فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۶۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
روح و نسبت آن با سایر مفاهیم قرآنی مرتبط با آن همانند روح القدس، روح الامین و روحنا از جمله مسائل اختلافی در میان مفسران است. اما نوع این نظریات در عدم ارائه یک راهکار روشمند برای تبیین روح و نیز نداشتن جمع بندی مناسب برای مفاهیم مرتبط با روح، هم داستانند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به تبیین نظریه علّامه طباطبائی درباره روح در قرآن پرداخته است. ایشان از رهگذر یک تفسیر روشمند، به جمع بندی آیات مرتبط با روح پرداخته است. ایشان در این زمینه، تبیینی متفاوت و دقیق از آیه «خزائن» (حجر: 21) را نقطه عزیمت خویش قرار داده و بدین سان، در تبیین روح و مفاهیم مرتبط با آن در قرآن، موفق بوده است. طبق نظر ایشان، با توجه به آیه «خزائن»، روح یک حقیقت مقول به تشکیک است و مفاهیم مرتبط، از جمله نفس (روح) انسان، مراتب و درجات گوناگون آن حقیقت واحد است.
نقش و جایگاه عقل در تفسیر الجامع لأحکام القرآن قرطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرطبی، در دسته بندی تفاسیر، در گروه تفاسیر فقهی جای می گیرد و افزون بر مباحث فقهی مباحث گوناگون دیگری را نیز در خود جای داده است. یکی از موضوعات جالب توجه این تفسیر عقل است و جایگاه آن در سه حوزه فقهی، کلامی، و تفسیری قابل بررسی است. قرطبی در مقام نظر مجالی برای ورود عقل در حوزه های فقهی و کلامی نمی بیند، اما در عمل در مواردی به دلیل عقلی استناد کرده است. وی در حوزه قرآنی نقش پررنگی برای عقل در تفسیر قرآن قائل است. قرطبی در حوزه تفسیر با گشاده دستی نقش عقل در تفسیر را تبیین می کند و، با قبول تفسیر به رأی، عقل را منبعی مهم در تفسیر قرآن می داند و موافقان صرف تفسیر اثری را نقد و آن ها را تخطئه می کند. قرطبی روایات تفسیر به رأی را ناظر به دو دسته از مفسران می داند و، با قبول نقش عقل در تفسیر، در ذیل آیات به تعریف خود از عقل پرداخته است و بر اهمیت آن در تفسیر قرآن و ناکافی بودن اکتفای بر نقل تأکید دارد. مراد قرطبی از عقل طاعت الهی است و بر این اساس کسانی مانند کافران، که به طاعت الهی نمی پردازند، فاقد عقل اند. در این نوشتار درصدد بررسی تعریف عقل از دیدگاه قرطبی و نیز تبیین جایگاه آن در حوزه تفسیری هستیم.
بررسی اختلافات و اشتراکات تفاسیر عرفانی فریقین ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در متون عرفانی عموماً از اختلافات مذهبی خبری نیست، با این حال نمی توان وجود آنها را در کتب عرفانی نادیده گرفت. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی تألیف شده است، نقاط اشتراک و اختلاف تفاسیر عرفانی فریقین را به لحاظ متنی و محتوایی، ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) مورد بررسی قرار می دهد. روشمندی در تدوین متن، تداعی مفهوم سلوک و پرورش زبان عرفانی، از جمله اشتراکات مهم تفاسیر عرفانی است. دقت و تمرکز بر روی لغات، نگرشی خاص بر بعضی مفاهیم مانند ولایت و تلاش برای منسجم کردن اصطلاحات عرفانی نیز از موارد اختلاف این دو دسته از تفاسیر می باشد.
تأثیر سیاق در ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن جریر طبری صاحب تفسیر «جامع البیان عن آی القرآن» در تفسیر آیات به مسئله اختلاف قرائات توجه داشته و با توجه به ضوابط و معیارهای خود یکی از وجوه قرائت را اختیار کرده است. با تأمل در مواردی که ابن جریر یک وجه از قرائت را اختیار کرده، در می یابیم وی در بسیاری از موارد هماهنگی قرائت با سیاق را مؤید یک وجه از قرائت دانسته و بر اساس آن قرائت خود را اختیار کرده است.
با توجه به اهمیت موضوع، این نوشتار، ضمن بیان معنای واژه های اختیار، سیاق و پیشینه کاربست آن در تفسیر و قرائات، به بررسی و تحلیل یکی از معیارهای طبری در اختیار قرائت که هماهنگی قرائت با سیاق است، پرداخته و برخی مسائل در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
مرواریدى که بر ساحل قرآن و عترت درخشید
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بازخوانی نسبت بین جهانی و جاودانه بودن قرآن با جامعیت آن از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاره ای از اندیشمندان معاصر، از سر بی مهری به قرآن نگریسته اند و کاربست آموزه های آن را در انحصار ملیت، منطقه و عصر خاصی می دانند. اینان به تَبَع چنین باوری، جامعیت مورد اعتنای قرآن را نیز انکار می نمایند. نوشتار حاضر با توجه به آرای علامة طباطبایی، از منظر درون دینی و با رویکردی تحلیلی کوشیده است ضمن بررسی مدل ول آیات مربوط به: جهانی بودن و جاودانگی قرآن، جهانی بودن و جاودانگی رسالت پیامبر’، و جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبر’، به تبیین تلازم بین دو مقوله مهم جهانی و جاودانی بودن قرآن با جامعیت آن بپردازد. اهمیت این پژوهش ازآن رو است که با اثبات مدلول آیات مربوط ظبه جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبرر’، ناگزیر تلازم آن با مقوله جامعیت اثبات شده، قابل نفی و انکار نخواهد بود.
مقایسه تحلیلی تأویل از دیدگاه ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
به استناد آیات و روایات، تأویل راهی برای دستیابی به حقایق متن مقدس و عبور از ظواهر الفاظ برای نیل به حقایق آیات است. در این عرصه، هر یک از فرقه های اسلامی به بحث و تدقیق در این زمینه پرداخته و به گونه ای به ارائه تأویل صحیح همت گماشته اند. نوشتار حاضر به بررسی تأویل از دیدگاه دو دانشمند نام آور از فرقه های اسلامی عقل گرا (شیعه و معتزله)، یعنی ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی می پردازد. صدرالمتألهین به تناسبت دیدگاه وجودشناسانه و به مدد نظام عقلانی شهودی خود، میان مراتب حقیقت و عقل انسانی تناظر برقرار نموده، براساس این تناظر سعی در ادراک حقایق آیات براساس اصل موازنه میان معقول و محسوس دارد. این در حالی است که قاضی از منظر زبان شناسانه، تأویل آیات را منحصر در مدالیل زبانی دانسته، سعی می کند آن را صرفاً براساس عقل استدلالی تببیین نماید. بررسی نوع نگاه به مسئله تأویل از حیث مبدأ ورود به بحث، بدنه اصلی و پیامدهای آن در دو دیدگاه یادشده، دو جلوة متفاوت از دیدگاه های عقل گرایانه را در عالم اسلام ترسیم می کند که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد.
گفتگو با آیة الله محمد هادی معرفت
حوزههای تخصصی:
تفسیر آیه النور
پژوهش: مبانی فهم و تفسیر قرآن از نگاه شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
تبیین مصادیق «أهل البیت» در آیه تطهیر و نقد دیدگاه آلوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه تطهیر یکی از بحث برانگیزترین آیات قرآن در میان مفسران فریقین است. شیعه بنابر روایات متواتر پیامبر ص ، مصادیق«أهل البیت» موجود در این آیه را منحصر در پیامبر ص ، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) می داند. اما آلوسی از مفسران اهل سنت به مقتضای سیاق آیات و برخی احادیث پیامبر(ص) دایره مصادیق «أهل البیت» را وسیع تر و شامل همسران و فرزندان و نزدیکان پیامبر ص و حتی اقطاب صوفیّه می داند. در این مقاله، با بررسی شرایط کاربرد سیاق در تفسیر و بررسی روایات پیامبر ص از دیدگاه علمای اهل سنت، انکار انحصار مصادیق اهل بیت در اصحاب کساء مورد نقد قرار گرفته و با استفاده از احادیث صحیح موجود در منابع اهل سنت، انحصار مصادیق این آیه در اهل کساء ثابت شده است.
پیشا ادراک های علامه طباطبایی در تفسیر
حوزههای تخصصی:
جایگاه صحابه در تبیین قرآن: بررسى ده حدیث
حوزههای تخصصی:
آیت الله محمّد هادى معرفت در کتاب «التفسیر الاثرى الجامع»، براى تبیین مبناى خود در شیوه گزینش احادیث تفسیرى، به ده حدیث از پیامبر و ائمه علیهم السلام استناد کرده که براساس آن،اقوال صحابه و تابعین، حجّیّت و اعتبار کامل دارند. نویسنده، این مقاله را در نقد و بررسى این نظریه نوشته و این احادیث را از دیدگاه سند و دلالت، بررسى و نقد مى کند.
تأویل از دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تأویل» یکی از موضوعاتی است که فیض کاشانی در تفسیر قرآن و عرفان بدان پرداخته و در فهم درست آیات و روایات و حقایق هستی، برایش نقش کلیدی قایل است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه ایشان درباره تأویل بپردازد و مؤلفه های اصلی آن را تبیین کند. یافته ها حاکی از آن است که وی تأویل را «تعمیم معنای متبادر از لفظ و حمل لفظ بر معنای غیرمتبادر» می داند. وی با تبیین پیوند عمیق لفظ و معنا، الفاظ را دارای حقیقت و روح واحدی می داند که ممکن است به لحاظ مصداقی، شکل ها و مصادیق متعددی داشته باشند. وی از این رهگذر، پرده از سرّ اختلاف تعابیر معصومان علیهم السلام در بیان معانی آیات قرآن برمی دارد. فیض کاشانی روایات متعددی را در مقام بیان امکان تأویل در آیات قرآن و نیازمندی آیات قرآن به تأویل یادآور می شود. از برخی روایات ذکرشده، می توان تعمیم تأویل را نسبت به ظواهر قرآن برداشت کرد. وی ملاک درستی تأویل را بهره مندی آن از پشتوانه نقلی و یا ضرورت عقلی دانسته و تأویل را مختص معصومان علیهم السلام می داند.
تحلیلی انتقادی از دیدگاه ذهبی پیرامون «تفسیر به رأی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون ضمن تائید «تفسیر به رأی» به عنوان یکی از روش های تفسیر قرآن، آن را به ممدوح و مذموم تقسیم بندی کرده و پس از معرفی این روش، مصادیق هر کدام را جداگانه ذکر می کند و در این میان تفاسیر با صبغه اشعری را ممدوح و مابقی را مذموم تلقی می کند؛ بر همین اساس در بررسی تفاسیر دیگر فرق از جمله شیعه نمودهای عینی از تفسیر به رأی مذموم را ذکر می کند؛ از جمله: آیه تطهیر، آیات ولایت و آیاتی که ناظر بر باورهای کلامی تشیع است. پژوهش ذیل با رویکردی تحلیلی در سه محور: اصل تقسیم بندی، مصادیق تفسیر به رأی و نمودهای عینی از تفسیر به رأی مذموم، باور ذهبی را مورد کنکاش قرار داده است. نتیجه آنکه: اصل تسیمه «تفسیر به رأی» و تقسیم بندی آن معارض با اصول دینی می باشد. آیات، روایات، سیره معصومین(ع) و گفتمان اندیشمندان اسلامی به طور مطلق هرگونه تفسیر به رأی را ناروا و مذموم بیان داشته؛ و تلقی نمودن برخی از تفاسیر در حیطه ممدوح و مذموم، دور از داوری علمی و ناشی از پیش داوری و عدم شناخت مبانی دیگر تفاسیر است.