فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مجامع علمی و کارشناسی آمایش سرزمین، همواره تحلیل های متعدد و متضادی در خصوص ویژگیهای نظام شهری مناطق صورت گرفته است و نتایج ارایه شده به دلایلی نظیر تعریف مناطق بر اساس محدوده های اداری وسیاسی و یا استفاده صرف از مدلها و تکنیک ها بدون توجه به کاربرد منطقه ای آنها، دارای تفاوتهای اساسی و متضاد بوده و تصمیم گیری مناسب را برای مدیران و برنامه ریزان دچار مشکل ساخته است. هدف اصلی این مقاله، مقایسه تاثیر انتخاب محدوده های جغرافیایی در استخراج نتایج متفاوت در تحلیل های آمایشی ازمنطقه است. این مقاله موضوع انتظام فضایی شهرها را در دو منطقه آذربایجان، شامل: استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل به عنوان یک منطقه همگن از یک طرف و استان آذربایجان شرقی به عنوان یک منطقه سیاسی و اداری از طرف دیگر بررسی نموده است. نتایج نشان دهنده تفاوت بسیار زیاد ویژگیهای نظام شهری بین منطقه همگن و منطقه سیاسی اداری است. با انتخاب استان آذربایجان شرقی به عنوان یک منطقه، الگوی نخست شهری وضعیت فوق برتری را نشان می دهد، ولی با انتخاب منطقه همگن آذربایجان، الگوی نخست شهری به وضعیت برتری مطلوب تغییر پیدا می کند که نشان دهنده وضعیت مطلوب برای منطقه است. در این مقاله، به ضرورت توجه جدی به تعریف علمی منطقه در مطالعات توسعه شهری و منطقه ای اشاره شده است.
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، هیچ عاملی همانند فناوری اطلاعات، قادر به تغییر سازمان ها نخواهد بود. پژوهش حاضر، گامی در جهت بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ابعاد آن (سرعت، سهولت، دقت و قابلیت اطمینان) بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی در کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری آن، کلیه کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه، استفاده شده که روایی آن، به تأیید خبرگان و متخصصان رسیده و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ (91%) تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش میانجی ساختار سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. ضریب معناداری تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد، 4.69، فناوری اطلاعات بر ساختار سازمانی، 6.82 و ساختار سازمانی بر عملکرد، 5.80 می باشد؛ همچنین ابعاد فناوری اطلاعات (سرعت، سهولت، دقت و قابلیت اطمینان) با تبیین نقش میانجی ساختار سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد دارند؛ در نتیجه می توان با آموزش کارکنان در زمینه فناوری اطلاعات و اصلاح و تعدیل در ساختار مشاغل، با نصب تجهیزات و نرم افزارهای کاربردی به روز، زمینه های بهبود عملکرد، تسهیم دانش برای تسهیل یادگیری سازمانی، تسریع در اجرای فرایندهای اداری و کاهش حجم کاری را فراهم کرد.
مصرف گرایی: از اجبار تا لذت مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون مصرف گرایی در میان ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فزاینده کالاهای مصرفی همسو با روند رو به تزاید مکان های مصرف و ارتقای نسبی سطح زندگی، مصرف گرایی را به پدیده شایع جوامع معاصر مبدل کرده و موجب شده است تا مفسران اجتماعی از مصرف کالاها بیش از تولید آن ها به عنوان نیروی پیش برنده جوامع معاصر یاد کنند. این امر پژوهش های جامعه شناختی را ضرورتاً با پرسش از عوامل موجد مصرف گرایی درگیر ساخته است. مقاله حاضر در همین راستا مطالعه عوامل موثر بر مصرف گرایی را در کانون توجه خود جای داده است. تحقیق با روش ترکیبی و استفاده توأمان از دو تکنیک پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که مصرف الزاماً به نحوی یک سویه متأثر از جبر و تعینات ساختاری- طبقاتی نبوده و بایستی آن را در تلفیق عوامل ذهنی و عینی و نیز در پیوند با موضوعاتی همچون تمایزطلبی و لذت جویی (هدونیسم) فهم کرد.
نقش نهاد اقتصاد و فرهنگ در توسعه و حاشیه نشینی: شاخص توسعه ی انسانی در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی از پیامدهای توسعه ی ناهمسو و بدریخت در نظام شهرنشینی است. شهرها بستری گسترده از ساختارهای خرد و کلان ارتباطی، تعارضات اجتماعی و خشونت های سازمان یافته اند. شهر ایلام نیز با مسئله ی حاشیه نشینی و آثار منفی آن روبه روست. این بررسی به مطالعه ی تطبیقی شاخص های توسعه ی انسانی شهر- روستا در سه منطقه ی حاشیه نشین شهر ایلام (بان بور، بان چرمگ و کمربندی) می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سرشماری 1390 و آمارنامه ی 1392 استان است. برای امکان مقایسه، آزمون بررسی طراحی و بین 174 خانوارها نمونه ی اجرا که اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ 62/0= α به دست آمد. نتایج نشانگر توسعه نایافتگی و توزیع نابرابر هزینه-درآمد و دیگر شاخص های توسعه ی انسانی به ویژه مؤلفه های بهداشت و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش (گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه ی اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است، نه دافعه ی اقتصادی روستا یا جاذبه ی اقتصادی شهرها. سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق به صورت مثبت و همسو تأثیر داشته است. این مقاله پیوند همه جانبه ی نهاد مهم آموزش و فرهنگ را با دو مفهوم مهم اجتماعی، توسعه و حاشیه نشینی نشان داد و تأثیرگذاری یک جانبه ی نهاد اقتصاد را به چالش طلبید.
عوامل مؤثر بر میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف بررسی میزان مشارکت شهروندان در امور شهری و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان 18 تا 64 سال شهر مشهد می باشد. روش تحقیق، پیمایش است. جامعه آماری کلیه ساکنان مشهد و حجم نمونه 348 نفر می باشد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم مورد مصاحبه قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که میانگین میزان مشارکت مردم مشهد در امور شهری 3.19 ( در بازه 4-0) است که نشان دهنده مشارکت زیاد مردم در امور شهری است، بین متغیرهای احساس بی قدرتی، میزان آگاهی نسبت به مشارکت در امور شهری، سن، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، عضویت انجمنی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و رضایت از عملکرد شهرداری و مشارکت پاسخگویان در امور شهری رابطه معنی داری وجود دارد. مؤثرترین متغیر بر مشارکت شهروندان در امور شهری، رضایت از عملکرد شهرداری با ضریب تأثیر 0.319 می باشد نتایج این تحقیق نشان داد که در صورتی که شهرداری بتواند میزان رضایت شهروندان را از عملکرد خود افزایش داده و نگرش مثبتی در آنان ایجاد کند، احتمال افزایش مشارکت شهروندان در امور شهری افزایش خواهد یافت.
مشکلات اجتماعی/ فقر شهری و چالش آسیایی آن
حوزههای تخصصی:
"در واپسین دهه های قرن بیستم فرآیندهای گوناگونی موجب شکل گیری پدیده ای به نام «شهری شدن فقر » یا «فقر شهری» شد که یکی از بازتابهای کالبدی آن در ساختیابی سکونت گاههای غیر رسمی تبلور یافته است.
"
بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر قانون گریزی شهروندان استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قانون گریزی به نادیده گرفتن قانون در رسیدن به اهداف موردنظر و استفاده از روش های غیرمرسوم و غیرقانونی در جامعه اشاره دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر قانون گریزی شهروندان استان اردبیل است. روش: روش مورداستفاده از نوع پیمایشی (کمّی) و ابزار آن پرسشنامه است. پایایی سؤالات با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از مطالعة متخصصان و صاحب نظران ارزیابی شده است. حجم نمونه با استفاده جدول مورگان 1450 نفر تعیین و پرسشنامه به صورت تصادفی سیستماتیک توزیع شده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون استنباطی نشان می دهد که بین آگاهی از قانون، طرد اجتماعی، سنت پرستی، فردگرایی، نابرابری طبقاتی، جامعه پذیری، نظارت اجتماعی، ضعف اخلاق شهروندی، ضعف منزلت اجتماعی قانون و ضعف عملکرد نهادهای قضایی و انتظامی با قانون گریزی شهروندان رابطه معنادار داشته و با متغیر فقر فرهنگی رابطة معنادار نداشته است. یافته های رگرسیون چندگانه نشان می دهد که بیشترین ضریب تبیین متغیر قانون گریزی را متغیر مستقل ضعف منزلت اجتماعی قانون و کمترین تبیین را نابرابری طبقاتی داشته است.
مقدمه ای بر جامعه شناسی شهری ایران-9(ترکیب مشاغل در شهرها)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی برنامه ریزی مشارکتی طرح مدیریت محله در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت محله به عنوان نهادی تازه تأسیس برای ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر و به تبع آن برنامه ریزی محله محور مورد توجه ذی نفعان حوزه ی مدیریت شهری تهران است. این مطالعه به دنبال بررسی مکانیزیم های به کار برده شده برای طرح مدیریت محله است تا میزان موفقیت آن را در جلب مشارکت شهروندان برای برنامه های محلی بسنجد. این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است، از روش تحقیق کمّی و کیفی استفاده کرده بطوری که در روش کمی از دو جامعه ی آماری 384 نفری (شهروندان) و (مراجعه کنندگان به سراهای محلات) استفاده شده است. الگوی ارزیابی با استفاده از مدل ترکیبی سنجش عملکرد پاتنام و مدل ارزیابی امور فرهنگی سطح خرد رضایی و با بهره گیری از مفاهیم نظریه های مرتبط با ابعاد اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی به دست آمده است. همچنین در بررسی تحقیق کیفی از مصاحبه عمیق با ۲۲ نفر از مدیران محلات و تحلیل کارشناسان استفاده شده است. در نتیجه این طرح در مؤلفه ی اعتماد توانسته نظر بخشی از جامعه به عنوان مراجعه کنندگان به سراها را جلب نماید و نگرش شهروندان و اعتمادشان به طرح مدیریت محله ی مثبت ارزیابی می شود اما برای مؤلفه های آگاهی بخشی، تعامل و افزایش سطح مشارکت و برنامه ریزی مشارکتی موفق عمل نکرده و اغلب برنامه ریزی ها به صورت متمرکز صورت می گیرد. بنابراین نتایج نشان می دهد که طرح مدیریت محله با اجرای روش های موجود برای تحقق اهداف خود دچار ضعف هایی است که باید نسبت به رفع آن ها اقدامات دیگری را در دستور کار قرار دهد.
بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان شادمانی با تکیه بر احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پیشرفت هر جامعه در گرو استفاده بهینه از نیروی انسانی آن جامعه است و یکی از مهمترین اصول در حوزه مدیریت شهری توجه به مقوله شادی و نشاط شهروندان است.هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شادمانی و عوامل جامعه شناختی (احساس امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، هویت اجتماعی و آنومی اجتماعی) مؤثر بر آن در بین افراد بالای 18 سال در شهر کرمان می باشد. روش پژوهش با توجه به ماهیت متغیرها و روابط بین آنها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه افراد بالای 18 سال در شهر کرمان، 508984 بودند که از این تعداد384 نفر براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از آزمون شادمانی آکسفورد پایایی (917/0) و پرسشنامه محقق ساخته پایایی( 876/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: میانگین شادمانی افراد بالای 18 سال شهر کرمان، در سطح متوسط است و براساس نتایج رگرسیون، متغیرهای وارد شده به مدل رگرسیونی (احساس امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، هویت اجتماعی، سن و درآمد) 39 درصد از واریانس متغیر شادمانی افراد را تبیین کردند و از بین متغیرهای مستقل، متغیر احساس امنیت اجتماعی، بیشترین نقش را در تبیین شادمانی افراد داشت و سایر متغیرها با اینکه به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر شادمانی تأثیر گذار بودند ولی به صورت پیچیده ای در تعامل با متغیر احساس امنیت اجتماعی قرار داشتند.
تحول هویت اجتماعی، پیامد معماری و شهرسازی نوگرا در شهرهای نفتی خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سدة گذشته تقابل با غرب باعث مقاومت هایی در برخی کشورهای پیرامونی شده و بحث های جدی در حوزة هویت آنها ایجاد کرده است. در ایران نیز ابزار این تقابل در ارایة چارچوبی متمرکز به صورت هویت ملی دیده شده که نادیده گرفتن هویت های منطقه ای را در پی داشته است. حال آنکه هر یک از این نقاط دارای ویژگی های خاص و حتی رویارویی متفاوتی با نوگرایی بوده اند که خوزستان به واسطه اکتشاف نفت و تجربة منحصر به فردی در نوگرایی، یکی از این مناطق است.
لذا این پژوهش با این فرض که نظریة هویت اجتماعی دارای قابلیت هایی است که می تواند این نقیصه را پوشش دهد سعی می کند با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و بایگانی ها به ارایة الگویی از هویت در قالب هویت اجتماعی بپردازد که علاوه بر ابعاد هویت ملی ایران همچون دین و سیاست، ویژگی های منطقه ای هویت ساز از جمله فرهنگ، تمدن، سنت و محیط هر منطقه از کشور و قابلیت تبیین تحولات ایجاد شده در هر هویت را نیز در بر داشته باشد. سپس با استفاده از آن، سؤال اصلی پژوهش که چگونگی تأثیر معماری و شهرسازی نوگرا بر تحول هویت در شهرهای نفتی خوزستان است را پاسخ می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جامعة عشایری و روستایی خوزستان به راحتی جذب تمدن غرب شده و با آن سازگار شده اند که منجر به تحول تدریجی هویت سنتی و شکل گیری هویتی جدید در شهرهای نفتی شده است. تعمیم این موضوع برای کشور ما - که بخش عمده ای از آن را مردم عشایری و روستایی تشکیل می داده است – می تواند در ایجاد نگاهی نو به هویت یابی معماری و شهرسازی مفید باشد.
مطالعه رابطه بین اخلاق حرفه ای و رفتار ضد شهروندی: مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای ضد شهروندی مانند اجتناب از کار، خرابکاری و... رفتارهایی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سازمان آسیب های جدی وارد می کنند. یکی از عوامل تأثیر گذار بر کاهش چنین رفتارهایی، رعایت اصول اخلاقی چون صداقت، تعهد سازمانی و ... است که درمجموع اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (صداقت، انتقادپذیری، تعهد سازمانی، وقت شناسی، مشارکت) و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی افراد انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیّه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال 1393 و حجم نمونه 196 نفر از کارکنان بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه رفتار ضد شهروندی سازمانی، فوکس و اسپکتور (2002) و پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین صداقت کارکنان و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 18/0-) وجود دارد. بین انتقادپذیری و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 34/0-) وجود دارد. بین تعهد سازمانی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان41/0-) وجود دارد. بین وقت شناسی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 29/0-) وجود دارد. بین مشارکت و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 53/0-) وجود دارد. بین رعایت اخلاق حرفه ای و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 38/0-) وجود دارد. بر مبنای تحلیل رگرسیون انجام شده از بین ابعاد اخلاق حرفه ای مشارکت در حد بالا، تعهد سازمانی و انتقاد پذیری به میزان متوسط و وقت شناسی و صداقت در سطح پایینی باعث کاهش رفتارهای شهروندی بودند. بر اساس مطالعه انجام شده پیشنهاد می شود اصول اخلاق حرفه ای در کنار آموزش های شهروندی در کلیّة مقاطع تحصیلی مدارس به ویژه در دبیرستان آموزش داده شود و شاخص های اخلاق حرفه ای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی بومی سازی شود.
تحلیل فضایی جریان حواله های بانکی در شبکه شهرهای ایران
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد بحث این مقاله «سازمانیابی فضایی سکونتگاههای شهری ایران در عصر اطلاعات» است که امروزه بر اساس نظریه «شبکه شهرها»، بررسی می گردد. فرض بر این است که شبکه شهرها وقتی شکل می گیرد که دو یا چند شهر که قبلا مستقل از همدیگر بوده اند، بتدریج به مشارکت با یکدیگر تمایل یافته، همکاری می کنند. این مشارکت توسط کریدورهای حمل و نقل و زیرساخت ارتباط سریع و پایدار پشتیبانی می شود. مقاله حاضر، الگوهای فضایی جریانهای مالی بین شهری را با کاربرد داده های حواله های بانکی (بانک ملی ایران) در طول یک سال (از تاریخ 1/6/1384 تا 31/6/1385) بررسی کرده است، تا از این طریق برخی انواع روابط شبکه ای را در میان شهرها بالای صد هزار نفر ایران تعیین کند. در این تحقیق، روش آماری «تحلیل مولفه های اصلی» برای تعیین عوامل مهم مراکز جذب حواله ها، به کار رفته است. نتایج بررسی حاکی از آن است که تعداد کمی از مراکز شهری؛ یعنی هشت شهر تهران، مشهد، اهواز، اصفهان، ارومیه، کرمان، تبریز و زاهدان (در مجموع با 3/73 در صد واریانس تبیینی) به ترتیب بیشترین واریانس را تبیین می کنند. روش «تحلیل جریانهای غالب» و «مدلهای تعامل فضایی» برای بررسی و نشان دادن سلطه همه جانبه تهران بر شهرهای ایران به کار برده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد، از یک جهت اکثر شهرها تابع کانون شهری ملی (تهران) هستند و از جهت دیگر و پس از آن، تابع مراکز منطقه ای خود هستند. همچنین یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که «فرضیه های روابط شبکه ای» برای تعیین الگوی فضایی سکونتگاههای شهری در ایران، به علت حاکمیت نخست شهری شدید و طولانی مدت، چارچوب مناسبی نیست. این مطالعه همچنین چندخوشه از مراکزمهم با جریانهای حواله های بانکی معنی دار را در میان شهرهای مناطق کلانشهرهای مشهد، اصفهان، اهواز و استانهای مازندران و آذربایجان غربی نشان می دهد، لکن برای مشاهده روابط شبکه ای درون خوشه های شهری مذکور، باید بررسی های بیشتری صورت گیرد.
تحلیل فضایی احساس امنیت در محلات مختلف شهری (مورد مطالعه: شهر قدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان همواره به دنبال تأمین امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود است و احساس امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری، مورد توجه قرار گرفته است. در راستای این پژوهش، با هدف تحلیل فضایی احساس امنیت شهروندان در محلات مختلف شهری، شهر قدس را مطالعه نموده است. روش تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، احساس امنیت به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل در قالب 15 شاخص کالبدی, اجتماعی- اقتصادی و زیست محیطی مؤثر بر امنیت شهری در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 375 نفر برآورد شده است. انتخاب افراد نمونه با روش تصادفی ساده صورت گرفته است. پس از گردآوری داده ها با بهره گیری از تکنیک تاپسیس به ارزیابی هر یک از محلات از نظر احساس امنیت شهری بر اساس سه شاخص مطروحه پرداخته شد. بر اساس بررسی های صورت گرفته، محله مرکزی به عنوان یک محله کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی، برخوردارترین محله شهر قدس و محله جنوب غربی با بافت آشفته و سکونت غالب مهاجران، محروم ترین محله از لحاظ شاخص های احساس امنیت، رتبه بندی شده اند.
رابطه عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی پایدار شهری به مفهوم حرکت بر محور انسان- محیط بوده و توسعه ی امکانات شهری با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد. با توسعه و شهری شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه ی پایدار به این حیطه وارد گردیده و توسعه ی پایدار شهر محصول نگاه های جدید به عدالت اجتماعی، فضایی و محیطی نسبت به شهر است. عدالت اجتماعی در شهر به معنی حفظ منافع گروه های مختلف اجتماعی به وسیله ی توزیع بهینه ی منابع شهری، درآمدها و هزینه هاست. مباحث عدالت محیطی با تأکید بر مترادف بودن مفاهیم عدالت محیطی و عدالت اجتماعی، لزوم حسابرسی اجتماعی از نهادها و سازمان های دولتی و نظیر اینها را به عنوان پایه و اساس حسابرسی محیطی، ضروری می شمارد. در پژوهش حاضر ابعاد چهارگانه ی عدالت اجتماعی ادراک شده شامل فردگرایی اقتصادی، نیاز، برابری و انصاف و رابطه ی آن با مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ی عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز است. بر این اساس به منظور گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شهروندان مناطق ده گانه ی شهرداری شهر تبریز بوده و حجم نمونه ی محاسبه شده 384 نفر هستند. با توجه به اهداف و مدل مفهومی تحقیق برای تحلیل روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، رابطه ی مستقیم بین ابعاد چهارگانه ی عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر وجود دارد.