شهناز نوحی

شهناز نوحی

مدرک تحصیلی: استادیار، گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود، سمنان، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

نقش سلامت معنوی و مقابله مذهبی در پیش بینی اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به ویروس کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سلامت معنوی مقابله مذهبی اضطراب مرگ ویروس کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۳۲
این مطالعه با هدف بررسی نقش سلامت معنوی و مقابله مذهبی در پیش بینی اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به ویروس کروناانجام شد؛ روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به ویروس کرونا بودند که به بیمارستان پیامبر اعظم (ص) شهر گنبد کاووس در بهار 1399 مراجعه و به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در این پژوهش با توجه به محدودیت تردد، هنگام جدی شدن خطر کرونا در ایران، تعداد 200 نفر به عنوان گروه نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر (1970)، سلامت معنوی الیسون (1983) و مقابله مذهبی پارگامنت (2000) استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS تحلیل شدند؛ نتایج نشان داد سلامت معنوی و مقابله مذهبی می تواند اضطراب مرگ را در بیماران مبتلا به ویروس کرونا پیش بینی کند (0.05p<) و با تقویت ابعاد معنویت می توان اضطراب مرگ ناشی از بیماری را در بیماران مبتلا به کرونا کاهش داد.
۲۲.

اثربخشی پسخوراند عصبی بر بهبود نشانه های مصرف، بهزیستی و حالت روان شناختی مردان مصرف کننده مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف مورفین بهزیستی روان شناختی حالت روان شناختی پسخوراند عصبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی پسخوراند عصبی بر بهبود نشانه های مصرف، بهزیستی و حالت روان شناختی مردان مصرف کننده مورفین بود. روش: برای انجام این پژوهش40 نفر از مراجعه کنندگان به چهارمرکز مشاوره حومه شهر تهران که طبق ملاک های تشخیصی اختلال مصرف مورفین داشتند(در دو گروه پسخوراندعصبی و کنترل) در دو مرحله پیش و پس آزمون از طریق کیت مورفین، آزمون حالت های مثبت روان شناختی و آزمون بهزیستی روان شناختی ریف مورد سنجش قرارگرفتند. به گروه آزمایش طبق برنامه درمانی30 جلسه 45 دقیقه ای آموزش پسخوراندعصبی داده شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی و روش تحلیل کواریانس توسط نرم افزار  SPSS استفاده گردید. یافته ها: سطح معناداری آماری یافته ها زیر 05/0 بود که نشان داد که پسخوراندعصبی باعث کاهش مصرف مورفین و افزایش بهزیستی روان شناختی و اکثر زیرمقیاس های حالت های مثبت روان شناختی در گروه درمان گردید. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گیری شد که استفاده از پسخوراندعصبی در درمان و ارتقای بهزیستی و حالت های مثبت روان شناختی مردان مصرف کننده مورفین موثراست و می توان از روش پسخوراندعصبی در درمان و ارتقای بهزیستی و حالت های مثبت روان شناختی مردان مبتلا به اختلال مصرف مورفین بهره برد.  
۲۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی و ذهن آگاهی- پذیرش بر خودکارآمدی اجتماعی و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی درمان ذهن آگاهی - پذیرش خودکارآمدی اجتماعی اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۵۱۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی و ذهن آگاهی- پذیرش بر خودکارآمدی اجتماعی و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود . روش: در این پژوهش که با روش نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام شد، تعداد 30 نفر از مراجعین یکی از کلینیک های مشاوره تهران به صورت در دسترس و بر مبنای مصاحبه اولیه تشخیصی و نقطه برش مقیاس اضطراب اجتماعی، مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تشخیص داده شدند، انتخاب و با روش انتساب تصادفی در دو گروه 15 نفره گمارش شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خودکارآمدی برای موقعیت های اجتماعی گودییانو و هربرت و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران بود. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه درمان مبتنی بر واقعیت مجازی و گروه درمان ذهن آگاهی- پذیرش از نظر خودکارآمدی اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد و درمان ذهن آگاهی-پذیرش اثربخش تر است. دیگر نتایج نشان داد که دو گروه درمان واقعیت مجازی و ذهن آگاهی-پذیرش تفاوت معناداری در اختلال اضطراب اجتماعی ندارند. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی-پذیرش بر خودکارآمدی اجتماعی و اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش هستند و می توان از آنها برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کرد، اما برای افزایش خودکارآمدی اجتماعی درمان ذهن آگاهی- پذیرش مناسب تر است.
۲۴.

اثربخشی آموزش مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری بر کیفیت رابطه زناشویی و اضطراب اخلاقی مردان سوء مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اخلاقی رابطه زناشویی سوء مصرف مواد مدیریت خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۵۰۳
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری بر کیفیت رابطه زناشویی و اضطراب اخلاقی مردان سوء مصرف کننده مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و جامعه آماری 300 مرد مصرف کننده مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در مرکز ترک اعتیاد کسرایِ شهرستان شاهرود در سال 1396 بود.از بین آن ها 30 مرد داوطلب از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین و سپس برنامه آموزش مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری ریلی و شاپشایر، 2012 در 12 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار در مورد گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کتل، ابر و تاتسوکا (1975) و کیفیت روابط زناشویی باسبی، کِرَن، لارسون و کریستنسن (1995) بود که در سه مرحله در مورد دو گروه اجرا و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه یادشده بر کیفیت روابط زناشویی (38/44 =F، 001/0 =P) و اضطراب اخلاقی مردان مصرف کننده مواد مؤثر بوده (533/27 =F، 001/0 =P) و این تأثیر در دوره پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که نحوه ابراز هیجان خشم اکتسابی است؛ بنابراین مداخله های مدیریت خشم می تواند بر مهار و نحوه ابراز خشم تأثیر مثبتی در روابط زناشویی بگذارد و همراه با فراگیری روش های آرام سازی تدریجی عضلانی که بر دستگاه عصبی مؤثرند؛ تنش، نگرانی و اضطراب را کاهش دهد.
۲۵.

شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد مخدر در زنان و ارائه مدل با نرم افزارPLS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد زنان عوامل مؤثر گرایش به مواد مخدر استان سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۴۵۰
هدف: هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد مخدر در زنان استان سمنان بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی_ پیمایشی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که تجربه مصرف مواد مخدر را داشتند و در مدت 6 ماه به کمپ ترک اعتیاد زنان استان سمنان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری (54 نفر) به صورت نمونه در دسترس انتخاب و از نظر تعداد برابر با جامعه آماری بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه «میزان گرایش به اعتیاد» استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تبیین اجزاء مدل و روابط بین آن ها از نرم افزارهای SPSS22 و PLS2 Smart استفاده شد. یافته ها: پس از ارائه مدل و بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد، «عوامل خانوادگی- محیطی» مهمترین عامل گرایش به مصرف بود و پس از آن «عوامل اجتماعی» و در نهایت «عوامل فردی» برگرایش به مواد اثرگذار بودند. نتیجه گیری: خانواده ناسالم، محیط ناسالم ایجاد می کند و زندگی کردن در چنین خانواده و محیطی، فرد را به سوی انحرافات اجتماعی و اعتیاد هدایت می کند. پیشنهاد می گردد که برنامه ریزان و سازمان های مسئول مبارزه با مواد مخدر بیش از سایر گروه ها برای نوجوانان، جوانان و زنان اهمیت ویژه ای قائل شوند. برای این مهم به تلاشی جدی برای سالم سازی محیط های اجتماعی از طریق ابزارهای فرهنگی و ارشادی به جای ابزارهای نظامی و اجباری نیاز است.
۲۶.

خانواده و اثربخشی آموزش کاهش وزن بر داغ ننگ چاقی و سلامت زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: الگوی آموزش خانواده محور چاقی سلامت عمومی داغ ننگ چاقی زنان دارای وزن اضافه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۵۳
هدف پژوهش اثربخشی آموزش کاهش وزن مبتنی بر خانواده بر داغ ننگ چاقی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان دارای اضافه وزن  و چاق با   25<BMI<35 و فاصله سنی بین 25 تا 45 سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری منطقه 18 شهر تهران در سال 1397 بود که تحت هیچ مداخله کاهش وزنی قرار نداشته اند و از بین آن ها با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30  نفر انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند . سپس پرسشنامه های حرمت بدنی مندلسون و وایت (2001) و سلامت عمومی گلدبرگ (1972) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس ازآن برنامه آموزش کاهش وزن مبتنی بر الگوی خانواده بر روی گروه آزمایش اجرا شد. سپس پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد آموزش کاهش وزن مبتنی بر الگوی خانواده محور موجب افزایش حرمت بدنی و سلامت عمومی و زیرمقیاس های آن ها می شود (001/0P=).   بنابراین با توجه به نتایج می توان گفت آموزش روش های کاهش وزن اگر با مشارکت و درگیر کردن خانواده همراه باشد می تواند هم در کاهش وزن و سلامت تأثیر بهتری داشته باشد و هم موجب افزایش احساس رضایت نسبت به خود شود.
۲۷.

رابطه سمت شکایات جسمانی و علائم افسردگی با دست برتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکایات جسمانی افسردگی دست برتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۴۷۹
مقدمه: این تحقیق با هدف بررسی رابطه سمت شکایات جسمانی و علایم افسردگی در افراد راست دست و چپ دست انجام شده است. جامعه ونمونه آماری: دراین تحقیق علی مقایسه ای 120 دانشجوی دختر با میانگین سنی 25 سال و 5 ماه انتخاب شدند که ازاین تعداد 60 نفرراست دست و 60 نفرچپ دست بوده اند. افراد چپ دست به شیوه دردسترس وافراد راست دست به صورت تصادفی ازهمان کلاس هایی که نمونه های چپ دست برگزیده شده بودند انتخاب گردیدند. دانشجویان راست دست وچپ دست به دوگروه افسرده وغیرافسرده تقسیم گردیدند. ابزار اندازه گیری: برای گردآوری اطلاعات ازپرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)، پرسشنامه دست برتری ادینبورگ وفرم ارزیابی شکایات جسمانی محقق ساخته بهره گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون لجستیک  دوجمله ای استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان دادند که نمره نشانه های جسمانی افراد راست دست وچپ دست به طورمعنی داری با شکایات جسمانی طرف چپ بدن رابطه دارند. همچنین این تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری بین نمره افسردگی ونمره نشانه های جسمانی افراد راست دست وافراد چپ دست وجود ندارد. بحث ونتیجه گیری: باتوجه به شیوع بالای شکایات جسمانی درطرف چپ بدن دردانشجویان راست دست وچپ دست افسرده می توان وجود این شکایات درسمت چپ بدن را به عنوان علامت افسردگی درنظرگرفت.
۲۸.

اثربخشی آموزش فرزندپروری ترکیبی (زیستی- اجتماعی) به مادران بر خودکارآمدی ادراک شده کودکان فزون وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری ترکیبی خودکارآمدی ادراک شده و کودک فزون وزن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۲ تعداد دانلود : ۸۵۹
مقدمه: سبک فرزندپروری والدین نقش مهمی در سلامت جسمانی و سلامت روان شناختی کودکان دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری ترکیبی (زیستی– اجتماعی) به مادران بر خودکارآمدی ادراک شده کودکان فزون وزن انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است. جامعه مورد بررسی شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبستان (منطقه 2 و 5 شهر تهران) که از لحاظ وضعیت شاخص توده بدنی چاق و یا دارای اضافه وزن هستند، به همراه مادرانشان می باشند. در مجموع 50 مادر به همراه فرزندانشان از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در نهایت به -واسطه افت 2 نفر از آزمودنی ها، 48 نفر در مطالعه باقی ماندند که در دو گروه آزمایش و کنترل، متشکل از 24 نفر به تصادف جایگزین شدند. آموزش فرزندپروری طی 10 جلسه (هفته)، هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریاغت نکرد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به کلیه گویه های پرسشنامه های دموگرافیک و کودکان به پرسشنامه خودکارآمدی ادراک شده پاسخ دادند و همچنین شاخص توده بدنی آنها محاسبه شد. یافته ها: تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد آموزش فرزندپروری باعث ارتقاء نمرات خودکارآمدی ادراک شده کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0>P). نتیجه-گیری: نتایج این بررسی نشان داد که آموزش فرزندپروری ترکیبی (زیستی– اجتماعی) به مادران، به بهبود خودکارآمدی ادراک شده کودکان دارای اضافه وزن منتهی می شود. همچنین به نظر می رسد که شاخص توده بدنی کودکان به واسطه اصلاح سبک فرزندپروری مادر و بهبود خودکارآمدی ادراک شده شان، کاهش خواهد یافت.
۲۹.

مقایسه تأثیر گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی در مدیریت وزن و ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص توده بدنی گروه درمانگری شناختی گروه درمانگری اصلاح سبک زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۱ تعداد دانلود : ۸۸۴
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی گروه­ درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص توده بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروه­درمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه ­درمانگری شناختی). آزمودنی­های دو گروه قبل از مداخله و پایان ماه­های چهارم و هفتم به گویه­های پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. داده­های جمع­آوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرم­افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی می­انجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0<P). نتیجه­گیری: نتیجه­گیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنش­ور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنش­وری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخص­های اضافه وزن منجر می­شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان