مطالب مرتبط با کلیدواژه

آل جلایر


۱.

حیات سیاسی امرای کُرد از زوال ایلخانان تا برآمدن صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آق قویونلوها قراقویونلوها آل چوپان آل جلایر تیمورلنگ قبایل کُرد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی ترکمانان و حکومت های محلی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۷۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۸۳
فاصله بین سقوط ایلخانان (736 ق) تا روی کار آمدن صفویان (907 ق) از پرآشوب­ترین و آشفته­ترین دوره­های تاریخ ایران است که عرصه را برای نضج و قدرت­گیری حکومت­های مختلفی در گوشه و کنار ایران فراهم آورد. جغرافیای سیاسی قبایل کُرد در غرب و شمال غرب که صحنه قدرت­نمایی آل جلایر، تیموریان، قراقویونلوها و آق قویونلوها بود از جمله حوزه­های موردتوجه و فعالیت حکومت­های مورد اشاره بود. پژوهش حاضر درصدد پژوهش در تلاش­های سیاسی اُمرای کُرد در تقابل وتعامل با حکومت­های موجود است.
۲.

هنر نگارگری و نقاشی دوره آل جلایر و تأثیر آن بر شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرات تیموریان نگارگری نقاشی چینی آل جلایر سلطان احمد سلطان اویس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تیموری فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی دوره فترت فرهنگی
تعداد بازدید : ۲۶۵۴ تعداد دانلود : ۲۳۶۵
هنر نگارگری و نقاشی دوره آل جلایر را بایستی در تداوم سبک رایج دوره ایلخانی(مکتب تبریز) مورد بررسی قرار داد. مهمترین تأثیری که از دوره ایلخانی به جا ماند و در دوره آل جلایرصیقل داده شد؛ سبک هنر نقاشی چینی بود. در این مقاله بر آنیم با روش تاریخی و رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی هنر نگارگری و نقاشی این دوره و سهم آن در شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان بپردازیم. یافته ها حاکی از آن است که سلاطین جلایری به ویژه سلطان اویس و فرزندش سلطان احمد با وجود آشوب های سیاسی در تاسیس کارگاه های هنری و حمایت از هنرمندان نقش عمده ای در تحول هنر نقاشی این دوره داشته اند؛ سبک هنر نقاشی چینی نیز در این زمان به ویژه در آثار مکتب بغداد تعدیل شده و رنگ و بوی ایرانی به خود گرفته بود و دیگر اینکه هنرمندان عصر جلایری و شاگردان شان با انتقال به مراکز هنری عصر تیموری سهم عمده ای در شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان داشته اند.
۳.

میراث ادبی عبدالمجید تبریزی (سرایندة پارسی گوی آذربایجان در سده 8ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عبدالمجید تبریزی تبریز شعر فارسی آل جلایر سده هشتم هجری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰ تعداد دانلود : ۳۹۳
عبدالمجید تبریزی، سراینده کمترشناخته شده سده 8ق. است. متأسفانه اطلاعات چندانی از وی در دست نیست. همین قدر دانسته است که در حدود 699ق. در تبریز زاده شده و احتمالاً در فاصله سال های 757 تا 768ق. درگذشته است. آنچه از اشعارش برمی آید، این است که به زراعت مشغول بوده و در 55 سالگی به سفر حج مشرف شده و در بازگشت از زیارت خانه خدا، به شیراز رفته و مدتی در آنجا گذرانده است. در قالب های مختلف شعری؛ همچون قصیده، غزل، ترکیب بند، قطعه، مثنوی و رباعی، طبع آزمایی کرده و مفاهیم و موضوعات متعددی، ازجمله حمد خدا، نعت پیامبر اکرم (ص)، مدح دولتمردان، عشق، عرفان، پند و اندرز و حکمت، درون مایه اشعار او را تشکیل می دهند. در قصیده سرایی، پیرو شاعرانی همچون عنصری، انوری، ظهیر فاریابی، و در غزل سرایی، متتبّع غزل های سعدی است. شاعران معاصر او مانند حافظ نیز، از سروده های وی تأثیر پذیرفته اند .
۴.

بازخوانی غزلی از حافظ بر پایه رویدادهای مقطعی از زندگی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آل جلایر حافظ خاندان زمینه تاریخی شحنه نجف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۶
از آنجا که بسیاری از سروده های حافظ شرایط زمانه و رویدادهای زندگی او را بازتاب می دهد؛ شناخت تاریخ عصر حافظ و آگاهی از چند و چون مناسبات وی با رجال عرصه قدرت، نقش مؤثری در فهم شعر او دارد. اساساً دریافت بخش قابل توجهی از سروده های حافظ در گرو آگاهی از شرایط روزگار و رویدادهای زندگانی اوست. غفلت از رویه تاریخی شعر حافظ، می تواند به برداشت نادرست از معنای سروده ها و مفاهیم و تعابیر مدرج در آن ها و نیز گسست پیوند منطقی ابیات بینجامد. غزلی مشهور از حافظ که با مطلع «طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف» آغاز می شود یکی از نمونه های شاخصی است که بی توجهی به رویه مذکور، فروپاشی کامل پیوند میان ابیات آن را در پی داشته و ناگزیر مفاهیم و تعابیر نهفته در آن را دچار تعلیق و درنتیجه بدفهمی کرده است. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی   تحلیلی، به مدد انطباق غزل مذکور بر زمینه تاریخی اش، به بازشناسی اشارات نهفته در شعر و بازنمایی پیوند منطقی میان ابیات آن می پردازیم. در پرتو توجه به دلالت های عناصر غزل مذکور، می توان درخصوص تاریخ تقریبی سروده شدن آن به گمانه زنی پرداخت.