سعید قنبری

سعید قنبری

مدرک تحصیلی: استادیار روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
پست الکترونیکی: ghanbari_sbu@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۵ مورد از کل ۶۵ مورد.
۶۱.

کنش تأملی و اعتماد اجتماعی: نقش میانجی بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اجتماعی بدتنظیمی هیجان کنش تأملی میانجی گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی هیجان در ارتباط میان کنش تأملی و اعتماد اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل دانشجویان 20 استان ایران بود. نمونه ما متشکل از 441 دانشجو (291 زن، 150 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مجموعه ای از پرسش نامه خودگزارش دهی، شامل پرسش نامه اعتماد اجتماعی (صفاری نیا و شریف، 1392)، پرسش نامه کنش تأملی (فوناگی و همکاران، 2016) و نسخه کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (کافمن و همکاران، 2016) را تکمیل کردند. تحلیل های توصیفی با استفاده از نسخه 26 SPSS و آزمون میانجی گری با استفاده از نسخه 1/4 PROCESS انجام شد. یافته ها: تحلیل همبستگی، ارتباط معناداری را بین تمامی متغیرها نشان داد (001/0p<). اثر کلی کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی، اثر مستقیم نقص در کنش تأملی بر بدتنظیمی هیجان و اثر مستقیم بدتنظیمی هیجان بر اعتماد اجتماعی معنادار بودند (001/0p<). هنگامی که بدتنظیمی هیجان به عنوان میانجی گر وارد شد، اثر مستقیم کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی معنادار باقی نماند (001/0p<)، درحالی که اثر غیرمستقیم به واسطه بدتنظیمی هیجان معنا دار بود (061/0- تا 192/0- CI:). نتیجه گیری: یافته های ما از نقش کنش تأملی معطوف به خود در شکل گیری بی اعتمادی اجتماعی حمایت می کند. ناآگاهی از حالات ذهنی خود به بدتنظیمی درون فردی و بین فردی هیجانات منجر می شود. از سوی دیگر، ممکن است باور به قابل اعتماد نبودن دیگران از فرافکنی احساسات درونی و بدتنظیمی هیجان نشأت گیرد.
۶۲.

ناایمنی های دلبستگی و صفات اختلال شخصیت مرزی: نقش میانجی تفکر دوپاره و اعتماد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی اعتماد اجتماعی تفکر دوپاره دلبستگی ناایمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تفکر دوپاره و اعتماد اجتماعی در ارتباط بین ابعاد دلبستگی ناایمن و صفات اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش متشکل از دانشجویان دانشگاه های 20 استان ایران بود. جمع آوری داده ها از بهمن 1399 تا اسفند 1399 ادامه یافت. با به کارگیری طرح همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری و نمونه گیری در دسترس، 436 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان مجموعه ای از پرسشنامه های خودگزارش دهی، شامل سیاهه سنجش شخصیت– خرده مقیاس مرزی، سیاهه دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه اعتماد اجتماعی و سیاهه تفکر دوپاره را تکمیل کردند. از مدل یابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل میانجی گری سریالی نشان داد که تفکر دوپاره، میانجی گر رابطه ابعاد دلبستگی ناایمن و اعتماد اجتماعی بود و از سوی دیگر، اعتماد اجتماعی صفات مرزی را پیش بینی می کرد. متغیرهای پیش بین به ترتیب 4، 49 و 60 درصد از واریانس تفکر دوپاره، اعتماد اجتماعی و صفات شخصیت مرزی را تبیین می کردند. نتیجه گیری: مسیری که ناامنی های دلبستگی از طریق آن بر صفات اختلال شخصیت مرزی تأثیر می گذارند، برای هر یک از ابعاد دلبستگی متفاوت است. به علاوه، بی اعتمادی اجتماعی، و نه تفکر دوپاره، سازوکاری است که ناایمنی دلبستگی از مسیر آن به صفات اختلال شخصیت مرزی منجر می شود. بنابراین، پرداختن به بی اعتمادی اجتماعی می تواند به درک جامع تری از اختلال شخصیت مرزی بیانجامد.
۶۳.

مرور نظام مند و تحلیل مداخلات مبتنی بر نظریه دلبستگی برای بهبود کیفیت رابطه معلم-دانش آموز: یافته های جهانی، چالش ها و توصیه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رابطه معلم-دانش آموز روش شناسی پریزما مداخله مرور نظام مند نظریه دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۶
کیفیت رابطه معلم-دانش آموز تأثیرات قابل توجهی بر نتایج تحصیلی و غیرتحصیلی دانش آموزان دارد و نظریه دلبستگی، به عنوان چارچوبی کارآمد برای توسعه مداخلات اثربخش با هدف بهبود کیفیت این رابطه شناخته شده است. این پژوهش مروری با هدف بررسی نظام مند وضعیت فعلی مداخلات مبتنی بر نظریه دلبستگی برای بهبود کیفیت رابطه معلم–دانش آموز در سطح جهان و ایران، تحلیل و مقایسه محتوای این مداخلات، و ارائه توصیه هایی برای کاربرد در شرایط ایران انجام شد. با استفاده از رویکرد نظام مند پریزما، 24 پژوهش واجد شرایط انتخاب و محتوای 19 مداخله ی معرفی شده در آن ها بررسی شدند. یافته ها نشان داد که توسعه مداخلات در این زمینه با چالش های قابل توجهی همراه است. نتایج حاکی از آن بود که مداخلات متنوع موجود، عمدتاً در فرهنگ های فردگرای غربی توسعه یافته اند و تاکنون مداخله ای متناسب با نیازها و ویژگی های فرهنگی ایران طراحی نشده است. همچنین در سطح جهانی، کمبود مداخلات برای مقاطع بالاتر از ابتدایی و عدم توجه کافی به نیازهای تحولی دانش آموزان شناسایی شد. این نتایج بر ضرورت توسعه مداخلات مبتنی بر نظریه دلبستگی، متناسب با فرهنگ و نیازهای تحولی دانش آموزان در ایران تأکید دارد. یافته های این پژوهش می تواند راهگشای سیاست گذاران آموزشی، پژوهشگران و معلمان در توسعه مداخلات اثربخش برای بهبود رابطه معلم-دانش آموز در کشور باشد.
۶۴.

فراتحلیل اثربخشی برنامه های بهبود کیفیت رابطه معلم-دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی برنامه تحلیل تعدیل گرها رابطه معلم-دانش آموز فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۱۳
کیفیت رابطه معلم-دانش آموز تأثیرات معناداری بر نتایج تحصیلی و غیرتحصیلی دانش آموزان دارد. به همین دلیل، برنامه های متنوعی با هدف بهبود این روابط توسعه یافته اند. در پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی این برنامه ها و شناسایی تعدیل گرهای مؤثر بر آن ها، از روش فراتحلیل استفاده گردید. براساس رویکرد پریزما و پس از تعیین معیارهای ورود و خروج، 24 پژوهش واجد شرایط همراه با 55 اندازه اثر با استفاده از CMA3 تحلیل شدند. اندازه اثر کلی این برنامه ها با مدل اثرات تصادفی 246/0 محاسبه شد که نشان دهنده اثربخشی اندک تا متوسط برنامه های موجود و مسیر دشوار توسعه برنامه های تاثیرگذار بود. نتایج تحلیل تعدیل گرها نشان داد که جنسیت، ماهیت برنامه (فردی یا گروهی) و نوع طراحی پژوهش (تصادفی یا شبه آزمایشی) تأثیر معناداری بر اثربخشی نداشتند. ولی برنامه های اجراشده در مقطع ابتدایی اثربخشی بیشتری نسبت به پیش دبستان داشته و کمبود این برنامه ها برای مقاطع بالاتر از ابتدایی قابل توجه بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشتر برنامه ها در فرهنگ های فردگرای غربی طراحی شده اند و تاکنون هیچ برنامه ای در ایران توسعه نیافته است. یافته های این پژوهش نشان دهنده یک خلا جدی پژوهشی در سطح بین المللی در زمینه طراحی برنامه های با اثربخشی بالاتر از متوسط و منطبق با نیازهای تحولی دانش آموزان، به ویژه برای مقاطع بالاتر از ابتدایی است. همچنین ضرورت طراحی برنامه هایی با اثربخشی بالا و متناسب با فرهنگ ایران و تطبیق آن ها با نیازهای تحولی دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی آشکار شد. یافته های این پژوهش برای سیاست گذاران آموزشی، پژوهشگران و معلمان به منظور دستیابی به نتایج گسترده تر ناشی از بهبود کیفیت این رابطه قابل استفاده است.
۶۵.

اثربخشی آموزش نیک زیستی روانشناختی براساس مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی مثبت نیک زیستی پرما اضطراب و نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
نیک زیستی ترکیبی از احساس خوب و عملکرد مؤثر است که در معنای گسترده تر آن یعنی بالندگی، از پیگیری موفقیت آمیز پنج مولفه پرما شامل احساسات مثبت، مجذوبیت و اشتغال، روابط، معنا و دستاورد به دست می آید. با توجه به اینکه اضطراب و استرس ازجمله مشکلات هیجانی در نوجوانی هستند که می تواند باعث کاهش نیک زیستی روانی و رضایت از زندگی شود، هدف از انجام این پژوهش آموزش مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب بود. بدین منظور، نمونه گیری غیر تصادفی از نوع دردسترس و هدفمند از دانش آموزان دختر پایه نهم و دهم (دوره اول و دوم متوسطه) شهر تهران انجام گرفت. پژوهش از نوع شبه آزمایشی یک گروه با طرح پیش آزمون - پس آزمون و آزمون پی گیری بود. پرسش نامه خودسنجی آخنباخ برای تعیین نمونه ها با علائم اضطرابی و پرسش نامه پرما در ابتدا و انتهای دوره آموزشی و پیگیری پس از گذشت سه ماه اجرا شد. دوره آموزشی در 6 جلسه هفتگی یک و نیم ساعته برگزار شد. یافته ها نشان داد نمره کل پرما و مؤلفه های هیجان مثبت، مجذوبیت، روابط مثبت و معنا پس از دوره آموزشی افزایش معنادار و نمره علائم اضطراب، کاهش معنادار داشت. در پیگیری سه ماهه نیز تغییرات در هجان مثبت و روابط مثبت ماندگار و مؤلفه مجذوبیت افزایش معنادار یافت. با وجود بهبود در مؤلفه دستاورد، تغییرات به سطح معناداری نرسید. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت، آموزش مدل پرما باعث افزایش نیک زیستی و کاهش علائم اضطراب در نوجوانان دختر 14 تا 16 ساله می شود و این تغییرات در طول زمان ماندگار است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان