فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاه تأویل گرانه به عناصر داستانی، صحنه پردازی، فضاسازی و لحن شخصیت ها در تاریخ بیهقی و با کمک گرفتن از تداعی معانی و مفاهیم در محور عمودی و افقی کلام، این فرضیه را اثبات کنیم که ابوالفضل بیهقی از طریق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاریخ و داستان پردازی و زینت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوی و فضای غیرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس می توان ادعا کرد که قلم بیهقی، صرفاً محافظه کار نیست؛ بلکه قلم وی توأم با انتقاد است، انتقاد از مفاسدی که منجر به شیوع بی اعتمادی در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادی زیرکانه و همراه با رعایت شأن پادشاه.
بازتاب زیبایی شناختی سیمای پیامبران در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسان هایی کامل و دارای شخصیّت آسمانی و سیره انسانی در اکثر متون ادب فارسی انعکاس یافته و یکی از غنی ترین منابع الهام در شکل گیری آثار هنری و ادبی، همواره سرچشمه مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، تحلیل سرگذشت پیامبران در قصاید خاقانی است. شاعر شروان برای طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پیامبر بهره برده که جلوه های زندگی حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترین کاربرد را در میان هفده پیامبر به خود اختصاص داده است. خاقانی با استفاده از داستان پیامبران، گاه تنها در پی ذکر گوشه های از زندگی آنان در قالب شعر است؛ امّا در بسیاری از مواقع، وی سرگذشت انبیا را وسیله ای برای طرح موضوع های مختلف می کند. شاعر با دست مایه قرار دادن داستان انبیا در پی طرح موضوع های متنوّعی است که در این میان، مدح، نخستین رتبه را دارد. این رویکرد خاقانی بر تعلّق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان برای رسیدن به مقصود خویش از شیوه های بلاغیِ گونا گونی مانند تشبیه و اغراق بهره جسته است. وی با این شگردها، کوشیده است توصیف هایی دقیق و روشن از موضوع های شعریش ارائه کند.
مقایسه شگردهای داستانی در روایت بیهقی و تنوخی از ماجرای افشین و بودلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی اثری ویژه در تاریخ و ادبیات فارسی است که شیوه نثر آن تأثیری ماندگار بر آثار و حتی اشعار پس از خود گذاشته است. شگردهای داستانی به کار رفته در این اثر، پژوهشگران فراوانی را برانگیخته تا از منظر داستانی به آن بنگرند. بررسی کارنامه بیهقی پژوهی در ایران نشان می دهد، به ماجراهای حسنک وزیر و افشین و بودلف بیش از دیگر ماجراها توجه شده است. ماجرای نخست در دوران بیهقی روی داده و دومی پیش از عصر او. آن چه تا کنون به آن توجه چندانی نشده است، چگونگی استفاده بیهقی از شگردهای داستانی و بازپرداخت حکایت هایی است که بیهقی از منابع پیش از خود گرفته است. با مقایسه روایت بیهقی از یک ماجرا با همان ماجرا در متنی کهن تر می توان با چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی و نگاه او به مخاطب آشنا شد. از همین رو، این پژوهش در پی بررسی و واکاوی چگونگی بهره گیری بیهقی از شگردهای داستانی در ماجرای افشین و بودلف و تغییرات پدید آمده از سوی این نویسنده در این ماجرا است و بررسی راه هایی است که بیهقی آگاهانه و برای درگیر ساختن بیشتر مخاطب در روایت به کار برده است. برای مقایسه شگردهایی مانند ساختار، پیرنگ، تعلیق، توصیف، گفت وگو، شخصیت پردازی و فضاسازی در هر دو روایت بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان داد که بیهقی در خطوط اصلی و طرح کلّی حکایت تغییری نداده است؛ اما در چگونگی ارائه، برخی عناصر را به حکایت افزوده و بخش هایی را نیز جا به جا کرده است؛ شگردهایی مانند تعلیق و بحران، فضاسازی، توصیف، گفت وگو، شیوه ارائه روایت و معرفی شخصیت ها در این تولید و بازسازی هنری نقش پر رنگی داشته است.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
نوستالژی در اشعار سنایی
حوزههای تخصصی:
سنایی شاعری صاحب سبک در ادبیات فارسی شناخته شده است. از آنجا که هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد، با کندوکاو در اشعار این شاعر بزرگ می توان به بررسی چشم انداز دیرینه و پنهان او پرداخت. نوستالژی از اصطلاحات روان شناسی است که وارد حیطه ادبیات شده است. نوستالژی، یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست داده و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی معرفی کرده است؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان سنایی و تحلیلِ کارکردهای زبان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مؤلفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمان شهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
درآمدی بر سبک شناسی آثار ظهیری سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نویسندگان سده ششم هـ.ق ظهیری سمرقندی، صاحب آثار سندبادنامه و اغراض السیاسه است. سندبادنامه وی در زمره معروفترین آثار داستانی فارسی است که به نثر فنّی نگارش شده و در اسلوب پاره ای از متون منثور تأثیر گذاشته است؛ از این رو بررسی سبک شناختی آن حائز اهمیّت و بایسته است.
در جستار حاضر بر اساس سه مقوله: زبان، ادب و اندیشه، آثار ظهیری بررسی شده است. در بعد زبانی گفته شده است که مهمترین خصیصه زبانی آثار ظهیری، اشتمال آنها بر پارهای از واژه های مخصوص حوزه فرارود مانند گرنج، کنانه و ... است. علاوه بر این با نقل عباراتی نشان داده شده که فعل «ساختن» مثل «گرفتن» به عنوان فعلی آغازی، در آثار وی به کار رفته است.
در بعد ادبی، گفته شده که تشخّص ادبی آثار ظهیری مرهون بسامد بسیار آرایه های بدیعی چون انواع جناس، ترصیع و ... است.
در مقوله معنی و درون مایه، سبب تشخّص و تفرّد سندبادنامه را اشتمال آن بر حکایات مکر زنان با جهت اروتیک، دانسته ایم.
بررسی انتقادی زندگی عطار و منظومه های شعری او (دراسة نقدیة لحیاة العطار ومنظوماته الشعریة)
حوزههای تخصصی:
یعدّ فرید الدین العطار النیشابوری من أبرز شعراء إیران القدامی، وقد کرّس جلّ اهتماماته فی سبیل نشر الثقافة الصوفیة من خلال آثاره الأدبیة، فجمیع نتاجات الشاعر دون استثناء تتضمّن تفسیرا لبعض المفاهیم العرفانیة، وتصویرا لمسعی السالک وعنائه فی سبیل الوصول إلی الحقیقة التی تتخیّلها الصوفیة. وعلی الرغم من کثرة کتب التذاکر التی تناولته بالذکر إلا أن حیاته احتجبت تحت رکام من الغموض، أضف إلی ذلک کثرة الانتحال والوضع علیه حیث نسبوا إلیه کثیرا من المنظومات العلیلة التی لا تمتّ إلیه بصلة؛ فجاء هذا المقال لیظهر حقیقة ما انتجته قریحة العطار الشعریة ویقوم بتبیین هویته من خلالها ویدرس الفکرة الرئیسة التی اعتمد علیها الشاعر فی جمیع نتاجاته الشعریة.
تشبیه در اشعار رودکی
لیلی و مجنون (برگرفته از نظامی گنجه ای)، میراث دار نمایش و نمایشنامه نویسی منظوم در ایران
حوزههای تخصصی:
وقتی کلمات متشنج می شوند
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
تصحیح و تحلیل چند تصحیف در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه دربردارنده داستان ها و حکایتهای بسیار کهن است و باور بر این است که این کتاب در اصل به یکی از گویش های فارسی میانه و آن طوری که وراوینی می گوید به زبان طبری کهن تألیف شده بوده است که دو بار به طور جداگانه توسط سعدالدین وراوینی و محمد بن غازی ملطیوی به نثر فنی فارسی دری برگردانده شده است. با بررسی درونمایه داستان های آن مشخص می شود که طبق گفته وراوینی اصل کتاب از سابقه ای کهن و حتی کهن تر از آنچه وی ادعا می کند، برخوردار بوده است. این کهنگی اثر را در محتوا و درون مایه بسیاری از حکایتهای اصلی و فرعی و اشارات کنایی و لفظی آن بروشنی می توان دید. این مقاله با تحلیلی تاریخی- اسطوره ای و اجتماعی - فرهنگی از محتوا و زبان مرزبان نامه وراوینی و روضه العقول ملطیوی بر آن است تا ضمن یافتن ریشه بسیاری از داستان ها و حکایت های این اثر در باورهای کهن ایران و ملل همسایه ای که فرهنگشان بر فرهنگ ایران تأثیر گذاشته است و با استناد به آداب و رسوم اجتماعی، فرهنگی و دینی ایرانیان قبل از اسلام، تاریخ تقریبی تألیف این اثر را که مسلماً به ایران پیش از اسلام و به احتمال زیاد به اواسط روزگار ساسانیان می رسد، مشخص کند.
بررسی عنصر شخصیت در حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره می جوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره می گیرد، اما باریک بینی ها و ظرافت کاری های آگاهانه ی او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بی تاثیر نیست.
بوستان یا سعدی نامه از مثنوی های مشهور و تاثیرگذار تعلیمی- تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدی پژوهان، برجسته ترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیام های خود، از ابزار و رسانه ی پرتاثیر «حکایت» بهره ی فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایت واره ی کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه ی مرحوم یوسفی- وجود دارد که بی تردید از لحاظ هنری و زیبایی شناسی همه در یک پایه نیستند.
این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایت های بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، « پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه ی داستان نویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفته اند.در هر حال، منظور از واژه ی «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنش ها یا محادثه ها در پیرامون وجود او شکل می گیرند. در مجموع، این مقاله نشان می دهد که:
1. در حکایت های بوستان چه گونه ای از شخصیت ها، نمود بیشتری دارند؟
2. پویایی و ایستایی شخصیت های اصلی حکایت ها ی بوستان چگونه است؟
3. در میان شخصیت های انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازه ای به مردان اختصاص یافته است؟
4. چه تعداد از شخصیت های اصلی بوستان چهره ی مثبت و چه قدر چهره ای منفی دارند؟
5. سهم شخصیت های مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطوره ای و تمثیلی چه قدر است؟
فقیر دهلوی و بررسی و تحلیل سیمای شاعری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و زبان و ادبیات دو قوم ایرانی و هندی چنان با هم درآمیخته است که گویی پیکره فرهنگی یگانه ای را تشکیل داده اند. وجود شخصیتهای برجسته فارسی زبان و آثار فراوان فارسی که در شبه قاره هند پدید آمده اند و بدون آنها تاریخ ادب فارسی کامل نمی شود، حکایت از همبستگی دیرینه فرهنگی ایران و هند دارد. یکی از این شخصیتهای برجسته اما گمنام سرزمین هند، که با تالیف یا تصنیف آثار مختلف ادبی – بلاغی نقش چشمگیری در توسعه و آموزش زبان و ادب فارسی در هند داشته، شمس الدین فقیر دهلوی است. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن بررسی مختصر اوضاع و احوال سیاسی - اجتماعی و ادبی عصر فقیر دهلوی به احوال و افکار و آثار او بویژه معرفی و تحلیل آثار شعری او در زمینه غزل سرایی و مثنوی سرایی بپردازیم و شیوه و سبک شاعری او را با نقل و مقایسه اشعاری از او و مقلَدانش نشان دهیم.
مقایسه ساختار تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار، از وجوه مختلفِ بلاغی؛ یعنی موضوعی، طرفین تشبیه، زاویه تشبیه، ساختار شکلی، وجه شبه، ادات، حسی، عقلی و انتزاعی بودن، تشبیهات گسترده و فشرده، مفرد و مرکب بودن، بررسی، دسته بندی و مقایسه و پس از تطبیق تشبیهات هر دو شاعر، تحلیلی آماری و علمی از آن ارائه شده است. مسأله اصلی پژوهش بررسی و مقایسه تشبیهات این دو اثر از وجوه مذکور است، زیرا تشبیه یکی از مهمترین عوامل مخیّل شدن کلام و تولید شعر است و بررسی فرایند آن در دو اثر مورد بحث، مخاطب را از رازهای پنهان شعر نظامی و امیرخسرو آگاه می کند. از سوی دیگر در این پژوهش تأثیرات تشبیه بر ساختار زبانی و سبکی دو اثر نشان داده می شود. از اهداف این نگرش تحلیلی و تطبیقی، بررسی آماری تشبیهات هر دو شاعر و مشخص نمودن میزان ابتکار و تقلید هر یک و دست یافتن به دیدگاه جامعی درباره نوع و دسته بندی تشبیهات آنها است. این پژوهش کاملاً جنبه علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات دو اثر مورد بررسی قرار گرفته است. (به دلیل محدودیت مقاله بخش هایی از آنها به عنوان نمونه ذکر شده، ولی آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات است).
نکته مهم آن است که مخزن الأسرار با 2254بیت، 631تشبیه و مطلع الأنوار با 3216بیت، 462 تشبیه دارد؛ یعنی نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه سازتر و تصویرگرتر از امیرخسرو است. (زیرا از کل تشبیهات این دو اثر سهم نظامی 54%و سهم امیرخسرو39%است و 7% تشبیه مشترک دارند). از سوی دیگر میزان تراکم تشبیهات و تصویرگری دو شاعر متفاوت است؛ یعنی در هر 6/3 بیتِ نظامی یک تشبیه و در هر 7 بیت امیرخسرو یک تشبیه به کار رفته است که نشان دهنده تراکم تشبیه، تصویرگری و مخیّل بودن ابیات نظامی نسبت به امیرخسرو است. از نکات مهم دیگر مقاله، گرایش دو شاعر به اوصاف انسانی و مفاهیم مجرّد در اخذ مشبّه است، همان طور که در آوردن مشبّهٌ به بسامد استفاده از اشیا و اوصاف انسانی بیشتر است، از نظر زاویه تشبیه و نو و کهنگی آن، اگرچه نظامی از امیرخسرو مبدع تر است؛ اما در مجموع 16درصد تشبیهات نظامی و 13درصد تشبیهات امیرخسرو نو و ابداعی است و سایر موارد تکراری هستند. هر دو شاعر ساختار تشبیهی خاصی دارند که در یکی از طرفین تشبیه، یک ترکیب تشبیهی یا استعاره می آورند و تشبیهی خیال انگیز می آفرینند. از نظر ساختار شکلی هر دو شاعر از انواع مختلفی از تشبیه در شعر خود بهره جسته اند؛ ولی گرایش هر دو به تشبیه بلیغ و مفروق بیشتر بوده است. این پژوهش همچنین ثابت می کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، تشبیهات گسترده و مفرد بیشتر گرایش دارند.
انواع ادبی و مضامین شعری در منظومه های عطار
حوزههای تخصصی:
هر نوع ادبی (literary genre) می تواند حاوی انواع دیگری نیز باشد. شعر عطار در مثنوی هایش، علی رغم اینکه جنبه تعلیمی دارد، در درون خود معانی و مضامین گوناگونی را جای داده است. این امر، بررسی این منظومه ها را از منظر انواع ادبی (literary genres) و مضامین شعری موجود در آنها لازم می نماید. با بررسی و مطالعه دقیق چهار منظومه عطار؛ یعنی الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر و مصیبت نامه در مجموع، بیست و هشت نوع ادبی و مضمون شعری در درون آنها یافت شد که نتیجه کار، آمار دقیق هر یک از انواع و مضامین در هر یک از منظومه ها و نیز بررسی تداخل و آمیختگی این انواع و مضامین در یکدیگر است.
بررسی سازوکار شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این مقاله تحلیل روابط شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی است. در این تحلیل از الگوی کنش گر گریماس استفاده شده است. شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس «کنش گر» در این روایت بازیابی شده که عبارتند از: فرستنده، دریافت کننده، فاعل، هدف، یاریگر و بازدارنده. براساس نتایج حاصل از این تحقیق در روایت خسرو و شیرین، فرستنده بخشی از شخصیت خسرو- ناخودآگاه او- است که در خواب و به صورت انوشیروان، نیای او، ظاهر می شود و بشارت شیرین و شبدیز را به او می دهد؛ دریافت کننده خسرو، فاعل: شیرین، هدف: رسیدن خسرو و شیرین به یکدیگر، یاریگر: شاپور و کنش گر بازدارنده: از طرفی مریم، همسر خسرو، است که با مرگ او کنش بازدارندگی اش به پایان می رسد و از طرف دیگر فرهاد است که بازدارندگی چندانی از او بروز نمی کند. «عشق فرهاد به شیرین» داستان عاشقانه ای به موازات عشق «خسرو و شیرین» نیست؛ بلکه در طول این روایت جای دارد و فرهاد به عنوان کنش گر بازدارنده (رقیب) ایفای نقش می کند. از این پژوهش بر می آید که الگوی گریماس در تحلیل شخصیت های منظومه خسرو شیرین تا حدی مفید و کارآمد است و براساس این الگو خواننده با ذهنیتی روشن می تواند روابط و مناسبات شخصیت ها را دنبال کند.
از مقایسه کنش گرهای فاعل، دریافت کننده و بازدارنده در دو روایت خسرو وشیرین و لیلی و مجنون می توان دریافت که آن چه از نظر داستان پردازان خسرو وشیرین ارزش به حساب می آمده، آزادگی شخصیت زن داستان و قاطعیت او در عمل بوده است، اما آن چه در نگاه داستان پردازان لیلی و مجنون ارزشمند بوده، پایبندی شخصیت زن داستان به آداب و رسوم اجتماعی و تبعیت او از فرمان پدر یا شوهر بوده است. این نکته بیانگر تفاوت فرهنگی جوامعی است که خاستگاه اولیه دو روایت بوده اند. طرح این نمونه زمینه ای برای تعمیم آن به دیگر داستان های عاشقانه فارسی است.