فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
تحلیل رویکرد ویتگنشتاینی به مسئله خود ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم سه رویکرد متفاوت به خود ارجاعی در سنت فلسفه تحلیلی وجود دارد. رویکرد راسلی، رویکرد پوزیتیویستی و رویکرد ویتگنشتاینی. هرکدام از این رویکردها راه حلی متفاوت برای مسئله خود ارجاعی پیشنهاد کرده اند. از آن میان رویکرد ویتگنشتاینی به این مسئله بحث های زیادی را به وجود آورده است. ظاهراً فقره6.54 (عبارت ماقبل آخر) رساله ویتگنشتاین تمامی گزاره های کتاب از جمله خودش را بی معنی قلمداد می کند. این خود ارجاعی مخاطبین رساله را در وضع پارادوکسیکالی قرار می دهد. ویتگنشتاین با طرح مفهوم نردبان سعی دارد تا از این خود ارجاعی بگریزد. از میان تفاسیر مختلف از رساله ویتگنشتاین دو تفسیر توصیف ناپذیر و یکپارچه حول این مسئله شکل گرفته اند و سعی می کنند که با تفسیر واژه «بی معنی» خوانشی سازگار از متن رساله به دست بدهند؛ اما از خلال نقدهای این دو تفسیر به یکدیگر به نظر می رسد که اساساً رویکرد ویتگنشتاینی برای حل بحران خود ارجاعی راهگشا نباشد.
سالشمار زندگی هوسرل
درگذشت ایمانوئل لویناس
دا- زاین و زمانمندی
بررسی برخی پیامدهای معرفتی و سیاسی آموزه های رورتی و گادامر در باب حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به بررسی انتقادی آموزه های رورتی و گادامر در باب حقیقت از طریق تحلیل پیامدهای نامطلوب معرفتی و سیاسی آن پرداخته می شود. رورتی حقیقت را نفی می کند و آن را صرفاً بیانگر ویژگی جمله ها می داند. اما گادامر حقیقت را نفی نمی کند و آن را به مثابه آشکارشدگی، واقعه ای می داند که از دل گفت و گو آشکار می گردد و آدمی به مقتضای سنتی که درون آن پرتاب شده است از حقیقت بهره ا ی محدود، سیال و تاریخمند می برد. با وجود اینکه آموزه های گادامر و رورتی در تفسیر و پذیرش حقیقت مختلف اند، اما با پیامدهای مشابه ای مواجه اند، و این امر درست برخلاف آن چیزی است که آن ها می خواهند: نسبی گرایی معرفتی، نفی اصالت عقل، نفی اندیشه انتقادی، امتناع اصلاح گری، امتناع گفت و گو، خشونت و به خطر انداختن آزادی عقلانی.
پل تیلیش و تجربه دینی
نظام محاکات: زهر, تهوع, سلامت
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۴ شماره ۱۲
تای دلوزی تفکر
گفتمان سردبیر
وفای خلاق مارسل: روشی برای تغییر جهان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر رفتارهای مشاهده پذیر برایند طرز تفکری است که در پس زمینة آن ها قرار دارد، بدیهی است که هر تلاشی برای تصحیح رفتار، منوط به تغییر دیدگاه خواهد بود. با پذیرش این فرض، حل معضلات فردی و اجتماعی جوامع متجدد نیازمند بازنگری در نگاهی است که زیربنای کل متشکلی است که تفکر مدرن نامیده می شود.
گابریل مارسل برای این تغییر و اصلاح، آموزة «وفای خلاق» را پیش می نهد. وی درنظر دارد با تحول در روابط انسانی بر مبنای تجربه ای که در همة افراد مشترک است معنای راستین ارزش و حقیقت را به زندگی انسان بازگردانده و با تغییر در حیات فردی انسان، ساختارهای روبنایی جامعه را نیز دگرگون سازد