هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی شادکامی در روان شناسی مثبت نگر با تأکید بر غزلیّات سعدی است. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه: «آیا شادکامی به مفهومی که امروزه در روان شناسی مثبت نگر ارائه شده، در غزلیّات سعدی نیز جاری است یا خیر؟ و آیا مفهوم شادکامی در غزلیّات سعدی، با شادکامی در نظریه مثبت نگر قابل ارزیابی است؟» به منظور نیل به این هدف، بررسی غزلیّات سعدی از تصحیح محمدعلی فروغی (۱۳۷۱) صورت گرفته است. در این رابطه، نویسندگان در گام نخست و جهت بررسی مفهومی شادکامی به ابیاتی تمرکز نمودند که به صورت مشخص به مفاهیم شادکامی، خشنودی و شادی پرداخته و در گام دوم ابیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند که به نحوی در ارتباط با شادی و خشنودی و رضایت قرار دارند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات تطبیقی از منابع کتابخانه ای و مقالات منتشرشده، به تبیین مفهوم شادکامی و تشابهات و تفاوت ها از منظر روان شناسی مثبت نگر در غزلیّات سعدی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد که شادکامی در غزلیّات سعدی با شادکامی در روان شناسی مثبت نگر ارتباط نزدیکی دارد و می توان مولفه هایی که در روان شناسی مثبت به عنوان عوامل مؤثر در شکل گیری شادکامی و خوشنودی معرفی شده اند، به وضوح در آثار سعدی مشاهده کرد. بر این اساس، مفاهیم امید، رضایت مندی، دوراندیشی وخرد، عشق و دوستی، مغتنم شمردن حال وطبیعت گرایی مهمترین مفاهیمی اند که در غزلیات سعدی تداعی گر شادکامی در روان شناسی مثبت نگر می باشند.