محسن جلالی

محسن جلالی

مدرک تحصیلی: استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

بررسی مقایسه ای اختلال های عاطفی - رفتاری و عملکرد تحصیلی کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودکان اختلال های عاطفی- رفتاری عملکرد تحصیلی، محروم از پدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۵۵
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی اختلال های عاطفی - رفتاری و عملکرد تحصیلی کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادی شهر تهران طراحی و اجرا شد. روش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر و دختر 7 تا 11 ساله مقطع ابتدایی شهر تهران تشکیل می دهند. جمع آوری نمونه، در دو مرحله انجام گرفت و در نهایت 240 دانش آمور شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) که پدرشان فوت کرده و مادر به تنهایی سرپرستی آنها را برعهده داشت و 120 نفر از همکلاسی های آنها (60 دختر و 60 پسر) که با هر دو والدشان زندگی می کردند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسشنامه فهرست رفتاری کودک (CBCL) بر روی مادران گروه نمونه(N=240) اجرا شد. همچنین معدل پایان سال کودکان به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از شاخصهای توصیفی و نیز آزمون t برای مقایسه میانگین گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین کودکان محروم از پدر و عادی در نمره کلی اختلال های عاطفی - رفتاری، نمره کلی اختلال های برونی سازی شده و اختلال های درونی سازی شده، به نفع کودکان محروم از پدر، تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین دو گروه در زیر مقیاس های مشکلات عاطفی، اضطرابی، بدنی و نافرمانی مقابله ای، تفاوت معناداری به دست آمد، اما در زیر مقیاس های مشکلات نارسایی توجه / فزون کنشی و مشکلات رفتار هنجاری تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد تحصیلی کودکان محروم از پدر پایین تر از کودکان عادی است. تحلیل نتایج دو جنس در گروه محروم از پدر نیز نشان داد که بین دخترها و پسرهای محروم از پدر در زیر مقیاس های مشکلات اضطرابی، و نافرمانی مقابله ای، تفاوت معناداری وجود دارد. اما در سایر متغیرهای مورد بررسی بین دو جنس تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که کودکان محروم از پدر بیش از کودکان عادی مستعد انواع اختلال های عاطفی - رفتاری (از جمله مشکلات اضطرابی، افسردگی، مشکلات بدنی، اختلال نافرمانی مقابله ای) و ضعف در عملکرد تحصیلی هستند.
۲۲.

بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه فرزندپروری مثبت اختلال نافرمانی مقابله ای شیوه فرزند پروری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۵۰۱۶ تعداد دانلود : ۲۲۹۲
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
۲۳.

مقایسه عناصر آزمون «ترسیم آدمک رنگی» در کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله ای و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودکان آزمون ترسیم آدمک رنگی اختلال تضادورزی مقابله ای فهرست رفتاری کودک فرم گزارش معلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۴۹
" مقدمه: پژوهش حاضر به­منظور مقایسه عناصر آزمون ترسیم آدمک رنگی در کودکان 7 تا 10ساله مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله­ای (ODD) و کودکان عادی انجام شد. روش: این تحقیق از نوع علّی- مقایسه­ای است. جمع­آوری نمونه، در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت از 16 مدرسه ابتدایی (هشت مدرسه دخترانه و هشت مدرسه پسرانه) انتخاب شده از مدارس شهر تهران، 60 دانش­آموز در محدوده سنی 7 تا 10سال بر اساس فهرست رفتاری کودک و فرم گزارش معلم (دارای نمره بالاتر از نقطه برش در مقیاس تضادورزی مقابله­ای) به‌عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. 60 دانش­آموزان نیز به­عنوان گروه گواه انتخاب شدند که در تمام مقیاس­های هر دو پرسش­نامه مذکور، نمره کمتر از نقطه برش داشتند. آزمون ترسیم آدمک رنگی روی همه کودکان اجرا شد. از آزمون مجذور کای برای مقایسه فراوانی سطوح عناصر در آزمون ترسیم آدمک رنگی استفاده شد. . یافته­ها : فراوانی 18 مورد از عناصر آزمون ترسیم آدمک در گروه آزمایشی به­طور معنی­داری بالاتر از گروه گواه (05/0>p) و فراوانی 13 مورد از عناصر نیز در گروه گواه به­طور معنی­داری بالاتر از گروه آزمایش بود (05/0>p). میان فراوانی عناصر آزمون ترسیم آدمک دختران و پسران مبتلا به ODD ، تفاوت معنی­داری به­دست نیامد . نتیجه­گیری: عناصری در ترسیم آدمک رنگی کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله­ای وجود دارند که می­توان به واسطه آنها به تشخیص کودکان مبتلا به این اختلال نزدیک شد و این عناصر، صرف نظر از جنس، به شکل مشابهی در آزمون ترسیم آدمک رنگی این کودکان دیده می­شوند."
۲۵.

بررسی و برآورد ضریب جینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ضریب جینی تعمیم یافته تجزیه ضریب جینی ف کشش درآمدی ضریب جینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۳۸ تعداد دانلود : ۴۱۰۸
ضریب جینی شاخص معروف و رایجی برای اندازه گیری نابرابری توزیع درآمد است. اما این شاخص به طور مشخص پارامتر و یا معیارقضاوتی را که انعکاس دهنده نظرات سیاستمداران و یا پژوهشگران باشد، بیان نمی کند. تعمیم این شاخص که با عنوان "ضریب جینی تعمیم یافته" شناخته می شود، به منظور بیان تفسیرهای متفاوت در مورد نابرابری ارایه شده است. در زمینه تجزیه ضریب جینی به دو رویکرد می توان اشاره کرد. دررویکرد اول با استفاده از تجزیه ضریب جینی به اجزای تشکیل دهنده درآمد، اهمیت نسبی گروه های اصلی درآمدی در شکل دهی نابرابری عمومی توزیع درآمد نمایان می شود. بر اساس چنین روش تجزیه ای، تاثیر نهایی بر نابرابری توزیع درآمد به دلیل تغییر درآمد یا هزینه ناشی از منبعی خاص کشش درآمدی ضریب جینی را برآورد می نماید. نگرش دوم در تجزیه ضریب جینی تجزیه بر مبنای زیرگروه های جمعیتی است. این رویکرد زمانی قابل اجراست که زیر گروه های جمعیتی همپوشانی نداشته باشند. در این پژ وهش تلاش کرده ایم با استفاده از مبانی نظری و تکنیک های ارایه شده در این زمینه به تحلیل ساختار اقتصاد ایران بپردازیم.
۲۶.

اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P)بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان شناختی آموزش والدین برنامه فرزندپروری مثبت اختلال ن افرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۳۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۹۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که براساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روانی (28GHQ-) مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (10n=) و گواه (10n=) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیرمقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (05/0P<) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیرمقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنا داری را نشان نداد (15/0P=). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فـرزندپـروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی ـ عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقاء سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
۲۷.

تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی (ODD) دانش آموزان پسر هشت تا 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموز مهارت های زندگی اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی (ODD) CBCL

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۳
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی دانش آموزان پسر هشت تا ده ساله شهرستان نهاوند بوده است. نمونه گیری در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت 30 دانش آموز که بر اساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، ODD تشخیص داده شده بودند انتخاب شده و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش (n=15) و گواه (n=15) تقسیم شدند. سپس آموزش مهارت های زندگی به مدت 2.5 ماه در 10 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در پایان دوره آموزش و دو ماه پس از آن، همه آزمودنی ها دوباره به کمک ابزارهای یاد شده ارزیابی شدند. در مرحله بعد داده های قبل و بعد از آموزش و پیگیری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه، پس از پایان جلسات آموزش مهارت های زندگی، بر اساس ارزیابی جداگانه والد و معلم، کاهش معناداری در نمرات شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی پیدا کرده است (P<0.001). بررسی پیگیری نیز نشان داد که بهبودهای به دست آمده از آموزش دو ماه پس از پایان آموزش نیز همچنان حفظ شده است (P<0.001). این نتایج نشان می دهند که آموزش مهارت های زندگی روش سودمندی جهت کاهش شدت علایم اختلال رفتار مقابله ای و بی اعتنایی در کودکان مبتلا می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان