«نظام آموزش و پرورش توسعه گرا و سطح تحقق «آن در ایران، مالزی، ترکیه و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
89 - 157
حلقه مفقوده توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع، عمدتاً فکری- فلسفی است که آن را باید در بازسازی اندیشه ها و بهسازی فرآیندهای عمل و بازنگری در سیاست گذاری فرهنگی، آموزشی و اقتصادی جستجو نمود. پس بازنگری در سیاست گذاری فرهنگی، بخصوص توسعه محور نمودن شکل و محتوای سیستم های آموزشی، از الزامات جهانی زندگی در هزاره سوم است. مسئله این پژوهش، چیستی این اصلاحات آموزشی توسعه گرا برای ایران است. بینش نظری پژوهش «رویکرد قابلیت سازی یا توانمندسازی» می باشد. سه شاخص اساسی این رویکرد؛ مشارکت و آزادی انتخاب، عدالت اجتماعی - آموزشی و شایستگی، معرف مولفه های ساختاری و محتوایی نظام آموزش پرورش توسعه گراست؛ که تحقق آن در یک بافتارفرهنگی سیاسی منسجم و هماهنگ بین اجزاء و زیرنظام های آن در جامعه امکان پذیر است. رویکرد پژوهش، کیفی، روش آن اسنادی و تطبیقی است. راهبرد تحلیلی، شامل تحلیل اسنادی و الگوی تطبیقی جرج بردی است. سه کشور مورد بررسی (کره جنوبی، مالزی و ترکیه) می باشند. نتایج نشان می دهد که فاصله نظام آموزش پرورش ایران، در مولفه های ساختاری و محتوایی، با رقبای توسعه ایران، زیاد است. الزامات ساختاری و محتوایی برای تحقق نظام آموزش پرورش توسعه گرا در ایران شامل؛ تدوین شاخص های ارزیابی سند تحول: ایده برداری از کشورهای موفق، توجه به عدالت اجتماعی - آموزشی، تحقق چشم انداز مالی مندرج در سند تحول بنیادین؛ رفع موانع سیاسی احتمالی می باشد.