فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر یزد از زمان تیموریان شاهد ظهور مورخان بزرگی در عرصه تاریخ نگاری محلی بوده است. تاریخ نگاری محلی یزد با حاشیه گرفتن از تاریخ نگاری محلی فارس رشد کرد و هم زمان با توسعه یک قدرت سیاسی، که تقریباً برای اولین بار در تاریخ آن بروز کرد، نخستین کتاب در تاریخ محلی یزد نیز تدوین شد . در آغاز سده نهم سنت تاریخ نویسی در یزد رشد بیشتری کرد و آثار ارزنده ای در تاریخ نگاری محلی آن پدید آمد. این آثار تمام ویژگی های کلی تاریخ نگاری محلی ایران را داشت با این تفاوت که حس استقلال طلبی در آنها پررنگ تر بوده و توجه اصلی نویسندگان تاریخ محلی به بناهای یزد و سازندگان آنها بوده است . هرچند در کنار آن به تاریخ سیاسی هم پرداخته اند.
در این مقاله، با استفاده از منابع اصلی و به شیوه تحلیلی و توصیفی به این پرسش ها پاسخ داده می شود که علل اصلی رشد تاریخ نگاری محلی در این دوره چه بوده است؟ نویسندگان و مخاطبین این آثار چه کسانی بوده اند؟ در پاسخ باید گفت که به نظر می رسد ،استقلال سیاسی و تاسیس سلسله های محلی نقش اساسی داشته و حمایت حاکمان سیاسی از نویسندگان زمینه تدوین این آثار را فراهم کرده است . از سویی، رونق اقتصادی زمینه را برای کسب معارف فراهم کرده و نویسندگان بسیاری در عرصه تولید متون تاریخی ظهور کرده و به دنبال آن اشتیاق به خواندن آثارشان در بین طبقه متوسط گسترش یافته است.
خاندان بنوالیاس در کرمانو مناسبات آنها با سامانیان و آل بویه (357-317ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوعلی محمد، فرزند الیاس (و از نوادگان احمدبناسدبن سامان)از جمله فرماندهان امیر نصردوم سامانی بود که توانست در اوایل قرن چهارم هجری قمری با استفاده از خلاء قدرتی که در نواحی جنوب شرقی ایران ایجاد شده بود، علم طغیان برافرازد. وی به سال (317ق) وارد کرمان شد و حکومتی بهنام آلالیاس یا بنوالیاس تأسیس کرد. حکومتی که تا سال (357ق)تداوم یافت. در این زمان بهدلیل حضور دو قدرت آلبویه و سامانیان، بنیالیاس در طول مدت فرمانرواییشان با این دو حکومت درگیر بودند تا اینکه سرانجام کرمان ضمیمه حکومت آل بویه گردید. نوشتار حاضر بر آن است تا در حد توان دو مسئله اساسی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد: نخست بررسی زمینههای قدرتگیری خاندان بنیالیاس در ایالت کرمان و سپس بیان چگونگی روابط این حکومت محلی با دو حکومت قدرت مند آل بویه و سامانیان.
بررسی تطبیقی رویکرد سیاسی مورخان در تاریخ نگاری محلی گیلان از قرن نهم تا یازدهم هـ ق با تکیه بر روش و بینش مورخان
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی گیلان در فاصله ی قرن های نهم تا یازدهم هـ.ق قه طور چشمگیری رشد یافت.ضعف حکومت مرکزی و قدرت گرفتن حکومت های محلی در این منطقه را می توان از مهم ترین عوامل رشد تاریخ نگاری محلی این منطقه در این دوره دانست.برای شناخت تاریخ نگاری گیلان، بررسی سه مأخذ مهم این دوره تاریخ گیلان و دیلمستان، تاریخ خانی و تاریخ گیلان ضروری به نظر می رسد. بر اساس مطالعات انجام شده و بررسی تطبیقی ساختار سیاسی این متون، به نظر می رسد مورخان تاریخ گیلان و دیلمستان و تاریخ خانی، بیشتر تحت تأثیر جو حاکم و اقتدار حاکمان کیائی قرار گرفته اند.از نظر محتوایی، جریان های سیاسی در آثار این مورخان اولویت ویژه ای دارند.در نتیجه، صورت تاریخ های دودمانی به خود گرفته اند.جانب داری مورخانی نظیر مرعشی و لاهیجی از حاکمان کیائی در کتاب هایشان به طور واضح مشهود است.این نگرش آن ها موجب شده است سمت و سوی گزارش های تاریخی آن ها کم وبیش در جهت حمایت از امیران خود باشد، اما در تاریخ گیلانِ فومنی مورخ در پی آشفتگی اوضاع سیاسی و سقوط حکومت های محلی وقت، از دیدگاهی متفاوت در جریان های تاریخی نگریسته است.این مورخ از دیدگاهی وسیع تر و با نگرشی اجتماعی و جامعه شناختی نیز به تحلیل رویدادها پرداخته است.تأمل در نگرش فومنی به پدیده های تاریخی، و مقایسه ی بینش و روش وی با دو مورخ پیشین، سیری تکاملی را در اندیشه ی تاریخ نگاری محلی این سرزمین نشان می دهد. پرسش اصلی پژوهش این است که چه عاملی موجب توجه تاریخ نگاران محلی گیلان به رویدادهای سیاسی و تأکید بر آن ها در آثارشان بوده است.در پاسخ به این پرسش می توان این فرضیه را مطرح کرد که تأثیرپذیری مورخان از شرایط سیاسی و خدمت در دربار حاکمان وقت و نیز وقوع رویدادهای مهم سیاسی در این دوران موجب شده است که آن ها حاکمان وقت را محور نوشته های خود قرار دهند. ما در پژوهش می کوشیم با بررسی تطبیقی آثار موردنظر، و مطالعات نظری انجام گرفته در زمینه ی تاریخ نگاری، بینش و روش تاریخ نگاری این مورخان و بازتاب شرایط سیاسی در هر یک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
مزارات بیلانکوه تبریز
حوزههای تخصصی:
بیلانکوه یا ولیانکوی از محلات تاریخی شهر تبریز است. اشتهار این محله به نام «بیلانکوه» را به وجود مدفن اکابر اولیاء و عرفای تبریز در آن منسوب می کنند. مزارات بیلانکوه همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده اند، مرقد و مزار بزرگانی چون : اخی سعدالدین (عارف نامدار قرن ششم هجری)، کمال الدین مسعود خجندی (شاعر و عارف قرن هشتم هجری) کمال الدین بهزاد هراتی (نگارگر بزرگ قرن دهم هجری) و جز آن در این محله واقع شده اند. در دوره ایلخانی، بنیانگذاری شهرک دانشگاهی ربع رشیدی، توسط خواجه رشید الدین فضل الله همدانی بر اهمیت آن افزود و از این رو قرن هشتم هجری دوره رونق و شکوفایی بیلانکوه محسوب می شود. این منطقه از تبریز در ادوار بعدی نیز همواره مورد توجه بوده است. وجود آثار ارزشمند و متعدد مربوط به دوره های مختلف تاریخی نشان از اهمیت و جایگاه این محله تاریخی تبریز دارد. توجه و عنایت اکابر اولیاء و عرفا – به ویژه از قرن ششم هجری به بعد - به بیلانکوه، موجب شکل گیری زوایا و خانقاه ها و مقابر ایشان در این محله شده است؛ از این رو ارائه نتایج بررسی های میدانی درباره آثار و بقایای مقابر و مزارات بیلانکوه یکی از محور های این مقاله است.
بررسی نقش عوامل اجتماعی در نابودی گویش بهدینان کرمان و تلاش برای نجات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان نشانگر هویّت و گذشته هر مردمی است، ولی شاهدیم که بسیاری از زبانهای اقلیّت تحت نفوذ زبانهای رسمی از بین رفته اند یا شانسی برای بقا ندارند. زبان زرتشتیان، دَریdari))،گَورونیgavruni)) یا بهدینی نامیده می شود که خود دارای دو لهجه اصلی بهدینی یزدی و کرمانی است. امروزه تنها شمار بسیار کمی از سالمندان زرتشتی را یارای سخن گفتن با گویش بهدینی کرمانی است. هدف از این نوشتار افزون برگامی برای دوباره زنده کردن این گویش، بهره گیری از دستاوردهای آن برای نگهداری دیگر لهجه های گویش بهدینی است. این نوشتار به بررسی جایگاه گویش بهدینی کرمانی از گذشته تا امروز، شماری از تفاوت های بین این گویش و گویش بهدینی یزدی، چگونگی جای گرفتن این گویش کهن در زمره زبانهای «رو به نابودی» و پروژه هایی که برای نجات این گویش در دست انجام است می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که همان گونه که زرتشتیان کرمان بنا به دگرگونی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دگرگونی شیو ه زندگی، گسترش رسانه های گروهی، کاهش ارزش و پایگاه اجتماعی گویش و کم شدن کاربرد آن در جامعه و خانواده زبان مادری خود را کنار گذاشته اند، باید امروز نیز همگی با دگرگونی در احساسات، نگرش ها و باورها نسبت به نقش، کاربرد و اهمیت پایگاه زبان مادری گام بردارند و مدرسه های زرتشتیان، کلاس های دینی، رسانه های گروهی، انجمن ها و سازمانهای زرتشتی، سیاستمداران و بزرگان جامعه و سازمانهای نگهبان میراث زبانی نقش بزرگی را در زنده کردن این گویش دارند.
نقش تحولات سیاسی در اوضاع تجاری خراسان در دو سده نخست اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان از لحاظ موقعیت تجاری سالیان متمادی پل ارتباطی شرق و غرب به شمار می رفت. این منطقه از طریق راه های تجاری به مناطقی مانند هند و چین و اروپای شرقی و تبّت وصل می شد. از طرف دیگر وجود بازارهای پر رونق در شهرهای مختلف مانند بلخ، مرو و نیشابور به موقعیت تجاری آنجا رونق داده بود. این مقاله درصدد بررسی اوضاع اقتصادی خراسان و رابطه آن با کنش های سیاسی منطقه از سده اول تا برآمدن نخستین دولت محلی می باشد و می توان به این نتیجه رسید که رونق تجارت در این منطقه تحولات سیاسی و تاریخی مهمی را در آنجا رقم زده بود، که می توان از شکل گیری داستان های حماسی، ورود یزدگرد ساسانی به آنجا، حضور قبایل کثیر اعراب، سقوط امویان و برآمدن عباسیان و نیز تشکیل اولین دولت های محلی پس از سقوط ایران به دست مسلمانان یاد کرد که ظرفیت اقتصادی آن تأثیر بسزایی در این زمینه داشت.
مسئله «بحرین» در منازعات قدرت های منطقه ای خلیج فارس درقرن دهم هجری/ شانزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحرین به عنوان یکی از مراکز اصلی اقتصادی و گذرگاهی خلیج فارس در طی سده ی دهم هجری/ شانزدهم میلادی شاهد تحولاتی بس مهم بود که اثراتی ژرف و دیرپا در پی داشت. به واقع، ترکیب اجتماعی و سیاسی بحرین کنونی به شدت تحت تأثیر همین تحولات قرار دارد و از این رو، شناخت موقعیت سیاسی و اجتماعی این سرزمین در گرو درک صحیح موقعیت سیاسی بحرین در طی سده ی دهم هجری/ شانزدهم میلادی و تأثیر منازعات منطقه ای بر تحولات سیاسی و اجتماعی آن است. در این جستار ضمن تشریح رقابت حکومت ها و خاندان های محلی بر سر مسأله بحرین، روند ورود قدرت های خارجی یعنی پرتغالی ها و عثمانی ها به این کشمکش را در خلال سده ی دهم هجری/ شانزدهم میلادی مورد بررسی قرار خواهیم داد.
علل انحطاط اجتماعی بندر لنگه(1277ش تا 1328ش/ 1897م تا 1949م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر لنگه از سال 1213ش/ 1834م. بندر اصلی لارستان و محل آمد و شد کالاهای وارداتی و صادراتی خلیج فارس تا سال 1277ش/ 1897م بود که پس از آن پویایی اجتماعی و تجاری اش افول کرد. به نظر می رسد با تکیه بر عامل اقتصادی صرف نمی توان انحطاط اجتماعی این بندر را توضضیح داد و باید علل سیاسی و ایدئولوژیک نیز نقشی همتراز با علل اقتصادی را در نظر داشت. پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی وبا کاربرد نظریه تعیّن چندبعدی overdetermination)) دو عامل دیگر یعنی ساختار سیاسی و ایدئولوژیکی را در کنار ساختار اقتصادی این بندر بررسی و تحلیل نموده و این فرضیه را به آزمون گذاشته است که: «تناقضات ساختاریِ (تناقضات سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی) تشکل اجتماعی بندر لنگهاز سال 1278ش./1899م.، انحطاط اجتماعی آن را موجب گشت.» . تعرفه های جدید گمرکی( 1278ش/1899م،) لجام گسیختگی مأمورین دولتی و غیر بومی دفاتر گمرکی، ناامنی سیاسی و اجتماعی پس کرانه های لنگه پس از انقلاب مشروطیت، قانون انحصار تجارت، قانون خدمت نظام اجباری و فرمان «کشف حجاب اجباری» و وجود راه های فرار از این تناقضات (مهاجرت انسانی و مهاجرت سرمایه، قاچاق و رشوه) انحطاط اجتماعی بندر لنگه را در پی داشت.
جشن های دوران رضاشاه؛ اهداف و دستاوردهای آن در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایی جشن های گوناگون به مناسبت های مختلف و اجرای برنامه های گزینشی و ایراد نطق ها و خطابه های هدفدار یکی از کم هزینه ترین، عملی ترین و در عین حال، زودبازده ترین اقدامات برای تبلیغ و تأکید بر تحوّلات جامعه ایران و بزرگ نمایی خدمات شخص رضاشاه و تهییج احساسات توده مردم بوده است؛ بنابراین دولت پهلوی اول اهتمام ویژه ای به برگزاری جشن های مختلف در راستای همسو ساختن مردم با برنامه مدرن سازی و کاستن از موج مخالفت و مقاومت ها داشته است؛ در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیلی- اسنادی از طریق بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و روزنامه ها به این پرسش پاسخ داده شود که در دوران پهلوی اول چه جشن هایی و با چه اهدافی توسط کارگزاران دولتی در مناطقی چون کردستان اجرا شده و برگزاری این جشن ها تا چه حد توانسته است به تثبیت سیاست های فرهنگی دولت در منطقه یاری رساند؛ یافته های پژوهش نشانگر آنست که برگزاری جشن های دولتی دستاوردهای مقطعی داشته و در ایجاد تغییرات پایدار در افکار و رفتار اهالی مناطقی چون کردستان ناتوان بوده است.
جشن پیرشالیار در آینه فرهنگ مردم هورامان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسان شناسی روستایی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ فرهنگی-اجتماعی-اداری ایران
تأثیرات مذهبی حکومت امپراتوری عثمانی بر قبرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عثمانی ها (687-1343ه .ق/1288-1924م) یکی از قبایل ترک غز بودند که به خدمت سلجوقیان روم درآمدند و یک امیرنشین در آسیای صغیر تأسیس کردند. این امیرنشین از آغاز قرن هشتم هجری قمری/ چهاردهم میلادی گسترش یافت و به مرور به امپراتوری بزرگی تبدیل شد که بسیاری از سرزمین های قاره های آسیا، اروپا و آفریقا را در برمی گرفت. عثمانی ها در دوران حکومت سلطان سلیم دوم به قبرس لشکر کشیدند. این لشکرکشی حدود سه قرن حکومت مسلمانان را بر این سرزمین به دنبال داشت. حکومت عثمانی، تأثیرات مهمی در جنبه های سیاسی، اقتصادی و مذهبی بر جامعه قبرس گذاشت. این پژوهش به تأثیرات مذهبی حضور عثمانی در قبرس می پردازد. به نظر می رسد ورود عثمانی ها به قبرس از نظر مذهبی، مسیحیان ارتودکس را از سلطه کلیسای کاتولیک خارج ساخت و با اسکان مسلمانان در قبرس و پذیرش اسلام به وسیله گروهی از مسیحیان جزیره، عنصر ثابت مذهبی به قبرس وارد شد. به طوری که امروزه مسلمانان، پس از مسیحیان ارتودکس بزرگ ترین گروه مذهبی قبرس را تشکیل می دهند.
سبزوار پایگاه تشیع: مسجد فرومد سبزوار (از کتاب آثار ایران)
حوزههای تخصصی:
تأثیر فتوحات اسلامی و سیاست های مالی تازیان مسلمان بر کشاورزی خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خوزستان از دیرباز به دلیل وجود رودخانه های پر آب و زمین های پست و جلگه ای، یکی از مستعدترین نواحی ایران از نظر کشاورزی بوده است. با توجه به این بستر مناسب، از دیرباز کشاورزی در این منطقه رواج داشته و واجد نقشی حیاتی برای ساکنان آن بوده است. که البته با توجه به تحولات تاریخی هر برهه ی زمانی (همچون امنیت، فعالیت های عمرانی حکومت ها، سیاست های مالیاتی) رشد یا رکود در کشاورزی این استان مشاهده شده است. یکی از وقایع تعیین کننده در تاریخ خوزستان فتح آن توسط تازیان مسلمان است. آن ها در اواخر سال 15ق به خوزستان وارد و طی دو سال نبرد شدید، موفق به فتح خوزستان شدند. چون اکثر خوزستان با جنگ فتح شد، بر مبنای این شیوه ی فتح، مالیات هایی بر کشاورزان خوزستانی بسته شد. پرسشی که این پژوهش در پی پاسخ به آن می باشد این است: فتح خوزستان توسط تازیان مسلمان و سیاست های مالیاتی آن ها چه تأثیری بر اوضاع کشاورزی خوزستان نهاد؟ فرضیه تحقیق آن است که برخلاف نظر مشهور که مبدأ زوال کشاورزی خوزستان را در حمله تازیان می دانند، ویرانی در شبکه آبیاری، گسترش باتلاق ها و در نتیجه زوال کشاورزی خوزستان از اواخر عهد ساسانی آغاز شده بود، اما این زوال با ورود مسلمانان شدت یافت. روش کار در این پژوهش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخیِ منابع دست اول است که با کمک روش اقتصادسنجی (کلیومتریکس) به تحلیل داده ها پرداخته شده است. یکی از یافته های پژوهش این است که با توجه به نرخ مالیات پرداختی می توان به روش کلیومتریکس میزان رونق کشاورزی یک منطقه را بررسی کرد. یافته دیگر آن که، حمله عرب بلافاصله موجب زوال کلی کشاورزی در خوزستان نشد. بلکه این زوال از نیمه دوم قرن یکم قمری آغاز شد.
برده داری خانگی در اسناد الله آباد؛ اواخر دورة تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برده داری در شبه قارة هند، تابعی از شرایط گوناگون مذاهب و نظام اجتماعی و حقوقی است، این امر منجر به نظامی پویا مطابق با دوران اجتماعی سیاسی خاصِ خود است. هدف اصلی مقاله در پیِ بازتعریفی از بردگی، ذیل عنوان برده داری خانگی است که در مطالعاتِ تاریخ اجتماعی و نظام برده داریِ اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است. در اسناد بدست آمده از شهر الله آباد در شمال هند، اَشکال پراکنده ای از نظام برده داری در قالبِ مفاهیم خویشاوندی شکل گرفت؛ به نحوی که بردگی خانگی در «پیوستارِ خویشی» تداوم یافت. در این نظام، برده داری بازتاب فرایندی از «کالاشدگی» و «مالکیت» است. افزون بر آن، در این اسناد سعی شده است تا با واکاوی استعاره ها و مفاهیمی، همچون بردگان مقاطعه ای، بردگان فروشی، بردگان هبه ای، بردگان بدهی، و بردگان نکاحی؛ زمینه های پژوهشی و خوانشی تازه از این نوع نظام برده داری فراهم آید. همچنین نتایج برآمده، ما را در مواجهه با مولفة ارادیِ برده داری و مقولات تجاری و غیرتجاریِ بردگان خانگی قرار می دهد. مدعیات ما در این مقاله مشخصاً بر اساس زمان-بندیِ اواخر تیموریان هند، سدة هیجدهم و نیمة نخست سدة نوزدهم میلادی (تحت نفوذ بریتانیا)، پی ریزی شده است. تأکید می شود مباحث حقوقی فقهیِ برده داری اسلامی خارج از موضوع مقاله است.
جایگاه تاریخی شهر باستانی حریره در جزیرهٔ کیش
حوزههای تخصصی:
اواسط قرن چهارم (356 ه . ق.) بندر تجاری- اقتصادی سیراف ویران شد و بازرگانان سیرافی با توجه به موقعیت ویژهٔ خود به دنبال مأمنی دیگر توانستند جای پای خود را در جزیره کیش محکم کنند، که این امر منجر به ایجاد شهر حریره شد. شهر باستانی حریره واقع در شمال جزیره کیش که در حال حاضراز جمله نقاط تاریخی و سیاحتی به شمار می رود، یادگاردوران شکوفایی و رونق اقتصادی و تجاری این جزیره می باشد. فضاهای چون مسجدجامع، حمام، خانه اعیانی و تأسیسات آبی نشان از معماری زیبای این شهر دارد، همچنین اشیاء باارزش تاریخی به دست آمده نشان از غنای فرهنگی و شکوفایی جزیره کیش پس از افول بندر تجاری سیراف دارد. شهر حریره در زمان شکوفایی خود یکی از عمده ترین نقاط مورد توجه در خلیج فارس بوده است. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع موجود، جایگاه تاریخی شهر حریره و محوطه باستانی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
جایگاه سیاسی شهر شوش و دلایل افت سیاسی اقتصادی آن در دورة ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر شوش یکی از شهرهایی است که به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جغرافیایی خاص، دارای اهمیت ویژه ای در تاریخ ایران بوده است. این شهر، به دلیل داشتن پیشینة تاریخی، به خصوص در دورة ایلامیان و هخامنشیان، از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار بود و یکی از مناطق کلیدی و سرنوشت ساز در تاریخ این دوران به شمار می رفت. در عهد ساسانیان، با اینکه شوش در مسیر جادة ابریشم قرار داشت و از اهمیت تجاری- اقتصادی ویژ ه ای برخوردار بود، اما بیشتر مدارک و شواهد نشان دهندة سقوط سیاسی اقتصادی این شهر در این دوره است. این پژوهش، تلاش دارد تا به روش تاریخی و با استفاده از مدارک و شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی، همچنین با تکیه بر منابع این دوران، به جایگاه و اهمیت شهر شوش و دلایل افت و سقوط آن در دورة ساسانیان بپردازد.
خاندان معزی و گسترش اسلام در شبه قاره هند
حوزههای تخصصی:
اسلام در هند ابتدا به صورت روش های غیرنظامی و به وسیله ی تاجران و بازرگانانی که ما بین شبه قاره هند و شبه جزیره عربستان در رفت وآمد بودند، به صورت مسالمت آمیز اما محدود گسترش یافت. اما گسترش و نشر فرقه های اسلامی به خصوص فقه حنفی که با یورش سلطان محمود به هندوستان آغاز گشته بود، در دوران جانشینان این سلسله یعنی غوریان نیز در این منطقه ادامه یافت و در زمان قدرت گیری سلاطین دهلی من جمله شاهان معزی، سلاطین خلجی، تغلغیه، سلسله ی سادات، لودی و سوری تثبیت گردید. این سلسله های مسلمان که بعد از سلطان معزالدین غوری در شمال هندوستان قدرت را در دست گرفتند، همیشه روابط خود را با خلفای عباسی حفظ کرده و حتی پس از کشته شدن معتصم آخرین خلیفه ی عباسی تا مدت ها نام وی را بر سکه هایشان ضرب می نمودند، و این گونه تمایل خود را برای منطبق شدن با دنیای اسلام نشان می دادند.