فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، گرایشی از رشتة تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناختی است که به رابطة زبان، قدرت و ایدئولوژی در جامعه می پردازد. هدف این مقاله بررسی نمونه های از متون و تصاویر کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از الگوی ون دایک(1998) و الگوی کرس و ون لیوون(1996) است. نتایج نشان می دهد کتاب مذکور مملو از عوامل گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی و شناختی از جمله نظام های ارزشی اجتماعی فرهنگی است. نویسندگان گفتمان این کتاب را طوری طراحی نموده اند که اهداف و ایدئولوژی مورد نظر آنان از جمله عرضة دانش اجتماعی فرهنگی جوامع غربی همچون سبک پوشش، تغذیه و مراودات اجتماعی، معرفی شخصیت های معروف و اماکن توریستی و نیز نگرش نژادپرستانه را در بر می گیرد. به طور کلی معرفی ابعاد مختلف جوامع غربی و هجوم نرم فرهنگ غرب در قالب این کتاب به منزله یک پل ارتباطی مشهود است.
سیر ادبیات داستانی در ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی که در معنای امروزی آن بیشتر ناظر به داستان کوتاه، داستان بلند و رمان است، در ایلام پیشینة اندکی دارد و شروع آن به داستان های کوتاه و پراکندة کلانتر محمدی باز می گردد. پس از وی، خداداد ابراهیمی با نگارش داستان های کوتاه به طور جدی وارد این حوزه شد و در سال 1378 «عاطفه در غبار» را به عنوان اولین کتاب چاپ شده در حوزه ادبیات داستانی ایلام، منتشر کرد. پس از آن، آثار دیگری در این حوزه، در قالب داستان کوتاه و رمان به زبان های فارسی و کردی انتشار یافت. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی، انجام شده و به دسته بندی آثار مکتوب ادبیات داستانی ایلام، بر اساس ترتیب و توالی زمان انتشار (دهه چاپ) آنها پرداخته و با تحلیلی هرچند مختصر از درونمایه آثار، نقاط ضعف و قوت آنها را بازگو کرده است. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که دهه هشتاد از جهت کمی، بیشترین آثار چاپ شده را داشته است. گفتنی است ادبیات داستانی ایلام از لحاظ کیفی تا رسیدن به جایگاه مطلوب خود، راهی دراز در پیش دارد و از لحاظ درونمایه، تنوع چندانی در کار نویسندگان ایلامی مشاهده نمی شود؛ چنان که فضای جنگ بر سایر موضوعات، سایه انداخته است. می توان گفت نشر آثار داستانی به زبان مادری (کردی) نیز مورد بی مهری نویسندگان ایلامی بوده است. از مشکلات پیش روی ادبیات داستانی در ایلام، می توان به کم کوشی در بازنویسی داستان های شفاهی، هزینه های سرسام آور چاپ و توزیع نامناسب آثار چاپ شده اشاره کرد.
بررسی بنیادهای اساطیری و باستانی در فرهنگ عامه مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با بازنمایی نقش اساطیر و باورهای باستانی و کُهن در هویت قومی- محلی و ذکر مصادیقی از کاربرد آنها در زندگی جاری یک قوم، در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که اساطیر و باورهای کُهن در دنیای سیال و ماشینی امروز تا چه میزان زنده و پویا هستند؟ و کدام باورها و اعتقادات عامه، ریشه در اساطیر و باورهای دیرین دارند؟ بررسی و تبیین نقش اساطیر و باورهای کُهن در میان یکی از اقوام جامعه امروز ایران، نشان داد که اساطیر و باورهای کُهن، گروه های مردم را در این ایده که به کُلیت واحدی به نام ملت تعلق دارند و از آینده مشترکی برخوردارند، متفق می سازد؛ چراکه اساطیر، برآیند روح جمعی و میراث نیاکان گذشته یک ملت است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای بود، ضمن اینکه مبنای نظری آن را کتابها و مقالات مرتبط با اسطوره و عقاید عامه تشکیل می داد. این مقاله، پس از بیان کُلیتی از ارتباط اساطیر با فرهنگ عامه، به تداعی و بیان اساطیری و باستانی باورهای عامیانه مردم ایلام پرداخت تا نشان دهد که اساطیر و باورهای عامیانه مربوط به هستی، تا چه میزان در عصر مدرنیته و ماشینی امروز برجای مانده و مقام اساطیر و باورهای کُهن تا چه میزان در باورهای گروندگان به آنها، تکوین و رشد یافته است.
دوسوگرایی جامعه شناختی در دوران سه پادشاه قاجار از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر جهان و پدیده های موجود در آن از زاویه یک گروه خاص (مانند مردان) نمی تواند تفسیر به راستی حقیقی از جهان و پدیده های آن باشد. چشم انداز زنانه امکان دیدن و تفسیر کردن پدیده های جدید، متفاوت یا مغفول مانده از نگاه مردان را فراهم می کند. در پژوهش حاضر چشم اندازی زنانه را در راستای کشف خاستگاه مسئله دوسوگرایی، به عنوان یکی از مسائلی که امروزه در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، پزشکی و حتی اقتصادی از مسائل عمده به شمار می آید، برگزیدیم و به پیگیری این نگاه خاص در زوایای تاریخ پرداختیم؛ سؤال اصلی در این پژوهش اینگونه طرح گردیده است: از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی، دوسوگرایی (دوگانگی) جامعه شناختی و فرهنگی ایرانیان در دوران سه پادشاه قاجار (ناصرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه) شامل چه انواعی می گردد؟ این پژوهش با استفاده از رویکرد نوع شناسی و با استعانت از نظریه مرتون درباره انواع دوسوگرایی روانشناختی و جامعه شناختی و از طریق تکنیک های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا سعی نموده است به پرسش مذکور پاسخ دهد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از شناسایی پنج نوع دوسوگرایی (دوگانگی) اجتماعی و فرهنگی در میان ایرانیان از نگاه مسافران زن انگلیسی است.
هویت جنسی جوانان در رمان های عامه پسند اینترنتی؛ مطالعه رمان های برگزیده سایت «نودهشتیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان های عامه پسند اینترنتی یکی از نمودهای تولید محتوا در فضای مجازی است که الگوی در حال تحول استفاده از اینترنت در ایران را از مصرف یک سویة محتوای سایت ها و رسانه های اجتماعی به سوی تولید محتواهای گوناگون، نشان می دهد. آنچه در این پژوهش انجام شده، بررسی رمان های عامه پسند پربازدیدترین سایت ها در میان سایت های منتشرکننده رمان های عامه پسند اینترنتی، یعنی سایت نودهشتیا[1] است. پرسش اصلی پژوهش چگونگی بازنمایی هویت جنسی جوانان در رمان های تولیدشده توسط کاربران در این پایگاه اینترنتی است. 24رمان از میان محبوب ترین رمان های این سایت، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آنچه نویسندگان جوان این رمان ها منتشر کرده اند، کمابیش بازنمایی کنندة تقید اندک جوانان به حدود و چارچوب های جامعه سنتی در ابراز هویت جنسی در ظاهر و پوشش، ارزش ها و نگرش های جنسی و رفتارهای بین جنسی است. این تقید اندک، با کمی اختلاف بین طبقات پایین و بالای جامعه، کمابیش قابل تشخیص است. جوانان نسل جدید در رمان های مورد بررسی، جوانانی با نگرش ها، الگوی ابراز هویت و رفتارهای بین جنسی هستند که ارزش های نسل پیش از خود را در عمل به چالش می کشند. در عین حال، محتوای رمان های عامه پسند سایت نودهشتیا نشان دهندة تصویری غالب از سبک زندگی طبقه بالای جامعه است. [1]. www.98ia.ir
نظریه «پنجره شکسته» و بازخوانیِ برخی حکایت ها و ضرب المثل ها در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در پرتو مطالعات میان رشته ای می توان به درک و خوانش متفاوتی از متون ادبی دست یافت و از آنها لذتی دوچندان برد. مقاله حاضر با بهره گیری از چنین رویکردی، با استفاده از نظریه جُرم شناسانه «پنجره شکسته»، برخی حکایت ها و ضرب المثل های ادبیات فارسی را بازخوانی کرده است. این نظریه می گوید: اگر جلوی ناهنجاری ها و جرم های کوچک گرفته نشود، جرم های بزرگ به وقوع خواهد پیوست. در مقدمه نحوه شکل گیری این نظریه و محتوای آن بیان شده، سپس نمونه های قابل انطباق با این نظریه از برخی متون مهم ادب فارسی، شامل ضرب المثل ها و حکایت ها ذکر گردیده است. پرهیزدادن افراد از انجام خطاها یا جرم های کوچک، به خاطر ترس از عادی شدن آنها بر اثر تکرار است، زیرا تکرار، اکثر امور را نزد انسان، عادی و طبیعی جلوه می دهد. از این رو نه تنها در آثار تعلیمی و اجتماعی، بلکه در اغلب متون، از جمله متون عرفانی و رساله های مذهبی نیز می توان چنین سخت گیری هایی را، در برابر خطاهای کوچک مشاهده کرد. این مقاله با استفاده از روش پژوهش اسنادی و کیفی نوشته شده است: ابتدا نظریه پنجره شکسته معرفی شده، سپس برخی متون تعلیمی فارسی مانند گلستان و بوستان سعدی به عنوان «نمونه» آماری جهت بررسی و تحلیل انتخاب شده اند.
علل انحطاط تمدن اسلامی از منظر استاد مطهری با تأکید بر تحلیل محتوای کتاب داستان راستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علل انحطاط تمدن اسلامی از موضوعاتی است که ذهن اندیشمندان بسیاری را به خود جلب کرده است و نظریه پردازان زیادی هم از منظرهای گوناگون نظریه هایی در تبیین این موضوع بیان کرده اند. استاد مرتضی مطهری ازجمله اندیشمندان ایرانی است که این موضوع سال ها دغدغه ذهن او بوده و برای بررسی این موضوع نقشه راه همه جانبه ای ترسیم کرده است. ایشان معتقد بود اصلاح نگرش بر اصلاح عمل مقدم است؛ پس برای بهبود عملکرد افراد جامعه ابتدا باید نگرش آنها را اصلاح کرد. همچنین، نقطه آغاز این حرکت اصلاحی، عموم مردم هستند؛ زیرا هر اصلاحی از سطح عموم آغاز می شود و به سطح خواص و حاکمان می رسد. بر همین اساس، استاد مطهری کتاب داستان راستان را نوشت تا نوجوانان را مخاطب این اصلاح نگرش قرار دهد. این پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کیفی در پی استخراج مفاهیمی است که استاد مطهری در این کتاب به مخاطب جوان خود منتقل می کند. همچنین، در پی بررسی میزان انطباق مفاهیم مندرج در این اثر با دورنمایه، نقشه راهی است که ایشان برای احیای تمدن اسلامی ترسیم کرده بود. بر اساس نتایج پژوهش، مقوله هایی که در تحلیل محتوای این اثر به دست آمد تا حد بسیار زیادی با نظریه استاد درباره علل انحطاط تمدن اسلامی منطبق است.
پژوهشی تطبیقی در چند باور عامیانه ایلام و انعکاس آنها در متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
باورهای عامیانه که ریشه در اساطیر، آیین ها و معتقدات بشر ادوار کهن دارند، در نواحی مختلف ایران، از جمله ایلام با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله، حضور دارند. تحقیق در سابقه باورها و سنن عامه، ما را با گوشه هایی از ذهنیت مردم در ادوار کهن آشنا می کند. به سبب سیطره سنت شفاهی بر ادبیات و فرهنگ ایلام و عدم کتابت آثار در روزگاران کهن، نمی توان در باب ریشه و قدمت آیین ها و باورهای این ناحیه، تحقیقی اطمینان بخش عرضه کرد. یکی از راه های تحقق این امر، جستجو در آثار کهن ادبیات فارسی و نشان دادن موارد همسان و مشابه در این متون است. بیان این اشتراک به این معنی نیست که آیین ها و باورهای عامیانه ایلام از رهگذر متون کهن ادبیات فارسی در این ناحیه رواج یافته است؛ بلکه به منظور نشان دادن ریشه و قدمت این امور در زمان های کهن است. باورها و آیین هایی که از روزگاران کهن کمابیش به صورت یکسان در نواحی مختلف ایران رواج داشته، در خراسان و آذربایجان و فارس به متون کهن راه یافته؛ اما در ایلام در آن عهد، ثبت و ضبط نگشته است. پژوهش حاضر بیانگر این است که آیین ها و باورهایی چون: کارد و کفن برگرفتن به نشانه طلب عفو، خجسته انگاشتن مهره فیروزه، آواز بی هنگام خروس و دلالت آن، جَستن چشم و معنای رمزی آن، تقدس درخت و همسان پنداری آن با انسان، بانگ زاغ و مرغوا و نظایر آنها، ریشه در ژرفای روزگاران بسیار کهن دارد و حاکی از استمرار فرهنگی دیرپا با عناصری مشخص در ایلام است.
بازنمایی زن در جوک های جنسیتی؛ تحلیل گفتمان انتقادی جوک های جنسیتی در مورد زنان در شبکه های موبایلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با هدف بررسی چگونگی بازنمایی زنان در جوک هایی که در مورد آنها ساخته شده اند، انجام شده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که جوک های جنسیتی برآمده از چه گفتمانی بوده و نحوه بازنمایی زنان در آنها تا چه اندازه نتیجه چنین گفتمانی است. به دلیل برخورداری موضوع از وجوه کیفی بالا، از روش تحلیل گفتمان استفاده شده است. به این منظور با استفاده از الگوی سه بعدی نورمن فرکلاف، تعداد بیست مورد از میان بیش از یک صد مورد جوک جنسیتی انتخاب و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جوک های جنسیتی، بازنمایی منفی و فرودست از زنان و دختران در مقابل مردان و حتی پسران داشته اند. در این جوک ها بازنمایی دختران متفاوت از زنان صورت گرفته است. بازنمایی زنان تحت تأثیر باورهای کلیشه ای، سنتی، مردسالارانه و تاحدودی کلیشه های رسانه ای صورت گرفته است؛ اما بازنمایی دختران به صورت عمده تحت تأثیر کلیشه های رسانه ای بوده است. همچنین نتایج نشان داد که جوک های جنسیتی از درون گفتمان مردسالاری برآمده و در نهایت به تأیید و تقویت این گفتمان منجر می شود.
مناسبات مکانی و بازتولید کلیشه های جنسیتی: تناظر دنیای ذهنی و دنیای عینی در رمان طوبی و معنای شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات مکانی، به عنوان یک لایه نشانه شناختی در مطالعات گفتمانی، در بازتولید روابط قدرت، تولید هژمونی و مشروعیت به ایفای نقش می پردازند. در این پژوهش، سعی بر آن داریم تا با بررسی نسبت های مکانی زن شخصیت اصلی رمان، طوبی، نشان دهیم که چطور مکان دلالتگر می شود و چطور به واسطه جنسیت، نشاندار می شود. خانه، نقشی محوری در رمان طوبی و معنای شب ایفا می کند؛ خانه ای که با شروع داستان، طوبیدر حیاط آن توصیف می شود و تا پایان رمان که پیری و مرگ طوبیاست، او را در بر گرفته است. پیوند خوردن این خانه و زنِ شخصیت اصلی رمان، دلالت های چندی را در پی دارد که در این پژوهش با استفاده از نظریه نشانه شناسی مکان به تبیین آن پرداختیم. فرض این پژوهش بر این است که در این رمان، تقابل دوتایی درون/ بیرون با تقابل دوتایی زن/ مرد متناظر است؛ به این معنی که درون با زنانگی و بیرون با مردانگی نشان دار می شود و برهم زدن این تناظر به فاجعه می انجامد. این ساختار تمایزی تا جایی ادامه پیدا می کند که ذهن، درونی ترین لایه مکانی می شود که شخصیت های زن در آن زندگی می کنند. همچنین این ساختار تمایزی به تقسیم کار جنسیتی و برخی کلیشه های جنسیتی در رمان دامن می زند.
«کنش های گفتاری سرل و پیوند آن با جنسیت و جایگاه اجتماعی در گرشاسب نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش گفتاری یکی از مبانی ایجاد ارتباط کلامی در متون ادبی به شمار می آید. بر مبنای نظریه ی گفتار، مبادله ی اطلاعات در قالب ساختار و کنش گفتار صورت می پذیرد. با تمرکز بر کنش های گفتاری یک متن، می توان وضعیت و موقعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر را تحلیل کرد. گرشاسب نامه اثر اسدی طوسی، متعلق به قرن پنجم هجری قمری از جمله آثار داستانی منظوم تاریخی است که کنش های گفتاری قابل ملاحظه ای دارد. این کنش های گفتاری با توجه به جنسیت اشخاص متفاوت است. در مقاله ی حاضر تلاش شده است تا بر مبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، گفتارها استخراج شود سپس به تبیین و تحلیل گفتار زنان و مردان موجود در گرشاسب نامه پرداخته شود. در این میان ارتباط کنش های گفتاری با وضعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر نیز سنجیده شده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که میان زنان و مردان در جامعه ی معرفی شده در گرشاسب نامه نابرابری های جنسیتی وجود دارد.
نسبت مرگ و دین در نمایشنامه های فرهنگی مرگ و مردن در بین نمونه ای از ساکنین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد دست یابی به دیدگاه ها و تفکرات افراد معمولی ساکن شهر تهران در مورد مرگ و مردن و تشخیص نسبت مرگ و دین در بین آنهاست. در تحقیق حاضر پس از مرور مختصر دیدگاه های نظری، با استفاده از روش نظریة مبنایی و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته دیدگاه های مصاجبه شوندگان در 9 نمایشنامه فرهنگی متمایز مرگ و مردن (نمایشنامه های: مرگ تقدیرگرا، مرگ معادگرا، مرگ عارفانه، مرگ شهادت طلبانه، مرگ تلفیقی، مرگ دنیوی، مرگ زیبا شناختی/پوچ گرا، مرگ ندانم گرا و مرگ ابهام گرا) مشخص شده اند و نمایشنامه های بیشتر دینی و بیشتر غیر دینی از هم متمایز گشته اند. همچنین وجود تکثر و تنوع در دیدگاه های مصاحبه شوندگان در مورد مرگ و مردن، فردی شدن دین در بین تعدادی از آنها، تلفیقی شدن تفکرات و عدم وجود هماهنگی بین عقاید و باورها با رفتارها و شیوة زندگی برخی از آنها، از دیگر نتایج این تحقیق است.
نمایش نامه نویسان ایرانی و تحولات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با مقایسه یافته های دو تحقیق در مورد نمایش نامه های ایرانی در دو دوره متفاوت نشان داده شده است که چگونه شرایط اجتماعی بر روی سبک و مضمون نمایش نامه های نوشته شده در هر دوره تاثیر گذاشته و آن ها را تغییر داده است. این تحقیق در حوزه نظری جامعه شناسی هنر نوشته شده است و چهارچوب نظری آن، رویکرد بازتاب است. روش به کار رفته در هر دو تحقیق، ترکیبی از پیمایش و مطالعه اسنادی بوده است که در این مقاله یافته های آن ها با هم مقایسه شده است. این مقایسه نشان داد که در رابطه میان سبک و مضمون غالب نمایش نامه ها با طبقه هنرمندان و شرایط سیاسی-اجتماعی حاکم در دو دوره، تغییرات اساسی رخ داده است، به این ترتیب که سبک و مضمون نمایش نامه های نوشته شده در سال 1369 تابعی بوده است از ویژگی های طبقاتی هنرمند و نیز ویژگی های سیاسی اجتماعی زمان. نمایش نامه نویسان متعلق به طبقه پایین بیشتر با مضامین غیراجتماعی و سبک های غیررئالیستی کار می کردند و برعکس نویسندگان متعلق به طبقه بالا بیشتر با مضامین اجتماعی و سبک های رئالیستی کار می کردند. همچنین سبک و مضمون آثار نوشته شده در این دوره با شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر آن، که به چهار زیردوره تقسیم شده، هماهنگ بوده است. از طرف دیگر یافته های تحقیق سال 1389 چنین رابطه ای را نشان نمی دهد. برعکس، تحقیق دوم نشان داد که نوعی یک دستی در میان نمایش نامه نویسان از هر نظر شکل گرفته است به طوری که توزیع نسبت سبک های رئالیستی و غیررئالیستی و مضامین اجتماعی کلان و مضامین اجتماعی خرد در آثار این نویسندگان، صرف نظر از طبقه اجتماعی آن ها و دوره های مختلف سیاسی جامعه، تقریبا یکسان است. دلایل این یک دستی که با دوره اول مطالعه تفاوت اساسی دارد، در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. .
نسبت زبان پارسی با بازسازی جامعوی در ایران و ذهن ترجمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این متن که در پی طرح فرضیّه یی برای شناخت نقش کلیّت علوم انسانی است، می کوشد، با کاوش سریع کوشش های معطوف و ناظر به امر بازسازی جامعوی[1] در چند دورة حاد تاریخِ ایران، نقش زبان را در فرآیندهای گسسته و پیوستة ایده های بازسازی جامعه اجمالاً شناسایی کرده، سرانجام با مقایسة نوع و نقش ترجمه در علوم انسانیِ ما در دوره ی اخیر، تأثیر ترجمه را بر ایده ها و کوشش های بازسازی جامعه دریابد. ابتدا ایده های بازسازی پس از حملة اعراب تا قبل از فردوسی و پس از او، به منظور پی بردن به چراییِ تلاش فردوسی برای پی افکندنِ امر بازسازی بر آرمان، رهیافت و منطق زبانی اش با یکدیگر مقایسه می شوند. سپس، سایر ایده های بازسازی در دو تحوّل پس از حملة مغول و پس از صفویه و میزان موفقیت آن ها ارزیابی می شوند. متن به تشریح اجمالی نسبت علوم انسانی با زبان پارسی در شرایطی می پردازد که منطق تحول بر اساس عملکرد ترجمه در جهان ذهن و زبان ما رقم می خورد. نتیجة کاوش پیشنهاد می کند که نوعی فقدان توجه به مبانیِ معرفت شناختیِ زبان به طور خاص، به کلیت زبان پارسی به طور عام و به کلیّتِ امر جامعوی به طور اعم، در طرح واره های علوم انسانی اخیر ما به چشم می آیند که در این میان عامل ترجمه از تأثیر بسیاری برخوردار بوده و هست. مقاله، این فرضیه را مطرح می کند که «احتمال موفقیت علوم انسانی در ایفای کارکردشان در امرِ بازسازی جامعوی ایران، تابعی از نسبتِ توجه این علوم به مبانیِ معرفتیِ جامعة ایران» است. مباحث مربوط به ترجمه که مستخرج از پژوهشی جامع با عنوان «مسائل جامعوی ترجمه و مترجمان ایران[2]» است، پیشنهاد می کنند که آنچه در دو قرن اخیر در ایران واقع شده فرو کاستن اندیشه به ترجمه و پیداییِ ذهن ترجمه ای بوده است و لذا احتمالی برای موفقیت علوم انسانی در ادامة این روند متصور نیست، بلکه ایفای کارکرد این علوم «تابعی از نسبتِ توجّه به بنیادهای معرفت شناختیِ زبانِ پارسی در ایران است».