پیمان زنگنه

پیمان زنگنه

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه بیرجند
پست الکترونیکی: P_zanganeh@birjand.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

نسبت سوژه و اقتدار ساختارمند در آرای آلتوسر و لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان میل آپاراتوس ناخودآگاه و امر واقعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۶
پارادایم ها، الگوهای معنایی مشترکی هستند که نوع نگرش نسبت به جهان و کردارهای اجتماعی را جهت می دهند. معمولاً از پارادایم های چندگانه ای ذیل عنوان سنت، مدرنیسم و پست مدرنیسم برای اشاره به تطورات فکری صورت گرفته در مبانی و مفروضات و نیز تتبعات اندیشه ورزی در طول تاریخ استفاده می شود. یکی از مهم ترین اصول این تقسیم بندی پارادایمی، تحلیل نسبت ساختار با کارگزار و تقابل و تعامل آنها بوده است. به ویژه به نظر می رسد که نسبت ساختار و کارگزار در اندیشه معاصر، بسی پیچیده تر از تقسیم بندی دوگانه و ذات گرایانه متداول و مرسوم گردیده است؛ چنان که برای نمونه، اندیشمندان پساساختارگرا و یا الهام بخش پست مدرنی همانند «ژاک لاکان»، مباحث خود را با استفاده از تلقی ناخودآگاه آدمی به مثابه ساختاری مبتنی بر زبان به پیش برده اند. از سوی دیگر اندیشمندان قابل دسته بندی در رویکرد مدرن همچون «لویی آلتوسر» با دیدگاه ساختارگرای خود، زمینه های تردید در هویت مستقل و خودبنیاد سوژه را فراهم آورده اند. در این نوشتار با تمرکز بر خوانشی از آرای آلتوسر و لاکان به برخی از همانندی های دیدگاه ایشان و تبعات آن بر نسبت بین سوژه با اقتدار پرداخته می شود. یافته های مطالعه بیانگر آن است که سوژه در فرایند تکوین خود در بستر زبان و ایدئولوژی و در نسبتی با ساختارهای اجتماعی، با همه نوسان ها و افت و خیزهایی که داشته، دچار مرگ نشده و قدرت درکنار وجه سرکوب گر و محدودکننده خویش، به برساختن سوژه نیز می پردازد. از این رو در اندیشه آلتوسر، ضمن بسیاری از تشابهات با اندیشه لاکان، مرجعیت اقتدار، بیشتر مورد توجه است و در نگرش لاکان، سوژه، امکان های بیشتری برای گریز از اقتدار دارد. پس آلتوسر با طرح بحث ایدئولوژی، سوژه را ذیل آن در نظر گرفته، هرچند از دید او در عرصه ایدئولوژی، امکان شکل گیری کانون های مقاومت نیز وجود دارد. افزون بر این لاکان نیز زبان را به صورت ساختاری مسلط بر سوژه در نظر می گیرد که به کردارهایش جهت می دهد، اما متأثر از متحول بودن امر سیاسی در دیدگاه وی، نوعی وضعیت بی قراری وگریز از مرجع اقتدار در سوژه مشاهده می شود.
۲۲.

جستجو در جهان بی معنا: روایت بیناذهنی آرنت از سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی بین الاذهانیت کنش نیهیلیسم وضع بشری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۳
بی معنایی جهان مدرن، واقعیتی هولناک را پیش روی انسان قرار داده که اضطراب و ترس از پوچی به سبب سرشتگی وجودی و هستی شناختی از تبعات آن است. در چنین فضایی هانا آرنت به دنبال برساختن سوژه ای آفرینشگر است تا فرآیند معنابخشی را در مناسبات بیناذهنی به خوبی انجام دهد. او به سوژه ای موقعیت مند می اندیشد که عملکرد وی در تعامل متقابل با دیگران در ساحت سیاسی رخ می دهد. لذا وی اگر معنایی هم برای انسان متصور باشد، جز از مجرای باهم بودگی در قلمرو عمومی ممکن نیست. در این نوشتار برای توضیح پس زمینه تفکر آرنت از روش نیهیلیسم هرمنوتیکی «جانی واتیمو» استفاده شده و از این طریق تلاش شده نشان داده شود که تکوین سوژه در دیدگاه آرنت چگونه از سویی به امکانات بالقوه ای در ظرفیت های نهفته آدمی وابسته است که در عین عطف آنها به اندیشیدن، با ملاحظات اخلاقی و هنجاری به ویژه در پیوند با دیگری مرتبط است و در عین حال، از چارچوب های خاص و محدودکننده اثبات گرا و محاسبه پذیر نیز فراتر می رود؛ اوج این امر در شرایطی است که وی روند پیش روی سوژه را به سبب ظرفیت های تفسیری ذهن آدمی درکناکنش با دیگری، موضوعی پیوسته آزاد و گشوده می یابد که نباید ابزاری برای اهداف دیگر شود.
۲۳.

آمریکا و جنگ افغانستان؛ روایت سازی هالیوود از نشانگان جنگ و سیاست در «ماشین جنگ» و «پاسگاه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمریکا جنگ افغانستان نشانه شناسی ماشین جنگ پاسگاه هالیوود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۸
جنگ آمریکا در افغانستان از مهم ترین حوادث دوران پسا کمونیسم در دهه ۲۰۰۰میلادی بود ه است که تاثیرات عمیق و گسترده ای بر ساختار نظام بین الملل و همچنین سیاست خارجی آمریکا گذاشته است. اساساً جنگ افغانستان که به نوعی در قالب جنگ های فرسایشی بوده است؛ بر فضای سیاسی و رسانه ای این کشور اثرگذار بوده است و موجب شکل بخشی بر الگو های رفتاری آمریکا در قبال افغانستان می باشد. در این میان، ایالات متحده آمریکا با همراهی جریان هالیوود به عنوان کاتالیزور قدرت ساز این کشور به جریان بازنمایی مبارزه و جنگ برای امنیت و صلح کمک کرده است. جریان بازنمایی رسانه ای هالیوود در دوران جنگ با تروریسم در کشور هایی چون افغانستان اساساً در راستای نظم سازی آمریکا محور بوده است. باتوجه به این نکته، سوال اصل این پژوهش این است که روایت سازی سینمای هالیوود از جنگ آمریکا در افغانستان حاوی چه نشانگانی می باشد و اساساً چه هدفی را دنبال می کند؟ هدف این نوشتار تحلیل جنگ آمریکا در افغانستان از منظر چارچوب بندی نشانه شناسی و برساخته سازی خود و دیگری است و چنین هدفی براین فرض استوار است که فیلم هایی مانند ماشین جنگ و پاسگاه سعی در نظم سازی آمریکایی در افغانستان دارند. از این منظر روش شناسی مقاله فوق بر مبنای نشانه شناسی رسانه ای با روایتی روابط بین المللی ضمن رجوع مستقیم به آثار نام برده در جهت تحلیل سوال اصلی گام بر خواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان