منصوره اعظم آزاده

منصوره اعظم آزاده

مدرک تحصیلی: دانشیار و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهراء
پست الکترونیکی: maazadeh@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
۴۱.

بررسی رابطه بین موقعیت محله و احساس امنیت اجتماعی زنان (مقایسه تطبیقی دو محله ونک و سرآسیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس امنیت اعتماد محله موقعیت نظم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
با ورود به هزاره جدید، جهان شاهد رشد جمعیت و شهرنشینی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. این روند موجب توسعه شهرنشینی، گسترش کلان شهرها و پیچیده تر شدن روابط اجتماعی شده است. ظهور چنین شهرهایی همراه با بروز مسائل مختلف شهری، از قبیل: گسترش حاشیه نشینی، افزایش جرایم اجتماعی و در مجموع کاهش امنیت اجتماعی بوده است. در این میان، زنان دغدغه های خاص خود را دارند. این مطالعه در صدد بررسی عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان ساکن در محلات ونک و سرآسیاب است. مدل نظری تحقیق (با الهام از دیدگاه نظریه پردازانی همچون گیدنز، پارسونز، اسکوگان و پین) از مجموعه ای از متغیرهای اثرگذار بر احساس امنیت در محله تشکیل شده است. این متغیرها شامل متغیر موقعیت محله به منزله متغیر مستقل و نظم و اعتماد به منزله متغیر پیوند دهنده موقعیت محله و احساس امنیت اند. به منظور بررسی تجربی مدل تحقیق، از روش پیمایش و تکنیک پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جمعیت نمونه این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد که متشکل از 270 نفر از زنان ساکن در محله ونک و سرآسیاب است. نتیجه بیانگر تفاوت احساس امنیت زنان براساس موقعیت محله است. نتایج ضریب رگرسیونی چند متغیره نشان داد در هر دو محله، موقعیت محله در ابعاد کالبدی فیزیکی و غیرکالبدی اجتماعی و اعتماد بین شخصی بر احساس امنیت ساکنان تأثیرگذار است و آنچه سبب تمایز احساس امنیت در این دو محله می شود، اثر نظم فیزیکی (بتا 51درصد)، اعتماد تعمیم یافته (بتا 15درصد) و اعتماد بنیادی (بتا 10درصد) در محله ونک و نظم اجتماعی (بتا 27درصد) در محله سرآسیاب است.
۴۲.

تشخص محله و احساس طرد اجتماعی (مطالعه موردی شهر پاکدشت)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی تشخص محله ای احساس داغ ننگ احساس طرد (ارادی) اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۱
مقدمه: سکونتگاه های خودروی اقماری در حومه کلان شهرها با مجموعه ای از مسائل مواجه اند که فقط به موضوعات کالبدی آن ختم نشده بلکه به معضلات اجتماعی و فرهنگی نیز مربوط می شود. پیامد این وضعیت کناره گیری افراد ساکن از جریان اصلی جامعه است که در همین ر استا، مقاله حاضر به بررسی رابطه میان ویژگیهای فیزیکی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این سکونتگاه ها و "احساس طرد اجتماعی" می پردازد. روش: در پژوهش حاضر از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده شده و اطلاعات لازم برای این تحقیق از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و مصاحبه با 300 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله مساعدترین محلات تا محلات کمتر مساعد شهر پاکدشت جمع آوری شده است. یافته ها: ارزیابی جوانان ساکن در پاکدشت از تشخص محل سکونتشان «نسبتاً نامناسب» است. همچنین در ارزیابی «تشخص محله ای»، نقش مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی نسبت به ارزشهای فیزیکی و اقتصادی بیشتر بوده به گونه ای که بیش از نیمی از پاسخگویان، دارای احساس داغ خوردگی محله ای بوده و از طرد اجتماعی و روانی رنج می برده اند. بحث: نتایج حاکی است، مؤلفه ای که به طور مستقیم منجر به احساس طرد اجتماعی می شود، ارزیابی جوانان از تشخص محله ای نیست؛ بلکه این ارزیابی، زمانی که با احساس داغ ننگی که افراد نسبت به محلاتشان دارند همراه شود تأثیرگذار می شود. بنابراین، مهم آن داغ ننگی است که افراد از جانب دیگران احساس می کنند؛ داغ ننگی که عمیقاٌ تحقیرکننده است
۴۳.

بررسی جامعه شناختی الگو های ازدواج در خانواده های طلبه به مثابه موضوع تعارض نسلی از منظر فرزندان

کلیدواژه‌ها: تعارضات نسلی الگو های ازدواج فرزندان طلبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
موقعیت گذار ایران از سنت به مدرنیته شرایط جدیدی را به لحاظ چالش های میان دو نسل رقم زد. یکی از این چالشها در زمینه ازدواج است. فرهنگ ازدواج در ایران همواره همراه با حضور و نقش پررنگ خانواده ها بوده است و اساساً ازدواج به پیوندی خانوادگی تعبیر می شود. در دوران هایی انتخاب فرد مناسب برای زندگی مشترک از ابتدا توسط خانواده انجام می شد؛ پیوند های زناشویی کمتر به پشتوانه عشق رمانتیک، بلکه بر مدار منافع و مضار و صلاح دید خانواده ها بود. این الگو به مرور زمان تعدیل شده و بدیل های متعددی نیز یافته است. در این تحقیق به دنبال بررسی توصیفی- تحلیلی تعارضات برآمده از الگو های ازدواج میان والدین طلبه و فرزندان هستیم. بررسی استراتژی ها و راهکار های آنها در مواجهه با این تعارضات بخش دیگری از هدف این تحقیق است. برای ارائه توصیفی دقیق و عمیق از مسائل نسلی خانواده های طلاب، رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای مناسب به نظر رسید. «زیّ طلبگی»، خرده فرهنگی است که برای شناخت آن به طور عام و شناخت مسائل درون خانواده ، بهترین گزینه، اتکا به روایت های بازیگران میدان و نزدیکی هرچه بیشتر به آن برای دستیابی به فهم عمیق تر به نظر می رسد. بررسی داده ها نشان می دهد سه الگوی تقابل در میان فرزندان و والدین طلبه وجود دارد که عبارتند از: درون همسر گزینی در مقابل برون همسرگزینی، تعجیل در ازدواج در مقابل تأخیر در ازدواج، و ازدواج مبتنی بر کهنسال سالاری در مقابل ازدواج مبتنی بر آزادی. در بررسی مواجهه فرزندان با تعارضات در الگو های ازدواج نیز سه استراتژی شناسایی شد که شامل استراتژی ستیز، استراتژی تسلیم، و استراتژی پنهان کاری است. بررسی داده های تحقیق نشان می دهد تجربه طلاق در فرزندان و روابط عاطفی حاکم بر خانواده اهمیت بالایی در نوع مواجهه فرزندان با تعارضات دارد. نتیجه دیگری که از مطالعه داده ها به دست آمده، نقش متغیر زمینه ای «جنسیت» در تشدید تعارضات است؛ چرا که به نظر می رسد نگرش والدین نسبت به فرزندان دختر و پسر تفاوت فاحشی دارد. در بخش نتایج همچنین به نقش تسهیل گرانه «وضعیت تحصیلی» اشاره شده است که «میانجی تسهیل ارتباط در مقام تعارض» خوانده می شود.
۴۴.

احتمال وقوع و تحلیل حساسیت پیشران های تجرد در ایران 1414(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۸
ازدواج به عنوان راه تشکیل خانواده همواره مورد تاکید فرهنگ ها و جوامع بوده است. در دهه های اخیر الگوی ازدواج دچار تحولات فراوانی شده است. گسترش تجرد و تاخیر در ازدواج از تغییرات مهم در این زمینه اند. در کشور ما نیز تاخیر در ازدواج و باقی ماندن در تجرد طی سالیان گذشته روندی فزاینده داشته است. شناسایی آینده این مسئله مهم اجتماعی می تواند برای پیشگیری از اثرات سوء آن بر جامعه بسیار پراهمیت باشد. هدف این پژوهش، بررسی احتمال وقوع آینده پیشران های تجرد در ایران 1414 است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از پیشران های تجرد در ایران، فرضیاتی برای آینده تجرد طراحی شد. فرضیات به شکل ماتریس در اختیار کارشناسان قرار گرفت تا درباره احتمال وقوع ساده و احتمال وقوع شرطی فرض ها نظر دهند. داده ها توسط نرم افزار smic-prob expert تجزیه و تحلیل و مورد تفسیر قرار گرفت. احتمال وقوع شش فرض مطرح شده برای هر یک از پیشران های تجرد، به تفکیک به دست آمد که در این میان، فرض «افزایش تاثیر رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی بر تغییر نگرش جوانان» بالاترین درصد احتمال وقوع را از نظر متخصصان به خود اختصاص داد. همچنین، احتمال وقوع سناریوهای بالقوه، از کنارهم قرارگیری فرضیات با حالات مختلف به وجود آمد. حالتی در آینده که تمامی فرض ها رخ دهند، بالاترین احتمال وقوع را به خود اختصاص داده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان می دهد فرض تاثیر رسانه های جمعی، بالاترین میزان اثرگذاری بر سایر فرض ها را دارد که نشان دهنده میزان اهمیت آن بوده و لزوم توجه ویژه به آن در برنامه ریزی و سیاستگذاری را آشکار می کند.
۴۵.

بررسی نقش آموزش آکادمیک زنان در نحوه مدیریت تعارض در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحوه حل تعارض تحصیلات گرایش هنجاری زنان موردپژوهی ابزاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۸
فرایند توسعه اجتماعی ، جوامع در حال گذار ، از جمله ایران را دستخوش تغییرات اجتماعی بنیادین و گسترده ای ساخته و ماهیت بنیادین و فرایند سریع و ناموزون آن ، تغییرات اجتماعی متعددی را برای این جوامع و خانواد هها در پی آورده است. پیشی گرفتن زنان نسبت به مردان در سطوح تحصیلی در جامعه در دهه های اخیر یکی از این تغیرات است. مقاله حاضر با بهر هگیری از روش موردپژوهی ابزاری ، درصدد آزمون تئوری های آرچر در مورد عاملیت فردی ، نظریه منابع بلود و وولف ، تئوری منابع در بستر فرهنگی رادمن ، اجزای کنش پارسونز ، تئوری عدم تعادل در ساختار خانواده و نظریه مبادله و همزمان بررسی نقش تحصیلات آکادمیک زنان در بروز تغییرات و بهدنبال آن ، نحوه حل تعارض در زندگی زناشویی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحصیلات دانشگاهی زنان چنانچه باعث تغییر در گرایش هنجاری آنان نسبت به نقش های زناشویی گردد ، در حالی که نگرش همسرانشان به نقش های زناشویی تغییر نکرده باشد ،ممکن است میزان تضاد در خانواده را افزایش دهد. اما در این میان ، نقش زنان در مدیریت تضاد و برقراری تعادل در خانواده بسیار مؤثر است.
۴۶.

طرد اجتماعی زنان ایرانی ازدواج کرده با اتباع خارجی (عراقی- افغانی) و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرد احساس داغ ننگ احساس نابرابری عوامل مطرودساز پیشین طرد دوران گذار زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
این مطالعه به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر طرد اجتماعی زنان ازدواج کرده با اتباع خارجی (عراقی – افغانی) می پردازد. مدل تحقیق شامل متغیرهای؛ «عوامل مطرود ساز پیشین»، «طرد جنسیتی»، «طرد دوران گذار به بزرگسالی»، «احساس نابرابری» و «احساس داغ ننگ» است که به عنوان عوامل تأثیرگذار بر ابعاد مختلف طرد اجتماعی(اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، حقوقی) این گروه از زنان لحاظ شده اند. روش تحقیق پیمایش، جامعه آماری زنان ازدواج کرده با اتباع خارجیِ (عراقی – افغانی) ساکن شهرستان نیشابور، حجم نمونه 182 نفر، و روش نمونه گیری، نمونه گیری دردسترس است. مبتنی بر یافته ها، «احساس داغ ننگ»، «احساس نابرابری»، «عوامل مطرودساز دوران گذار»، «عوامل مطرودساز پیشین» و به نسبت کمتر «طرد جنسیتی» در ایجاد مطرودیت اجتماعی این گروه از زنان نقش دارند. تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد از بین این پنج متغیر، تنها «طرد جنسیتی» قابلیت توضیح متغیر طرد را نداشته و چهار متغیر دیگر 1/36 درصد از تغییرات طرد اجتماعی را تبیین می کنند. یافته های تحلیل مسیر نیز نشان می دهد «احساس داغ ننگ» قوی ترین پیش بینِ تغییرات متغیر طرد اجتماعی در نمونه مورد بررسی است
۴۷.

نقش شبکه های اجتماعی در سازگاری و انطباق مهاجران افغانستانی (مورد مطالعه: دانشجویان افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان تحلیل کیفی شبکیه اجتماعی دانشجویان مهاجر شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۹
با گسترش مهاجرت ها، یکی از روندهای اثرگذار بر آموزش و جابه جایی های بین المللی، افزایش نابرابری ها در سطح ملی و جهانی است. با قدرت گیری طالبان در افغانستان در سال 2021 و افزایش تبعیض های قومیتی، جنسیتی و افراطی گری های سیاسی و مذهبی، دسترسی برابر به فرصت های آموزشی و شغلی برای گروهی محدود شده است. حضور بیش از نیم قرن مهاجران افغانستانی در جامعیه ایرانی، همراه با تحرکات اخیر دانشجویان مهاجر از افغانستان، دانشگاه های ایران را به یکی از مراکز مهم پذیرش دانشجو تبدیل کرده است. هدف این مطالعه بررسی روند شکل گیری و نقش شبکه ها در ورود و سازگاری دانشجویان مهاجر جدید به کشور است.روش مقاله حاضر تحلیل کیفی شبکیه اجتماعی است. جامعیه هدف 29 دانشجوی مهاجر افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران هستند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند.یافته های پژوهش نشان داد دانشجویان مهاجر با قرارگرفتن در شبکه های اولیه و ثانوییه دانشجویی، بخش عمده ای از نیازهایشان رفع می شود و شرایط سازگاری و انطباقشان با مقصد بیشتر فراهم می شود. بر همین اساس نیز مکانیسم های شکل گیری روابط در شبکه ها به خصوص در بین دانشجویان تازه وارد، ترجیح برقراری تعامل و پیوند با افرادی شبیه خودشان (اصل هموفیلی) است. این شباهت از منظر دانشجو بودن، افغانستانی بودن، هم قوم و هم مذهب بودن بیش از سایر موارد بود؛ درحالی که در بین مهاجران نسل دوم و سوم، شبکه های گسترده تری همراه با پیوندهای قوی و ضعیف متعدد از جامعیه مهاجران افغانستانی و همین طور جامعیه ایرانی وجود دارد.هرچند دانشجویان در ظاهر اذعان دارند که تعصبات قومیتی در شکل گیری پیوندها و تعاملاتشان در شبکه های موجود نقشی ندارد، اما در واقعیت امر نشانه هایی از مرزهای نامرئی موجود در بین آن ها و غلبیه ته نشست های قومیتی در برقراری تعاملات و پیوندها مشاهده می شود. این نگاه در بین دانشجویان تازه وارد از افغانستان پررنگ تر و در بین مهاجران نسل دوم و سوم که در فضای ایران رشد کرده اند، کمتر نمود دارد و در برخی تعاملات، ناخودآگاه خود را نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان