامل روان نژندی در سه محور مؤلف، متن (ساختار و شخصیت ها) و مخاطب است؛ و در مواردی نادر به روش عبور از بحران و ابزاری برای روان درمانگری تبدیل خواهد شد. در این حوزه، مقوله اضطراب و وسواس از موضوعات مهمی است که در روان شناسی با رویکردهای شناختیِ متفاوتی بدان پرداخته شده است و می تواند یکی از موضوعات کاربردی در تحلیل متن محورانه آثار ادبی قرار گیرد. از سویی، آثار گلشیری به سبب آگاهی او از دانش روان شناسی و کاربست آگاهانه تکنیک ها و شاخصه های مهم آن در پردازش و تقویت شخصیت، از ظرفیت بالایی در جهت تحلیل روان کاوانه برخوردار است. لذا این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مقوله اضطراب در مجموعه داستان نمازخانه کوچک من پرداخته و نتیجه گرفته است که ریشه اضطراب در شخصیت های این داستان ها، ترس از وقوع یک حادثه ناگوار در آینده است و شخصیت ها اغلب به پاسخ ابتدایی اجتناب و گریز از موقعیت و مکانیسم های دفاعی ابتدایی روی می آورند. اکثر شخصیت ها در مواجهه با اضطراب، مبتلا به افسردگی، خشم و انزوا شده که در نشانه های رفتاریِ متعددی چون مصرف الکل، بی خوابی و بی قراری، پرخاش کردن و جیغ و فریاد کردن این بحران را بازنمایی خواهند کرد. درمجموع می توان اضطراب و افسردگی را در این مجموعه به عنوان وجه غالب در نظر داشت.
۱۴.

بررسی تطبیقی گفتمان دینی در آثار هوشنگ گلشیری و بدرشاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان دینی مارکسیسم بدر شاکر السیاب هوشنگ گلشیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
دین به عنوان نهادی که جهت تعالی، کمال و سعادت انسان در همه ادوار تاریخ نقش برجسته ای ایفا کرده است؛ در مکاتب مختلف بشری به اشکال گوناگون، مورد داوری قرار گرفته است. مارکسیست ها با توجه به اصل ماده گرایی، در پی نفی یا محدود کردن نقش دین به زندگی فردی برآمده اند. هوشنگ گلشیری به عنوان نویسنده نامدار توده ای مکتب اصفهان و بدر شاکر السیاب  شاعر معاصر عراقی منسوب به اندیشه مارکسیسم، دین و گفتمان دینی را به منصه داوری گذاشته اند پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و کمک گرفتن از مبانی مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، در پی بررسی و نقد گفتمان دینی آثار هوشنگ گلشیری و بدر شاکر السیاب  از منظر درونی است . نتیجه پژوهش بیانگر این است که گلشیری برغم کارکردهای فراوان دین، تحت تأثیر اندیشه های مارکسیستی بوده تبعیت از مدل روشنفکری متداول و منافی دین و کارکردهای دین را به تسکین آلام و رنج های توده ها تقلیل داده است. کما اینکه ، السیاب سعی کرده تا از دین به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر بحران های هویتی، تضاد شخصیتی و برپایی نهضت های ضد استعماری استفاده کند.
۱۵.

کالبد شکافی نثر (سبز مثل طوطی سیاه مثل کلاغ) هوشنگ گلشیری

تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۶۹۴
هوشنگ گلشیری نویسنده معاصر ایرانی و سردبیر مجله کارنامه بود. مورخان ادبی وی را از تاثیرگذارترین داستان نویسان معاصر زبان فارسی دانسته اند او با نگارش رمان کوتاه شازد. احتجاب در اواخر دهه چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید این کتاب را یکی از قوی ترین داستان های ایرانی خوانده اند. گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاهای اصفهان آغاز کرد. از سال 1353 تا 1357 به دعوت بهرام بیضائی در دانشکده هنرهای زیبایی دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستان رسیدند. او همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود. داستان سبز مثل طوطی سیاه مثل کلاغ از نمونه داستان های کوتاه او می باشد که بیشتر جنبه نقد اجتماعی-فرهنگی دارد در نتیجه پس از مطالعه این داستان دریافت می شود که این دو اثر را از جنبه های قلمرو زبانی- ادبی- فکری بررسی نماید.
۱۶.

بررسی جریان سیال ذهن در آینه های دردار هوشنگ گلشیری

کلیدواژه‌ها: جریان سیال ذهن حدیث نفس هوشنگ گلشیری آینه های دردار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۶۳۰
جریان سیال ذهن،روشی نسبتا جدید در داستان نویسی است که نویسندگانی چون دورثی ریچارسون، ویرجینیا و ولف وجیمز جویس، در آثار خود از آن بهره گرفته اند. ویژگی این روش، ارائه جریانی از اندیشه ها و تصاویر ذهنی است که اغلب فاقد یکپارچگی و ساختار مشخص هستند ؛طرح داستان، مرزهای زمان و مکان متعارف را در می نوردد و خواننده تنها از طریق واگویه های شخصیت ها، می تواند به طور نسبی، به درک آن نایل آید . این شیوه در کشور ما از همان آغاز رمان نویسی به سبک نوین، در آثار نویسندگانی چون صادق هدایت، صادق چوبک و هوشنگ گلشیری مورد استقبال قرار گرفت. هوشنگ گلشیری در رمان آینه های دردار، برای به تصویر کشیدن روحیات پیچیده اشخاص داستان و برای رخنه به اعماق آن ها، از تکنیک جریان سیال ذهن و به خصوص از شیوه ی حدیث نفس، مدد گرفته؛ روشی که مبتنی بر تداعی آزاد معانی است.
۱۸.

نگاهی انتقادی به میراث صوفیه در بره گمشده راعی هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی معاصر رویکرد انتقادی فرهنگ و سنّت عرفانی بره گمشده راعی هوشنگ گلشیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
فرهنگ و سنّت عرفانی در ادب فارسی، پیشینه ای به درازنای تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. گزاره های این سنّت عرفانی در ادبیات فارسی دوره باستان و در آموزه های آیین مهر، زروان و مزدیسنا و سپس در آثار عرفانی کلاسیک فارسی و پس از آن در ادبیات داستانی معاصر فارسی، قابل بازیابی است. ادبیات داستانی معاصر به تأثیر از فضای اجتماعی پسامدرن، شاکله و ساختار جدیدی به فرهنگ و سنّت عرفانی داده است و ساختارهای کلاسیک را تغییر داده و گاه آن را به نقد کشیده است. مسئله اصلی این است که این فضای پسامدرن، چگونه توانسته ساختارهای کلاسیک عرفان را در هم بشکند و نگاه های نوی را شکل بدهد؟ همچنین چه نوع نگاهی را جایگزین آن کرده است؟ بنابراین، در این پژوهش، گزاره ها و مؤلفه های مربوط به فرهنگ و سنّت عرفانی در یکی از آثار شاخص هوشنگ گلشیری با عنوان بره گمشده راعی، مورد واکاوی قرار گرفته است. هدف پژوهش، استخراج و تبیین عناصر مرتبط با فرهنگ و سنّت عرفانی برای معرفی و شناسایی نوع نگاه معاصران به مقوله فرهنگ و سنّت عرفانی است. بررسی نشان می دهد نوع نگاه انتقادی نویسنده رمان نسبت به مقوله های عرفانی در قالب معرفی دو شخصیت راعی و شیخ بدرالدین تبیین گردیده و از طریق آن، چگونگی مواجهه انسان معاصر با میراث صوفیه و بازخوردها، ارزش ها و اندیشه های مرتبط با آن معرفی و تحلیل شده است. نقد برخی از نگاه های مبتنی بر عادت در مقوله های عرفانی و دینی، نقد گزاره ها، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی در ارتباط با صوفیان مدّعی وابسته به صاحبان قدرت، وجه فلسفی و اجتماعی برخی مفاهیم مربوط به میراث صوقیه و تقابل میان زهد تعبّدی با عرفان عاشقانه و ارائه الگوی جدیدی از عرفان اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که در این پژوهش بررسی و از طریق آن، نگاه انتقادی نویسنده نهادینه شده است.
۱۹.

«تحلیل نشانه شناختی گفتگو در فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتگو ادبیات معاصر نشانه شناسی گفتمانی فیلمنامه داستانی دوازده رخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۷ تعداد دانلود : ۶۱۶
به رغم اهمیت فیلمنامة داستانی و توجه پژوهشگران ادبی بر اولویت آن و خواندن آن همچون گونه ای از داستان روایی، این عرصه کمتر مورد نقد و تحلیل علمی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با توجه به جنبه های کاربردی نظریات گردآوری شدة کر الام در نشانه شناسی متن با تمرکز بر عنصر گفتگو و عوامل بافتی بیش از عرصه های دیگر در آن و بررسی اصولی چون؛ نظام نشانه ای فرا زبان (رمزگان مشترک، لهجة فردی، محدودیت زبان)، جهت گیری اشاره ای، صنایع بلاغی، تضمین دریافت و اصول مکالمه گرایس به تحلیل نشانه شناختی فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری بپردازد. داشتن نقش محوری کارکردهای نشانه ای گفتگو در این فیلمنامه آن را به اثری حائز اهمیت برای بررسی های نشانه شناختی اشاره شده تبدیل کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شخصیت آقاجان در گفتگو با سایر شخصیتهای فیلمنامه علی رغم حضور فعالانه در گفتگو و درک شنونده و موقعیت گفتگوها (جهت گیری های اشاره ای) با زمینه سازی برای ایجاد نظام فرازبان با دو زیر مجموعة رمزگان و محدودیت زبان، نقض اصول مکالمه گرایس در چهار زمینة کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه، استفاده از صنایع بلاغی در چهار مورد (: این رانندة احمق، رستم، پیران و گم شدن)، بر آن است تا نشان دهد که چگونه با آشکارا ناقص کردن یا ناکامل بودن گفتار خود به بیش از آنچه گفته است نظر دارد ولی شخصیت های دیگر نمی توانند معنایی را که در ظاهر کلمات او وجود ندارد درک کنند.
۲۰.

روایت شناسی یک داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری براساس نظریه ی ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی هوشنگ گلشیری سطوح روایی معصوم دوم نظریه ی ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶۲ تعداد دانلود : ۲۶۴۲
یکی از بارزترین ویژگی های داستان مدرنیستی معاصر استفاده از صناعات روایی فراوان در آن است. نویسندگان مدرنیست روزگار معاصر برای عرضه ی هستی شناسیِ نوین خود همواره از تکنیک های روایی پیچیده بهره گرفته اند و از روایت های کلاسیک و خطّیِ سده های پیشین دوری جسته اند. هوشنگ گلشیری یکی از داستان نویسان روزگار ماست که با بهره گیری از صناعات روایی فراوان آثاری پیچیده، چندلایه و دیریاب خلق کرده است. روایت پیچیده ی داستان های گلشیری از مهم ترین مشخّصه های سبک داستان نویسی اوست. در این پژوهش براساس نظریه ی ژنت، روایت شناس ساختارگرا، داستان کوتاهِ معصوم دوم روایت شناسی و تحلیل شده است. پس از گزارش نظریه ی ژنت، سه سطح رواییِ داستان، متنِ روایی و روایت گریِ این داستان کوتاه و مؤلّفه های رابط این سطوح «زمان دستوری: نظم و ترتیب، تداوم، بسامد»، «وجه یا حال و هوا: فاصله و کانونی شدگی» و «صدا یا لحن» تحلیل و بررسی می شود تا فنون و صناعاتِ کاربستی هوشنگ گلشیری در خلق این اثر نشان داده شود و نیز معلوم گردد که گلشیری به گونه ای مدرنیستی از این مؤلّفه های روایی استفاده کرده است. هدف این پژوهش آن است نشان دهد مطالعه ی ساختارِ روایی آثار گلشیری به درک پیچیدگی های آن ها کمک می کند و منجر به شناخت بیش تر جنبه های معنایی می شود.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان