محمدمهدی پورسعید

محمدمهدی پورسعید

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

مدل اجرای استراتژی مدیریت بحران، مطالعه موردی: بحران زلزله در شهرستان بهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران اجرای استراتژی مدل زلزله شهرستان بهاباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۹۴
هدف از این پژوهش شناخت متغیرهای مدیریت بحران و اجرای استراتژی به منظور تدوین مدل اجرای استراتژی مدیریت بحران زلزله در شهرستان بهاباد به عنوان یک منطقه پر خطر است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری در فاز کمی 53 نفر بر اساس افراد مسئول در دستگاه های موضوع ماده (2) قانون مدیریت بحران کشور مصوب 7/5/98 مجلس شورای اسلامی و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 47 نفر است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که ضریب آلفای کرونباخ با 803/0 بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار استنباطی (ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چند متغیره) و داده های کیفی از روش داده – بنیاد استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مدل پیشنهادی اجرای استراتژی مدیریت بحران با دربرگرفتن عوامل محتوایی، زمینه ای و فرآیندی قابلیت پاسخگویی به مراحل سه گانه بحران را دارد. این مدل در مرحله پیش از بحران اقدام به ابزارسازی در راستای ارتقاء تاب آوری، در هنگام بحران به جریان سازی به وسیله اولویت بندی اقدامات و در پس از بحران با نهادسازی، اقدام به ارزیابی دقیقی از آسیب ها و مهمتر از همه بهره گیری از نهادهای پشتیبان جهت بازسازی و بازتوانی و اصلاح ساختارها می کند.بر این اساس در مدل پیشنهادی اجرای استراتژی مدیریت بحران ضمن تاکید بر نهادسازی میزان آسیب ها با بهره گیری از نهادهای پشتیبان- تاکید بر نهاد رسانه و مهمتر از همه بهره گیری از نهادهای ناظر بر عملکرد مورد ارزیابی دقیق قرار می گیرد.
۲۲.

مقایسه تطبیقی الگوی توسعه یافته رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی صنایع دستی (مطالعه موردی: پوشاک سوزن دوزی بلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار خرید قصد خرید پوشاک سوزن دوزی بلوچ ارزش ادراک شده عجین شدن مشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه الگوی توسعه یافته رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی پوشاک سوزن دوزی بلوچ می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد مربوط به متغیرهای پژوهش می باشد. جامعه آماری پژوهش خریداران محصولات سوزن دوزی هستند که به صورت الکترونیکی و غیرالکترونیکی اقدام به خرید این محصولات نموده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد و از میان 772 پرسشنامه جمع آوری شده تعداد 387 پرسشنامه مربوط به خریداران غیرالکترونیکی و 385 پرسشنامه مربوط به خریداران الکترونیکی محصولات سوزن دوزی است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از معادلات ساختاری واریانس محور به روش حداقل مربعات جزیی با نرم افزار Smart PLS-3 استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد و برای روایی پرسشنامه از روش روائی صوری و سازه استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفتند؛ به این معنا که در هر دو نوع رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی ارزش ادراک شده بر سه متغیر کیفیت رابطه، بازاریابی توصیه ای و دلمشغولی تأثیر معناداری دارد. متغیرهای عجین شدن مشتری، بازاریابی توصیه ای و دلمشغولی بر قصد خرید تأثیر معنادار دارند، قصد خرید به طور مستقیم بر رفتار خرید تاثیر معنادار دارد و در نهایت، نتایج حاصل برای هر دو نوع رفتار خرید مورد تایید قرار گرفت که نشان دهنده تایید الگوی توسعه یافته در هر دو جامعه خرید غیرالکترونیکی و الکترونیکی پوشاک سوزن دوزی بلوچ است.
۲۳.

پیش آیندها و پس آیندهای رفتار هم آفرینی ارزش در گردشگری غذا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار هم آفرینی ارزش گردشگری غذا مسئولیت اجتماعی کسب وکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش آیندها و پس آیندهای رفتار هم آفرینی ارزش در گردشگری غذایی است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، براساس روش، در زمرهٔ تحقیقات توصیفی - علّی است. جامعهٔ آماری این تحقیق شامل کلیهٔ گردشگران غذایی است که به شهرهای گوناگون ایران سفر کرده اند و تجربهٔ غذای آن مناطق را هم داشته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش منابع کتابخانه ای و پرسش نامهٔ استاندارد مربوط به متغیرهای پژوهش بود که روایی و پایایی آن توسط روایی محتوا و سازه و همچنین ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 399 نفر از شرکت کنندگان به سؤالات پرسش نامه پاسخ قابل قبولی دادند. نتایج استخراج شده از پرسش نامه با روش های آمار توصیفی، استنباطی و با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS  و Smart PLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی کسب وکار در عجین شدن گردشگران، دل مشغولی و ارزش ادراک شده تأثیر معناداری دارد که این متغیرها نیز در هم آفرینی ارزش تأثیر می گذارند. درنهایت، هم آفرینی ارزش در احترام ادراک شده و رفاه ذهنی تأثیر معناداری دارد.
۲۴.

بررسی تأثیرات تصویر، آگاهی و کیفیت برند بر دل بستگی و وفاداری به برند مقصد با نقش میانجی اعتماد به برند، مطالعه تطبیقی: شهرهای کرمان و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر برند آگاهی از برند کیفیت برند دل بستگی به برند مقصد وفاداری به برند مقصد شهر کرمان و یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۴
برند یک مقصد گردشگری از ابعاد مهم و برجسته در کسب مزیت رقابتی برای آن مقصد محسوب می شود. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات تصویر برند، آگاهی از برند و کیفیت برند بر دل بستگی و وفاداری به برند مقصد با نقش میانجی اعتماد به برند مقصد (مطالعه تطبیقی: شهرهای کرمان و یزد) می باشد. این تحقیق از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران داخلی و خارجی ورودی به دو شهر کرمان و یزد تشکیل می دهد و نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان و اساتید مورد تأیید قرارگرفته است. درمجموع تعداد 397 پاسخ از طریق یک نظرسنجی حضوری در دو شهر کرمان و یزد جمع آوری و سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای 24SPSS و 3PLS استفاده شد. یافته های حاصل از داده های پژوهش نشان داد که تصویر برند، آگاهی از برند و کیفیت برند بر اعتماد به برند مقصد گردشگران دو شهر یزد و کرمان تأثیر می گذارد، که این امر به نوبه خود بر بهبود وفاداری آنان از طریق اعتماد به برند مقصد تأثیرگذار می باشد. همچنین، تأثیر دل بستگی به برند مقصد، میانجی رابطه بین اعتماد به برند مقصد و وفاداری به برند مقصد هر دو شهر تأیید شد. درنهایت، تمامی روابط ذکرشده بالا در دو مدل کرمان و یزد تفاوت معناداری داشتند. با استفاده از یافته های پژوهش، مدیریت شهری با افزایش میزان آگاهی از برند، کیفیت برند و اعتماد به برند مقصد گردشگران شهر کرمان و یزد می تواند سهم بسزایی در ارتقا وفاداری و اعتماد آن ها به این شهرها داشته باشد.
۲۵.

عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه های اجتماعی با استفاده از رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی کارآفرینانه شبکه های اجتماعی اینستاگرام داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۹۵
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار  IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.
۲۶.

Investigation of Components of Crisis Management Strategy Implementation Model in Bahabad County, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۷۱
INTRODUCTION: Crisis is one of the issues of human societies; the management of each of its stages requires a crisis management strategy; therefore, the purpose of the present research is to explain a model for the implementation of earthquake crisis management strategy in Bahabad County, Iran. METHODS: In this study qualitative- quantitative research, Grounded Theory method was used in qualitative part. The statistical population in the qualitative phase included 12 specialists and experts who were familiar with crisis management. In the quantitative phase, a total of 53 ones were studied by using a researcher-made questionnaire who were responsible in the institutions subject to Articles 2 and 10 of the crisis management law of the country approved by the Islamic Consultative Assembly of Iran. About 47 ones were selected based on Morgan's table. The inferential statistics such correlation coefficient, regression coefficient, and multivariate variance analysis was used to find the relationship between the variables. FINDINGS: In the qualitative part, 21 categories were separated after the theoretical saturation resulting from interviews with specialists and experts and then in the quantitative phase, these categories were divided into questions. The analysis of the neural network indicated that the significance of the components of strategy implementation in predicting the mentioned model in Bahabad County, Iran, so that "leadership" had the most impact and "data production, update, and processing" had the least effect on the model prediction. CONCLUSION: Based on the presented model, the strategy implementation components are operationalized in each of the pre-crisis, during-crisis and post-crisis stages correspondingly through the three processes, including "tool-making", "flow-making," and "institution-making." According to the results, by upgrading these processes, the feasibility of the proposed model will increase as well.
۲۷.

عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین های فعال با رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینستاگرام برندسازی شخصی برندسازی نوازندگان داده کاوی شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: برندسازی شخصی یکی از موضوعات جدید در زمینه برندسازی است. افراد برای دستیابی به برند شخصی پایدار و قدرتمند در یک تخصص، به شناخت اهداف مشخص و راه کارهای مناسب نیاز دارند. به تازگی شبکه های اجتماعی، به خصوص اینستاگرام، در حوزه برندسازی رشد بسیار زیادی داشته اند. با توجه به ضرورت پژوهش در زمینه برندسازی شخصی و اهمیت شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین های فعال با رویکرد داده کاوی در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. روش: صفحات شخصی افراد صاحب برند شخصی، در شبکه اجتماعی اینستاگرام که در حوزه تخصصی نوازندگی فعال هستند، جست وجو و ۱۱۴۵ پُست در بازه زمانی یک ساله (۱ دسامبر ۲۰۱۹ تا ۱ دسامبر ۲۰۲۰) بررسی شد. پس از جمع آوری داده ها، برای تجزیه وتحلیل آن ها و عملیات داده کاوی، از نرم افزار نایم استفاده شد و الگوی درخت تصمیم از آن به دست آمد. یافته ها: این پژوهش تأثیر عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی موزیسین ها با ۱۱ ویژگی به عنوان ورودی (دنبال کنندگان، نوع پُست، محتوای پُست، زمینه یا تم پُست، کپشن، تگ، هشتگ انگلیسی، هشتگ فارسی، مجموع هشتگ ها، روز پُست، ماه پُست) روی کامنت و لایک که از نوع ویژگی های خروجی تعریف شده اند، بررسی می شود. این الگو بیان می کند که عواملی از قبیل نوع پُست، محتوای پُست، زمینه آن، تگ، هشتگ های فارسی و انگلیسی و همچنین، ماه و روز انتشار پُست بر مشارکت کاربران و آگاهی از برند شخصی تأثیر دارد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، میزان مشارکت در اینستاگرام با میزان لایک و کامنت سنجیده شده است و مقدار مشارکت، آگاهی از برند را نشان می دهد. در با توجه به نتایج این پژوهش، نوازندگان قادر خواهند بود که با شناسایی عوامل مؤثر بر برند شخصی خود در اینستاگرام، عملکرد بهتری به نمایش بگذارند و باعث رشد و توسعه آن شوند.
۲۸.

ارائه الگوی توصیه الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام (مورد مطالعه صنعت رستوران داری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توصیه الکترونیکی شبکه های اجتماعی اینستاگرام صنعت رستوران معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۴
با ظهور فناوری های اینترنتی، ارتباطات سنتی دهان به دهان به شکل ارتباطات دهان به دهان الکترونیکی یا EWOM درآمده است. تاثیر EWOM در صنعت مهمان نوازی بسیار قوی است. خدمات هتلداری مانند : هتل ها و رستوران ها را نمی توان قبل از بازدید و دریافت خدمات از آن ها ارزیابی کرد. بنابراین، خرید محصولات و خدمات ناملموس ریسک بیشتری دارد، بنابراین مشتریان بیشتر به تبلیغات شفاهی متکی هستند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه EWOM در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت رستوران داری و ارائه مدلی محلی از این عوامل انجام شده است. رویکرد تحقیق، کمی است . مدل با توزیع پرسشنامه بین 384 کاربر اینستاگرام مورد آزمایش قرار گرفت و روابط بین متغیرها توسط نرم افزار3 Smart PLS و26 Spss مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که خدمات رستوران، شهرت برند و عوامل فردی، فناوری و اجتماعی تبلیغات دهان به دهان الکترونیک در صنعت رستوران ها و در شبکه اجتماعی اینستاگرام مؤثر هستند.
۲۹.

بررسی تأثیر ویژگی های محتوای منتشرشده بر مشارکت مشتری در شبکه های اجتماعی با رویکرد داده کاوی: مورد مطالعه شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی محتوای منتشر شده مشارکت مشتری شبکه های اجتماعی اینستاگرام داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: با نقش روزافزون رسانه های اجتماعی در رشد دیجیتال مارکتینگ، به عنوان یکی از روندهای بازاریابی بسیار مهم و پیش بینی ناپذیر امروزه، پلتفرم های خاصی مانند فیسبوک و اینستاگرام به ابزارهای ضروری در حوزه تبلیغات و بازاریابی تبدیل شده اند. این نشان می دهد که اینستاگرام از نظر پلتفرم های رسانه های اجتماعیِ پیشرو که توسط متخصصان بازاریابی و صاحبان برند استفاده می شود، پس از فیسبوک در رتبه دوم قرار دارد. حجم گسترده محتوای تبلیغاتی و بازاریابی تولید شده در شبکه های اجتماعی، باعث شده است که صاحبان کسب وکارها، این محتوا را به گونه ای تهیه کنند که برای مخاطبان هدف جالب توجه باشند و به این طریق میزان مشارکت را در صفحات کسب وکار خود افزایش دهند. از سوی دیگر، با توجه به افزایش چشمگیر تعداد دنبال کنندگان شبکه اجتماعی اینستاگرام طی سال های گذشته و همچنین، علاقه کاربران به دنبال کردن کسب وکارها در این پلتفرم، اهمیت مضاعف این شبکه برای متخصصان حوزه بازاریابی پوشیده نیست. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این مطالعه بررسی تأثیر ویژگی های محتوای منتشرشده بر مشارکت مشتری در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. روش: با توجه به حجم عظیم محتوای تولید شده در شبکه های اجتماعی، یکی از روش های عالی برای تجزیه وتحلیل و شناسایی الگوهای موجود در این شبکه ها، تکنیک های داده کاوی است. بدین منظور، ویژگی های بصری و متنی ۴۹۰ محتوای منتشرشده در صفحات تجاری فراورده های آرایشی و بهداشتی، از برندهای سینره، لایسل، شون و بایودرما، گردآوری شد. سپس با استفاده از نرم افزار داده کاوی کلمنتاین و سه روش قوانین انجمنی، مدل اپریوری و درخت تصمیم، ویژگی های مؤثر بر رفتارهای مشارکت مشتریان از منظر لایک ها، کامنت ها و مکالمه ها شناسایی و چگونگی تأثیرگذاری آن ها ارزیابی شد. یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ویژگی های بصری و متنی تعبیه شده در محتوای پیام های منتشر شده، بر رفتارهای مشارکت مشتریان تأثیر می گذارد. بر اساس این یافته ها استفاده از ویژگی های متنی ترغیب کننده، مانند مناسبت های رسمی و واقعیت های شایان توجه و همچنین، ویژگی های متنی آگاه ساز، مانند قیمت و مخاطبان هدف، بر میزان مشارکت مشتریان با صفحات کسب وکارها تأثیر می گذارد. افزون بر این، ویژگی های بصری آگاه ساز، مانند مرکزیت برند و مرکزیت محصول، در بازه های مقداری مشخصی، بر رفتار مشارکت مشتریان تأثیرگذار است. نتیجه گیری: پژوهش های پیشین در شبکه اینستاگرام، به طور عمده روی لایک ها و کامنت ها، به عنوان رفتارهای مشارکت مشتریان تأکید کرده اند. پژوهش حاضر علاوه بر بررسی این دو رفتار، گفت وگوهای صورت گرفته در کامنت ها (مکالمه ها) را نیز ارزیابی کرده است. افزون بر این، پژوهش حاضر با در نظر گرفتن همه جنبه های محتواهای منتشر شده و معرفی ۱۳ ویژگی متنی و ۲ ویژگی بصری، درک عمیق تری از ویژگی های محتواهای تأثیرگذار بر رفتارهای مشارکت مشتریان فراهم می آورد و شکاف موجود مبنی بر چگونگی تولید محتوا به منظور افزایش مشارکت مشتریان را پُر می کند. نتایج این پژوهش به مدیران کسب وکارها و برندها، به ویژه در حوزه فراورده های آرایشی و بهداشتی کمک می کند تا استراتژی مشارکت مشتری کارآمد و مؤثری را در شبکه های اجتماعی بصری در پیش گیرند.  
۳۰.

عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در میان دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان دختر دانشگاه کارآفرین رسانه های اجتماعی زنان کارآفرین گرایش کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
در دنیای امروز، رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در شکل دهی به رفتارهای اجتماعی و اقتصادی افراد شناخته می شوند. این رسانه ها نه تنها به بهبود ارتباطات اجتماعی کمک می کنند، بلکه می توانند به عنوان محرکی برای ایجاد انگیزه های کارآفرینانه در میان جوانان، به ویژه دانشجویان دختر عمل کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در بین دختران دانشجو بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- علی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه های دولتی در استان فارس بودند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود که در نهایت 386 نفر مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ارزیابی و تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS4 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد لذت درک شده، نفوذ اجتماعی و منافع اجتماعی بر سودمندی درک شده تأثیر مثبت دارند. دانش فناوری بر سهولت درک شده و به مراتب سهولت درک شده نیز بر سودمندی درک شده و نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. همچنین سودمندی درک شده بر نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت داشته و نگرش به رسانه های اجتماعی بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. در نهایت فیلترینگ بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر منفی دارد. نتایج این پژوهش دستاوردهای مناسبی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در زمینه موضوع مورد مطالعه به همراه دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان