آرمین خالقی فرقانی

آرمین خالقی فرقانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

شناسایی چالش های همکاری شتاب دهنده ها و کسب وکارهای نوپای دیجیتال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب وکارهای نوپای دیجیتال شتاب دهنده موانع همکاری زیست بوم کارآفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۵
شتاب دهنده های کسب وکارها به عنوان یکی از بازیگران زیست بوم کارآفرینی، نقشی اساسی در رشد و توسعه ی کسب وکارهای نوپا به ویژه کسب وکارهای نوپای دیجیتال ایفا می کنند. آن ها با ارائه منابع ضروری نظیر حمایت مالی، مشاوره و فرصت های شبکه سازی به کسب وکارها در مراحل اولیه شکل گیری کمک می نمایند. علی رغم مزایایی که شتاب دهنده ها ارائه می دهند، عوامل مختلفی می توانند در فرایند همکاری مؤثر با کسب وکارهای نوپا چالش هایی را ایجاد نمایند. این چالش ها روند شتاب دهی را پیچیده می کنند، که برای مقیاس پذیری و موفقیت کسب وکارهای نوپا حیاتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های همکاری میان شتاب دهنده ها و کسب وکارهای نوپای دیجیتال در زیست بوم کارآفرینی ایران انجام پذیرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های توسعه ای-کاربردی و به لحاظ رویکرد، پژوهش اکتشافی کوچک مقیاس با رویکرد قیاسی است. این تحقیق از نوع کیفی است و با استفاده از رویکرد تفسیری صورت پذیرفته است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق با 12 نفر از مدیران شتاب دهنده ها و کسب وکارهای نوپای دیجیتال که در فرایند شتاب دهی شرکت داشته اند و سپس تحلیل پاسخ ها به روش تحلیل مضمون انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چالش های همکاری میان شتاب دهنده ها و کسب وکارهای نوپای دیجیتال را می توان در چهار دسته اصلی موانع داخلی شتاب دهنده ها (23 مورد)، موانع درونی کسب وکارهای نوپای دیجیتال (10 مورد)، موانع رابطه ای (11 مورد) و موانع محیطی (5 مورد) طبقه بندی نمود. با شناخت این موانع و تلاش در جهت رفع آن ها، شتاب دهنده ها می توانند اثربخشی خود را افزایش دهند و در نتیجه همکاری های بهتری با کسب وکارهای نوپا داشته باشند و به توسعه زیست بوم کارآفرینی ایران کمک نمایند.
۲.

بررسی تأثیر مدیریت دانش و گرایش کارآفرینانه بر انتقال فناوری میان صنعت و دانشگاه (نمونه پژوهش: شرکت زامیاد و دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش انتقال فناوری گرایش کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۴۳
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت دانش بر انتقال فناوری با در نظر گرفتن متغیر میانجی گرایش کارآفرینانه است. این پژوهش تحقیقی کاربردی، با رویکرد کمی و از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری از دو بخش صنعت و دانشگاه تشکیل شده است که شرکت زامیاد و دانشگاه تهران به عنوان موردمطالعه انتخاب شدند. بدین ترتیب بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با کمک فرمول کوکران، کارشناسان مطلع شرکت زامیاد که تعداد آن ها 180 نفر بود نمونه گیری شده و در نهایت تعداد 123 نفر در بخش صنعت و 111 نفر از دانشکده های دانشگاه تهران تعیین گردید. داده ها به کمک پرسشنامه استاندارد نیومن و همکاران (مدیریت دانش)، والتر و همکاران (گرایش کارآفرینانه) و راجرز و همکاران (انتقال فناوری) گردآوری شدند. روایی صوری پرسشنامه از طریق اظهارنظر خبرگان دانشگاهی تائید گردید. برای محاسبه پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ به کار برده شد (خلق دانش: 741/0، نگهداری از دانش: 738/0، تبدیل دانش: 726/0، به کارگیری دانش:781/0 ، گرایش کارآفرینانه: 853/0و انتقال فناوری:866/0) و بالاتر بودن تمامی ضرایب از 0.7 نشان دهنده آن است که ابزار اندازه گیری استفاده شده پایایی قابل قبولی دارد. برای بررسی همه جانبه مدل مفهومی ارائه شده از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار LISREL برای سنجش برازش مدل های اندازه گیری مربوط به سازه های تحقیق به کار برده شده است؛ همچنین آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون با استفاده از SPSS نیز برای آزمودن روابط و تأثیر متغیرها به کار گرفته شده است. در نهایت نرم افزار AMOS جهت آزمودن فرضیه های اصلی تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری میان مدیریت دانش و انتقال فناوری وجود داشته و همچنین مدیریت دانش از طریق تأثیر بر گرایش کارآفرینانه نیز بر انتقال فناوری تأثیر می گذارد؛ بنابراین سازمان ها می توانند با تکمیل چرخه مدیریت دانش و تلاش در جهت ارتقا و نهادینه سازی گرایش کارآفرینانه، انتقال فناوری ایجاد شده در دانشگاه ها را به شکل مناسب تری به انجام رسانند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان