تفاوت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نارسایی های شناختی در افراد با تشخیص طیف اسکیزوفرنیک و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و نارسایی های شناختی در افراد با تشخیص طیف اسکیزوفرنیک و افراد عادی صورت گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری افراد با تشخیص طیف اسکیزوفرنیک مراجعه کننده به کلینک های دولتی و خصوصی شهر زاهدان و همچنین افراد عادی ساکن این شهر در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 15 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 15 فرد عادی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CER) گارنفسکی و کراج (2006) و پرسشنامه نارسایی شناختی (CFQ) برودبنت (1982) استفاده شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS 25 تحلیل شدند. یافته ها : نتایح نشان داد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به افراد عادی بیشتر از سبک های تنطیم هیجان ناسازگارانه استفاده می کنند (0.05>P) و در استفاده از سبک های تنظیم هیجانی سازگارانه ببن دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (0.05<P). همچنین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نارسایی شناختی بیشتری نسبت به افراد عادی نشان دادند (0.05>P). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در استفاده از راهبردهای سازگارانه تفاوت معناداری با افراد عادی ندارند، اما نقص های شناختی و تمایل بیشتر به راهبردهای ناسازگارانه در آن ها اهمیت مداخلات تقویتی در بهبود تنظیم هیجان و ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران را برجسته می کند.