مهرداد نغزگوی کهن

مهرداد نغزگوی کهن

مدرک تحصیلی: دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران
رتبه علمی: استاد تمام، زبان شناسی همگانی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
لینک رزومه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۴ مورد از کل ۴۴ مورد.
۴۱.

بررسی طرحواره های ساخت موصولی در زبان فارسی با رویکرد پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت موصولی نمونه خوشه های نمونه ای طرحواره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۶۴
ساخت موصولی به عنوان یک ساخت پیچیده همواره در مطالعات زبانی مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، ساخت موصولی در زبان فارسی گفتاری مورد بررسی قرار گرفته است و هدف آن شناسایی و توصیف طرحواره های است که به دلیل کاربرد فراوان در ذهن گویش ور شکل گرفته و بنابراین پردازش ساده تری دارند. به این منظور، حدود 1400 جمله موصولی از داده های گفتاری زبان فارسی گردآوری شده و با استفاده از برخی روش های داده کاوی و آماری مطرح شده در زبان شناسی پیکره بنیاد (Gries, 2009 Wiechmann, 2015;) مورد توصیف و تبیین قرار گرفته اند. این روش ها در نهایت خوشه هایی از ساخت موصولی را بر اساس میزان شباهت به یک دیگر در نمودارهایی درختی نشان می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی گفتاری، گویشوران ترکیب بندی های معنایی و نحوی معینی از ساخت موصولی را در موقعیت های گوناگون به کار می برند. در این پژوهش، همچنین برخی از ترکیب بندی های نحوی و معنایی ساخت موصولی به عنوان ساخت ه ای پادگونه ی موصولی در زبان فارسی معرفی شده اند.
۴۲.

بررسی درزمانی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژگان فنی خویشاوندی فارسی فضای تبارشناختی فضای اصطلاح خویشاوندی فضای خویشاوندی نقشه های خویشاوندی فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
همه جوامع برای ارجاع به خویشاوندان و مورد خطاب قرار دادن آن ها از اصطلاحات خویشاوندی استفاده می کنند. اغلب بررسی های انجام شده در زمینه روابط خویشاوندی، بر پایه روابط نسبی و سببی صورت گرفته اند و به این نکته توجه نشده است که در برخی از جوامع، روابط خویشاوندی براساس معیارهایی به غیر از معیارهای نسبی و سببی تعریف می شوند. درواقع، مسیرهای تبارشناختی، نمی توانند این دانش فرهنگی را نشان دهند. در رویکرد تحلیلی اتخاذ شده در پژوهش حاضر، اصطلاحات خویشاوندی به عنوان عناصری فرهنگی در نظر گرفته شده اند. در این روش، نقشه های خویشاوندی بدون ارجاع به روابط تبارشناختی امکان بازشناسایی مفاهیم خویشاوندی نخستین را فراهم می کنند و به این ترتیب قادر به نمایاندن تفاوت های فرهنگی هستند. چارچوب به کاررفته در این پژوهش، پایه و اساس جامعی برای مطالعه مقابله ای نظام های خویشاوندی به دست می دهد. در پژوهش حاضر، نقشه اصطلاحات خویشاوندی فارسی در دوره ها ی ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو به دست داده شده است. در نقشه ها، گره آغازین «من» در مرکز قرار دارد و اصطلاحات خویشاوندی نخستین نسبت به این مفهوم شناسایی شده اند. بررسی و مقایسه درزمانی نقشه های اصطلاحات خویشاوندی فارسی در سه دوره مذکور نشان می دهد در دوره میانه، جنس دستوری از بین رفته است؛ اما جنسیت بیولوژیکی همچنان حفظ شده است. در این دوره، برخی اصطلاحات خویشاوندی حذف و برخی اضافه شده اند. در دوره فارسی نو نیز شاهد افزایش تعداد اصطلاحات خویشاوندی، وام گیری از زبان های دیگر، رواج کاربرد اصطلاحات خویشاوندی دو تکواژی و کاهش اهمیت جنسیت بیولوژیکی در بیان روابط خویشاوندی هستیم.
۴۳.

دستوری شدگی نشانه نامعیّن در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه نامعیّن دستوری شدگی فارسی میانه نقش گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف این مقاله، تبیین دستوری شدگی نشانه «نامعیّن» از فارسی باستان به فارسی میانه در گروه اسمی است. دستوری شدگی فرایندی است که ناظر بر تکوین امکانات دستوری از منابع واژگانی در بافت های زبانی خاص است. در فارسی باستان، برای اولین بار پیدایش نشانه «نامعیّن» در دستور زبان فارسی از رهگذر بازتحلیل عدد ai̯va ’یک‘ براساس روابط مجازی و سپس بسط استعاری در بافت «تنها یک ’X‘ وجود دارد، این ’X‘ معرف انسان است»، در گروه اسمی رخ می دهد. در فارسی میانه، این نشانه «نامعیّن» دستوری تر شده و به صورت تکواژ وابسته «-ē» در گروه اسمی به طور گسترده تر نقش رمزگذاری مفهوم ’نامعیّن‘ را ایفا می کند. در پژوهش حاضر، دستوری تر شدگی این عنصر زبانی را براساس اصول دستوری شدگی ارائه شده به وسیله هاینه و کوتوا (2007) تبیین می کنیم. در همین راستا، کسب معناهای جدید نشانه نامعیّن را در گذر زمان، از فارسی باستان به فارسی میانه، طبق پیوستار معنایی تکوین نشانه نامعیّن هاینه (1997) تشریح خواهیم کرد.
۴۴.

مطابقه و حالت نمایی در زبان لکی کوهدشتی: مطالعه، تطبیقی ساختار نحوی با زبان های همجوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان لکی مطابقه حالت نمایی کنایی گسسته واژه بست های ضمیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۷
مطابقه، حالت نمایی و ترتیب واژه از اصلی ترین سازوکارهای بازنمایی روابط نحوی در زبان ها هستند که هر زبان بسته به ساختار رده شناختی خود، ترکیبی ویژه از آن ها را به کار می گیرد. این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل نظام های مطابقه و حالت نمایی در زبان لکی کوهدشتی و مقایسه تطبیقی آن با لری خرم آبادی و کردی کلهری در چارچوب آراء هیگ (2008) انجام شده است. نتایج نشان می دهد که در لکی، این نظام ها ساختاری دوگانه و وابسته به زمان دستوری و گذرایی فعل دارند: در زمان غیرگذشته، مطابقه و حالت نمایی از نوع فاعلی- مفعولی است؛ به گونه ای که فاعل به صورت مستقیم و بدون نشانه حالت نما ظاهر می شود و مفعول اغلب با نشانه حالت نمای مفعولی بازنمایی می شود. در مقابل، در گذشته، الگوی مطابقه کناییِ گسسته است و فاعلِ فعل گذرا با واژه بست ضمیری بر مفعول نمایان می شود و فعل بدون نشانه گذاری شخص و شمار، به صورت سوم شخص مفرد به کار می رود. این ساختار، لکی را از کردی کلهری و لری که نظام مطابقه و حالت نمایی یکنواخت و مستقل از زمان یا گذرایی فعل دارند، متمایز می سازد. بنابراین، با وجود شباهت های سطحی، زبان لکی کوهدشتی ساختاری مستقل و منسجم دارد و نمی توان آن را گویشی وابسته یا ترکیبی از کردی و لری دانست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان