فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۰۲ مورد.
تبیین تجارت درون صنعت میان کشورهای واقع در آسیای جنوب غربی در قالب مدل جاذبه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با کاربرد روش داده های ترکیبی و در قالب مدل جاذبه، به اندازه گیری و تعیین عوامل موثر بر تجارت درون صنعت میان یک گروه منتخب از کشورهای آسیای جنوب غربی طی سال های 2007-2003 میلادی می پردازد. نتایج نشان می دهد متغیرهای تولید ناخالص داخلی دو شریک تجاری، اثر همگرایی با اتحادیه GCC و اثر لیندر دارای ارتباط مثبت و معنا دار، و متغیرهای نرخ ارز، عدم توازن تجاری و مسافت جغرافیایی دارای ارتباط منفی و قابل انتظار بر متغیر تجارت درون صنعت می باشند.
همگرایی تولید ناخالص داخلی کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال افریقا با رهیافت سیستم دینامیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فرضیه همگرایی درآمد سرانه بین کشورهای ثروتمند و فقیر آزمون شده است. بدین منظور به بررسی همگرایی تولید ناخالص داخلی (GDP) سرانه پانزده کشور منتخب منطقه خاورمیانه و شمال افریقا (منا) در سه مقطع زمانی و در دو مرحله: همگرایی به صورت بین کشوری و نیز بررسی همگرایی پراکندگی GDPسرانه، با استفاده از الگوی رشد سولو سوان بررسی می شود. نتایج حاصل به استثنای دوره 2000-2008، وجود همگرایی در GDP سرانه بین کشورها را تأیید کرده است. همچنین بر پایه آزمون فرضیه همگرایی سیگما، یک سیر نزولی در پراکندگی GDP سرانه در 15 کشور منتخب طی دوره 1980-1999 و 1980-2008 مشاهده شد. نتایج حاصل از رهیافت سیستم دینامیکی نیز نشان می دهد یک ارتباط دوسویه بین سطح درآمد سرانه و همگرایی وجود دارد.
بررسی همگرایی اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه دریای خزر (کاربرد مدل جاذبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله واکنش های عملی کشورها برای مقابله با پدیده جهانی شدن می توان به همگرایی اقتصادی اشاره کرد. امروزه همگرایی اقتصادی، همزمان با جهانی شدن رونق گرفته است و بنابراین، انتخاب اتحادیه یا گروه تجاری منطقه ای یکی از اهداف مهم برنامه ریزی تجاری است.
این مقاله همگرایی اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه دریای خزر شامل آذربایجان، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان را بررسی می کند. از این رو، از یک مدل جاذبه براساس اثبات جدید و با استفاده از تصریح ماتیاس (1997) استفاده شده و برآوردها به صورت حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل پنج کشور در دوره زمانی 2008 - 1998 است. نتایج نشان می دهد همکاری های اقتصادی ایران و کشورهای حوزه دریای خزر، به افزایش قابل ملاحظه جریانات تجاری دوجانبه منجر می شود. همچنین، در این گروه کم ترین مقاومت وارداتی به ایران تعلق دارد که از لحاظ توان صادراتی، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است، بنابراین، اگر ایران با کشورهای منطقه، طرح تجارت آزاد ایجاد کند، ممکن است بیش ترین اثر ایجاد تجارت در بازار ایران رخ دهد. همچنین، مشخص گردید کشش بلند مدت صادرات بزرگ تر از کشش بلند مدت واردات است.
یکپارچگی های اقتصادی برای اقتصاد ایران کاربرد تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرایندی است که در مسیر آن مرزها رفته رفته از بین میروند و همزمان مبادلات بینالمللی و تعاملات فرا ملی افزایش مییابند. تحول ساختاری در اقتصاد جهانی از مهمترین تأثیرات فرایند مذکور است که موجبات افزایش وابستگی متقابل اقتصادی را فراهم آورده و شرایط احتیاج دهکده اقتصاد جهانی را تسهیل میکند. از جمله واکنشهای انفعالی کشورها برای مقابله با پدیده جهانی شدن، میتوان به یکپارچگیهای اقتصادی و ترتیبات اقتصادی، تجاری و منطقهای اشاره کرد. کشور جمهوری اسلامی ایران نیز با تکیه بر مزایای نسبی و توانمندیهای مختلف اقتصادی، میتواند شرایط و فضای مقابله با روند جهانی شدن را اتخاذ کند و با کسب تجارب متفاوت از ترتیبات مختلف اقتصادی و منطقهای، توان خود را برای حرکت در این مسیر افزایش داده و با شناخت بیشتر مزایای نسبی، موجبات رشد اقتصادی، افزایش حجم تجارت خارجی و رفاه اقتصادی را فراهم آورد. در این مقاله، ضمن بررسی فرایند جهانی شدن اقتصاد و یکپارچگی اقتصادی با بهرهگیری از الگوی جاذبه ، روش دادههای تابلوئی و تحلیل خوشهای ، یکپارچگی های اقتصادی و ترتیبات تجاری مناسب برای اقتصاد ایران براساس سه پارامتر اقتصادی تولید ناخالص داخلی، ساختار اقتصادی و جمعیت مورد بررسی قرار میگیرند. نتایج مقاله نشان میدهد که یکپارچگیهای اقتصادی بر اساس شاخصهای اقتصادی مذکور، همگی حجم جریانهای تجاری ایران را افزایش میدهند و تأثیرات معنیداری را بر جریانهای تجاری دو جانبه و درجه باز بودن اقتصادی نشان میدهند. مطابق با این نتایج، یکپارچگیهای اقتصادی حاصل شده از طریق کاربرد تحلیل خوشهای، بر اساس شاخصهای GDP و STR و POP، بهترتیب پتانسیل تجاری 153 درصد،99 درصد و 28 درصد برای کشور ایران به همراه میآورند.
مروری بر فرصت ها و تهدیدهای اقتصادی ایران در پیوستن به سازمان جهانی تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری جهانی شدن اقتصاد بر فقر با توجه به دو شاخص تورم و بیکاری (مطالعه موردی ایران1363-83)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با استفاده از روش های اقتصاد سنجی به بررسی وجود ارتباط معنی دار بین فقر وجهانی شدن اقتصاد و نحوه تاثیر گذاری جهانی شدن اقتصاد بر فقر در ایران طی دوره زمانی (1383- 1363) می پردازد. در این راستا به تخمین سه مدل پرداخته شده است. یکی در قالب مدل اصلی برای بررسی وجود ارتباط معنی دار بین فقر وجهانی شدن - وجود رابطه علیتی بین این دو متغیر- شدت و جهت تاثیرگذاری جهانی شدن اقتصاد بر فقر و دو مدل دیگر در قالب مدل تشریح مکانیسم برای بیان نحوه این تاثیر گذاری .
نتایج حاصل از برآورد مدل های رگرسیونی به روش، همجمعی انگل-گرنجر طی دوره مورد بررسی در ایران و نیز ازمون علیت گرنجر نشان می دهد:
جهانی شدن اقتصاد رابطه معنی دار و مثبتی(هم جهت) بر فقر در ایران دارد و جهانی شدن اقتصاد یکی از علل فقر است و فقر نیز علت عدم موفقیت در جهانی شدن اقتصاد است. یک ارتباط مثبت(هم جهت) بین جهانی شدن اقتصاد و تورم وجود دارد، بنابراین جهانی شدن اقتصاد از طریق افزایش تورم موجب افزایش فقر می شود. یک ارتباط منفی(معکوس) بین جهانی شدن اقتصاد و بیکاری وجود دارد، بنابراین جهانی شدن اقتصاد از این طریق تاثیری در افزایش فقر ندارد.
جهانی شدن و اثرات جهانی شدن اقتصاد و رقابت پذیری در توسعه صادرات غیرنفتی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است آخرین اظهار نظرهای صاحبنظران، آراء و نظرات موافقین و مخالفین فرآیند جهانی شدن، از ابتدای شکل گیری تا رسیدن به پیچیده ترین مراحل کنونی خود و نقش و امکانات کشور ما برای پیوستن به این کاروان مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی تأثیر جهانی شدن بر فقر در کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رابطه با جهانی شدن دو دیدگاه وجود دارد؛ بر اساس رویکرد اول جهانی شدن منجر به اقتصادی با ثبات برای کشورهای درحال توسعه ، رشد و کاهش فقر می شود و بر اساس رویکرد دوم، موجب تشدید نابسامانی های اقتصادی، فقر و گسترش آسیب پذیری اقتصادی این کشورها خواهد شد. در این پژوهش اثر جهانی شدن بر فقر در کشورهای درحال توسعه در دوره 2014-1990 با استفاده از روش داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد جهانی شدن در کشورهای درحال توسعه بر فقر اثرگذار بوده به طوری که جهانی شدن در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و کلی در کشورهای با درآمد بالاتر از میانگین اثر منفی و معنی داری بر فقر دارد. جهانی شدن اقتصادی و سیاسی در کشورهای با درآمد پایین اثر معنی داری بر فقر ندارد، ولی جهانی شدن اجتماعی اثر مثبت و معنی دار و جهانی شدن کل اثر منفی و معنی دار بر افزایش فقر در کشورهای درحال توسعه با درآمد پایین تر از میانگین داشته است .
جهانی شدن و چالش های پیش رو
حوزههای تخصصی:
تأثیرات همگرایی اقتصادی کشورهای عضو اکو در یک مدل تعادل عمومی استاندارد (مدل GTAP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر همگرایی منطقه ای اکو بر برخی متغیرهای اقتصادی کشورهای عضو این سازمان می باشد. نقش موافقتنامه تجاری منطقه ای در افزایش صادرات و واردات، افزایش رفاه و بهبود برخی متغیرهای دیگر اقتصادی کشورهای عضو این پیمان ها موضوع بحث بسیاری از اقتصاددانان بوده است. ادبیات تجربی موجود این موضوع را در مورد سازمان اکو به صورت گسترده مورد بررسی قرار نداده است. تحقیق حاضر برای شبیه سازی حذف موانع تجاری بین اعضای اکو از مدل تحلیل های تجارت جهانی استفاده می کند. در یک روش بستن استاندارد مدل تعادل عمومی و کاربرد نوع چند ناحیه ای و چند کالایی مدل جیتپ نتایج شبیه سازی سیاست تجاری نشان می دهد که اصلاحات سیاست های تجاری اعضای اکو موجب ترقی اقتصاد کشورهای عضو یعنی افزایش صادرات و واردات، تولید، کاهش قیمت های واردات، تقاضای بیشتر برای مواهب، افزایش مصرف شهروندان و افزایش مطلوبیت و رفاه خواهد شد. تجزیه تغییرات رفاه نشان داد که تغییر سیاست تجاری آثار متفاوتی بر اجزای رفاه کشورهای عضو اکو دارد.
جهانی شدن: تهدید یا فرصت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی به جهانی شدن به عنوان فرایندی سودمند، اجتنابناپذیر و غیرقابل تغییر نگاه میکنند و برخی به آن با ترس و خصومت مینگرند و معتقدند این جریان، فقر و نابرابری بین انسانها را افزایش میدهد. برخی معتقدند "جهانی شدن" فرصتهای زیادی را برای توسعه عادلانه و واقعی جهان ارائه میکند، به شرطی که راه پیشرفت آن هموار شود. آنها بر این باورند که یکپارچگی اقتصاد جهانی منجر به رشد سریعتر و کاهش میزان فقر خواهد شد. اینکه چگونه میتوان به کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهای بسیار فقیر برای بهرهبرداری از این فرصتها کمک کرد؟ آیا جهانی شدن نابرابری اجتماعی را افزایش میدهد و یا میتواند به کاهش فقر کمک کند؟ و آیا کشورهایی که با اقتصاد جهانی ادغام میشوند، به نحو اجتنابناپذیری در برابر بیثباتیها آسیبپذیر میشوند؟ برخی از سؤالاتی هستند که در این مقاله مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند.