هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 29 زمستان 1403 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
الگوی شهرخلاق به عنوان رویکردی نوین در سیاست گذاری توسعه شهری، زمینه ساز ارتقای کیفیت زندگی، افزایش رقابت پذیری شهری و توسعه پایدار است. مطالعات متعددی به شناسایی شاخص های این الگو پرداخته اند، اما تفکیک این شاخص ها در دو دسته ی «محرک های شکل گیری الگو» و «پیامدهای ناشی از اجرای الگو»، نه تنها موجب درک عمیق تری از مفهوم شهر خلاق می شود، بلکه دستاوردهای نظری این حوزه را به راهبردهای اجرایی نزدیک تر می کند. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل روابط علی و معلولی میان شاخص های کلیدی شهر خلاق در ایران انجام شده است. در گام نخست، با مرور نظام مند ادبیات جهانی، مؤلفه های کلیدی این الگو استخراج شدند و در گام بعد، با استفاده از شیوه DEMATEL فازی، میزان تأثیرگذاری این شاخص ها تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که «صنایع فرهنگی و خلاق بومی»، «نگرش پذیرا و تنوع» و «حکمرانی دموکراتیک و فرهنگی»، نقشی اساسی در شکل گیری شهر خلاق در ایران دارند. درمقابل، شاخص های «درآمد خلاق شهری»، «برندسازی خلاق» و «اشتغال زایی خلاق» از پیامدهای اجرای این الگو محسوب می شوند. تفکیک شاخص های تأثیرگذار از موارد تأثیرپذیر، به مدیران شهری امکان می دهد تا به جای تمرکز بر حجم انبوهی از شاخص ها، بر عوامل اولویت دار در تحقق شهر خلاق تمرکز کنند. چنین رویکردی، ضمن بهینه سازی فرآیند تصمیم گیری، می تواند به تدوین راهبردهای عملیاتی هدفمند و کارآمدتر در راستای توسعه شهرهای خلاق منجر شود.
ویژگی های اثر معمارانه بر مبنای اندیشه های وارطان هوانسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف معماری و فرآیند آفرینش ساختمان به مثابه یک اثر ملموس، پرسشی در تاریخ معماری بوده که پاسخ آن با استناد به وجوه گوناگون این هنر فن در برخی آثار مکتوب ارائه شده است. در این میان، تألیفات معماران معاصر ایران را می توان بستری برای جست وجوی تعریف مذکور دانست؛ نوشته هایی که بازتاب افکار، دیدگاه ها و دانش فنی آنان می باشد. در پژوهش حاضر به بررسی مقالات بجامانده از وارطان هوانسیان به عنوان یکی از فعالان حوزه ی تألیف و طراحی در معماری معاصر پرداخته شده تا به پرسش پژوهش مبنی بر ارائه ی تعریفی از مفهوم اثر معمارانه بر اساس دیدگاه های وی پاسخ داده شود. به همین منظور، متن مقالات وارطان به مثابه بازنمود این دیدگاه ها، با روش تحلیل محتوای کیفی و طبق الگوی مقوله ای مورد مطالعه قرار گرفته است. در این روند، هر متن با تقسیم به واحدهای تحلیل چکیده سازی شده و عبارات حاصل، به صورت مفاهیم معرف وجوه گوناگون معماری طبقه بندی گشته اند. در ادامه، جمع بندی مفاهیم مذکور بر اساس اشتراکات زمینه ای آن ها در قالب مقولات صورت گرفته که هر مقوله، بیانگر یکی از ویژگی های اثر معمارانه است. با شکل گیری تعریف اثر معمارانه از تجمیع این ویژگی ها، ارتباط وجوه گوناگون معماری با زمینه های اجتماعی، روانی، تاریخی و علمی بستر آن و پیوند این مجموعه ی منسجم با کالبد شهر نتیجه می شود.
تعاملات غیررسمی و مشروط شهردار تهران؛ پژوهشی کیفی در نظام مدیریت شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهردار، نقش و وظایف مهم و متنوعی در نظام مدیریت شهری دارد. یکی از مهم ترینِ این نقش ها، نقش رهبری است. نقش شهردار در تعامل با سایر کنشگران شهری معنا پیدا می کند. در نظام مدیریت شهری کشور کنشگران متعددی با مسائل شهری سروکار دارند و کنشگرانی که شهردار با آنها در تعامل است طیف گسترده ای را شامل می شود، لذا بهبود مجموعه مدیریت شهری نیازمند همکاری و تعامل موثر میان این کنشگران است. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی ساختارهای پنهان تأثیرگذار بر تعاملات شهردار تهران در سطوح مختلف و نیز راهبردهای سازگاری در شرایط مختلف و برای مدیریت تعاملات در این سطوح است. رویکرد این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریه زمینه ای است. برای گردآوری داده ها از شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران ارشد و میانی شهر تهران بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش تببین کننده تعاملات غیررسمی و مشروط شهردار تهران در نتیجه تعاملات نامتوازن است. این تعاملات نامتوازن نشأت گرفته از ناکارآمدی قانون، تمرکزگرایی ساختار اداری- سازمانی، شیوه انتخاب شهردار و مدیران ارشد و سیاست زدگی زنجیره وار در انتخاب ارکان مدیریت شهری است. در پی تعاملات نامتوازن، راهبرد اصلی شهرداران برای حفظ تعاملات و جبران تعاملات ازدست رفته، روی آوردن به تعاملات مشروط و غیررسمی است.
تحلیل پارامترهای مؤثر بر کاهش میزان مصرف انرژی و کاهش انتشار کربن در طراحی بام سبز در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بام سبز به عنوان یک راه حل پایدار برای کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گاز دی اکسیدکربن در محیط های شهری شناخته می شود. این پژوهش از نوع کاربردی–تحلیلی و مبتنی بر شبیه سازی است که به بهینه سازی عملکرد بام سبز در تهران با تمرکز بر ارزیابی ضخامت بستر، کاهش ردپای کربن و انتخاب گیاهان مناسب برای شرایط اقلیمی این منطقه پرداخته است. در مجموع 133 سناریوی شبیه سازی برای تحلیل ویژگی های گیاهی نظیر شاخص سطح برگ، بازتاب پذیری و انتشار برگ انجام شد. این شبیه سازی ها چارچوبی برای انتخاب بهترین گونه های گیاهی که به ویژه برای شرایط اقلیمی تهران شامل دماهای بالا، خشکی طولانی مدت و زمستان سرد مناسب هستند، ایجاد کرده و در نهایت هشت گونه بهینه شناسایی شدند. همچنین، در این پژوهش به بررسی مکانیسم های مستقیم و غیرمستقیم کاهش ردپای کربن، از جمله جذب دی اکسیدکربن توسط گیاهان و کاهش نیاز به انرژی برای گرمایش و سرمایش پرداخته شده است. تأثیر ضخامت بستر بر عملکرد بام سبز و بهبود بازده انرژی نیز بررسی گردید. نتایج نشان می دهند که در دوره های گرم و سرد، صرفه جویی در بار سرمایی و گرمایی تا 25 درصد امکان پذیر است. در دوره سرد، گیاهانی با شاخص سطح برگ کمتر نسبت به دوره گرم، عملکرد بهتری در حفظ گرمای داخلی ساختمان داشته اند. به طور کلی، هشت گیاه انتخابی می توانند بین 19 تا 24 درصد از مصرف انرژی سالانه را کاهش دهند.
چارچوبی برای بهره گیری از تجربه فضایی حاصل از خوانش آثار سینمایی در طراحی معماری موردپژوهی: کارگاه طرح معماری 3 دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل طراحی سرشتی پیچیده و مبهم دارند و حصول راه حل های احتمالی در فضای مسائل طراحی دشواری های فراوانی به ویژه برای دانشجویان معماری به همراه دارد. این موضوع سبب گردیده تا در آموزش معماری راهکارهای مختلف نظیر یاری جستن از ارتباط های میان رشته ای مورد بررسی قرارگیرد که یکی از آن ها سینماست. هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی جهت استفاده از آثار سینمایی در فرایند طراحی دانشجویان رشته معماری است. در روش تحقیق از دو راهبرد استدلال منطقی و موردپژوهی استفاده گردید و بستر اجرای موردپژوهی کارگاه طرح معماری 3 دانشگاه یزد متشکل از 18 دانشجو است. نتایج این پژوهش نشان می دهد ازآنجاکه دانشجویان معماری اغلب تجربه استفاده از یک ارتباط میان رشته ای در فرایند طراحی را ندارند؛ لذا چارچوب مدنظر باید روندی تدریجی داشته باشد و بدین منظور چهار گام پیشنهاد گردید. گام نخست در عالم معماری و ماهیت اکتشافی داشته و گام دوم و سوم با عالم فیلم ارتباط بیشتری گرفته و به ترتیب ماهیت تحلیلی و تفسیری دارد. در گام چهارم دانشجو سعی در ترکیب آموزه ها متناسب با طراحی خود را دارد. در پایان ردپای این رویه در طرح نهایی دانشجویان موردبازبینی قرارگرفت و مشخص گردید که آن ها به فراخور توانایی، موفق به استفاده از این چارچوب در طرح خود شده اند.
عناصر داخلی فضای معماری مؤثر بر هیجان کاربر مبتنی بر داده های فیزیولوژیکی و فیزیولوژیکی عصبی: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای معماری دارای تأثیرات شناختی بر مغز می باشد؛ طوری که نمی توان تأثیرات فیزیولوژیکی و شناختی معماری بر انسان را نادیده گرفت. از طرفی، انسان محیط اطراف را از دریچه هیجان درک می کند. در نتیجه شناخت هیجان و عناصر معماری تأثیرگذار بر آن نقش مهمی در تجربه مخاطب فضا دارد. هدف این مطالعه، شناسایی عناصر داخلی معماری مؤثر بر هیجان کاربر فضاست. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش مرور سیستماتیک، به معرفی و تجزیه و تحلیل منابع موجود از سال 2013 تا 2023 پرداخته است. طیف وسیعی از پایگاه های داده الکترونیکی معتبر با استفاده از روش پریسما جست و جو شد. تعداد 1008 مقاله، کتاب و پایان نامه حاصل جست و جوی ترکیبی یافت شد. از این تعداد، 30 مطالعه در گزارش نهایی گنجانده شد. تمرکز پژوهش بر مطالعات تجربی است که نشان می دهد عناصر فضای معماری بر مغز تأثیرگذار بوده و باعث تجربه هیجان های مختلف می شوند. این مطالعات، از نظر متغیر ها، روش پژوهش و به صورت کلی، چگونگی جمع آوری و تحلیل داده و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس بررسی انجام گرفته، 14 عنصر داخلی معماری شامل ارتفاع سقف، رنگ، فرم، مبلمان، هندسه، فضای سبز، نور، مصالح، شکل پنجره، پیکربندی پلان، تناسبات، مقیاس، صدا، بافت بر هیجان کاربر فضا تأثیرگذارند.