تفاوت به کارگیری اصل دلیل کافی و اصل علیت در براهین جهان شناختی اثبات خدا
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
11 - 37
حوزههای تخصصی:
در اندیشه فلسفی الهیاتی غربی، در میان براهین خداشناسی، استدلال های کیهان شناختی ازجمله شناخته شده ترین ادله، برای اثبات مبدأ الهی این جهان دانسته می شوند. الهی دانان غربی با توجه به سابقه این برهان ها در ساختار معرفتی مشرق زمین و به ویژه اندیشمندان مسلمان، پیوسته در پی ارائه صورت بندی های مختلفی از این براهین برای بهینه ساختن و مَصون داشتنشان از اشکال های احتمالی بوده اند. یکی از بنیادی ترین فاکتورها در شاکله بسیاری از این استدلال ها، مبتنی بودن آن ها بر هریک از «اصل علیت» یا «اصل دلیل کافی» است که نسبتاً نوپدید است. اصل دلیل کافی نیز همچون اصل علیت از ریشه هایی دیرینی برخوردار بوده و سابقه آن به فلاسفه پیشاسقراطی یونان باز می گردد؛ ولیکن گوتفرد لایبنیتس، متفکر آلمانی تبار، تلاش بسیاری برای گسترش آن در مجامع علوم انسانی کرد. در این مقاله برآنیم که با مطالعه تفاوت های اصل علیت و اصل دلیل کافی، اختلاف های ساختاری صورت بندی های مبتنی بر این دو اصل را بازیافته و در ادامه بررسی کنیم که کدام بنیان، نتیجه برهان را به آنچه الاهیات اسلامی، خدا معرفی می کند، نزدیک تر می سازد.