فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل فرهنگی و اقتصادی موثر بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن می پردازیم هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر نگرش زنان است که با استعانت از نظریه های فوکو ،بوردیو ،بودریار ،الیاس ،ترنر ،موس ،داگلاس ،هبدایج ،فستینگر،فمنیست مورد بررسی قرار گرفته است. با طرح پرسش هایی همچون عوامل فرهنگی واجتماعی تا چه اندازه بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟ آیا ویژگی های جمعیت شناختی (تحصیل ،پایگاه اقتصادی ،سن ،...) بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟به تحلیل و تبیین موضوع پرداخته است.
روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 14 سوالی مبتنی بر طیف لیکرت است . نمونه مورد مطالعه 317نفر از بانوان تهرانی فعال در باشگاههای ورزشی بانوان منطقه 5 تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند.. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است یافته ها نشان داد که تمام عوامل فرهنگی واجتماعی تاثیرگذار برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن در سطحی بالاتر از حد متوسط قراردارند. تفاوت معناداری در مورد تاثیرگذاری عوامل فرهنگی واجتماعی برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی سن، وضعیت تاهل، تحصیلات شخصی، تحصیلات مادر، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، میزان درآمد و وضعیت مسکن وجوددارد.
عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از آسیب های جدی فراروی جامعه ناپایداری و تزلزل در خانواده ها و فقدان آرامش و روابط مستحکم است که در صورت غفلت، ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره ی جامعه ی اسلامی وارد خواهد کرد. حال آنکه تأسی به نمونه های خانواده ی تراز اسلامی به ویژه زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) می تواند بسیاری از معضلات موجود در خانواده ها را مرتفع سازد. در این نوشتار، ابتدا با مروری اجمالی به چیستی «آرامش خانواده» از منظر قرآن کریم، با نگاهی اجتماعی و تکیه بر روش داده کاوی متون و تحلیل اسناد موجود در خصوص سبک زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، مؤلفه های آرامش خانوادگی احصاء و تبیین می شود. از نگاه قرآن دو مؤلفه ی کلان «آرامش» و «مودت و رحمت» ارکان اساسی یک خانواده مستحکم هستند و بر همین مبنا مصادیق و زیرمؤلفه های مربوط به آرامش در زندگی خانوادگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) استخراج و تشریح شده است.
مصرف گرایی: از اجبار تا لذت مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون مصرف گرایی در میان ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فزاینده کالاهای مصرفی همسو با روند رو به تزاید مکان های مصرف و ارتقای نسبی سطح زندگی، مصرف گرایی را به پدیده شایع جوامع معاصر مبدل کرده و موجب شده است تا مفسران اجتماعی از مصرف کالاها بیش از تولید آن ها به عنوان نیروی پیش برنده جوامع معاصر یاد کنند. این امر پژوهش های جامعه شناختی را ضرورتاً با پرسش از عوامل موجد مصرف گرایی درگیر ساخته است. مقاله حاضر در همین راستا مطالعه عوامل موثر بر مصرف گرایی را در کانون توجه خود جای داده است. تحقیق با روش ترکیبی و استفاده توأمان از دو تکنیک پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که مصرف الزاماً به نحوی یک سویه متأثر از جبر و تعینات ساختاری- طبقاتی نبوده و بایستی آن را در تلفیق عوامل ذهنی و عینی و نیز در پیوند با موضوعاتی همچون تمایزطلبی و لذت جویی (هدونیسم) فهم کرد.
بررسی تأثیر مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش دختران مجرد نسبت به ازدواج (مطالعه شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نگرش دختران مجرد به ازدواج، با تأکید بر سبک زندگی آنها، در بین شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. ابتدا، به بررسی نظریه های موجود در حوزه سبک زندگی و ازدواج و سپس، به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است. در حوز ه سبک زندگی، از نظریات وبر، بوردیو، گیدنز و در حوز ه ازدواج از نظری ه مدرنیزاسیون بهره جسته شده است. سپس ، با استفاده از تکنیک های آماری و چارچوب نظری تحقیق، تأثیرپذیری نگرش نمونه به ازدواج، با چهار مؤلف ه ارتباطات اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، که به نظر می رسید بر متغیر وابست ه تحقیق اثرگذار باشند، سنجیده شده است. جامع ه آماری تحقیق، دختران مجرد شاغل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند، حجم نمونه 345 نفر است و داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که درصد درخور توجهی از افراد نمون ه تحقیق (1/39 درصد) به ازدواج نگرش منفی داشته اند. هم ه مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش به ازدواج اثرگذار بوده اند. مصرف فرهنگی با ضریب بتای 610/0 مهم ترین متغیر اثرگذار بر نگرش دختران به ازدواج بوده و از بین مؤلفه های اثرگذار بر نگرش به ازدواج، ارتباطات اجتماعی یگانه مؤلفه ای است که از سه مؤلفه دیگر سبک زندگی (پایگاه اقتصادی اجتماعی، مصرف فرهنگی و مدیریت بدن) اثر می پذیرد و به صورت بلافصل با ضریب بتای 553/0 بر نگرش به ازدواج اثرگذار است.
بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به پیدایش شکل های نوین روابط پیش از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، این مطالعه با هدف بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی پیش از ازدواج انجام گرفت. روش: در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب شد. جهت یافتن افراد نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از یافتن چند نمونه نخست از راه دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری داده ها از 19 زن که دارای رابطه هم خانگی بودند، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. زنان شرکت کننده بیش تر در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های بدست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تفسیرهای انجام شده در مورد داده ها چندین مقوله در زمینه وضعیت زنان هم خانه بدست آمد: رضایت نسبی از رابطه، تعهد متقابل ضعیف، کیفیت پایین رابطه، ترس از قضاوت خانواده و جامعه، آسیب های شخصی، رابطه معامله گونه و نداشتن تصمیم برای ازدواج. بحث و نتیجه گیری: شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی در زندگی جوانان ایرانی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متاهل و شیوع سبک های غربی روابط پیش از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و کارشناسان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، اقتصادی، ازدواج، برنامه های تلویزیونی و حوزه فرهنگ می باشد.
تأثیر سبک زندگی بر هویت قومی (مطالعه نمونه ای در استان لرستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. در جامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده می شود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین می شود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوب های سنتی هویت بخش کم رنگ شده و سبک زندگی مدرن باعث شکل کیری چالش های هویتی شده است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت قومی در استان لرستان است. مدل نظری این پژوهش برمبنای نظریه گیدنز، بوردیو و بودریار طراحی شده است. سبک زندگی به شکل دوگانة مدرن و سنتی در پنج بعد شامل الگوی فراغت، الگوی مصرف رسانه، الگوی بازنمایی بدن، الگوی خرید و الگوی تغذیه سنجیده شده است. همچنین هویت قومی در سه بعد ساکن در شهرهای خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده از روش مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مدل نظری، برازش نسبتاً بالایی دارد و داده های تجربی مدل نظری تحقیق را تأیید و پشتیبانی می کند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 21/0- بر هویت قومی تأثیر منفی می گذارد و سبک سنتی بر عکس سبک مدرن، به صورت مستقیم 25/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت می گذارد. علاوه بر آن سبک مدرن به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری 8/0- بر هویت قومی تأثیر منفی می گذارد و سبک سنتی به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری20/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت می گذارد. فرهنگی، تاریخی و اجتماعی سنجیده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جمعیت
ارزش های فرهنگی غالب در سبک های زندگی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناساییِ ارزشهای فرهنگی غالب در سبک های زندگی از آن منظر مهم است که ارزشها، فضایِ ذهنی فرد، سلیقه ها و ترجیحاتِ او را شکل می دهند و برنحوه انتخابهای عملی او،آنچه«سبک زندگی»نامیده می شود تاثیر می گذارند. براین مبنا هدفِ اصلی در این مقاله، شناسایی ارزشهای غالب فرهنگی در سبک های زندگی درسطح شهر تهران است. مسئله محوری، شناساییِ نسبتِ میان ارزشهای موجود با ارزشهای آرمانی، از منظر پاسخگویان است. روشِ تحقیق، کمی و شیوه گردآوری اطلاعات از یک سو مصاحبه با 30تن ازافراد ناهمگن در سطح شهرتهران جهت شناساییِ مفاهیم و ازسویِ دیگر، تکمیل پرسشنامه محقق ساخت است که در سال 1391درمیان300پاسخگویِ ناهمگون از نظرِ سن،جنس،میزان تحصیلات، شغل،میزان درآمد و محل سکونت، توزیع شده است.در این پژوهش،از آمارهای توصیفی و استنباطیِ خوشه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که میان ارزشهای موجود در جامعه با ارزشهای آرمانی،برای تعیین«فردِ ارزشمند»تفاوت وجود دارد. به گونه ای که در مورد نخست،باحضورِ پررنگِ ارزشهای«ظاهرگرایانه»همچون چشم وهم چشمی،خود نمایی و دورویی،کمرنگیِ ارزشهای«دگرگرایانه»مانند همدلی و قدرشناسی،مواجه هستیم. این درحالی است که فردِ ارزشمند،ازنظرپاسخگویان، فردی خردورز و تحصیلکرده قلمداد شده است. همچنین،غالبِ ارزشهای پیش گفته بامتغیرهای مستقل این تحقیق ازجمله جنس،سن،میزان تحصیلات،محل سکونت،درآمد و اشتغال، از تفاوت معناداری برخوردار نیستند و شاهد نوعی یکدستی در یافته های ارزشی هستیم.
مدل سازی ساختاری و تبیین علّی ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و ادراک جوامع و مردمان روستایی از کیفیت زندگی ، همچون واقعیت زندگی آنان، از عوامل ملموس و ناملموس بسیاری متأثر است. این ارزیابی، انعکاسی از شرایط و اوضاع قلمرو زندگی و سپهر اندیشگی آن ها است. سنجش و تحلیل جامع این ارزیابی نیز سنجه ای است هم برای ارزیابی و تحلیل سطح توسعه و برخورداری این جوامع از شرایط فیزیکی و عینی سکونتگاهی و هم ذهنیت و نگرش آن ها به زندگی روستایی و مقتضیات آن در مقایسه با تصور و ادراکی که به ویژه از زندگی شهری دارند. مطالعه حاضر، کیفیت زندگی در بخش هایی از جوامع روستایی استان های اصفهان و کرمان را ارزیابی و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل علّی کرده است. بخش عمده ای از مطالعه، تدوین چارچوبی نظریه مند برای سنجش «خود-ارزیابی» از کیفیت زندگی و مقیاس سازی برای مجموعه جامع و متنوعی از متغیرهای اثرگذار بر آن بوده است. بر اساس توصیف آماری متغیرها، گذشته از تفاوت هایی جزئی، در ارزیابی ابعاد و مؤلفه های مختلف کیفیت زندگی، بین مناطق دوگانه روستایی و گروه های دوگانه سن، جنس و تأهل پاسخگویان، اختلاف معناداری مشاهده نشد. روابط پیچیده و چندگانه بین متغیرها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر ارزیابی از کیفیت زندگی، با استفاده از رویکردهای آماری تحلیل مسیر و مدل سازی معادله های ساختاری، واکاوی و تحلیل علّی شد. با شناسایی و تدوین مدل مفهومی-تحلیلی مطالعه، علاوه بر مدل ساختاری اصلی برای تحلیل متغیر وابسته، روابط درونی بین متغیرهای مستقل نیز با پنج مدل مسیر علّی، ارزیابی و تحلیل و نتایج حاصل به تفصیل تشریح شد. درمجموع آثار مستقیم و غیرمستقیم، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، وضعیت مسکن، فعالیت های تفریحی و امکانات و تسهیلات، به ترتیب اثرگذارترین عوامل مثبت بر ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی بوده و پس از آن ها، احساس محرومیت نسبی، عوامل استرس زا و سن نیز متغیرهای اثرگذار منفی بوده اند. درانتها، اعتبارسنجی نتایج و برآوردهای مدل سازی علّی-ساختاری مطالعه آمده و پیشنهادهایی هم برای ادامه کار ارائه شده است.
پوشاک سنتی زنان در جغرافیای فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از انفکاک تدریجی بخش هایی از ایران، کشورهایی که امروزه با نام های تاجیکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و افغانستان شناخته می شوند، جزیی از پهنة وسیع سرزمین ایران بوده اند. امروزه در مناطق مذکور، پوشاک سنتی زنان در مقایسه با ایران امروز، از هویت ایرانی بیشتری برخوردار است، به نحوی که پوشاک سنتی زنان تاجیک، ترکمن، آذربایجانی و افغان را می توان نمونه هایی زنده از پوشاک سنتی اقوام ایرانی دانست.
در این مقاله، بر اساس آرای محققان در خصوص مد، سنت و هویت و به منظور دریافت شاخصه ها و ویژگی های پوشاک اصیل زنان ایران، پوشاک سنتی زنان در چهار کشور مذکور با روشی استقرایی و قیاسی، بررسی شده و بر این اساس، ویژگی های پوشاک زنان در این مناطق به منظور یافتن مؤلفه هایی از پوشاک اصیل زنان ایرانی تبیین شده است. بر اساس تحلیل داده ها، نتیجه گیری هایی مبنی بر چگونگی عام گرایی و خاص گرایی فرهنگی در پوشاک زنان و نیز اصول واحد در طراحی و ساختار لباس ایشان در این حوزه ارائه شده است.
جوانان و روابط پیش از ازدواج؛ مطالعه کیفی زمینه ها، تعاملات و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در نظر دارد تا به میانجی رویکرد برساختی تفسیری به کشف و بررسی زمینه ها و دلالت های معنایی روابط پیش از ازدواج جوانان و پیامد های آن بر زندگی متأهلی در شهر سنندج بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 21 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه گردید و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 18 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جوانان پیش از ازدواج، به دلایل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی و عضویت و تسهیل پذیرش در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند. در این میان محرکات جنس مخالف به مثابه زمینه تسهیل گر و فنّاوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. جوانانِ مورد مصاحبه با میانجی دو راهبرد «روابط عاشقانه» و «روابط مبتنی بر فریب» به رابطه با جنس مخالف تداوم بخشیده اند. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه پیش از ازدواج، با تقویت حس نوستالژیک، پیامدهایی چون احساس تأسف، مقایسه و تنوع طلبی جنسی، اختلافات خانوادگی، بی وفایی و عدم پایبندی در زندگی متأهلی را در پی داشته است. مقوله هسته «سیالیت پیوند زناشویی» ناظر بر پیامد های رابطه پیش از ازدواج جوانان بر زندگی متأهلی می باشد.
تبیین شرط بندی های ورزشی دانشجویان دانشگاه های شهر رشت از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین فرایند درگیری افراد در شرط بندی های ورزشی است. بدین منظور با استفاده از نمونه ای به حجم 272 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر رشت و عملیاتی کردن نظریه یادگیری ایکرز فرضیات پژوهش به آزمون کشیده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که همبستگی معکوس و معناداری بین ابعاد نظریه یادگیری اجتماعی یعنی پیوند افتراقی، تقویت کننده های افتراقی، تقلید و تعاریف و میزان مصرف و تمایل به شرط بندی های ورزشی پاسخگویان وجود دارد. همچنین مدل رگرسیونی تحقیق نشان داد که ابعاد مفهومی نظریه یادگیری اجتماعی می توانند 41 ردصد تغییرات میزان مصرف شرط بندی های ورزشی و 47 درصد از تغییرات میزان تمایل به شرط بندی های ورزشی را پیش بینی نمایند. در ادامه آن دسته از پاسخگویانی که به شکل افراطی و پاتولوژیک درگیری شرط بندی های ورزشی هستند تأثیرات اجتماعی و محیطی بالاتری را در مقایسه با قماربازان گهگاهی و غیرقماربازان دریافت داشته اند.
به طور کلی این پژوهش نشان داد که میزان مشارکت دانشجویان در فعالیت های شرط بندی و میزان تمایل به چنین فعالیت هایی در بستری اجتماعی صورت می گیرد و تغییر چنین الگو های رفتاری منبعث از محیط اجتماعی در وهله اول نیازمند الگوسازی فرهنگی مناسب و در وهله دوم برنامه های پیشگیرانه و حمایتی برای گروه های هدف است.
سالمندی سالم؛ تحلیل مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مردان و زنان سالمند در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از داده های حاصل از پیمایش نمونه ای و اجرای «پرسشنامة ساخت یافته» در میان سالمندان 60 ساله و بالاتر شهر شیراز در سال 1390 به بررسی مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت زنان و مردان سالمند و تبیین تفاوت های جنسیتی بر اساس مشخصه های اجتماعی و جمعیتی می پردازد. نتایج تحلیل های دو متغیره بیانگر تفاوت معنادار بین مردان و زنان سالمند در چهار بُعد از شش بُعد سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت است؛ زنان در ابعادی نظیر مسؤولیت سلامت و روابط بین فردی و در مقابل مردان در ابعاد مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نمره بالاتری را کسب کردند. در دو بُعد تغذیه و رشد روحی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده نشد؛ علاوه بر این، وضعیت سلامت خود ادراک و خود کارآمدی سلامت زنان در سطح پایینتری در مقایسه با مردان بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره با استفاده از آزمون تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که بعد از کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، اشتغال، و درآمد) جنسیت به طور محسوس و معناداری سبک زندگی ارتقای سلامت را تحت تأثیر قرار می دهد و زنان میانگین نمره بالاتری را در شاخص سبک زندگی ارتقای سلامت خواهند داشت. به طور خلاصه، نتایج مطالعه نشان داد جدای از ابعاد زیست شناختی متفاوت زن و مرد، شرایط اجتماعی نابرابر، رفتارهای سلامت متفاوتی را برای زنان و مردان به همراه دارد.
تحلیل اجتماعی الگوهای مصرف انرژی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناخت و تحلیل الگوهای مصرف انرژی در ساحت اجتماعی است. روش به کار گرفته شده، پیمایش و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه ساختمند است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در محدوده مناطق 22 گانه شهر تهران و جامعه هدف شامل کلیه شهروندان تهرانی با سن بالای 15 سال هستند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه معادل 1066 خانوار برآورد شد که در نهایت با افزایش 10 تا 15 درصد به آن، حجم نمونه به 1200 خانوار افزایش پیدا کرد. اعتبار و روایی از طریق استفاده از پرسشنامه های استاندارد مرکز آمار و همچنین نظرات متخصصین تأمین شد. یافته ها نشان می دهد: رفتار مصرف انرژی برحسب شروط وضعیتی، شرایط محیطی، پایگاه اقتصادی، سبک زندگی و هنجارهای مصرفی متفاوت است. تأثیرات محیطی و اقلیمی موجبات تفاوت های معنا دار در میزان مصرف انرژی شده و دامنه تغییرات را به شدت افزایش داده است. به طور کلی هرگونه تغییر در رفتارهای پایدار مصرف انرژی مستلزم تغییرات لازم در نگرش هاست.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و سبک زندگی با گرایش به فرزندآوری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نوع سبک زندگی (سبک زندگی سنتی و مدرن) با گرایش به فرزندآوری در بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-1393 با حجم نمونه 384 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه بندی و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان استفاده از رسانه های خارجی (اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی و شبکه های ماهواره ای) و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد، اما بین استفاده از رسانه های داخلی و گرایش به فرزندآوری رابطه معناداری مشاهده نشد. بین سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و سبک زندگی سنتی با گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار مثبت و بین سبک زندگی مدرن و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، از میان متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، مقطع تحصیلی، وضعیت شغلی و گروه قومی)، تنها رابطه بین وضعیت شغلی و قومیت با گرایش به فرزندآوری معنادار شد.
مصرف گرایی در سبکزندگی مدرن و دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع «مصرف گرایی» یکی از ویژگی ها و ترجیحات سبکزندگی غربی است که تحت تأثیر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه غلبه نظام سرمایه داری متأخر در چند دهه اخیر به ظهور رسیده است. همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و شایع جامعه جهانی تبدیل شده است.
در تبیین علل و عوامل مؤثر در رواج و نفوذ روزافزون این فرهنگ و نیز پیامدهای فردی و اجتماعی آن تاکنون دیدگاه های مختلفی با رویکردهای روان شناختی، روان کاوی، جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی، اقتصادی، ارتباطاتی و الهیاتی عرضه شده است. در این رویکردها، بیش از جنبه های اقتصادی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، توجه شده است.
این نوشتار درصدد است که با ارجاع ضمنی به دیدگاه های ارائه شده، جایگاه این رفتار را در سبکزندگی غالب و رایج کنونی، از ابعاد مختلف و با رویکرد غالب مطالعات فرهنگی، تحلیل کند و در پایان به صورت گزاره وار و مختصر به خطوط عام الگوی مصرف از دیدگاه اسلام توجه دهد. روش آن در مقام گردآوری اطلاعات اسنادی و در مقام بررسی آن ها، تفسیری، تعلیلی و تحلیلی است.
خوشه بندی سبک زندگی مبتنی بر مصرف رسانه ای(مورد مطالعه: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد فزاینده مصارف رسانه ای، چگونگی استفاده از رسانه های نوین شاخصی برای قشر بندی افراد در کلان شهرها شده است. پژوهش حاضر در کلان شهر اصفهان به روش پیمایشی برای پاسخ به این سوال بود که کدام مصارف رسانه ای عامل این قشر بندی است؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه شهروندان کلان شهر اصفهان به تعداد 1908968 نفر تشکیل دادند. از این میان تعداد 959 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (85/0) برآورد گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تحلیل خوشه ای دو مرحله ای بر اساس معیار اطلاعاتی (آکائیکه) و ضریب کای دو انجام گرفت. مهم ترین نتایج نشان داد دو خوشه در مصرف رسانه ای از یکدیگر قابل تفکیک هستند. خوشه اول نسبت به تعویض گوشی در سال، داشتن گوشی با کارایی و امکانات جدید، استفاده از ارتباطات غیر کلامی و برنامه های شبکه ای، فعالیت در شبکه های مجازی و استفاده زیاد از اینترنت نمرات بالایی کسب کردند. خوشه دوم در استفاده کلامی از تلفن همراه و انجام فعالیت های روزمره به صورت الکترونیکی به میانگین نزدیک تر بودند.
اصول سبکزندگی قرآنی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار نخست اصول سبکزندگی قرآنی، مفهومشناسی شده سپس تقسیمات متعددی در مورد اصول سبکزندگی مطرح گردیده و در ادامه به اصول ثابت و متغیر سبکزندگی قرآنی پرداخته شده است. در ادامه پس از بیان پیشینه آن در آثار مفسران و فقها، به ضوابط اصول ثابت (همچون نصوص قرآنی، حدود الهی، مقاصد شریعه و مانند آن) و اصول متغیر سبکزندگی قرآنی همچون عرف، احکام ثانوی اضطراری، احکام حکومتی، و ... اشاره شده است. در پایان، نتیجهگیری شده که در قرآن کریم بسیاری از اصول ثابت سبکزندگی قرآنی و اصول متغیر آن بیان شده است.
بررسی وضعیت مصرف گرایی با تأکید بر شهرنشینی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف گرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی است. مصرف گرایی یکی از مؤلفه های مشترک دوران مدرن و پست مدرن است. بنابراین مقاله ی حاضر به بررسی تجربی عوامل مرتبط با مصرف گرایی در بین جوانان شهر یزد می پردازد. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. برای پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این مقاله تأثیر متغیرهایی نظیر وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن، دینداری، جنس، محل تولد و تحصیلات با متغیر وابسته بررسی شد. همچنین از نظریات اندیشمندانی مانند گیدنز، بودریار، برایان ترنر و .. استفاده شد. از آنجا که هیچ کدام از نظریات نمی توانند به طور کامل و جامع پدیده ی مصرف گرایی را تبیین کنند، ما از چارچوب نظری ترکیبی استفاده کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که در بین متغیرهای زمینه ای، متغیر جنس و محل تولد با مصرف گرایی رابطه ی معنا داری برقرار کردند در واقع هر چه جوامع به سمت مدرنیته و شهرنشینی گام بردارند، میزان مصرف گرایی در بین کنش گران بیشتر می شود و متغیر تحصیلات با مصرف گرایی رابطه ای نداشت. همچنین بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی (با تأکید بر ماهواره) و جهانی شدن رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت ولی بین دینداری و مصرف گرایی رابطه ی معنا دار و منفی ای وجود داشت یعنی دینداری افراد مانعی بر مصرف گرایی بیشتر آنها بود. نتایج رگرسیون نشان داد که دو متغیر جهانی شدن و دینداری، 17 درصد از واریانس مصرف گرایی را تبیین کرده اند.