اختلاف و انشعاب را باید عارضه ای طبیعی برای فرقه هایی چون بابیه تلقی کرد. اساساً نزاع و کشمکش، بخشی از فرایند تبلور و زیست آنان را شکل می دهد. در این میان، از قلم نیز به صورت ابزاری در این میدان استفاده شده است و نگارش کتب و رسالات علیه یکدیگر قسمتی از رویارویی گروههای منشعب با همدیگر می باشد. کتاب «هشت بهشت»، اثر مشترک میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی، با هدف بیان عقاید ازلیان و رد طریقه بهائیت نمونه ای مثال زدنی است که در این نوشتار معرفی شده است.
شاید هیچ تحلیلی گویاتر از اسناد موجود در بررسی ماهیت فرقه بهائیت و اقدامات مخرب و انحرافی پیروان آن وجود نداشته باشد. نوشتار حاضر، به بیان ناگفته هایی از بهائیت براساس بعضی اسناد اختصاص یافته است.
بی بهرگی از مبانی استوار فرهنگی به عنوان ویژگی بارز بهائیت موجب گردیده که نظریات آن ها به صورت عکس العمل هایی که برای مواجهه با نیازهای کوتاه مدت ساخته و پرداخته شده اند، مطرح گردند. بررسی انتقادی بعضی از شعارهای این فرقه توسط محمدعلی خنجی که در این مقاله آورده شده است، به خوبی، ضعف یادشده را آشکار می سازد.
در بحث از فرقه بابیت و بهائیت، و بررسی مسائل گوناگونی راجع به آن ها، جای جای با حوادث و رویدادهایی روبه رو می شویم که شناخت جایگاه و جغرافیای تاریخی آن ها به آشنایی کلی و جامع با پیشینه این فرقه در طی تاریخ نیاز دارد. با این آشنایی کلی، خواننده می تواند بفهمد هر رویداد یا تحول خاص در چه مرحله ای از تاریخ فرقه روی داده است و زمینه و بستر تاریخی آن چیست؟نوشتار پیش رو، با مروری بر پیشینه فرقه بابیت و بهائیت (از آغاز تا عصر حاضر)، تصویری کلی از این امر به دست می دهد.