زمینه: مربی گری روان شناختی مثبت گرا نقش مهمی در بهبود عملکرد و افزایش خودکارآمدی شغلی ایفا می کند. همچنین خودکارآمدی شغلی، یکی از عوامل کلیدی در بهره وری و رضایت شغلی محسوب می شود. از سوی دیگر، غرزدن یا ابراز نارضایتی مکرر در محیط کار، می تواند جو سازمانی را تضعیف کرده و کارایی فردی و گروهی را کاهش دهد. اگرچه پژوهش های متعددی بر اهمیت مربی گری مثبت گرا در افزایش خودکارآمدی متمرکز شده اند، تأثیر این نوع مداخله بر کاهش رفتارهای منفی مانند غرزدن کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مربی گری روانشناختی مثبت گرا بر غرزدن و خودکارآمدی شغلی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ایلام انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ایلام در سال 1402 بودند؛ که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس غرزدن (کووالسکی، 1996)، پرسشنامه خودکارآمدی شغلی (ریگز و نایت، 1994) بود و مدل مربی گری روانشناختی (وبلدینگ، 2020) در 8 جلسه 60 دقیقه ای فقط برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بین غرزدن و خودکارآمدی شغلی در گروه آزمایشی (مداخله مربی گری روانشناختی مثبت گرا) و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده می شود (000/0 P<). همچنین نتایج آزمون انکوا در متن مانکوا نشان داد که مداخله مربی گری روانشناختی مثبت گرا در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه موجب کاهش غرزدن (000/0 >P) و افزایش خودکارآمدی شغلی (001/0 P<) در کارکنان آموزش و پرورش می شود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که مدیران و سیاست گذاران آموزشی می توانند با بهره گیری از این رویکرد، محیط کاری مثبت تری ایجاد کرده و عملکرد کارکنان را بهبود بخشند. برگزاری دوره های مربی گری مثبت گرا برای کارکنان و مدیران، طراحی برنامه های آموزشی مبتنی بر رویکردهای روان شناختی مثبت گرا، و تقویت مهارت های ارتباطی و حل مسئله می تواند به کاهش تنش ها و بهبود بهره وری سازمانی منجر شود.