شهرام بهرامی

شهرام بهرامی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۱ مورد.
۲۱.

تحلیل مؤلفه های کمّی حوضه آبریز و نقش آنها در میزان رسوب سالیانه 17 حوضه آبریز شمال شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همبستگی رسوب سالیانه حوضه آبریز مورفومتری مؤلفه های کمّی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۵۶۸
عوامل متعددی در میزان رسوب سالیانه حوضه آبریز تأثیرگذار است. مؤلفه های کمّی حوضه آبریز و شبکه زهکشی نقش بسیار تعیین کننده ای در میزان رسوب رودخانه ها دارد. در این پژوهش شاخص های مورفومتری حوضه آبریز همچون مساحت (A)، محیط (P)، نسبت دایره ای (Re)، نسبت کشیدگی (Rf)، میانگین ارتفاع (H)، میانگین شیب (S)، تراکم زهکشی (Dd)، طول آبراهه ها (BL)، تراکم گسلی (DF)، درصد سازندهای فرسایش پذیر (PQ)، نسبت انشعابات (Rb)، تعداد ناهنجاری سلسله مراتبی (Ha)، شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a) و تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga) مربوط به 17 حوضه آبریز در شمال شرق کشور محاسبه شد؛ سپس با بهره گیری از داده های دبی و رسوب سازمان آب منطقه ای، دبی سالیانه رسوب (ss) هر ایستگاه با روش های چندمتغیره برآورد رسوب تعیین و پس از آن میزان رسوب سالیانه حوضه ها (تن در سال در هر کیلومترمربع) محاسبه شد. درنهایت با محاسبه رابطه خطی و ضریب همبستگی، تأثیر تک تک شاخص های مورفومتری حوضه آبریز در میزان رسوب سالیانه محاسبه و ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد حوضه های طرقبه و رادکان به ترتیب با میزان رسوب 05/1533، 07/1437 بیشترین و حوضه های ینگجه و باراریه با میزان رسوب 224، 462 ton/km2 در سال کمترین میزان رسوب سالیانه را به خود اختصاص داده اند. براساس محاسبات، شاخص هایP ،∆a ، Ha،L ،A ،Ga ، Re به ترتیب با 301/0، 279/0، 249/0، 232/0، 230/0، 18/0 و 152/0 بیشترین همبستگی را با میزان رسوب سالیانه دارند؛ همچنین بین شاخص های PQ، S، Dd، Rb ارتباط نسبتاً ضعیفی با میزان رسوب سالیانه برقرار است. در سایر شاخص ها هیچ گونه همبستگی با میزان سالیانه رسوب حوضه ها وجود ندارد. محاسبات حاکی است میزان رسوب سالیانه در حوضه های پژوهش به طور کامل متأثر از عوامل مورفومتری نیست و مؤلفه هایی مانند شدت و مدت بارش، نوع خاک، کاربری اراضی و پوشش گیاهی در برآورد میزان رسوب سالیانه حوضه ها باید لحاظ شود تا نتایج دقیق تری از آن به دست آید.
۲۲.

کارایی شاخص های ژئومورفومتری شبکه زهکشی جهت ارزیابی تکتونیک فعال در حوضه های باغرود، بوژان، زاوین و سررود در شمال شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفومتری تکتونیک بینالود شبکه زهکشی کپه داغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
اندازه گیری های کمّی عوارض زمین این امکان را به ژئومورفولوژیست ها می دهد، تا با اعمال شاخص-های ژئومورفولوژیکی بر عوارض سطح زمین، نقش تکتونیک فعال را در تغییر شکل چشم اندازها بررسی کنند. استفاده از شاخص های ژئومورفومتری برای تعیین و تشخیص تکتونیک های فعال دارای اهمیت زیادی است. واحد زمین شناسی کپه داغ -هزار مسجد و آلاداغ – بینالود از پویا ترین و فعالترین واحد-های زمین شناسی ایران محسوب می شود. در این تحقیق چهار حوضه باغرود و بوژان در زون آلاداغ بینالود و حوضه های زاوین وسررود در زون ساختمانی کپه داغ -هزار مسجد جهت ارزیابی تکتونیک فعال انتخاب شد. به این منظور از شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a) ، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga)، شاخص انشعابات(R)، شاخص زاویه برخورد(CA)، شاخص درصد عدم تقارن حوضه (PAF) و شاخص تضاریس جبهه کوهستان (Smf) استفاده شد. بدین ترتیب از نظر شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی حوضه های سررود و بوژان به ترتیب با مقادیر948/1و841/1دارای بیشترین مقدار Δa می باشند، در مورد شاخص R حوضه سررود با 176/2و زاوین با 891/1دارای بیشترین میزان R و حوضه های باغرود با872/1 و بوژان با 573/1کمترین مقادیر R را به خود اختصاص دادند. با محاسبه زاویه متوسط آبراهه ها مشخص شد حوضه آبخیز زاوین 73/67 درجه ، حوضه سررود 29/59، حوضه بوژان 74/58 و حوضه باغرود 09/56 درجه است که مقادیر بالای زاویه آبراهه ها در حوضه های زاوین و سررود نشاندهنده تغییرات مسیر جریان آبراهه ها مانند اسارت رود و در نتیجه حرکات تکتونیکی در دامنه طاقدیس خور می باشد. همچنین مقادیر (smf)و(PAF) نیز نشان می دهد حوضه های واقع در رشته کوه کپه داغ دارای حرکات تکتونیکی بیشتری نسبت به حوضه های انتخاب شده از رشته کوه بینالود می-باشند.
۲۳.

ارزیابی توسعه ی کارست با استفاده از ویژگی های هیدرودینامیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در زاگرس (منطقه مورد مطالعه: تاقدیس قلاجه و توده پراو بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارست هیدرودینامیک هیدروشیمیایی قلاجه چشمه کارستی پراو - بیستون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۹ تعداد دانلود : ۷۷۲
بررسی خصوصیات هیدرودینامیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه ها در لندفرم های کارستی زاگرس می تواند راهنمای مناسبی برای تعیین میزان تکامل کارست باشد. هدف این پژوهش مقایسه ی توسعه یافتگی کارست به کمک ویژگی های هیدرودینامیک، هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در زاگرس چین خورده و زاگرس مرتفع است. در این تحقیق، منحنی فرود هیدروگراف چشمه های کارستی، مهمترین اکسیدهای موجود در سازند های آهکی، داده های هیدرولوژی چشمه ها، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای لندفرم های کارستی دو ناحیه شناسایی گردید. بعد از بررسی ویژگی های ژئومورفولوژی کارست و زمین شناسی در دو محدوده، منحنی فرود هیدروگراف 4 چشمه در محدوده ی زاگرس چین خورده و 7 چشمه در محدوده ی پراو - بیستون محاسبه شد. نتایج نشان دهنده ی ارتباط نزدیک بین لیتولژی و شکستگی ها با رفتار هیدرولوژی سیستم آب زیر زمینی در زاگرس چین خورده، و عدم ارتباط نزدیک بین شکستگی و لیتولژی در سیستم رورانده است. با استفاده از ویژگی های هیدرودینامیک و منحنی فرود چشمه ها، درجه ی توسعه یافتگی کارست در محدوده ی پراو- بیستون 5 تا 6 تعیین شد. برای آبخوان کارستی قلاجه درجه ی توسعه یافتگی کارست 2.5 تا 3 تعیین شد. جریان چشمه ها در پراو – بیستون دارای چند زیر رژیم خطی و آشفته است در حالی که در چشمه های قلاجه تنها یک زیر رژیم یکنواخت است. تجزیه و تحلیل آهک های دو محدوده و نیز آنالیز شیمیایی آب چشمه نشان دهنده ی خلوص بالای آهک بیستون نسبت به آهک
۲۴.

بررسی نقش ژئومورفولوژی تکتونیک بر اکتشاف مخازن هیدروکربنی زاگرس فارس (مطالعه موردی: طاقدیس های خشت و نورا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS شاخص های ژئومورفولوژیکی طاقدیس خشت نورا مخازن هیدروکربنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۴ تعداد دانلود : ۵۳۱
مخازن هیدروکربنی از منابع انرژی تمام شدنی و تجدیدناپذیر است که به ازای برداشت و استفاده از ذخایر زیرزمینی به تدریج از میزان ذخیره آنها کاسته می شود و دیگر ترمیم نخواهند شد؛ بنابراین برای جبران هیدروکربن های مصرف شده فقط باید به اکتشاف منابع و ذخایر جدید اقدام کرد.در این پژوهش ، نقش ژئومورفولوژی تکتونیک بر سهولت اکتشاف مخازن هیدروکربنی زاگرس فارس با استفاده از شاخص های ژئومورفیک بررسی شده است. شاخص های سینوسیته جبهه کوهستان، تقارن چین خوردگی، نسبت جهت، نسبت انشعاب، فرکانس رودخانه، تراکم زهکشی، طول خط الرأس، ارتفاع طاقدیس، الگوی زهکشی و فرم طاقدیس ها در طاقدیس دارای مخزن هیدروکربنی خشت و طاقدیس فاقد مخزن هیدروکربنی نورا، محاسبه شده است. این شاخص ها، برای تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی، بعد از ورود داده های مورد نیاز به نرم افزار Arc GIS، مقایسه شده اند. علاوه بر آن، مطالعه شواهد ژئومورفیک بالاآمدگی و فعالیت های تکتونیکی، بررسی نقش تکتونیک در فرسایش، همچنین فرود محوری و الگوی آبراهه ها و ویژگی های ژئومورفولوژیکی طاقدیس دارای مخزن هیدروکربنی، مشخص و روابط بین ژئومورفولوژی و تشکیل مخازن هیدروکربنی تبیین شد. به طور کلی، ارتباط نزدیکی بین مخازن هیدروکربنی و ژئومورفولوژی طاقدیس های مطالعه شده وجود دارد؛ به طوری که در طاقدیس فاقد مخزن هیدروکربنی، مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر است، در مقابل، طاقدیس دارای مخزن هیدروکربنی، جوان تر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته است. پژوهش های مشابه می توانند به وزارت نفت، سازمان زمین شناسی کشور و سازمان بهره برداری نفت و گاز، کمک شایانی کند.
۲۵.

بررسی تغییرات اپتیکی و بیوفیزیکی سطح زمین طی وقوع یک طوفان در منطقه خشک ( مطالعه موردی: جنوب شرق اصفهان و پلایای گاوخونی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلبدوی سطحی توان تشعشعی دمای سطح زمین طوفان گرد و غبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
مطالعه روی تغییرات بیلان انرژی و دمای سطحی، پوشش گیاهی و نیز تغییرات طیفی رخساره های ژئومورفولوژیکی طی وقوع فرایندهای کاتاستروفیکی نظیر طوفان و مخاطرات محیطی در مقیاس وسیع، نیازمند ابزاری قدرتمند همچون سنجش از دور حرارتی است. این پژوهش به کاربرد موثر روشهای سنجش از دور با چنین رویکرد کاربردی پرداخته است. منطقه مورد مطالعه جنوب شرق اصفهان و پلایای گاوخونی است که از منظر تنوع رخسارههای ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و بیابانی چشمگیر است. در این پژوهش تغییرات کمیت های آلبدوی سطحی، توان تشعشعی، دمای سطحی، بخارآب، شاخص پوشش گیاهی و بازتاب طیفی رخساره های زمین (کمیت های اپتیکی و بیوفیزیکی) و کاربری آن، قبل و پس از وقوع طوفان توسط تصاویر ماهواره ای مودیس مورد سنجش قرارگرفت و نتایج نشان داد وقوع طوفان، شرایط خشکی خاک و دمای سطحی را افزایش داده و در مدت زمان کوتاه بر شاخص پوشش گیاهی نیز تاثیر منفی گذاشته است. آزمون T این کمیت ها فرض برابری میانگین ها در شرایط قبل وبعد از طوفان را رد می کند لذا طوفان تاثیر معنا داری بر کمیتهای مورد مطالعه قبل و بعد از وقوع داشته است. شدت این تغییرات بر اساس نوع رخساره های زمین و کاربری آن متفاوت بوده و مناطقی که فاقد پوشش گیاهی بوده اند مانند پلایا، اراضی کویری و تپه های ماسه ای بیشترین تغییرات را داشته اند. تغییرات طیفی بازتاب رخساره های زمین توسط نقشه استاندارد اختلاف مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان می داد که پلایای گاوخونی بیشترین نمره معیار باقیمانده و لذا بیشترین تغییرات بازتابی را داشته و کانونی برای برداشت سطحی توسط باد شدید بوده است. همچنین بررسی نقشه جهت ناهمواریها نشان می داد دامنه های شرقی و شمال شرقی ارتفاعات، تغییرات بازتابی بیشتری نسبت به دامنه های غربی و جنوب غربی داشته اند.
۲۶.

شواهد ژئومورفولوژیکی تکتونیک فعال درطاقدیس پیکلا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک پیکلا دره ساغری شکل انتگرال هیپسومتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۲ تعداد دانلود : ۹۹۱
منطقه مورد مطالعه، طاقدیس پیکلا، در جنوب غرب استان کرمانشاه واقع شده است. هدف این تحقیق بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی تکتونیک فعال طاقدیس پیکلا و همچنین ارزیابی تاثیر تکتونیک درنوع و جهت اشکال ژئوموفولوژی منطقه مورد مطالعه میباشد. جهت دستیابی به هدف فوق، با استفاده از نقشه زمین شناسی 100000/1 منطقه، وضعیت ساختمانی و لیتولوژیکی منطقه تعیین شد. لندفرمهای ژئوموفولوژیکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای کویک برد و همچنین مطالعات میدانی مشخص گردیدند. در این تحقیق شاخصهای مربوط به تکتونیکهای فعال مانند سینوزیته جبهه کوهستان، سطوح مثلثی شکل، فاصله بندی شبکه زهکشی، تراکم زهکشی، دره های ساغری شکل، انتگرال هیپسومتریک و مئاندر رودخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. جبهه کوهستانی تقریباًمستقیم، سطوح مثلثی با قاعده طولانی و شیب زیاد، تراکم زهکشی پائین، الگوی زهکشی موازی، دره های ساغری شکل و مقدار بالای انتگرال هیپسومتریک در دامنه شمال شرق نشان می دهد این بخش طاقدیس از نظر تکتونیکی فعالتر از دامنه جنوب غربی طاقدیس است.
۲۷.

ارزیابی مورفومتری دره ها و ارتباط آن با تکتونیک های فعال در طاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک زاگرس دنه خشک مورفومتری دره نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۵۶۵
چکیده منطقه مورد مطالعه، طاقدیس دنه خشک در جنوب غرب شهر سرپل ذهاب در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش بالاآمدگی تکتونیکی در مورفومتری 103 دره واقع در دامنه های طاقدیس دنه خشک می باشد. جهت دستیابی به هدف فوق، محدوده 103 دره بر اساس مطالعات میدانی و به کمک تصویر ماهواره ای Quickbird، تعیین گردید. پارامترهای کمی دره ها مانند عرض خروجی دره (Vow)، حداکثر عرض دره(Vmw)، طول دره(VL) بر اساس تصاویر ماهواره ای استخراج شد. جهت تعیین مساحت دره ها(A)، محدوده دره ها وارد نر افزار ILWIS شد و مساحت دره های مورد مطالعه استخراج گردید. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب پهلوی طاقدیس(S) به 9 زون تکتونیکی تقسیم شد و میانگین پارامترهای مورفومتریکی دره ها و شیب لایه ها در هر زون بدست آمد. سپس رابطه خطی بین میانگین شیب ساختمانی و میانگین پارامترهای مورفومتریکی دره ها در زونها بدست آمد. بررسی این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین پارامتر S و نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره (Vmw/Vow) با ضریب همبستگی 91 درصد وجود دارد. همچنین رابطه مستقیمی بین پارامتر S و نسبت حداکثر عرض دره به طول دره(Vmw/VL) با ضریب همبستگی 75 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی نسبتا پائین بین شیب ساختمانی و مساحت دره ها و حداکثر عرض دره وجود دارد. رابطه معنی داری بین شیب ساختمانی و طول دره ها وجود ندارد. با این وجود رابطه معکوسی با ضریب همبستگی پائین بین شیب ساختمانی و عرض خروجی دره ها وجود دارد. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که در بین پارامترهای مورفومتریکی دره ها، نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره(Vmw/Vow) و نسبت حداکثر عرض دره به طول دره(Vmw/VL) کاملا تحت تاثیر تکتونیک یا شیب ساختمانی طاقدیس قرار دارند. بنابراین پارامترهای Vmw/Vow و Vmw/VL می توانند بعنوان شاخص های ژئومورفولوژی مناسب جهت تعیین درجه فعالیتهای تکتونیکی در طاقدیسها در نظر گرفته شوند.
۲۸.

تحلیل کمی ناهنجاری سلسله مراتبی شبکه زهکشی و ارتباط آن با تکتونیک، مطالعه موردی: 10 حوضه آبخیز زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکتونیک زاگرس تعداد ناهنجاری سلسله مراتبی آبراهه درصد عدم تقارن حوضه فرکانس زهکشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۹۲ تعداد دانلود : ۴۳۱
در این تحقیق، شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a)، و تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga) 10 حوضه آبخیز محاسبه گردید و رابطه آنها با پارامترهای PAF (درصد عدم تقارن حوضه)، Bs (نسبت کشیدگی حوضه)، CR (ضریب گردواری حوضه)، R (شاخص انشعابات آبراهه ها)، Rb ( نسبت انشعابات)، Dd (تراکم زهکشی) و Df (فرکانس زهکشی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقدار شاخص ∆a مربوط به حوضه 7 (3.4) و کمترین مقدار مربوط به حوضه 1 (64/0) است. بالاترین مقدار شاخص ga نیز مربوط به حوضه 6 (12.1) و کمترین مقدار آن مربوط به حوضه 10 (1.54) است. بررسی رابطه بین پارامترها نشان می دهد که پارامتر های g a و∆a بعنوان شاخصهای معرف ناهنجاری شبکه زهکشی، بیشتر تحت تاثیر پارامترهای PAF ، Bs و CR قرار دارند. این موضوع نشان می دهد که ناهنجاری شبکه زهکشی حوضه های مطالعاتی کاملا تحت تاثیر درصد کج شدگی حوضه ها و کشیدگی حوضه ها قرار دارند به گونه ای که حوضه هایی که بیشتر کج شده اند و همچنین دارای شکلی کشیده هستند، دارای بیشترین مقدار ga و ∆a هستند. داده ها نشان می دهند که تراکم زهکشی و فرکانس زهکشی تاثیر زیادی بر مقدار ga و∆a ندارند. نتایج نشان می دهد که میزان فشردگی، بالاآمدگی و روند طاقدیسها کنترل کننده شکل حوضه های آبخیز، کج شدگی حوضه ها و ناهنجاری شبکه زهکشی هستند. با توجه به اینکه کج شدگی حوضه ها و شکل آنها تحت تاثیر خصوصیات چینهای زاگرس قرار دارد، می توان نتیجه گرفت که تکتونیک عامل تعیین کننده ای در مقدار شاخصهای ga و∆a محسوب می شود.
۲۹.

ارزیابی مخروطه افکنههای شمال شرق ریوند به عنوان منابع بالقوه سنگدانه و ارتباط آن ها با فرایندهای ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی مخروط افکنه هوازدگی سنگدانه ریوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۶۴۸
سنگدانه ها از پرمصرف ترین مصالح ساختمانی هستند که بخش اصلی حجم بتن را تشکیل می دهند. یکی از مهم ترین منابع تأمین سنگدانه های طبیعی، مخروطه افکنه ها هستند. با گذشت زمان و افزایش سن مخروطه افکنه ها، رسوبات سطح آنها بیشتر در معرض تغییر و هوازدگی قرار گرفته و بنابراین کیفیت سنگدانه ها کاهش می یابد. در این تحقیق، بر اساس ویژگی های فیزیکی و شاخص بار نقطه ای، کیفیت سنگدانه های سطح سه مخروطه افکنه متروک و قدیمی و جدید در شمال شرق ریوند ارزیابی شد. تفکیک مخروطه افکنه ها بر اساس شاخص های ژئومورفولوژیکی؛ مانند مورفولوژی سطح مخروط، میزان هوازدگی و الگوی زهکشی انجام شد. به علت وجود لیتولوژی متفاوت سطح مخروط ها، در قسمت بالادست و پایین هر مخروط، تعداد 18 نوع سنگ مشترک انتخاب گردید و آزمایش بار نقطه ای در آنها انجام شد. خصوصیات فیزیکی سنگ ها مانند چگالی، تخلخل و درصد جذب آب در هر مخروط در قسمت بالا و پایین دست آن انجام شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص بار نقطه ای و چگالی از مخروط هافکنه جدید به مخروطه افکنه های قدیمی و متروک کاهش می یابد. میزان تخلخل و درصد رطوبت اشباع نیز رابطه مستقیمی با سن مخروطه افکنه ها دارد به طوری که قدیمی ترین مخروط (متروک) بالاترین میزان تخلخل و درصد رطوبت اشباع را دارد. نتایج نشان می دهد که در سطح تمام مخروط ها، مقاومت سنگدانه ها در رأس مخروطه افکنه ها بیشتر از قاعده آنها است که این موضوع ناشی از سن کمتر و بنابراین هوازدگی کمتر ذرات واقع در بالادست مخروطه افکنه ها است. به طور کلی، بررسی تحقیق حاضر نشان می دهد که تغییرات در مقاومت سنگدانه های سطح مخروط ها ناشی از سن مخروطه افکنه ها و میزان هوازدگی آنها است به طوری که سنگدانه های با کیفیت کمتر در مخروط های متروک و قدیمی، به علت هوازدگی طولانی مدت آنها است.
۳۰.

پهنه بندی حساسیت خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل احتمالاتی وزن واقعه (تئوری بیزین)(مطالعه موردی: حوضه آبخیز بار نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش مدل احتمالاتی وزن واقعه تئوری بیزین منحنی راک(ROC) حوضه آبخیز بار نیشابور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۸۱۸ تعداد دانلود : ۸۸۳
مقدمه یکی از وظایف مهم دانش ژئومورفولوژی کاربردی، بررسی موقعیّت و ارزش محیط های انسانی خطرپذیر و آسیب پذیر در برابر انواع مخاطرات ژئومورفیک است. رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیر می گذارند. در ایران در مورد خسارات ناشی از حرکات توده ای مطالعاتی صورت گرفته که طبق گزارش، خسارت مربوط به 4900 زمین لغزش از بانک اطلاعاتی تا پایان شهریور ماه 1386، معادل 126893 میلیارد ریال برآورد گردید. در دهه های اخیر افزایش زیادی در تمایل به استفاده ازمدل های گرافیکی، از جمله شبکه های بیزین در مدل سازی منابع طبیعی و به ویژه خطر وقوع زمین لغزش شده است. هدف از این پژوهش پهنه بندی حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل احتمالاتی وزن واقعه در حوضه آبخیز بار نیشابور است. تحقیق حاضر در صدد شناسایی و تعیین مناطق حساس به زمین لغزش با استفاده از روش مذکور است تا با شناسایی این مناطق اقدامات اجرایی برای کنترل در منطقه، سمت و سویی منطقی بیابد و از اتلاف انرژی و سرمایه جلوگیری شود. مواد و روشها جهت تهیّه نقشه خطر زمین لغزش ابتدا با استفاده از نقاط لغزشی بانک اطلاعات زمین لغزش کشور، 32 زمین لغزش و پهنه لغزشی تشخیص داده شد و نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه تهیّه گردید. مرحله بعدی شامل تهیّه پایگاه اطلاعاتی از عوامل مؤثر در زمین لغزش می باشد. سپس برای انجام تحقیق با استفاده از داده های فوق و بر اساس مدل احتمالاتی وزن واقعه(بیزین)، پهنه های حساس به زمین لغزش حوضه آبخیز بار مشخص گردید. شبکه های بیزین به نام شبکه های تصمیم، شبکه های تصادفی و نمودارهای تأثیر نیز شناخته می شوند. حوضه آبخیز بار با فاصله 40 کیلومتری در شمال غرب شهرستان نیشابور و 18 کیلومتری شمال شهرستان فیروزه و از نظر موقعیّت ریاضی بین 32 27 ˚36 تا 10 33 ˚36 عرض شمالی و 44 40 ˚58 تا 44 46 ˚58 طول شرقی در دامنه های جنوبی ارتفاعات بینالود واقع شده است. بحث در روش احتمالاتی وزن واقعه برای وزن دهی به لایه های مختلف اطلاعاتی، از نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه استفاده شد. بعد از تهیّه نقشه های وزنی بر اساس روابط مدل، نقشه حساسیت خطر وقوع زمین لغزش تهیّه گردید و بر اساس شکستگی های طبیعی به چهار کلاس (خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) طبقه بندی شد. لذا نمی توان جهت ارزیابی نقشه های مورد نظر و تعیین دقت آنها، از نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه استفاده کرد. جهت حل این مشکل 70 درصد از نقاط لغزشی برای مدل سازی و 30 درصد باقیمانده برای ارزیابی مدل مذکور مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از منحنی راک(ROC) صحت نقشه های تهیّه شده مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت نقشه ای که دارای بیشترین دقّت بود به عنوان نقشه نهایی حساسیت خطر زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد شد. نتیجه گیری نتایج به دست آمده از ارتباط هر یک از عوامل مؤثر بر وقوع لغزش و نقشه تهیّه شده با استفاده از تئوری احتمالاتی بیزین نشان می دهد که بیشتر لغزش های منطقه در کلاس شیب 15-5 درجه، جهت جنوب و جنوب شرقی، شکل شیب محدب، طبقات ارتفاعی 1700-1580 متر، کاربری های مرتع و اراضی آبی و باغی، فاصله 300-0 و 600-300 متری از گسل، لیتولوژی سازند دلیچای(Dlichai Formation)، شاخص رطوبت30-20 و شاخص توان آبراهه 60-45 به ترتیب بیشترین وزن ها را به خود اختصاص داده بنابراین بیشترین حساسیت را به لغزش در منطقه مورد مطالعه دارند. ارزیابی مدل با استفاده از منحنی راک صورت پذیرفت و دقت مدل احتمالاتی تهیّه شده در منطقه، 51/76 درصد (خیلی خوب) برآورد گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در ناپایداری شیب های منطقه عامل لیتولوژی و فاصله از گسل و شاخص رطوبت می باشد.
۳۱.

مقایسه ی خصوصیات مورفومتری طاقدیس ها و کاربرد آن در اکتشاف نفت در زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفت مورفومتری زاگرس ماله کوه نواکوه تقارن چین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۷۷۷
طاقدیس های ماله کوه در استان لرستان و نواکوه در استان کرمانشاه بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شوند. هدف این تحقیق بررسی مورفومتری طاقدیس نفتی ماله کوه و مقایسه ی آن با مورفومتری طاقدیس بدون نفت نواکوه و ارزیابی کاربرد این مطالعات در اکتشاف منابع نفتی می باشد. براساس تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی، ویژگی های مورفومتریکی طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق شاخص های مورفومتریک طاقدیس ها مانند تقارن چین خوردگی (FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس (FFS)، خط الرأس طاقدیس (AD)، نسبت جهت (AR)، نسبت انشعابات (Rb)، فرکانس زهکشی (Fs)،تراکم زهکشی (Dd) و سطوح مثلثی شکل بررسی گردید. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار بالای شاخص های FFS، AD، Ar و مقدار کم شاخص های Rb، Dd، و Fsو همچنین وجود سطوح مثلثی بزرگ در طاقدیس نواکوه، نشانگر قدمت، فشردگی و فرسایش بیشتر آن و بنابراین فرار نفت از طاقدیس مذکور است. از طرف دیگر، در طاقدیس نفتی ماله کوه، سطوح مثلثی کوچکتر هستند و مقدار شاخص های FFS، AD، Ar پایین و مقدار شاخص های Rb، Dd، و Fs در آن بالا می باشد که این موضوع بیانگر جوان تر بودن، فرسایش کمتر و بنابراین حفظ شدن منابع نفتی آن است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که تکامل و فشردگی طاقدیس نواکوه باعث جابه جایی سطح خنثی به سمت پایین و به موجب آن اتصال شکستگی های فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت طاقدیس نواکوه منجر شده است. در مجموع تحقیق حاضر نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیس های دارای نفت و غیر نفتی هستند.
۳۲.

کاربرد ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیسهای بانکول و دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفت زاگرس شاخص های ژئومورفولوژیک دنه خشک بانکول تقارن چین خوردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۶۸۰
ویژگیهای مورفومتریک طاقدیسها می توانند نقش مهمی در شناسایی طاقدیسهای دارای منابع نفتی ایفا کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیس نفت خیز بانکول و طاقدیس بدون نفت دنه خشک، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک می باشد. جهت دستیابی به این هدف، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 و 1:250000، رقومی شدند و اطلاعات زمین شناسی و توپوگرافی استخراج گردید. براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی، مورفومتری طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق از شاخص های ژئومورفولوژیک نسبت جهت(AR)، تقارن چین-خوردگی(FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس(FFS)، تراکم زهکشی(Dd)، الگوی زهکشی و سطوح مثلثی شکل جهت تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی استفاده شد. مقادیر بالای AR ، FFS و Dd، مقدار پائین FSI، وجود سطوح مثلثی بزرگ و همچنین الگوی زهکشی راست گوشه در طاقدیس غیر نفتی دنه خشک نشان دهنده وجود تکتونیک فعالتر این طاقدیس نسبت به طاقدیس بانکول است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عدم وجود نفت در طاقدیس دنه خشک را می توان تا حدودی با مکانیسم چین خوردگی سطح- خنثی توجیه نمود. تکامل و فشردگی طاقدیس دنه خشک باعث جابجایی سطح خنثی به سمت پائین و به موجب آن اتصال شکستگیهای فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت به سطح منجر شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیسهای دارای نفت و غیر نفتی هستند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که طاقدیسهای غیر نفتی دارای مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر هستند در حالی که طاقدیسهای نفتی، جوانتر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته اند.
۳۳.

برآورد حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک و ارتباط آن با تکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکتونیک زاگرس حجم مخروط افکنه شیب ساختمانی. دنه خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۴ تعداد دانلود : ۶۱۰
هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش تکتونیک در حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه است. جهت دستیابی به هدف فوق، ابتدا محدوده مخروط افکنه ها، زاویه جاروب (S) و شعاع مخروط افکنه (R) به کمک تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعه میدانی و سپس اختلاف ارتفاع راس و قاعده مخروط افکنه ها (h) با استفاده از نقشه توپوگرافی 50000/1 بدست آمد. بر اساس پارامترهای مذکور، حجم مخروط افکنه ها (V) محاسبه شد. شیب ساختمانی لایه ها در پهلوی طاقدیس(DAL) در جبهه کوهستان (در بالادست هر مخروط افکنه) با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، طاقدیس مورد مطالعه به 7 زون تقسیم گردید و میانگین پارامترها در هر زون بدست آمد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین شیب ساختمانی لایه ها (DAL) و حجم مخروط افکنه ها (V) با ضریب همبستگی 33 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر( بین 180 تا 737 هکتار) ضریب همبستگی بین DAL و V بالاتر است. این موضوع بدان معنی است که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر، تکتونیک تاثیر بیشتری بر حجم مخروط افکنه ها دارد. بررسی رابطه بین میانگین DAL و V در زون های تکتونیکی نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 69 درصد بین دو پارامتر مذکور وجود دارد. رابطه معنی داری بین میانگین مساحت حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود ندارد. رابطه ای مستقیم با ضریب همبستگی ضعیف بین میانگین شیب حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود دارد. تحقیق حاضر نشان می دهد که وجود گسل در حوضه های بالادست مخروط افکنه ها نیز تاثیر زیادی در افزایش حجم مخروط ها ایفا نموده است به طوری که در هر زون، بالاترین مقدار پارامتر V مربوط به مخروطی است که در حوضه بالادست آن گسل وجود دارد
۳۴.

برآورد دبی حداکثر با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه در حوضه های زیرابه و قوردانلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی رودخانه اترک قلوه سنگهای بستر رودخانه حداکثر دبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۰ تعداد دانلود : ۸۰۰
عدم وجود و یا کمبود اطلاعات هیدرومتری در حوضه های آبخیز کشور، کاربرد روش های تجربی مناسب را برای برآورد حداکثر سیلاب الزامی می نماید. هدف این پژوهش ارزیابی میزان سیلاب حداکثر در دو حوضه آبخیز رودخانه اترک با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه می باشد. در این تحقیق حداکثر سیلاب بر اساس اندازه گیری قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه در خروجی حوضه ها بدست آمد. در این راستا اطلاعات توپوگرافی، فیزیوگرافی و زمین شناسی از طریق نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 استخراج، و تجزیه و تحلیل آنها توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. در این تحقیق به منظور برآورد سیلاب حداکثر در حوضه ، ابتدا سرعت آب با استفاده از روش کاستا و جارت اندازه گیری شد و سپس بر اساس آن میزان دبی به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که حداکثر سیلاب برآورد شده از روش کاستا به داده های واقعی نزدیکتر است که این موضوع کارایی مناسب روش کاستا (برآورد پیک سیلاب با استفاده از قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه) را نشان می دهد. نتیجه این تحقیق همچنین نشان می دهد که با وجود اینکه حوضه قوردانلو کوچکتر از حوضه زیرابه است، مقدار دبی حداکثر محاسبه شده آن بالاتر از حوضه زیرابه است. به طور کلی بالا بودن سیلاب حداکثر در حوضه قوردانلو را می توان به وجود سازندهای نفوذناپذیر، تراکم زهکشی بالا و شکل تقریبا دایره ای آن نسبت داد.
۳۵.

بررسی نقش ژئومورفولوژی در ویژگی های هیدرولوژیکی و شیمیایی چشمه های حوضه آبخیز کنگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنگیر زاگرس چین خورده کارست شدگی درز و شکاف ضریب فرود حجم ذخیره دینامیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۰ تعداد دانلود : ۶۴۷
حوضه آبخیز کنگیر در استان ایلام، با مساحت 458 کیلومتر مربع، بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می­شود. هدف این تحقیق بررسی ویژگی­های هیدرولوژیکی و شیمیایی چشمه­ها و ارتباط آنها با اشکال ژئومورفولوژی حوضه می­باشد. جهت دست­یابی به این هدف، لندفرم­های کارستیکی، سیستم درز و شکاف­های منطقه، شاخص­های تقارن چین (FSI) و سینوسیته جبهه چین (FFS)، هیدروگراف چشمه­ها و مشخصات شیمیایی آنها به صورت کمّی اندازه­گیری شد. بررسی دو شاخص FSI و FFS نشان دهنده جوان بودن سیستم چین­خوردگی منطقه مطالعاتی است. نتیجه داده­ها نشان می­دهد که جهت غالب درز شکاف­ها، موازی با محور طاقدیس یا عمود بر شیب توپوگرافی است. بررسی هیدروگراف چشمه­های حوضه نشان می­دهد که مقدار پارامتر آلفا در چشمه­های سراب، فرزگه، ونیت، دبیران، هلشی و ماژین به ترتیب 0.0058 ، 0.0074 ، 0.0098 ، 0.0055 ، 0.0078 و 0.0047 می­باشد. نتایج داده­ها بیانگر مقادیر بالای حجم ذخیره دینامیکی، هدایت الکتریکی، درجه سختی و املاح موجود در چشمه­ها است که این امر نشان­دهنده توسعه کم فرایند کارست­شدگی و سطح تماس بیشتر آب با سنگ بستر است. به طور کلی وضعیت جوان بودن سیستم کارست شدگی منطقه و همچنین جهت درز و شکاف­های آهکی حوضه مورد مطالعه، باعث­شده است که مدّت زمان آبدهی چشمه­ها، بسیار طولانی باشد.
۳۶.

تحلیل تکتونیک فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک سطوح مثلثی شکل گلیان دره های ساغری شکل نسبت فاصله بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۸۱۴
طاقدیس گلیان در جنوب شیروان در استان خراسان شمالی قرار دارد و از نظر زمین شناسی بخشی از زون ساختمانی آلاداغ- بینالود محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی تکتونیک های فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیک است. برای دستیابی به هدف فوق، داده های مورد نیاز از نقشه های توپوگرافی 50000/1 و زمین شناسی 100000/1 و تصاویر ماهواره ای کویک برد استخراج شد. همچنین مطالعات میدانی از اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیک انجام شد. داده های مورد نیاز برای محاسبه ی شاخص های k، سطوح مثلثی شکل، دره های ساغری شکل، سینوسیته جبهه ی کوهستان و نسبت فاصله بندی رودخانه (R)، بعد از ورود به نرم افزار ILWIS به دست آمد. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب، ارتفاع و عرض طاقدیس، به 3 زون تکتونیکی تقسیم شد. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار شاخص های K،W (نسبت حداکثر عرض دره ساغری به عرض خروجی دره)، R، شیب، طول قاعده و مساحت سطوح مثلثی در زون 3 بیشتر از دیگر زون ها می باشد. مقدار سینوسیته جبهه ی کوهستان در تمام زون ها، نزدیک به 1 است. به طور کلی بررسی شاخص های ژئومورفولوژیک در طاقدیس گلیان نشان می دهد که اولاً طاقدیس گلیان از نظر تکتونیکی فعال است و ثانیاً میزان فعالیّت های تکتونیکی از جنوب شرق طاقدیس به سمت شمال غرب آن افزایش می یابد.
۳۷.

بررسی تاثیر تکتونیک در ویژگیهای مورفومتریک شبکه زهکشی و سطوح مثلثی شکل تاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرمانشاه الگوی زهکشی تکتونیک سطوح مثلثی شکل زاگرس چین خورده تاقدیس دنه خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۷ تعداد دانلود : ۷۱۱
تاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه نمونه ای تیپیک از یک تاقدیس در حال رشد در زون ساختمانی زاگر س چین خورده است. هدف این تحقیق بررسی نقش تکتونیک در ویژگیهای سطوح مثلثی شکل، تراکم و الگوی زهکشی در تاقدیس مذکور است. ابعاد سطوح مثلثی شکل با استفاده از تصویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی تعیین شد. شبکه های زهکشی به کمک نقشه های توپو گرافی 50000/1 و تصویر ماهواره ای کویک برد تعیین گردید و سپس وارد نرم افزار ILWIS گردید. درجه بندی آبراهه ها به روش استراهلر انجام و طول آبراهه ها با درجات مختلف تعیین گردید. شیب ساختمانی لایه ها در جبهه کوهستان با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیبهای ساختمانی اندازه گیری شده و عرض پهلوی تاقدیس در بخشهای مختلف، تاقدیس مورد مطالعه به 8 زون تکتونیکی تقسیم شد. میانگین شیب ساختمانی، میانگین طول قاعده سطوح مثلثی، میانگین مساحت سطوح مثلثی و تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 در زونهای تکتونیکی محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد رابطه مستقیم معنی داری بین میانگین شیب لایه ها و میانگین طول قاعده مثلثها با ضریب همبستگی مناسب(92%) وجود دارد به طوریکه با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین طول قاعده مثلثها نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین مساحت سطوح مثلثی شکل نیز افزایش می یابد. مطالعه حاضر نشان می دهد که سطوح مثلثی شکل در زونهای با شیب ساختمانی تند (زونهای 3، 4 و 5 ) تشکیل شده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد با کاهش عرض پهلوی تاقدیس، تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 افزایش می یابد به طوری که بیشترین تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 (39/3 کیلومتر در کیلومتر مربع) مربوط به زون 8 است که کمترین عرض را دارد. بررسی ها نشان می دهد که سر شاخه آبراهه ها در دو انتهای شمال غربی و جنوب شرقی تاقدیس مورد مطالعه دارای انحراف به سمت مرکز تاقدیس است که این امر بیانگر رشد طولی تاقدیس به سمت شمال غرب و جنوب شرق است. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر بیانگر آن است که پارامتر هایی مانند سطوح مثلثی شکل، تراکم زهکشهای درجه 1 و الگوی زهکشی شاخصهای مناسبی برای تعیین تکتونیکهای فعال و تفاوتهای محلی آن در تاقدیس مورد مطالعه می باشند.
۳۸.

نقش ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت سنگدانه ها در حوضه های پاطاق و قلعه شاهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی فرایند مخروط افکنه پاطاق قلعه شاهین سنگدانه واریزه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
هدف این تحقیق بررسی نقش اشکال و فرایند های ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت سنگدانه ها در دو حوضه پاطاق و قلعه شاهین می باشد. جهت دست یابی به این هدف، ابتدا لندفرم های ژئومورفولوژی بر اساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی منطقه شناسایی گردید. تعداد 97 مخروط افکنه در منطقه مطالعاتی تشکیل شده است که سطح اغلب آنها قدیمی یا غیر فعال می باشند. وجود قلوه سنگهای درشت دانه و دارای شیارهای کارستیکی، هوازدگی بیشتر، پوشش ورنی و تشکیل خاک در سطح اغلب مخروط افکنه ها، نشان دهنده تشکیل آنها در شرایط اقلیمی مرطوبتر کواترنر است. به علاوه، نتایج دانه سنجی رسوبات نشان دهنده وجود رسوبات ریز تر در سطح مخروط های جدید و رسوبات درشت تر در مخروط های قدیمی است که این موضوع نیز وجود شرایط اقلیمی پرباران تر در زمان تشکیل مخروط های قدیمی را نشان می دهد. در میان اشکال ژئومورفولوژی، مخروط افکنه های و واریزه ها به عنوان لندفرمهای دارای قابلیت استخراج سنگدانه مشخص گردیدند. جهت بررسی کیفیت سنگدانه ها، تعداد 18 نمونه از سنگدانه های واقع در مخروط افکنه ها و واریزه ها برداشت شد و آزمایش ارزش ضربه ای آنها بر اساس الک شماره 8 انجام گردید. بررسی داده ها نشان می دهد که میانگین ارزش ضربه ای در واریزه ها، مخروط افکنه های قدیمی و جدید به ترتیب 9.57، 9.47 و 8 درصد می باشد. نتایج داده ها نشان دهنده آن است که با وجود کیفیت مناسب سنگدانه ها در واریزه ها و مخروط افکنه ها، مخروط افکنه های قدیمی به علت قرار گرفتن در معرض هوازدگی طولانی مدت، دارای سنگدانه های با کیفیت نسبتا پائین تری هستند. در مجموع بررسی این تحقیق نشان می دهد که مقاومت، توزیع و حجم سنگدانه ها تا حدود زیادی به اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی وابسته است.
۳۹.

بررسی نقش ژئومورفولوژی در تراکم پوشش گیاهی در طاقدیس نواکوه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زاگرس نواکوه بیوژئومورفولوژی پوشش گیاهی جهت دامنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۵
.زاگرس از جمله مناطقی است که دارای پوشش گیاهی متنوع و متراکم می باشد. عواملی مانند ژئومورفولوژی، آب و هوا، توپوگرافی، خاک و عوامل زیستی نقش مؤثری در تراکم پوشش گیاهی ایفا می کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در تراکم پوشش گیاهی در طاقدیس نواکوه است. منطقه مورد مطالعه بخش جنوب شرقی طاقدیس نواکوه است؛ که در جنوب شرق شهر سرپل ذهاب قرار دارد. بر اساس نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1 ، نقشه های شیب، جهت شیب و سطوح ارتفاعی منطقه تهیه گردید. سپس، با استفاده از تصاویر ماهواره ای کویک برد، نقشه پوشش گیاهی و رخساره های ژئومورفولوژی منطقه تهیه شد. پوشش گیاهی منطقه شامل مرتع، جنگل های نسبتا متراکم، نیمه متراکم، کم تراکم و بسیار کم تراکم است. ژئومورفولوژی منطقه شامل رخساره های واریزه، سطوح مثلثی شکل، کارست کم تکامل یافته، متوسط و نسبتا تکامل یافته می باشد. همپوشانی لایه ها نشان می دهد که رده جنگل کم تراکم بیشتر منطبق بر دامنه جنوب غربی و رده جنگلی نسبتا متراکم منطبق بر دامنه شمال شرقی است. رده مرتع تنها در ارتفاعات بالای 1800 متری گسترش دارند. در حالی که بیشترین مساحت جنگل نسبتا متراکم مربوط به ارتفاعات 1300 تا 1800 متری می باشد. انطباق نقشه های پوشش گیاهی و ژئومورفولوژی منطقه نشان می دهد که جنگل های کم تراکم و بسیار کم تراکم بیشتر منطبق بر واریزه ها و سطوح مثلثی دامنه جنوب غربی است در حالی که جنگل های نسبتاً متراکم و نیمه متراکم بیشتر با رخساره های کارستی و سطوح مثلثی دامنه شمال شرقی انطباق دارند. رخساره های کارستیکی متوسط و نسبتا تکامل یافته بیشتر منطبق بر دامنه شمال شرقی و رخساره کارستی ضعیف و واریزه ها در دامنه جنوب غربی غالب هستند. به طور کلی تحقیق حاضر نشان می دهد نقش جهت دامنه ها در تراکم پوشش گیاهی نسبت به نقش شیب و سطوح ارتفاعی بارزتر است. با وجود لیتولوژی یکسان دامنه های شمال شرقی و جنوب غربی، در لندفرم های واقع در دامنه شمال شرقی، به علت وجود رطوبت بیشتر و غلبه فرسایش شیمیایی و میکروارگانیزم هایی مانند گل سنگها، خاک بیشتری تولید شده که این موضوع به افزایش تراکم جنگل منجر شده است.
۴۰.

بررسی تأثیر تکتونیک در ویژگی های کمّی شبکه زهکشی (مطالعه موردی: چهار حوضه زهکشی در شمال شرق کشور )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفومتری تکتونیک ناهنجاری سلسله مراتبی شبکه زهکشی شاخص انشعابات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۵
اغلب لندفرم های سطح زمین به آرامی و طی هزاران یا میلیون ها سال تکامل می یابند. از آن جا که تغییرات لندفرم ها در مقیاس عمر بشر قابل تشخیص نمی باشند، ارزیابی شواهد ژئومورفولوژیک می تواند نقش مهمّی در شناسایی حرکات تکتونیکی مناطق ایفا کند. رودخانه ها و شبکه زهکشی از جمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حسّاس می باشند. جهت بررسی تأثیر تکتونیک های فعّال بر مورفومتری شبکه زهکشی، ابتدا 4 حوضه آبخیز در رشته کوه آلاداغ- بینالود و کوه های جغتای در استان های خراسان شمالی و رضوی انتخاب شد. سپس شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a)، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی(ga)، پارامترهای شاخص انشعابات(R)، شاخص درصد عدم تقارن حوضه(PAF)، نسبت شکل حوضه(BS) و نسبت طول آبراهه اصلی به متوسّط عرض حوضه(LSBW) در آن مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین∆a و ga (r= 0/888)، ∆a و PAF ، ∆a و Bs ، ∆a وLSBW ، ga و PAF ، ga و Bs ، ga و LSBW وجود دارد. ضریب همبستگی بین زوج های ∆a-PAF ، ∆a-Bs ، ∆a-R ، ∆a-LSBW ، ga-PAF ، ga-Bs ، ga-R ، ga-LSBW به ترتیب 957/0 ، 946/0 ، 317/0 ، 856/0 ،897/0، 764/0، 491/0 و 656/0 به دست آمده است. همچنین ضریب همبستگی مناسبی بین R و دیگر پارامترها وجود دارد. بررسی روابط بین پارامتر ها نشان دهنده کارآیی بالای شاخص ∆a وga در مقایسه با شاخص R برای شناسایی تکتونیک فعّال حوضه های زهکشی می باشند. به طور کلّی، براساس شاخص های مذکور، تمام حوضه های مطالعاتی از نظر تکتونیکی فعّال هستند. با این حال، بیشترین فعّالیت تکتونیکی به ترتیب در حوضه های شماره 2 و 1 و 4 و کم ترین مربوط به حوضه شماره 3 می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان